نخستین موفقیت سیاست خارجی دولت شوروی
بمناسبت صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی
اولگ آیراپتوف (OLEG AIRAPETOV)
ا. م. شیری
یکی از پیشنیازهای تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، اتحاد دیپلماتیک جمهوریهای شوروی بود که در دوران جنگ داخلی شکل گرفت. اتحادهای نظامی و دولتی در جریان خود جنگ شکل گرفت. هیئت نمایندگی جمهوری فدراتیو روسیه شوروی در سال ۱۹۲۲ منافع همۀ جمهوریهای اتحادیه را نمایندگی میکرد.
در ۶ ژانویه ۱۹۲۲ در کنفرانسی در کن، نمایندگان کشورهای پیروز تصمیم گرفتند کنفرانس بعدی را در ۸ مارس همان سال در جنوا تشکیل دهند و از روسیه برای شرکت در آن دعوت کنند. این کنفرانس قرار بود مسائل مالی، اقتصادی و تجاری را حل کند. قبل از همه، اینها مسائل مربوط به روابط با آلمان و روسیه بود. وضعیت داخلی آلمان ناپایدار باقی ماند. در سال ۱۹۲۲، قرار بود این کشور ۵۰۰ میلیون مارک غرامت به متفقین بپردازد و کالاهایی به ارزش ۱۴۵۰ میلیون مارک (شامل هزینههای اشغال) تحویل دهد. ۳۸ میلیون دیگر نیز هزینههای مربوط به معاهدۀ صلح بود. تمام محاسبات با مارک طلا انجام شد. این مقدار در حالی که بودجۀ آلمان در سال ۱۹۲۲ روی کاغذ ۸۳ میلیارد مارک بود، به ۱۹۵.۵ میلیارد افزایش یافت. وزیر امور خارجه آلمان، والتر راتناو، در ژانویۀ ۱۹۲۲ در شورای عالی آنتانت هشدار داد که جمهوری وایمار قادر نخواهد بود به طور همزمان هم غرامت در چنین حجمی را بپردازد و هم وضعیت مالی خود را تثبیت کند. حتی دو برابر کردن مالیات نیز نتیجۀ مطلوب به همراه نخواهد داشت. وضعیت تراز تجارت خارجی سودآور قبلی نیز بسیار دشوار بود. صادرات آلمان قبل از جنگ جهانی اول بالغ بر ۱۰ میلیارد مارک طلا بود، اما در سال ۱۹۲۲ به ۲.۵ میلیارد مارک طلا رسید. او گفت: «مشکل پرداخت غرامت کماکان در مرکز سیاست خارجی ما قرار دارد».
تاریخ برگزاری کنفرانس به تعویق افتاد، اما بقیۀ موارد بدون تغییر باقی ماند. راتناو تمام امید خود را به این واقعیت بسته بود که در کنفرانس آینده در جنوا، آلمان توسط نمایندگان ایالات متحده حمایت خواهد شد. «قدرت آمریکا در نتیجۀ جنگ بیش از هر کشور دیگری افزایش یافته است». تأثیر قدرتمند اقتصاد و امور مالی آمریکا بر اروپا بیش از پیش آشکار شد. ایالات متحدۀ آمریکا به صادرکنندۀ زغال سنگ تبدیل شد و تا ۹۰ درصد از تولید نفت جهان را کنترل میکرد – نادیده گرفتن این واقعیت که از قضا قبلاً در کنفرانس واشنگتن مشخص شد، غیرممکن بود. امیدواری راتناو محقق نشد- ایالات متحده در کنفرانس شرکت نکرد و فقط به ایفای نقش ناظر بسنده کرد.
در ۱۱ مارس ۱۹۲۲، فاتحان در پاریس توافقنامهای در مورد تقسیم غرامت از آلمان منعقد کردند. فرانسه باید ۶۵ درصد از پرداختها را دریافت میکرد. کم مانده بود باور کنیم که کشور شکست خورده قادر به پرداخت است. دستگاه چاپ در آلمان کار میکرد، ارزش مارک دائماً در حال سقوط بود، متفقین امیدوار بودند که پرداخت غرامت را به نوع غیرنقدی، یعنی به کالا و مواد خام تبدیل کنند. بازسازی اقتصاد آلمان و اروپا تا حد زیادی با بازگشت روسیه شوروی به ساختار اقتصادی این قاره همراه بود. اما روابط اقتصادی انگلستان و فرانسه با روسیه بر اساس خواستههای بسیار مهمی که شامل احیای حق مالکیت خارجیها بود، احیاء شد.
کمیساریای خلق در امور خارجه با جدیت برای کنفرانس آماده میشد. اعتماد به نفس کامل به نمایش گذاشته شد: «روسیه شوروی در مقابل اروپای سرمایهداری ایستاده است؛ وضعیت مالی آن بینهایت دشوار است؛ در اثر جنگهای هفت سالۀ امپریالیستی و داخلی ویران شده است؛ مناطق وسیعی از کشور دچار قحطی شده است؛ میلیونها هکتار اراضی خالی از سکنه باقی مانده است؛ هزاران کارخانه و مؤسسۀ تولیدی کار نمیکند. اما روسیه شوروی دقیقاً میدانست که چه میخواهد. روسیه شوروی میدانست که بر ویرانیهای جهان و روسیه تنها با کمک ابزارهای جدید، کارآمد و قدرتمند میتوان غلبه کرد. و روسیه ایدۀ بزرگی دارد، ایدۀ سوسیالیسم که راههای درمان را در برابر خود و همچنین، در برابر تمام جهان باز میکند». رهبری آمادهسازی هیئت را گئورگی چیچرین بر عهده گرفت. کار بسیار سنگینی بود. کمیسر فقط عصرها به خود اجازه میداد کمی استراحت کند و موسیقی آهنگسازان مورد علاقه خود را روی پیانو بنوازد.
هیئت شوروی به صورت ناشناس وارد پایتخت آلمان شد. اما دوستان، دشمنان و انبوه نگهبانان پلیس در آنجا منتظر هیئت بودند. در ۳ آوریل ۱۹۲۲، در مذاکرات شوروی و آلمان در برلین، موضوع چشمپوشی متقابل از مطالبات مالی دو کشور مورد بحث قرار گرفت. پیشنویس تفاهمنامه برای عقد قرارداد مربوطه تنظیم گردید. بولتن کمیساریای امور خارجی خلق با توجه به بازگشت آلمان و روسیه به سیاست بزرگ، پیشبینیهایی را در بارۀ تشدید تناقضات بین انگلیس و فرانسه منتشر کرد. اما مذاکرات برلین به امضای هیچ سندی ختم نشد. یکی از شرکتکنندگان مذاکرات در هئیت شوروی خاطرنشان کرد: پس از آن کاملاً مشخص شد که آلمانیها قبل از جنوا به امضای معاهده تن نخواهند داد و آنها فقط به ظاهرسازی برای توافق روسیه و آلمان علاقمند هستند». آیوف، یکی دیگر از شرکتکنندگان مذاکرات، نتایج را به شرح زیر خلاصه کرد: «اما وزن مخصوص روسیه هنوز در آن لحظه ظاهراً به اندازۀ کافی برای روحیۀ اروپایی مشخص نشده بود تا آلمان بتواند چنین گام مهمی بردارد. به این سبب نیز تمام تلاشهای ما برای دستیابی به توافق در برلین ناموفق بود.
راتناو، به عنوان تعیینکنندۀ سیاست آلمان، برای غلبه بر میراث جنگ به جنوا رفت: «با این احساس ما به جنوا میرویم، از این نظر امیدواریم جنوا نقطۀ عطفی در مسیر صلح واقعی در روی زمین باشد». با این وجود، تماسهای شوروی و آلمان نیز بیثمر نبود. فرمول توافق آینده اعلام شد. کنفرانس جنوا کار خود را در ۱۰ آوریل ۱۹۲۲ آغاز کرد. شهر مملو از نیروهای نظامی بود، بسیاری از ساکنان شهر با آمدن به خیابانها، از آغاز عصر جدید صلح استقبال کردند. ۲۹ کشور و با در نظر گرفتن مستعمران انگلیس، ۳۴ کشور در کنفرانس نماینده داشتند. از آنجایی که فقط جمهوری فدراتیو روسیه شوروی برای شرکت در کنفرانس دعوت شده بود، در ۲۲ فوریه ۱۹۲۲، جمهوریهای شوروی توافقنامهای مبنی بر یک هئیت نمایندگی منعقد کردند. قرار بود هیئت جمهوری فدراتیو روسیه شوروی حافظ منافع آنها در جنوا باشد. لوید جورج سال ۱۹۲۲ را در درجۀ اول به دلیل تشکیل این کنفرانس، سال بهبودی نامید.
همه چیز در حرف به عنوان غلبه بر میراث جنگ مطرح شد، همه چیز در عمل بر این تأکید کرد که جهان به دو گروه برنده و بازنده تقسیم شده است. حتی در مراسم افتتاحیۀ کنفرانس، میز جلویی برای نشستن نمایندگان گروه برنده تعیین شد. بقیۀ «مدعوین» به ترتیب حروف الفبای مطابق با قوانین زبان ایتالیایی ردیف شدند. فرانسویها رد شدند، در غیر این صورت، آلمان در حالی که ممکن بود در بین بقیه گم شود، توانست در یکی از ردیفهای اول قرار بگیرد و طبق این نظم، روسیه اصلاً نمیتوانست ادعای برتری کند.
جلسۀ عمومی کنفرانس با سخنرانی نمایندگان قدرتهای بزرگ آغاز شد. لوئیجی فاکتا، نخست وزیر ایتالیا، خواستار همکاری اقتصادی بخاطر آیندۀ اروپا شد. لوید جورج و پوانکاره نمایندۀ ملت بزرگ ایتالیا را تجلیل نمودند و نامزدی وی را بهعنوان رئیس کنفرانس پیشنهاد کردند. فاکتا در این جایگاه خواستار غلبه نهایی بر میراث جنگ بزرگ شد: «در اینجا تمام آثار نفرت و خصومت ناشی از جنگ از میان رفت؛ در اینجا دیگر دوست، دشمن، برنده و بازنده وجود ندارد؛ در اینجا فقط مردم و ملتهایی حضور دارند که مایلند تمام نیروهای خود را برای دستیابی مشترک، به یک هدف بسیار والا به کار گیرند». لوئی بارتو، وزیر امور خارجۀ فرانسه تأئید کرد که حقوق به دست آمده توسط کشورش مانعی در برابر دستیابی به این هدف نخواهد شد. ویسکونت کیکوجیرو ایشی، نمایندۀ ژاپن، با متحدین اعلام همبستگی کرد.
صدراعظم کارل جوزف ویرث با خرسندی فراوان از این اظهارات استقبال کرد: «یادآوری این نکته مایۀ دلگرمی است که برگزاری کنفرانس جنوا نشانۀ درک عمیق این واقعیت است که ویرانی اقتصادی و مالی در حال حاضر به یک نیاز مبرم برای کار مشترک و همکاری همۀ مردم در راستای جلوگیری از شرّ منجر شده است. اکنون، در این لحظۀ نیاز، شناخت عمومی این واقعیت به تصمیمگیری برای گردهمایی مردم منجر شد تا هم بیماریهای خود و هم بیماریهای همۀ بشریت را درمان کنند».
هیئت شوروی به سرپرستی گئورگی چیچرین نیز خواستار همکاری شد. کمیسر خلق در امور خارجه به زبان فرانسوی سخن گفت: «مشکل احیای اقتصاد جهانی در شرایط کنونی به قدری غیرقابل اندازهگیری و گسترده است که فقط به شرط اقدامات هماهنگ و صادقانه همۀ کشورهای اروپایی و غیر اروپایی قابل حل است و در صورت لزوم، همۀ آنها باید آمادۀ فداکاریهای موقتی باشند. احیای اقتصاد روسیه بهعنوان بزرگترین کشور اروپا و دارای ذخایر فوقالعاده فراوان منابع طبیعی، شرط لازم برای بهبودی اقتصاد عمومی است. روسیه به سهم خود، آمادگی کامل خود را با استفاده از تمام ابزارهای موجود، برای کمک به حل مشکل پیش روی کنفرانس، ابزارهایی که خیلی کوچک هم نیستند، اعلام میکند».
این ابزارها به دقت مورد بررسی قرار گرفت، اما همکاری در غرب به شیوه خود درک میشد. پیشنهادات چیچرین برای تشکیل یک کنگرۀ عمومی در راستای برقراری صلح بر اساس حق تصمیم هر خلق برای تعیین آزادانۀ سرنوشت خود، خلع سلاح، ممنوعیت روشهای ددمنشانۀ جنگ و غیره، از همان ابتدا توسط بارتو بهعنوان مسائل خارج از برنامۀ کنفرانس رد شد. موضع نمایندگان آنتانت که برای فراموش کردن گذشته آماده بودند، با تشخیص لزوم احیای اقتصادی روسیه، اما تنها به شرط امتناع مسکو از ملی و انحصاری کردن تجارت خارجی، پرداخت بدهیهای دولتها و افراد قبلی روسیه تقلیل یافت. این پیشنهادات رد شدند.
متفقین با اعزام یک نمایندۀ ایتالیایی برای مذاکره با راتناو، سعی کردند هیأت آلمانی را به سمت خود جلب کنند. آنتانت علاقمند بود که برلین به خواستههایش بپیوندد. راتناو قاطعانه از انجام این درخواست خودداری کرد. او گفت: «آنها یک ضیافت مجلل ترتیب دادند، ما به آن دعوت نشدیم، اما از پرسیدند که صورت غذا چگونه بود». اوضاع دشوار بود، کنفرانس دائماً در آستانۀ تزلزل بود. شرکتکنندگان اروپایی آن در این فکر بودند که چه کشوری در انقلاب مقصرتر است، روسیه، فرانسه یا انگلیس.
در حاشیۀ این کنفرانس شایعاتی مبنی بر توافق احتمالی بر سر آیندۀ نفت باکو و گروزنی به گوش رسید. موقعیت هیئت شوروی که از امکان برقراری ارتباط اضطراری و مستقیم با مسکو نیز محروم بود، بسیار دشوار بود. ناامیدی از احتمال موفقیتآمیز بودن کنفرانس به سرعت مستولی شد. زمان اتخاذ تصمیم ناگزیر نزدیک میشد. ۱۳ آوریل، هیئت شوروی دعوتی برای بازدید از ویلای آلبرتیس، جایی که لوید جورج برای ملاقات با هئیت شوروی و بارتو در آن اقامت داشت، دریافت کرد. ۱۴ آوریل جلسه برگزار شد. اما بحث بسیار طولانی و بینتیجه بود. تنها دستاورد جلسه این بود که برای دیدار مجدد در ۱۵ آوریل توافق شد.
صبح روز ۱۵ آوریل، کارشناسان کار خود را آغاز کردند و بعد از ظهر جلسۀ هیئتها در ویلای لوید جورج از سر گرفته شد. دوباره معلوم شد که آنها به رسمیت شناختن بیقید و شرط بدهیها توسط دولت شوروی را پیش شرط گفتگو با متحدان میدانند. مذاکرات به نقطهای رسید که ادامۀ آن بیمعنی بود.
همان روز، چیچرین به کمیساری امور خارجه گزارش داد: «بحث بر سر تفاهمنامۀ لندن آغاز شد، اما به بررسی موضوعات اصلی اختلاف بین ما و قدرتها تبدیل گردید. بار دیگر تفاوت فاحش بین دیدگاه طرف مقابل و ما مشخص شد». بدیهی است که چون چیچرین به بیهودگی تلاش برای برقراری گفتگو متقاعد شده بود، تصمیم گرفت به راتناو روی آورد.
رئیس هیئت آلمانی سخت انتظار میکشید. او از مشورت هیئت شوروی با نمایندگان متفقین اطلاع داشت و از انزوای آلمان در سیاست خارجی بیم داشت. ساعت دو بامداد مردی با نام خانوادگی که برای اروپاییها تلفظش سخت است، به ویلای محل اقامت هیئت آلمانی آمد. او کمیسر امور خارجه بود. در نتیجۀ پیشنهاد او، «جلسۀ پیژامۀ» معروف هیئت آلمانی آغاز شد. در نتیجه، در ۱۶ آوریل ۱۹۲۲، توافقنامۀ اتحاد جماهیر شوروی و آلمان در مورد به رسمیت شناختن متقابل بر اساس چشمپوشی از ادعاها امضاء شد (جبران خسارات نظامی، هزینههای اسیران جنگی و غیره- ص. ۱)؛ آلمان از ادعای غرامت به ازای افراد و دولت به دلیل اعمال قوانین شوروی چشمپوشی کرد (ص. ۲)؛ روابط دیپلماتیک و کنسولی بلافاصله برقرار شد (ص. ۳)؛ برقراری سبک زندگی مطلوب برای شهروندان هر دو کشور تأئید شد (ص. ۴)؛ هر دو دولت بر روی نگرش خیرخواهانه نسبت به نیازهای اقتصادی کشورهای خود توافق کردند (ص. ۵)؛ جبهۀ متحد دیپلماتیک اروپا شکسته شد.
۱۷ آوریل، هیئت آلمانی انعقاد توافقنامه با جمهوری فدراتیو روسیۀ شوروی را اعلام کرد. در این سند گفته شده است، که هر دو دولت بر روی واقعیت زمینی ایستادند و همۀ موانع گذشته را از میان برداشتند. این، تنها وسیلهای است برای دستیابی به همۀ پیشرفتهایی که میتوان از همکاری آنها در آینده انتظار داشت». این خبر مثل بمب ترکید.
نقل از پورتال بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۳ آذر- قوس ۱۴۰۱