یک بازی خطرناک، خونین و کثیف
اسکات ریتر
ترجمه میرفخرایی
05.11.2022
سخنرانی اصلی ولادیمیر پوتین در هفته گذشته در باشگاه والدای، پس از انتشار استراتژی امنیت ملی دولت بایدن، نشان می دهد که خطوط مقدم چگونه تنظیم شده است.
به نظر می رسد سخنرانی کلیدی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در پنج شنبه گذشته در باشگاه والدای، روسیه را در مسیر برخورد با نظم بین المللی مبتنی بر قوانین به رهبری ایالات متحده (RBIO) قرار داده است.
دو هفته قبل از آن، دولت بایدن استراتژی امنیت ملی NSS) ۲۰۲۲) خود را منتشر کرد، دفاعی تمام عیار از RBIO که به “خودکامگان” که مشغول “اضافه کاری برای تضعیف دموکراسی هستند” اعلام جنگ می دهد.
این دو دیدگاه از نظم جهانی آینده، رقابت جهانی را تعریف میکنند که ماهیتی وجودی پیدا کرده است. به طور خلاصه، فقط یک برنده می تواند وجود داشته باشد.
با توجه به اینکه بازیگران اصلی این رقابت پنج قدرت هستهای هستند، نحوه برخورد جهان با شکست طرف بازنده تا حد زیادی تعیین میکند که آیا بشریت در نسل بعدی زنده خواهد ماند یا خیر.
جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در مقدمه NSS ۲۰۲۲ نوشت: ما اکنون در سال های اولیه یک دهه محوری برای آمریکا و جهان هستیم.
“شرایط رقابت ژئوپلیتیکی بین قدرتهای بزرگ در حال شکل گرفتن است… دوران پس از جنگ سرد سرانجام به پایان رسید و رقابتی بین قدرتهای بزرگ برای شکل دادن به آینده در جریان است.”
بایدن گفت که کلید پیروزی در این رقابت رهبری آمریکاست: “نیاز به نقش قوی و هدفمند آمریکا در جهان هرگز بیشتر از این نبوده است”.
NSS ۲۰۲۲ ماهیت این رقابت را بدون عبارات نامشخص توضیح داد. بایدن مدعی شد:
“دموکراسیها و خودکامگیها برای نشان دادن اینکه کدام نظام حکومتی میتواند به بهترین وجه از مردم و جهان مراقبت کند، رقابت میکنند.”
اهداف آمریکا در این رقابت مشخص است:
“ما خواهان یک نظم بین المللی آزاد، باز، مرفه و امن هستیم. ما نظمی می خواهیم که آزاد باشد زیرا به مردم اجازه می دهد از حقوق و آزادی های اساسی و جهانی خود بهره مند شوند.”
“این سیستم باز است زیرا به همه کشورهایی که این اصول را می پذیرند این فرصت را می دهد تا در قوانین شرکت کنند و به شکل دهی آنها کمک کنند.”
بایدن گفت که نیروهای خودکامه به رهبری روسیه و جمهوری خلق چین (PRC) در مسیر دستیابی به این اهداف ایستاده اند.
او توضیح داد: “روسیه، روسیه به دلیل بی توجهی بیرحمانهاش به قوانین اساسی نظم بینالملل، همانطور که جنگ تجاوزکارانهاش علیه اوکراین نشان داده است، تهدیدی فوری برای نظام بینالمللی آزاد و باز است.
از سوی دیگر، جمهوری خلق چین تنها رقیبی است که هم قصد دگرگونی نظم بینالمللی را دارد و هم به طور فزایندهای، قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری برای رسیدن به این هدف را دارد. “
روسیه و چین
البته روسیه و چین از جهان بینی بایدن و به ویژه نقش او در آن آزرده خاطر می شوند.
این اعتراض قبلاً در ۴ فوریه زمانی که پوتین با رئیس جمهور چین شی جین پینگ در پکن ملاقات کرد، مطرح شد، جایی که دو رهبر بیانیه مشترکی را منتشر کردند که به عنوان یک اعلان جنگ تمام عیار علیه RBIO عمل کرد.
“دو طرف [یعنی. روسیه و چین] قصد دارند در برابر تلاشها برای استفاده از قالبها و مکانیسمهای پذیرفتهشده عمومی منطبق با قوانین بینالمللی مقاومت کنند [یعنی. نظم بینالمللی مبتنی بر قانون (LBIO) [، با قوانینی که در جلوی دوربین توسط ملتها یا بلوکهای خاص ملل یعنی.[RBIO]، و با حل غیرمستقیم و بدون اجماع مشکلات بینالمللی، سیاست قدرت، ارعاب، تحریمهای یکجانبه و اعمال فراسرزمینی عدالت مخالفت میکنند.”
روسیه و چین به دور از رویارویی، در بیانیه مشترک خود بر لزوم همکاری بین کشورها تاکید کردند:
“طرفین بر ضرورت تحکیم و نه تفرقه جامعه بین المللی، نیاز به همکاری و نه تقابل تاکید می کنند.
طرفین مخالف بازگشت روابط بینالملل به وضعیت تقابل بین قدرتهای بزرگ هستند که در آن ضعیفها طعمه قویها میشوند.”
روسیه و چین بر این باورند که مشکلات پیش روی جهان از فشار اعمال شده توسط غرب جمعی به رهبری ایالات متحده ناشی می شود.
این نکته توسط پوتین در سخنرانی والدای مورد تاکید قرار گرفت.
پوتین گفت: “میتوان گفت که غرب در سالهای اخیر و بهویژه در ماههای اخیر گامهایی به سمت تشدید تنش برداشته است. به بیان دقیق، سیاست غرب همیشه به تشدید مشکلات و اختلافات متکی است که چیز جدیدی نیست. از جمله این رفتارها آغاز جنگ در اوکراین، تحریکات بر سر تایوان و بی ثباتی بازارهای جهانی غذا و انرژی است.”
به گفته پوتین، برای جلوگیری از این سیاست تحریک آمیز نمی توان کاری انجام داد زیرا ریشه مشکل در ماهیت خود غرب است.
او گفت: “الگوی غربی جهانیشدن، که در هستهی خود استعماری نو بود، بر استانداردسازی، انحصار مالی و فناوری و ریشهکن کردن همه تفاوتها مبتنی بود. “
تکلیف مشخص بود:
“تقویت سلطه بی قید و شرط غرب در اقتصاد و سیاست جهانی و برای این منظور منابع طبیعی و مالی، ظرفیت های فکری، انسانی و اقتصادی کل کره زمین تحت پوشش به اصطلاح جهانی جدید. وابستگی متقابل را در خدمت او قرار دهد.”
برتری غرب
پوتین گفت: دیگر هیچ بحثی در مورد همکاری بین روسیه و غرب وجود ندارد، زیرا غرب تحت سلطه آمریکا از برتری ارزش ها و سیستم های خود خرسند است و دیگران را مستثنی می کند.
پوتین این انحصار را مسخره کرد. او گفت:
“ایدئولوگها و سیاستمداران غربی سالهاست که به تمام دنیا میگویند: “هیچ جایگزینی برای دموکراسی وجود ندارد. “
با این حال، شما در مورد مدل غربی و به اصطلاح لیبرال دموکراسی صحبت می کنید.
آنها همه انواع و اشکال دیگر دموکراسی را با تحقیر و – من می خواهم بر این موضوع تاکید کنم – با تکبر رد می کنند.
پوتین همچنین خاطرنشان کرد: در عین حال، تلاش غرب برای سلطه بر جهان، یا حفظ رهبری از طریق دیکته کردن اوامر کشورهای غربی، منجر به افول اقتدار بین المللی رهبران جهان غرب از جمله ایالات متحده می شود.
راه حل، به گفته پوتین، رد انحصار مدل آمریکایی RBIO است.
پوتین گفت:
«وحدت بشریت بر اساس دستور “آنطور که من انجام میدهم” یا “مثل ما شو” نیست، بلکه با در نظر گرفتن و بر اساس نظر همه و احترام به هویت هر جامعه و ملتها شکل میگیرد». «این اصلی است که بر اساس آن می توان تعامل بلندمدت در دنیای چند قطبی را بنا کرد.»
مبارزه از ایده ها سرچشمه میگیرد.
جبهه ها به خطر افتاده است – از یک طرف یک قطبی تحت رهبری ایالات متحده، از طرف دیگر چند قطبی به رهبری روسیه و چین.
یک درگیری نظامی مستقیم بین طرفداران RBIO و طرفداران LBIO به معنای واقعی کلمه هسته ای خواهد شد و همان دنیایی را که آنها برای کنترل آنها رقابت می کنند نابود می کند.
بنابراین، آرماگدون در آینده نبردی برای قدرت نظامی نخواهد بود، بلکه نبردی برای ایدهها خواهد بود – در مورد اینکه کدام طرف میتواند نظر بقیه جهان را به سمت خود جلب کند.
کلید تصمیم گیری برای برنده شدن در اینجا نهفته است – RBIO فعلی یا LBIO رو به رشد؟
به نظر می رسد که پاسخ واضح تر می شود – این LBIO با اختلاف زیادی است.
آمریکا در حال افول است. مدل آمریکایی دموکراسی در داخل کشور شکست خورده است و به همین دلیل نمیتواند به عنوان چیزی شایسته تقلید در صحنه جهانی به تصویر کشیده شود. RBIO ترک خورده و در حال شکستن است.
در همه جبههها، با سازمانهایی مواجه میشود که چشمانداز LBIO را میپذیرند. ناتو در حالی سقوط می کند که سازمان همکاری شانگهای گسترش می یابد.
اتحادیه اروپا در حال فروپاشی است در حالی که دیدگاه روسیه و چین از اتحادیه اقتصادی فرااوراسیا در حال رشد است.
پوتین در والدای اعلام کرد:
“قدرت بر جهان دقیقاً همان چیزی است که به اصطلاح غرب روی آن شرط بندی کرده است. اما این بازی مطمئناً یک بازی خطرناک، خونین و می توانم بگویم کثیف است”
نمی توان از تضاد پیش رو اجتناب کرد.
اما همانطور که پوتین اشاره کرد، با تعبیر انجیلی هوشع ۸: ۷، “به قول معروف، هر که باد بکارد طوفان درو خواهد کرد. “
بحران در واقع جهانی شده است. همه را تحت تأثیر قرار می دهد. ما نیازی به توهم نداریم.
بر اساس انجیل بخش متی ۲۴: ۶ را به این اضافه کنید: “و از جنگ و شایعه جنگ خواهید شنید. مراقب باشید نگران نباشید؛ زیرا همه اینها باید اتفاق بیفتد، اما پایان هنوز فرا نرسیده است.”
همه چیز اتفاق خواهد افتاد.
اما هنوز پایان کار فرا نرسیده است.
افول هژمونی آمریکا در امور جهانی مستلزم رها شدن چهار سوار آخرالزمان در این سیاره نیست.
آمریکا لحظات خود را داشته است.
همانطور که پل سیمون در آهنگ کلاسیک آمریکایی خود خواند:
“ما [آمریکا] در نامشخص ترین ساعت عصر حاضر می شویم.”
تاریخ هرگز قرن آمریکایی را فراموش نخواهد کرد، زمانی که قدرت صنعت و مردم آن نه یک بار بلکه دو بار “در نامطمئن ترین ساعتش” به نجات جهان آمدند.
اما عصر برتری آمریکا به پایان رسیده است، و زمان آن فرا رسیده است که به سوی آینده حرکت کنیم – عصر جدیدی از چندقطبی که در آن آمریکا تنها یکی از چندین قطبی است.
ما البته میتوانیم در مقابل این انتقال مقاومت کنیم.
در واقع، NSS ۲۰۲۲ بایدن به معنای واقعی کلمه یک نقشه راه برای چنین مقاومتی است. همانطور که دیلن توماس شاعر نوشته است، میتوانیم “آرام به شب بخیر برویم”، یا اینکه میتوانیم “عجله کنیم، با سرعت در برابر مرگ نور مسابقه دهیم”.
اما به چه قیمتی؟ پایان منحصر به فرد بودن آمریکا لزوماً به معنای پایان آمریکا نیست.
رویای آمریکایی، زمانی که نیاز به تسلط بر جهان برای حفظ آن از بین رفت، می تواند یک امکان قابل اجرا باشد.
جایگزین تاریک است. اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد در برابر جزر و مد تاریخ بایستد، وسوسه استفاده از سلاح نهایی بقای وجودی – زرادخانه هسته ای آمریکا – بسیار زیاد خواهد بود.
و هیچ کس زنده نخواهد ماند.
در نهایت، گرفتن این تصمیم در مورد “سوزاندن روستا برای نجات آن” بر عهده مردم آمریکاست.
ما میتوانیم به پیمان انتحاری “دموکراسی در مقابل خودکامگی” که پایه اصلی در NSS ۲۰۲۲ است، وفادار بمانیم، یا اینکه اصرار داشته باشیم که رهبران ما از آنچه از رهبری و اقتدار آمریکا باقی مانده استفاده کنند تا کره زمین را به یک مرحله جدید برسانند. مرحله ای که مشارکت در چندجانبه گرایی را می طلبد که در آن ملت آمریکا به عنوان یکی در میان دیگر ملت ها با حقوقی برابر وجود دارد.
——
اسکات ریتر یک افسر اطلاعاتی سابق ایالات متحده است. او بازرس و عضو تفنگداران دریایی که در اتحاد جماهیر شوروی سابق در اجرای معاهدات کنترل تسلیحات، در خلیج فارس در طول عملیات طوفان صحرا و در عراق برای نظارت بر خلع سلاح های کشتار جمعی خدمت می کردند.
آخرین کتاب او خلع سلاح در زمان پرسترویکا است که توسط انتشارات کلیریتی منتشر شده است.
اسکات ریتر: یک بازی خطرناک، خونین و کثیف