چشم انداز روابط آینده آمریکا وپاکستان وسرنوشت افغانستان

عارف عرفان
بر اساس گزارش ها اختلاف در درون دولت پنهان آمریکا بر محور روابط آینده آمریکا با پاکستان،احتمال دگرگونی های سیاسی را در افغانستان و منطقه بازگو مینماید.
نویسنده معروف، اندر کویبکو برحول این اختلافات وتحولات، نظریه پردازی های را انجام داده است که در بخشی محوری آن ژیوپولتیک افغانستان یکی از فاکتورهای اساسی این دگرگونی ها را احتوا مینماید.
بر اساس این تحلیل ،در اوایل اپریل ۲۰۲۵، وبسایت Drop Site News گزارشی منتشر کرد با عنوان “وزارت امور خارجه و پنتاگون در حال نبرد با دولت پنهان بر سر آینده هند و چین هستند”. خلاصه این گزارش آن است که وزارت خارجه و پنتاگون ظاهراً در مورد آینده روابط آمریکا و پاکستان با سازمان سیا دچار اختلاف شدهاند. وزارت خارجه و پنتاگون خواهان فاصلهگرفتن از حمایت نظامی و تقویت رهبری غیرنظامی و حاکمیت دموکراتیک در پاکستان هستند، در حالی که سیا، نهادهای نظامی و امنیتی پاکستان را شریک قابلاعتمادتری میداند.
منطق پشت این اختلاف، ژئوپولیتیکی است. کسانی که خواهان تغییر اساسی در سیاست دهههای آمریکا نسبت به پاکستان هستند، سیاستی که منابع ناشناس Drop Site News آن را بازتابی از افزایش نفوذ جناح «اول آمریکا» میدانند، بر این باورند که این تغییر میتواند به طور چشمگیری به برنامههای دولت ترامپ علیه چین کمک کند. بهزعم آنها، «پاکستانِ تحت رهبری غیرنظامیان» اختیار حلوفصل منازعه دیرینهاش با هند را خواهد داشت، که در نتیجه هند قادر خواهد بود تمرکز خود را بر مرزهای شرقی گذاشته و در برابر چین نقش موازنهگر ایفا کند.
اگرچه در این گزارش هیچ ابزار مشخصی برای رسیدن به حاکمیت دموکراتیک غیرنظامی در پاکستان مطرح نشده، اما ممکن است رویکرد چماق و هویج (تشویق وتنبیه)در دستور کار قرار گیرد. مسائل کلیدی که این سیاست میتواند بر آنها اثر بگذارد شامل نقش پاکستان در افغانستان (یعنی تضعیف طالبان)، اقدامات احتمالی ضدتروریستی در آن کشور، فروش تسلیحات، تعرفهها، و روابط تجاری و سرمایهگذاری با روسیه است.
بهطور خلاصه، افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان مظنون به پناه دادن به تروریستهایی است که از سوی اسلامآباد تهدیدی جدی برای امنیت ملی پاکستان قلمداد میشوند. بنابراین، پاکستان نیاز دارد یا این گروهها را از افغانستان اخراج کند، یا این کشور را بابت امتناع از این کار مجازات نماید.
برای افزایش احتمال موفقیت در این زمینه، حمایت سیاسی و نظامی آمریکا بهترتیب لازم است. هرگونه اقدام در این جهت بدون جلب چنین حمایتی، میتواند باعث شود آمریکا پاکستان را با تمام تبعات ان به عنوان «کشوری یاغی» معرفی کند.
در زمینه فروش تسلیحات، اگرچه بیشتر تجهیزات نظامی پاکستان از چین تأمین میشود، اما این کشور ناوگانی از جنگندههای F-16 ساخت آمریکا را نیز در اختیار دارد. این جنگندهها هم بهلحاظ فنی و هم در حفظ روابط دوجانبه اهمیت دارند. اگر آمریکا تصمیم بگیرد از ارائه قطعات یدکی یا فروش تجهیزات جدید به پاکستان خودداری کند، حتی با بهانههایی مانند مخالفت با برنامه موشکهای دوربرد این کشور، این امر به تشدید تنشهای سیاسی منجر خواهد شد.
در مورد تعرفهها، ایالات متحده بزرگترین مقصد صادراتی پاکستان محسوب میشود، با حجمی حدود ۶ میلیارد دالر در سال، معادل ۱۸٪ از کل صادرات این کشور. بنا به گزارشها، جنگ تجاری جهانی ترامپ بهشدت صنعت نساجی پاکستان را هدف قرار خواهد داد، که این موضوع ممکن است بحران اقتصادی-مالی کشور را تشدید کرده و اگر مذاکرات جدید به سرعت نتیجه ندهد، منجر به دور تازهای از ناآرامیهای سیاسی می شود.اقتصاد،یکی از نقاط ضعف پاکستان است و آمریکا میتواند بهشدت از این نقطه ضعف بهرهبرداری کند.
در همین راستا، سناریوی رها شدن از سوی آمریکا، سیاستمداران پاکستانی را وحشتزده میکند، زیرا آنها از تبعات اقتصادی-مالی، سیاسی (اعتراضات گسترده) و امنیتی منطقهای (در برابر هندِ کاملاً تحت حمایت آمریکا) بیم دارند. از سوی دیگر، خود آمریکا نیز خواهان چنین وضعیتی نیست، چرا که نگران تبعات امنیتی جهانی است اگر پاکستانِ مسلح به سلاح هستهای، در واکنش «یاغی» شود، بهویژه اگر از سوی چین جسارت بیشتری پیدا کند. این موازنه منافع یا بهتر بگوییم ترسهای متقابل وضعیت موجود را حفظ مینماید.
در عین حال، وضعیت کنونی مانع از اجرای استراتژی «چرخش مجدد به آسیا» از سوی جناح «اول آمریکا» میشود، چرا که پاکستان همچنان دسترسی قابلاعتمادی به اقیانوس هند برای چین فراهم میکند و این مسیر را برای صادرات چین به اروپا و واردات منابع از آفریقا هموار میسازد. اهمیت راهبردی این موضوع در آن است که پاکستان میتواند اثرات اقتصادی احتمالی ناشی از مسدود شدن تنگه مالاکا از سوی آمریکا علیه چین را کاهش دهد.
در مقابل، پاکستان میتواند روی حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی چین حساب کند، که این موضوع باعث میشود پاکستان بیش از حد از هند عقب نماند. بنابراین، هرگونه امتیازدهی به آمریکا در زمینه روابط با چین، ممکن است به ضرر منافع امنیت ملی پاکستان تمام شود، مگر در دو سناریوی احتمالی که شاید با هم مرتبط باشند.
سناریوی اول این است که تجارت و سرمایهگذاری بیشتر از سوی روسیه ،که ممکن است آمریکا از طریق معافیتهای تحریمی در صورت شکلگیری یک شراکت راهبردی نوظهور با روسیه، آن را تسهیل کند، بخشی از فشارهای اقتصادی ناشی از کاهش همکاری با چین را کاهش دهد. چین احتمالاً به دلیل تهدید مشترک هند، همچنان به تسلیح پاکستان ادامه خواهد داد، اما احتمال دارد آمریکا بهتدریج جایگزین چین در این حوزه شود، هرچند این امر به قیمت تضعیف چرخش واشنگتن به سمت هند خواهد بود.
سناریوی دوم آن است که مناقشه کشمیر سرانجام حلوفصل شود. جناح «اول آمریکا» معتقد است این امر مستلزم حاکمیت دموکراتیک غیرنظامی در پاکستان است. تحقق این امر میتواند فرصتهای اقتصادی جدیدی را برای جبران حمایتهای ازدسترفته چین فراهم کرده و تهدیدات متقابل را کاهش دهد. در چنین شرایطی، نقش روسیه و آمریکا اهمیت بیشتری پیدا میکند، اما حتی از منظر خوشبینانه آنها و هند، این سناریو کمتر از اولی محتمل است و خود سناریوی اول نیز با تردیدهایی مواجه است.
بر اساس این تحلیل اگر سیا پیروز شود و وضعیت موجود حفظ شود، در آن صورت دولت ترامپ ممکن است با خیزش مأموریتی به افغانستان بازگردانده شود.
در اوایل فبروری «درآپ سایت نیوز» گزارش داده بود که «ارتش
پاکستان امیدوار است ترامپ را دوباره به جنگ در افغانستان بکشاند» ،سناریویی که برای ترامپ با مشکلاتی مانند نارضایتی گسترده داخلی، اختلال در چرخش استراتژیک به هند، و تشدید تنش با ایران همراه خواهد بود. در مقابل،اگر آمریکا پاکستان را رها کند و این کشور بهطور یکجانبه و در مقیاس بزرگ وارد افغانستان شود، بدون اینکه ابتدا حمایت آمریکا را کسب کند، ممکن است در واکنش «یاغی» شود، همانطور که پیشتر توضیح داده شد،و این امر یک معضل جدی ایجاد خواهد کرد.
تا زمانی که رژیم نظامی فعلی پاکستان از ارائه هرگونه امتیاز (احتمالاً تحت فشار آمریکا) به نخستوزیر پیشین زندانی، عمران خان، خودداری کند و به تلاش برای کنترل حزب مخالف او ادامه دهد و در نتیجه مانع حاکمیت دموکراتیک غیرنظامی شود، مشکلات با آمریکا ادامه خواهند یافت، مگر اینکه سیا برنده رقابت با وزارت خارجه و پنتاگون شود.هر نتیجهای که حاصل شود، تأثیر گستردهای بر امور جهانی خواهد داشت؛ از اینرو پیگیری آن اهمیت دارد.
با احترام
عارف عرفان
لندن،اپریل ۲۰۲۵
منبع: گلوبال ریسرچ مورخ ده آپریل ۲۰۲۵