آمریکا و اروپا روی خط تجزیه خاورمیانه
مدتی است از هم پیمانی بینالمللی و منطقهای علیه تروریسم و به شکل خاص علیه داعش و جبهه النصره سخن گفته میشود. در همین راستا قطعنامه 1270 شورای امنیت علیه داعش و جبهه النصره به عنوان دو سازمان و گروه تروریستی صادر شد. مقامات انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی بیش از دیگران در این باره سخن میگویند با این تفاوت که آمریکاییها هنوز به این اعتقاد نرسیدهاند که چشم در چشم با داعش روبرو شوند زیرا از نگاه واشنگتن، داعش هنوز خطری مستقیم علیه آمریکا نیست.
رییس جمهور فرانسه معتقد است باید برای مقابله با داعش اتحادیهای بینالمللی ایجاد شود اما در این میان میگوید که رییس جمهور سوریه هم پیمان تروریسم است و جایی در مبارزه علیه آن ندارد.
رییس جمهور آمریکا نیز معقتد است که داعش یک سرطان است که ریشه کنی آن کار سادهای نیست و نیازمند وقت کافی است. معنای حرف وی این است که حالا حالاها باید با داعش در خاورمیانه زندگی کرد. وی نیز معتقد است باید پیمانی منطقهای و بینالمللی برای مبارزه با آن ایجاد شود.
وزارت دفاع آمریکا نیز اعلام کرده است که تاکنون هفت کشور به برنامه مسلح کردن کردهای عراق (اقیلم کردستان) پیوستهاند.
از سوی دیگر دولت سوریه اعلام کرده است که پروازهای شناسایی نیروی هوایی آمریکا در استانهای رقه و دیرالزور این کشور به منظور جمع اطلاعات مراکز و نیروهای داعش آغاز شده است. ولید معلم، وزیر خارجه سوریه نیز پیشتر آمادگی سوریه را برای حضور در هرگونه پیمان منطقهای و بینالمللی برای مبارزه با داعش و تروریسم اعلام کرده بود و تاکید نمود که بدون حضور سوریه هرگونه تشکیل اتحادیهای بینالمللی علیه تروریسم در خاورمیانه بی معنی است.
به اعتقاد آمریکاییها و فرانسویها برای مبارزه با تروریسم در سوریه باید به گروههایی کمک کرد که در جنگ با داعش به سر میبرند تا موضوع حضور دولت سوریه در جنگ با داعش از دستور کار خارج شود.
این در حالی است که جبهه النصره براساس قطعنامه 1270 شورای امنیت خود یکی از مصادیق بارز تروریسم در سوریه است و اتفاقا با داعش در حال جنگ است لذا آیا باید از این گروه نیز حمایت لجستیک کرد به این دلیل که با داعش میجنگد؟
اما خروجی این مواضع چیست؟
1- آمریکا و اروپا مصمم هستند به جای مسلح و مجهز کردن دولت عراق به سوی اقلیم کردستان روی آورند و کردهای عراق را به جای دولت مرکزی مورد حمایت قرار دهند تا این اقلیم بتواند از خود در برابر داعش دفاع کند.
2- آمریکا و اروپا تاکنون مصمم هستند تا به جای تقویت دولت مرکزی سوریه از گروههای ضد نظام سوریه تحت عنوان مبارزه با داعش حمایت لجستیک کنند.
3- اقدامات پیشگیرانه آمریکا در سوریه از جمله پروازهای شناسایی برفراز خاک سوریه بدون هماهنگی با دولت سوریه است و از نگاه سوریه نقض حاکمیت ملی این کشور است.
4- آمریکا و اروپا در برخورد مستقیم با داعش جدی نیستند. به عنوان نمونه نیروهای ناتو با همکاری نیروهای هوایی آمریکا تحت عنوان حمایت از انقلابیون لیبی، نیروی هوایی، دریایی و زمینی کشور لیبی را نابود کردند تا شهر بنغازی به دست نیروهای طرفدار قذافی سقوط نکند. چرا همین اقدام توسط آمریکا و ناتو علیه داعش صورت نمی گیرد؟ این در حالی است که قطعنامه 1270 تحت فصل هفتم (یعنی بکار گیری قدرت و زور علیه داعش) به تصویب رسیده است.
5- مانور سیاسی و تبلیغاتی آمریکا و اروپا علیه داعش بسیار گسترده است اما آنها تاکنون هیچ اقدام جدی برای تشکیل پیمانی منطقهای و بینالمللی علیه داعش صورت ندادهاند. از همه مهمتر اکنون ترکیه یکی از هم پیمانان آمریکا و از اعضای ناتو مرکز اصلی تجارت نفت و تامین مواد غذایی و امکانات نظامی داعش است. چرا ترکیه این خط استراتژیک را براساس قطعنامه 1270 قطع نمیکند؟
6- دولتهای مرکزی در دمشق و بغداد ستونهای اصلی مبارزه با داعش و جبهه النصره در سوریه و عراق هستند اما در محاسبات آمریکا و اروپا جایی ندارند در مقابل اقلیم کردستان و گروههای مسلح مخالف نظام سوریه در این دو کشور تقویت نظامی میشوند.
از همین رو است که میتوان پی برد آمریکا و اروپا بر استمرار بحران و خط تجزیه خاورمیانه حرکت میکنند:
1- از یک سو با مسامحه کاری اجازه پیشرفت داعش و جبهه النصره در دو کشور عراق و سوریه را میدهند تا بحران خاورمیانه خط پایانی نداشته باشد.
2- از سوی دیگر مراکز و طرفهای تجزیه طلبی در دو کشور عراق و سوریه را تقویت میکنند تا در صورت غلبه بر داعش عملیات تجزیه سوریه و عراق اجرایی شود که خود آغاز بحران جدیدی در خاورمیانه خواهد بود.