کودتای راست افراطی در ونزوئلا
نوشته: ریکاردو خیمنس ـــ
منبع: تله سور *، ١٣ فوریه ٢٠١۵
راست افراطی در ونزوئلا، اندوهبار و نگران، به شیلی، به آلنده و به پینوشه میاندیشد. یک کودتای خشونتبار که همه چیز را برهم بریزد، مشروعیت دموکراتیک را نابود سازد و با بهراه انداختن یک حمام خون، جنبش اجتماعی و نیروی نظامی این خلق چاویستی را درهم شکند.
یک تلاش جدید برای کودتا در ونزوئلا خنثی شد. در چنین موقعیتی، به استثنای ایجاد درگیریهای خیابانی خشونتبار، قرار بود بخشهایی از نیروی هوایی نیز در این کودتا شرکت کنند و مردم غیرنظامی نیز بمباران شوند. البته این موضوع بسیار نگرانکننده است و دلیلی برای اندیشیدن خواهد بود.
در این جا مسألهای اساسی مطرح میشود: چرا با وجودی که نشان داده شده بود که اپوزیسیون ونزوئلا میتواند در انتخابات آینده ریاست جمهوری به راحتی برنده انتخابات شود (در انتخابات پیشین، تقریباً موفق شده بود)، راست افراطی ناامیدانه میکوشد گزینه خشونتبار را در پیش روی خود قرار دهد؟
پاسخ به این پرسش را باید در اهداف راست افراطی جستوجو کرد: برقرار کردن سیاست نولیبرال که نابود کردن سیاستهای رادیکال دولت کنونی را در پی دارد، که حق کار و حقوق اجتماعی مردم را به رسمیت میشناسد، همچنین نابود کردن حاکمیت کنونی و ادغام قارهای و بازگشت به حاکمیت و ادغامی که به قدرت آشوبطلب ایالات متحده نزدیک است و راست افراطی به آن میپیوندد.
به این اهداف نمیتوان فقط با برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری، که امکانپذیر است، دست یافت. فرآیند انقلابی موجب شده است که خلقی به وجود آید که «چاویستی»، تودهای، آگاه و سازمان داده شده است که حتی اگر انتخابات را هم ببازد، بیش از حد نیرومند است که اجازه دهد حقوق به دست آمده را از او باز پس گرفت.
این خلق چاویستی در مجلس و در نهادهای شهری از نیروی خود حفاظت خواهد کرد به همان گونهای که در واپسین انتخابات محلی نشان داد که توانسته است با اکثریت آشکاری برنده شود. برای طرفداران کودتا، آنچه باز هم بیشتر نگرانکننده است این است که خلق ونزوئلا وزنه سنگینی در نیروهای نظامی دارد و به سختی اجازه خواهد داد نقشههای ایالات متحده دنبال شود و باز هم کمتر ممکن است بر روی هممیهنان خود آتش بگشاید مانند آنچه پیش از انقلاب انجام میداد.
هیچ واقعیتی مانند آن دیگری نیست؛ ولی متغییرهای مشابه وجود دارند مانند نمونه ساندینیسم در نیکاراگوئه که در انتخابات شکست خورد ولیکن در درون جنبش خلقی و نظامی بسیار نیرومند باقی مانده بود، تا آن میزان که نه تنها مانع تغییرات راست افراطی گردید بلکه توانست به کمک همان روند انتخاباتی قدرت را در دست بگیرد. امروزه نیکاراگوئه یکی از پایههای آلبا (ائتلاف بولیواری برای آمریکاییها) میباشد.
راست افراطی در ونزوئلا، اندوهبار ونگران، به شیلی، به آلنده و به پینوشه میاندیشد. یک کودتای خشونتبار که همه چیز را برهم بریزد، مشروعیت دموکراتیک را نابود سازد و با بهراه انداختن یک حمام خون، جنبش اجتماعی و نیروی نظامی این خلق چاویستی را درهم شکند. این تنها سناریوای است که راست افراطی میتواند به یاری آن سیاست نولیبرال را که سودای آن را در سر میپروراند به مرحله اجرا در آورد.
این همان چیزی است که به صورت اخلاقی، افراد پیشرویی که تحت تأثیر تبلیغات مونوپولیستی بینالمللی قرار گرفتهاند و در راست افراطی پرچم دموکراسی را میبینند، باید بهگونهای جدی در نظر بگیرند. اگر راست افراطی قدرت را در دست بگیرد ـ خدا نکند! ـ در آن زمان است که این دوستان ما پشیمان و دلواپس، خواهند دید که زیر پا گذاشتن حقوق بشر چه معنایی میتواند داشته باشد.
ولی دیگر دیر خواهد بود.
* توضیح مترجم: «تله سور» کانال تلویزیونی است که در سال ۲۰۰۵ با پیشنهاد هوگو چاوز، رئیسجمهور فقید ونزوئلا، در زادروز سیمون بولیوار در این کشور افتتاح شد. در تولید برنامههای این کانال تلویزیونی چهار کشور ونزوئلا، کوبا، اروگوئه و آرژانتین شرکت دارند.