کارآفرین یخچال سازی ایران دهه 1340
مرور کتاب: دکتر بیژن باران
کتاب زندگی، محمد کوچک زاده با عنوان “خلاف همه سختیها- سفر از یزد تا برگامو و فراتر” در 108 ص انگلیسی، 114 ص فارسی، 32 ص عکسهای رنگی و خاکستری، ویرایش بیژن کاظمی است. این کتاب را در 2021 راش گرافیکس، نیوجرسی، نشر کرد. محتوایش اینهایند: سفر به آمریکا، کارخانه یخچال سازی در تهران، خرید کارخانه فیلکو ایتالیا، زندگی در آمریکا، شروع کار مکالمه تلفنی راه دور، طرح استفاده از انرژی خورشید، هوش مصنوعی و جهان آینده، فعالیت غیرتجاری.
کتاب 2 زبانه با ساختار خطی/ تقویمی از 1938 تا 2021 شرح زندگی کارآفرین یخچالسازی، محمد کوچک زاده است. او زاده 1317 یزد، در تهران، تولسا، میلان، لندن، نیویورک، شهرهای دیگر زیسته؛ با همسر ایرانی و 4 فرزند، مقیم ویرجینیا بیچ است. فززندانش با تحصیلات دانشگاهی، تشکیل خانواده، اشتغال در غرب- تصویر یک زندگی خلاق، رشد یابنده، پویا، سالم اند. او مهندس مکانیک از دانشگاه ایالتی اوکلاهما و کارشناس ارشد مدیریت از هاروارد است. او با آخرین پرواز سوییس در دسامبر 1978 خارج شد. مهرآباد تا فوریه بسته بود.
برای یک ایرانی دانشجو اقامت در خانواده آمریکایی برای آشنایی فرهنگ و زبان آمریکایی خیلی مفید است. کوچک زاده در تولسا در خانواده مهربانی با کمک به کار روزانه در مقابل کرایه خانه، خوراک، لباسشویی سکونت کرد. با زندگی در خانواده بومی غربت کمرنگ شود. تفریحات مانند سینما درایو این و تلویزیون، شرکت در جشنها، دوستی با خویشان، سوار شدن خودروی صاحبخانه غم غربت را کم کنند.
گرفتن کارت تامین اجتماعی، جواز رانندگی، امور ویزای دانشجو آسانتر شوند. برای مولف این کتاب تا گرفتن ارث نقد پس از مرگ پدرخوانده آمریکایی پیش رفت. مولف با سپاس آن را به 2 ورثه دیگر برگرداند. او به ایران رفته؛ با یکی از آشنایان ازدواج کرده؛ کار مهندسی و مدیریت را آغاز کرد. او تولید یخچال فیلکو، لوزم خانگی ویرپول، اینترنت در ایران، ایتالیا، آمریکا را راه اندازی کرد. اسکی، گلف، قایقرانی شوق و تفریح ش بودند.
داستان زندگی او حاوی شکیبایی، تیزهوشی، سرپرستی خانواده، نوعدوستی با اطرافیان همشهری یا خارجی است. او دوستان فراوان از کودکی تا پیری از ایرانی تا خارجی دارد. او زودآشنا، امین، خانواده دوست، تندرست، پرانرژی، منصف است. دوستی تمام عمری با انسانهای خوب دارد. از گپهای تاریخی با دکتر مهدی آذر، وزیر فرهنگ دکتر مصدق، مقیم ویرجینیا بیچ نوشت. ص 88. او با دیگران چون دکتر شرقی، اصغرپور، پروفسور رضا، برادر دکتر آذر پیروز آذر دوره های خانوادگی در آنجا داشتند.
در ایران دهه 1960 با 5 تولید کننده یخچال، مصرف کل 25 هزار در سال بود. کوچک زاده یخچال فیلکو را در تهران راه انداخت. این شرکت 3هزار یخچال در سال 2نوآوری تولید داشت: سینی ها روی محوری به بیرون گردش کرده، با لگد روی پدال در یخچال باز می شد. در 1998 روی تکنولوژی صوت روی آی پی یعنی تلفن اینترنت در آمریکا کار کرد. قبلا در 1992 پس از 13 سال، در ایران برای گسترش اینترنت فعالیت کرد. ص 100.
او در کاربرد پانل خورشیدی برای انرژی هم نمونه ساختی/ پروتوتایپ یک آب گرمکن در شرکت خود در ایران و سپس بخاطر تحریم، در ایرلند ساخت. چون بهای نفت در جهان بالا رفته بود. برای دولتمردان ایران استدلال کرد که با کاربرد انرژی خورشیدی، می توان نفت مصرف داخلی را کاهش داده؛ بخارج برای ارز صادر کرد. ص 73. کار در صنایع یخچال سازی، مخابرات دور، دیجیتال در 6 دهه کارآفرنیی خود را شرح داد.
در پایان کتاب از علاقه اش به هوش مصنوعی نوشت که در 50 سال آینده 20 برابر خواهد شد. مصاحبه با نشریه تهران اکونومیست 28 خرداد 2536 با عنوان “کارآفرین و مدیریت کوچک زاده در اروپا” عکس برداری و درج در کتاب است. او عضو مجمع اقتصادی جهانی از 1978 تا 1990 با جلسات سالانه داووس در سوییس بود. لوح افتخار و تقدیر نامه از کشورهای گوناگون گرفت. نمونه: بازرگان نمونه 1982 از شهردار چسپیک- ویرجینیا. ص 87.
در 1964 روز مزد 70 ریال، گوشت گوسفند کیلویی 35 ریال، کرایه اتوبوس 1 ریال، اجاره خانه 1 نفره ماهی 500 ریال بود. کارگر روزی 10 ساعت کار کرده؛ بیمه کار و بهداشت، لباس کار و غذای روزانه مجانی نداشت. باید تضمین می داد که علیه کارفرما شکایت نکند.
کوچک زاده در یخچالسازی فیلکو در1 سال مزایای زیر را به کارگرانش داد. ص 35- 30. هر روز هفته نهار گرم و هفته ای یک بار چلو کباب برای کارگران بود. بیمارستان پارس بیمه تندرستی آنها را تامین کرد. فروشگاه تعاونی کارخانه حبوبات، برنج، روغن، شکر، چای با 50% تخفیف ارایه داد. تولید افزایش یافت. حقوقها هر سال اضافه شد. پس از 6 سال 2 ماه حقوق برای سهم در کارخانه پاداش کارگران بود. در 7 سال حقوق روزانه از 70 ریال به 280 ریال با مزایا رسید؛ رشد 4 برابری. ص 37.
البته گرانفروشی هم بیداد کرد تا جاییکه دولت سپاه مبارزه با گرانفروشی به دکانها فرستاد. کتاب خاطرات علم. با افزایش نقدینگی، بازار لوازم خانگی یخچال، اجاق گاز، کولر آبی، لباسشویی، تلویزیون، خودرو، خانه رشد کرد. در 4 سال، تولید شرکت او به 24 هزار یخچال رسید. قطعات سردکننده، کمپرسور، تبخیرگر، کاندنسر، گاز فریآن را از ایتالیا وارد شدند. بمرور این قطعات را در ایران تولید کردند. او سردکننده را قلب یخچال خوانده که در آب و هوای ایران با نوسانات برق باید دوام آورد.
نقش دولت در افزایش تولید و درآمد اینها بود. ورود بدنه و در یخچال پیش-ساخته ممنوع بود. پس نیم-ساخته آنها از ایتالیا وارد شده؛ در ایران تکمیل می شد. کوچک زاده بخاطر گرانی، خط تولید بدنه و در یخچال را دست دوم از ایتالیا ارزان خرید. چون خط تولید این قطعات گران بودند. در تولید کنترل مرغوبیت/ کوالیتی و سرویس تعمیر پس از فروش را راز گل کردن تولید خود خواند. برای همکاری 2 کشور و کارگران، او این بیت را از مولوی نقل کرد: عقل قوت یابد از عقل دگر/ پیشه گر کامل شود از پیشه گر.
جهانی شدن تولید، تکه هایی از زنجیره محصولات در کشورهای سرمایه داری با نزدکی مواد خام و نیروی کار سازد. خلاف “وابستگی” هم نمونه ای در این کتاب آمد. یعنی در شرکت یخچال سازی آمریکا 25% و ایران 75% سهیم بودند. ص 49. برای تولید سالانه 250 هزار یخچال با شرکت آمریکایی سهام اینگونه تقسیم شدند: 25% شرکت جنرال الکتریک برای جواز تولید/ کپی رایت، فروش ماشین آلات، تضمین صحت وسایل تولید شده/ وارانتی، 15% کوچک زاده، 60% گروه آقای محمد تقی ب.
تا انقلاب ۱۳۵۷، 5 برنامه عمرانی در 30 سال برای مداخله دولت در اقتصاد مختلط دولتی و خصوصی پیاده شد: اول ۱۳۲۷–۱۳۳۳، دوم ۱۳۳۴–۱۳۴۰، سوم ۱۳۴۱–۱۳۴۶، چهارم ۱۳۴۷–۱۳۵۱، پنجم ۱۳۵۲–۱۳۵۶. ایران با رشد 11% تولید داخلی ناخالص/ جی دی پی با افزایش بهای بازار نفت چشمگیر بود. نیروی کار از فیلیپین، کره جنوبی، روستاها به شهرها آمدند. در دهه 1350 سرمایه خارجی رو به ایران کرد. ریال ارز بین المللی شد. گذرنامه آن معتبر شد؛ ویزای اروپا نیاز نبود. ص 37.
در بنادر همیشه کشتیها به نوبت روزها معطل شده؛ ایران جریمه را پرداخت کرد. زیرا زیرساختهای جاده، قطار، کامیون، انبار، سردخانه کم داشت. برنامه های توسعه پس از انقلاب بقرار زیرند: اول ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲، دوم ۱۳۷۴ – ۱۳۷۸، سوم ۱۳۷۹ – ۱۳۸۳، چهارم ۱۳۸۴ – ۱۳۸۸، پنجم ۱۳۹۰ – ۱۳۹۴، ششم ۱۳۹۶ – ۱۴۰۰. ارزیابی آنها در قیاس برنامه با اجرا و با کشورهای رقیب چون ترکیه جدا باید انجام شود.
در دهه 1970 با افزایش بهای نفت در بازار جهانی، درآمد ایران بیشتر شد. نیز بزرگترین خرید اسلحه تاریخ با 11 میلیارد دلار در عهد نیکسون-کیسیجر روی داد. لذا ارز خارجی توسعه صنعتی ایران را در دهه های 1340 و 1350 ممکن کرد. کوچک زاده از منابع شنیداری از تز کمربند سبز برزینسکی-کارتر در ادامه تز آیزنهاور در محاصره شوروی با ترغیب مذاهب نام برد. ص 39. برزینسکی با شکست شوروی این تز را درست خواند؛ ولی خاورمیانه از افغانستان و ایران تا سوریه و اسراییل را بنیانگرایی دینی قبضه کرد.
البته فروپاشی شوروی بدلیل عقب ماندگی سرمایه داری دولتی از خصوصی بود نه رشد مذهب با حمایت آمریکا. اصولا شایعات سادهگرا مانند کمربند سبز و رشد اقتصادی 11% ایران در مقابل عقبماندگی تولید در شوروی و افزایش بهای نفت در ایران گمراه کننده اند. تاثیر افزایش بهای نفت را در مدرنیزاسیون قطر، امارات، عربستان، عمان، بحرین، کویت و نه یمن، مصر، حبشه می توان دید. ایران پیشاانقلاب 25% شهرنشین و 75% روستانشین بود. توان جذب درآمد افزوده نفت را نداشته؛ سهام شرکتهای انگلیسی، آلمانی، مستغلات در آمریکا خرید. 4 دهه پس از آن برعکس بوده؛ سوادآموزی، 2000 دانشگاه، جاده، قطار، متروی 7 شهر، گاز رسانی، آب لوله کشی، آموزش، کلینک، فرودگاه، بندر، انبار در 31 استان وجود دارند.
کوچک زاده نوشت: در برنامه صنعتی 5 ساله 1 و 2 کشور به تدریج قطعات از پیش ساخته را با افزایش تعرفه قطعه منفصل و کم کردن تعرفه اجزای آن، صنایع ایران را به ساخت داخلی بیشتر تشویق کرد. نمونه: تعرفه گاسکت معناطیس دور در یخچال کامل 35% منفصل 10% بود. پس تولید کنند نوار مغناطیس را از خارج وارد کرده؛ پوشش پلاستیکی را در داخل تولید کرده؛ تا 25% ارز صرفه جویی کند. همین تجزیه در کاندنسور به قطعات وارداتی و داخلی با خرید ماشین آلات جوش، سیم داخل، لوله های باندی انجام شد. پس تولید بسوی انتگراسیون/ ادغام عمودی پیش رفت.
خرید کارخانه در میلان، ویرجینیا بیچ ثروت او را به خارج آورد. از مصادرات انقلاب مصون ماند. برعکس حسین خدادداد و بسیاری کارآفرینان دو دهه پیشاانقلاب که ثروتشان را بنیادهای اسلامی مصادره کرده؛ بدون حسابرسی دولتی، در کنترل ولی مطلقه اند. شعار اصلی انقلاب استقلال بود. لذا رشد اقتصادی را طبقات متوسط، کارگر، افشار بازار، روحانی، دانشجو ندید گرفته؛ خروج 92 هزار مستشار خارجی، رفع کاپیتولاسیون، سیاست خارجی نه شرقی نه غربی مد نظرشان بود.
مصادره نه به نفع کارگران بلکه در تملک نهادهای شیعی بدون پرداخت مالیات به دولت است. پیکتی در کتاب سرمایه در سده 21 نوشت: سرمایه داری به افزایش مدیران نه سرمایه داران در گلوبالیزاسیون کمک کرد. مدیران نهادهای بدون کنترل دولت فساد ساختاری را تعمیق کردند. شاید شبیه شوروی پیش از فروپاشی 1991 باشد. داده میدانی نظر کارگران در باره کارآفرینان دهه 1350 با بعد از حکایت کند: وضع شان پس از مصادره بدتر شد.
در پاسخ چرا ما انقلاب کردیم؟ او نوشت: عدم آزادی سیاسی ربا وجود دیکتاتوری و رشد اقتصادی منافات ندارد. ولی اشتباه این دلیل در این است که تیرانی یا جباریت را با دیکتاتوری جناحی جابجا کرده؛ در نظم و رشد دولت، نه در چشمانداز قیاسی تاریخی بیند. این گونه نظام ثبات نداشته؛ ساقط شود. سقوط دیکتاتورها را در هیتلر، موسولنی، چائوشسکو دیده؛ در شوروی، ایران، فیلیپین، لیبی، عراق، بهار عربی رویدادند.
بورژوازی نوپای ایران از رسالت تاریخی خود در مصاف با بنیانگرایی مذهب درمانده بود. در ایران اختناق سیاسی شاه به رشد بنیانگرایی شیعی و قبضه قدرت سیاسی بناینگرایان شیعی در بحران حاکمیت انجامید. رشد شیعی می توانست با آوردن شریعتمداری و طالقانی به حکومت شاه دهه 1350 هم انجام شود. این در صف بنیانگرایان شیعی تفرقه می انداخت. نمونه: دکتر شفا کتاب دین باور کمدی الهی دانته را پس از کودتای 1953 ترجمه کرده؛ دیرتر، پس از انقلاب در پاریس بر رد اسلام و استبداد مطلقه کتاب نوشت.
این کارآفرینان بورژوازی نوپای ایران را بازار، روحانیت، سازمانهای انقلابی عدل علی مجاهد و مساوات خواه فدایی دشمن بودند. ایران مانند 193 کشور سازمان ملل در مرحله سرمایه داری مخلوط دولتی و خصوصی در جهان ولی در مدار سرمایه جهانی آمرکیا بود. در آن سندیکاهای صنفی و احزاب سیاسی باید تکوین می یافتند؛ چون ترکیه، کره جنوبی، تونس.
ولی بنیانگرایان شیعی انقلاب را مهار کرده؛ در بهار آزادی ولایت فقیه مطلقه را جانشین سلطنت مطلقه کردند. این مدل در پاکستان و افغانستان هم بوقوع پیوست. رشد اقتصادی در خاورمیانه نیاز به سرمایه و فنآوری خارجی دارد. این رشد با جی دی پی در جدول کشورها و رتبه رفاه زحمتکشان اندازه پذیر است. یا با رشد نهادهای صنفی مانند تونس به دمکراسی رسد. ولی با اقتصاد ضعیف توده در رفاه نیست. در مصر ارتش برای این که راه جمهوری اسلامی را اخوان مسلمین نروند کودتا کرد. ولی ارتش ایران با 700 هزار نفره و 11 میلیارد دلار تسلیحات آمریکا توان دفاع از قانون اساسی در مقابل بنیانگرایان شیعی را نداشت.
کوچک زاده اشارات کوتاهی به گرایش عرفانی خود، فرهنگ باستانی فارسی، تاکید بر اصول خانودگی و آمیزش با دوستان، امور خیریه، تحصیل دانشگاهی در چند مقطع کند. رابطه کوچک زاده با آقای م.ل. از رابطه تجاری به عرفانی عمیق کشیده شد. رابطه مرشد و مرید. با چشمان پرنفوذ در ضمیر کارآفرین رسوخ کرد. ص 50.
کتاب مشاهدات جالبی دارد. برخی نکات اجتماعی بیانگر گذار جامعه پیشامدرن به مدرن اینها یند. در 1329 برای سوار شدن به اتوبوس هنوز مردم به صف عادت نداشتند. ولی در 1330 مردم برای سوار شدن اتوبوس صف بستن؛ رعایت نوبت کردند. ص 10. شایستگی کوچک زاده در کسب: خرید شرکت پی آی تی در مالکیت ضرر ده غول تجاری آلمان بوش. در افتتاح کارخانه قند رضاییه، شاه از کوچک زاده پرسید که آیا برای خرید این کارخانه آمده است؟ شاه خبر خرید شرکت ایتالیایی را شنیده بود. ص 63.
آشامیدن الکل در کارخانه ایتالیا معمول است. ولی در آمریکا و ایران دهه 1340 مصرف الکل در کارخانه غدغن است. ص 69. نکته دیگر در آمریکا، خوردن خرچنگ با گوشت در محفظه استخوانی است که با فندق شکن باز شود. بر عکس، مرغ و ماهی استخوان در گوشت قرار دارد. خرچنگ در آمریکا در خلیج چسپیک-ویرجینیا رایج است. آن را با قفس سیمی توی آب تو تله اندازند. ص 86.
بریگاد سرخ سازمان مخفی ضدفاشیست، ضد ناتو، ضد سرمایه مالی ایتالیا در دهه 1970 تا 1980 فعال بود. سازمان 14 هزار عمل چریکی و 75 قتل انجام داد. دولتمردانی چون نخست وزیر آلدو مورو را ترور کرد. به مدیران شرکتهای خارجی در ایتالیا، بانکها، پلیس حمله مسلحانه کرد. با ضربه این سازمان، شرکت پی آی تی بوش آلمانی با 170 میلیون دلار دارایی و همان مقدار بدهی فروخته شد. در این معامله کوچک زاده پول نداد بلکه مهارت مدیریت خود را با دولت ایتالیا، سندیکای کارگری، سرمایه داران آلمانی ظاهر کرد. این شرکت را پس از چندی سود ده کرد. ص 58.
نمونه دیگر مصادره انقلاب آورده شود. حسین خداداد 1308-1393 زاده تهران، مدفون سانفرانسیسکو، بازرگان، صنعتگر، کارآفرین، بنیانگذار شهر صنعتی قزوین، مالک بزرگترین کارخانه ریسندگی و بافندگی ایران بود. خانه او در زعفرانیه را پس از انقلاب بنیاد مستضعفان مصادره کرده؛ موزه تماشاگه زمان شد. اولین واردکننده باسکولهای سنگین صنعتی به ایران بود. او در ۲۲ سالگی نخستین کارخانه تولید یخ بهداشتی کشور را در تیردوقلو ساخت. در 1334 شرکت برق الکتروادیسون با ۴۹ هزار مشترک حول و حوش دخانیات در خیابانهای قزوین و مولوی تهران را پدید آورد. سیمکشی خانه پدری در کوچه درختی و خیابان مخصوص با سیم، کلید، سرپیچ لامپ، پریز رو دیوار گچی بیادم است.
او چند ماه پیش از انقلاب برای عروسی دخترش به آمریکا رفت. اموال ش را دادگاه انقلاب مصادره کرد. در روزنامه های ایران پول خروجی او را بدروغ 440 میلیون دلار نوشتند. با تنگدستی در آمریکا به سبزیکاری، فروش محصولات به مغازههای ایرانی روی آورد. در آغاز سده 21 شرکت غذایی او “پارس پرودوس” به 600 میلیون دلار رسید. در چند سال اقامتم در شمال کالیفرنیا “ناحیه خلیج” و “دره سیلیکون” با کشت میوه و سبزی ایرانی آشنا شدم. با فیسبوک با او دوست شدم؛ اهل ادبیات بود. از شعر توت من خوشش آمد. در گپی، گفت: در آغاز هجرت به آمریکا از دکان نان بیات با تخفیف مستمندان می خرید. او با 4 فرزند، زنش برای مرگ مادرش به ایران رفته؛ تا چند سال دست تنها بود. برخی کارهای خیریه او یند: 3 مدرسه، 3 درمانگاه، چند مسجد.
چون کوچک زاده در اوکلاهما تحصیل کرد؛ نویسنده ایرانی آذر نفیسی هم آنجا درس می خواند. ولی کوچک زاده با آذر آشنایی نداشت؛ چون او در رشته مهندسی جلوتر از نفیسی در رشته ادبیات بود. نفیسی زادهٔ آذر ۱۳۳۴ تهران نویسنده و استاد دانشگاه مقیم آمریکا است. کتاب “لولیتاخوانی در تهران” او به ۳۲ زبان ترجمه شد. او فرزند احمد نفیسی، شهردار سابق تهران و نزهت است. نزهت از نخستین زنان در مجلس شورای ملی، خواهر استاد سعید نفیسی است.
آذر در واحد نورمن اوکلاهما، دانشجویان ایرانی در آمریکا عضو کنفدراسیون، در دهه 1960 تا انقلاب فعال بود. با انقلاب در دانشگاه تهران تدریس کرد. برای عدم رعایت حجاب اجباری، اخراج شد. تا در 1997 دو باره به آمریکا آمد؛ شاغل دانشگاه جانز هاپکینز است. مجید نفیسی شاعر لس آنجلس نوشت: “در آن زمان، دختر عمویم آذر در نورمن زندگی میکرد. سالها بعد کتاب پرفروش “لولیتا خوانی در تهران” را بزبان انگلیسی نوشت.
مهدی، آذر، فرهاد و من کتاب “منشا خانواده، مالکیت خصوصی و دولت” انگلس را با هم می خواندیم. در جلسات “خانه ایران” شرکت می کردیم. در مهمانی شب نوروز ۵۱ دانشجویان ایرانی در نورمن، با یکی از استادان مردمشناسی مهدی آشنا شدم.” مجید نفیسی پیکار در پیکار: من و جنبش چپ یک. پیش از پیکار/ ب. کنفدراسیون ۰۷ سپتامبر ۲۰۲۲ عصر نو. در دهه 1970 آذر در جلسات منطقه ای کنفدراسیون، سازمان دانشجویان ایرانی آمریکا، واحد نورمن-اوکلاهما با واحد لارنس-کنزاس، کلمبیا-میسوری شرکت می کرد.
کتاب 2 زبانه چند سهو زبانی، هجایی، انشایی، خطی بویژه مخلوط خط فارسی راست به چپ و انگلیسی چپ به راست دارد. مخلوط این 2 خط در اعداد و علایم چپ به راست پردازشگر فارسی را گیج کند. 2 پرانتز را بدور یک (اصطلاح) بغل هم )) گذارد. ص 17، تکرار جواب، ص 31، کاربرد “و” بین جملات مستقل کامل گاهی فراوان شود. ص 98. کتاب بنا بر حافظه 8 دهه راوی گاه ناروشن است. خواننده سده 21 توضیح برخی نامها، رویدادها، کلید واژه ها، کلمات انگلیسی توضیح خارج از حافظه را نیاز دارد.
منابع. 2022/09/22 ویکی
Moh Koochekzadeh 2011 Against All Odds-A journey from Yazd to Bergamo and Beyond, Rush Graphics, NJ.