شناخت با 13 نوع سوگیری در داوری در عرفان
دکتر بیژن باران
شناخت کارکرد مغز است که سوگیری در آن به تصمیمات نادرست سیاسی، خسارات اجتماعی، خرافات فرهنگی، باورهای غیرعلمی منجر شود. شناخت چرخه عمر داشته؛ در کودکی “من فکر می کنم..” در نوجوانی قید زمانی “هرگز، همیشه” برای بیان اوضاع بکار رود؛ برای جهان بدون تغییر، مطلق، ابدی. جوانی و میانسالی شناخت واقعیتر شده؛ در پیری شناخت محافظه کارانه شود.
سوگیریهای شناختی میان برهای ذهنی تفکر، ادراک، تفسیر هستند که بر تصمیمات تأثیر گذارند. اطلاعات موجود باعث شوند به شیوهای تحریف شده فکر شود. مغز ظرفیت مشخصی برای شناخت و درک مسائل دارد به این معنا که به همه محرکها واکنش یکسان نشان نمیدهد، چون انسان تنها روی تعداد محدودی از عوامل تمرکز کند. اگر غیر از این بود نمی شد خود را با محیط سازگار کرد.
توهم تکرار چیزی در مغز است که فعال شده؛ تا آن دور و بر فرد بیشتر پدیدار شود. توهم تکرار بین چند بخش مغز رابطه بسازد. روند شناخت در لوب آهیانه انجام شود. نیز سامانه حاشیه ای هم دخیل است. بادامک هیپوکامپ به حافظه و ترس ربط دارد. تعصب مانع آزاداندیشی است. رهایی از جانبداریهای ذهن به تفکر باز انجامد، آزاداندیشی را تقویت کند. با دانش بیشتر درباره هر امری، فرد کمتر سوگیری شناخت کند.
در بخش یک 16 سوگیری در شناخت با اخلال در تصمیمگیری موجز بیان شدند. در بخش دو، 13 سوگیری از شماره 17 ببعد ارایه شوند. باید با ساختار و کارکرد مغز، تصاویر مغناطیسی فعالیت کارکردی/ ام آر آی اف آن، کاربردشان در عرفان، سیاست، اجتماع، فرهنگ، شعر در آینده حلاجی شوند.
17 منفی نگری ذهن را به اخبار و اطلاعات منفی کشاند. حتی اگر نسبت منفی و مثبت داده برابر باشد. منفینگری با فرگشت، برآِیش، تکامل آمد. زیرا وظیفه مغز شناخت هر تهدید در کمین است تا بتواند چارهجویی کند. احتمال بقا را افزایش دهد. فرد در فرجام به سرعت به هر گونه اطلاعات منفی واکنش نشان دهد. در زندگی مدرن این سوگیری اغلب مفید نیست. چیزهای مثبت تاثیر کمتری در قیاس با چیزهای منفی بر افراد دارند. حتی اگر تاثیرشان به لحاظ عاطفی برای فرد کمابیش یکسان باشد.
منفینگری در فرایندهای تصمیمگیری، نتیجهگیری، ارزیابی، برآورد هزینه و یادگیری مؤثر است. افراد ممکن است یک عبارت توهین آمیز را از زبان یک فرد سالها در خاطر داشته باشند. در حالی که واژگان و جملاتی را که وی گفته؛ به راحتی فراموش کنند. مغز به تصاویر منفی واکنش قویتری نشان دهد.
در فرجام دیدگاه فرد از اخبار منفی مانند وحشت مردم از بمب تا اخبار مثبت مانند عکس خوراک عالی به شدت تاثیر پذیرد. وقتی منفیگری در میان باشد، ذهن واکنش مناسب قهر کردن، سردی، بیاعتنایی را پیشه کند تا از احساسات منفی حذر کند. در این مرور رفاقت کمکم از بین رود. تأثیر منفینگری ناخودآگاه بدون تفکر است. رک شهری.
حساسیت بیش از اندازه مغز به اخبار منفی در مراحل اولیه پردازش اطلاعات رخ دهد. پژوهش درباره زوجهای بسیار ناراضی نشان دهد: منفینگری باعث شود آنان فقط بر رفتار منفی طرف مقابل و در فرجام احساسات منفی تمرکز کنند. در هر رابطه عاطفی در کنار واکنش به رفتارهای منفی، به رفتارهای مثبت حتی بیشتر واکنش باید نشان داد تا اثر منفینگری با تاثیر بر ناخودآگاه، کمینه شود. مثبت نگری از جدایی، بهمخوردن دوستی، تخریب رابطه با دیگران بکاهد.
وقتی فرد احساس خوبی دارد، باید به خود فرصت لذت بردن از احساسات مثبت را داد. تلاش کرد مدتی آن حس را نگه داشت. اغلب وقتی چیزی خوب است فرد دوست دارد سریع تجربهاش پایان یابد. ولی وقتی حسی منفی است، گرایش دارد در آن حس مدتی باقی بماند. از اینرو فرد میتواند کاملا خودآگاه در زمانی که حس مثبتی دارد به خودش زمان بیشتری بدهد. تا حس آن تجربه را زنده نگه دارد. در کاهش اثر منفینگری رویاپردازی و مثبتانگاری هم نقش دارند.
غلبه بر منفینگری راههای گوناگونی دارد. هر بار تجربهای را فرد پشت سر گذارد، باید بکوشد جنبههای مثبت آن تجربه را در ذهن مرور کند. این مرور کمک کند ذهن دریافتی نزدیک به واقعیت را از آن تجربه پیدا کند. هر چه بیشتر مرور ذهنی تجربه شود، فرد راحتتر آن را تبدیل به یک عادت می کند. پس وقتی تجربهای در کل مثبت است از آن لذت برده؛ نباید یک یا دو جنبه منفی، کل تجربه را ناخوشایند کند. ادبیات تخیلی به مثبت انگاری کمک کند.
18 چشم و همچشمی، فرد عملی را فقط به این دلیل انجام دهد که دیگران نیز همان کار را کنند. گرایش به پیروی از اعمال و افکار دیگران ناشی از گرایش افراد به همنوایی است. گاهی هم علت این است که تنها منبع اطلاعات فرد، دیگرانند. هر 2 دلیل اما شاهدی بر گرایش به همرنگی با جماعت اند. در نظرسنجی سیاسی اجتماعی نیز فرد در اثر چشم و همچشمی عقایدشان را به عقیده اکثریت تغییر دهند. افراد بر یک یا دو عدد تخمینی توافق کرده؛ بقیه نیز همصدا شوند.
در این سوگیری فرد به باور خود توجه چندانی نداشته؛ پس از انجام عمل به باور خویش برگردد. اگر عمل مطابق باورش باشد برای باور خود ارزش زیادی گذارد. اگر با باورش تناقض داشت، باورش را نادیده گیرد. بسیاری گرایش دارند به فرد یا حزبی رای دهند که گمان کنند احتمال پیروزیاش بالاست به این امید که جزو “برندهها” باشند. در نظرسنجی سیاسی اجتماعی نیز فرد در اثر چشم و همچشمی عقایدش را به عقیده اکثریت تغییر دهد.
عده ای به روش درمانی خاصی عقیده دارند به این دلیل که افراد زیادی به آن باور دارند. در حالیکه این روشها هیچ پشتوانه علمی ندارند. بسیاری از خریداران به محض این که سر زبانها افتد که ارزش فلان سهام رو به افزایش است، همان سهام را خرند. فرد بدون اینکه ارزش و باور شخصی خویش را مرور کند یا تحقیق کند اسیر چشم و همچشمی شود.
مظفر شریف نشان داد: چگونه هنجارهای اجتماعی در جامعه بسط یافته؛ چهارچوب ارزیابی رفتار اجتماعی را شکل دهند. اثر چشم و همچشمی در سلامت جامعه نیز مؤثر است. اگر تیمی لیگ را با چند پیروزی پیاپی آغاز کند، طرفداران بیشتری در ورزشگاه بیابد. در چنین موقعیتی هر چقدر اشخاص بیشتری نظر موافق شان را اعلام کنند، افراد بیشتری تمایل پیدا کنند در آن گروه قرار گیرند. حتی اگر در ابتدا مخالف فکر کردهاند. رک شهری.
سیاست و تجارت نیز اثر چشم و همچشمی را برای تاثیر و نفوذ در باور افراد بکار برند. پس در تبلیغات سیاسی و تجاری نمونه هایی یافت شوند که بسیاری دارند فلان کار را کنند. پس حتماً کار خوب یا قابل قبول است. در اینجا ست فرد بدون اینکه باور و ارزش شخصی خویش را مرور کند؛ چشم و همچشمی را بکار برد. او فارغ از باور و گرایش خویش، از دیگران پیروی کند.
19 راه حل دمِ دست در ارزیابی مفاهیم یا تصمیمها فرد آن چه سریعا به یاد آرد تکیه کند. او اطلاعات تازهتر را بنیان داوری قرار داده؛ لذا ذهن به سمت آنها سوگیری کند. فرد احتمال وقوع یا تکرار هر رویداد را بنا بر تعداد دفعاتی که به یاد آورد، بسنجد. از اینرو این سوگیری یک میانبر ذهنی است که خطا در داوری آورد.
نمونه: رانندگی. اگر فرد شاهد واژگون شدن یک خودرو در جاده باشد، تصور کند احتمال تصادف برای خودش بالا ست. هر چقدر ذهنش بیشتر درگیر آن فیلم یا تصادف باشد، صحنهی آن فیلم یا تصادف در ذهنش تکرار شده؛ پس باور به نتیجهگیری ش قویتر شود. رک شهری.
فرد اخبار و اطلاعات دم دست را به جای آمار و حقایق بکار برد. او پس از یک فاجعه طبیعی بیشتر به خرید بیمههای منزل و دارایی رو آورد. این سوگیری احتمال وقوع هر رویداد را بنا بر حضور ذهن اطلاعات مربوطه حدس زند. اگر پدیدهای در ذهن پرُرنگتر است، دلیل ندارد که آن پدیده متداولتر یا مهمتر باشد. بهتر است هر گاه زمان گزینش و تصمیمگیری فرا رسید، ابزارها و منابع گوناگونی را به کار برد. منبع بالا.
20 لنگر انداختن، معمولاً اولین گزینههای ارائه شده، تأثیر در انتخاب فرد بین آنها دارد. او در فرایند تصمیمگیری به نخستین اطلاعات به دست آمده تکیه کند. ذهن اطلاعات اولیه یا قسمتی از آن را پذیرفته؛ تلاش جستجوی بیشتر را به خود ندهد. معمولا وقتی ذهن لنگرش را در قسمت خاصی از اطلاعات اندازد، جانبدار شود. جلوگیری از لنگر انداختن، باید در مواجهه با هر امری، اطلاعات عمیقتر و توجه دقیقتر باشد، تا کمتر احتمال لنگر ذهن شود.
21 خودخدمتگرایی در هر شکلی فرصت گرانبهای رشد و آموختن را از فرد می گیرد. وقتی نقاط ضعف شناخته شده؛ به انتقاد گوش داده؛ تا پیشرفت پدید آید. اما اگر فرد انتقاد را نپذیرد؛ همه مشکلات را ناشی از شرایط و دیگران انگاشته؛ دیگر چیز جدیدی در باره خود نیابد. با این سوگیری، فرد با بزرگ کردن سهم خود در مورد رفتار مثبت، عزت نفس خود را افزاید.
خودخدمتگرایی ذهن موفقیت را به خود فرد و تواناییاش نسبت دهد؛ شکست را ناشی از عوامل بیرونی انگارد. فرد در داوری بیش از اندازه از خود راضی جلوه کرده؛ در نهایت خودشیفته جلوه کند. فرد هیچ انتقادی را نپذیرفته؛ یا مدام زیر هر انتقاد بزند، از توانمندی و دستاوردهای خود لاف زده؛ خطا و شکست خود را مسکوت گذارد. آموزش در بهبود خود نکند. این نوع ذهن از رشد و آموختن دور شود. رک شهری.
در پژوهشها یافته شد: گاهی فرد افسرده با اعتماد به نفس پایین، سوگیری خودخدمت گرایی برعکس شک در قابلیت ش آورد. بباورش رویدادهای مثبت، پیروزی ناشی از بخت، عوامل بیرونی اند. نیز هر شکست و رویداد بد را تقصیر خود داند. درجه مسئولیت رویدادها و نتایجشان با عوامل بیرونی باید تراز باشند. نمونه: برای یک شرکت نوآور با هزینه زیاد و بدون درآمد، عرضه به سهام عمومی نه بدی محصول بلکه سقوط بازار اکتبر 1987 عامل بیرونی بود.
کانون هدایت تصمیمگیری فرد درونی یا بیرونی است. فرد در فرهنگ فردگرا راحتتر خودخدمتگرا شود. تاکید بر شناسایی فرد به عنوان مسئول نهایی شکست یا پیروزی است. نکته مثبت در فرهنگ فردگرا قدرشناسی، نام، سهم بیشتر از فرد باشد. در فرهنگ امتی جمعگرا شکست و پیروزی از غیب، تقدیر، خان ایل آید. پس رفتار فرد در کل جامعه ارزیابی شود. با بالا رفتن سن و تجربه، میل به خود خدمتگرایی کاهش یابد. همانجا.
فرد رفتار را دیده؛ آنگاه علتها را به آن استناد کند. هنگام نگرش رفتار یک شخص میخواهد تا مشخص کند که آیا این رفتار علت درونی یا بیرونی دارد. نمونه: اگر یکی از کارکنان کارش را خوب انجام ندهد، امکان دارد که مدیر او عملکرد ضعیف وی را به حساب عدم توانایی و انگیزش او اِستناد درونی بگذارد. اما اگر مدیر عملکرد ضعیف او را به حساب مسایل مدیریتی و فرهنگ سازمانی بگذارد، یک نمونه از استناد بیرونی است.
تُورِش/ تیرگی و سوگیری استنادی در خطای بنیادین در ادراک است. عامل، ناظر، سوگیری خدمت به خود است که پدید آمده است. تُورِش اسم مصدر از توریدن به معنی تاریدن، رمیدن، به یک سو رفتن است. در زمینهٔ اِستناد، برخی سوگیریها از خطا در اِستناد اند. تورش با ضمه ت و کسره ر صفت است که با افزودن ش، اسم شده، بمعنی تیرگی است. برخی شکست دیگران را به عوامل درونی آنان و موفقیت آنان را به عوامل بیرونی نسبت دهند.
تعیین علل درونی یا بیرونی به عامل یا ناظر بودن فرد بستگی دارد. اگر دیده شود دیگری زمین خورده؛ حادثه را به علتی درونی چون دست و پا چلفتی بودنش نسبت دهد. اما اگر خود فرد زمین بخورد، آن را به علتی بیرونی چون لغزنده بودن زمین یا صاف بودن ته کفش نسبت دهد.
22 تاییدی، در این سوگیری گرایش به جستجو در اطلاعات یا تعبیر کردن آن به گونهای است که باور یا فرضیه خودِ شخص را تأیید کند. فرد با این نوع سوگیری هنگام جمعآوری، «یادآوری گزینشی اطلاعات»، تعبیر منصف نباشد. این اثر در خصوص موضوعات هیجان برانگیز و برای باورهای بسیار عمیق، شدیدتر است. فرد گرایش دارد «شواهد مبهم» را به عنوان تأییدی بر موضع موجود خود، تعبیر کنند. همانجا.
فرد اول احساس کند چیزی هست که قبلتر متوجه آن شد. بعد خود را متقاعد کرده که آن کلمه، مفهوم یا هر چه که هست، قبلا به اندازه الان تکرار نمیشد. ودانتام، روزنامه نگار، نوشت: در حال تایید- روند ایجاد و حفظ تعصب تا بزرگ سالی ادامه دارد. در طول زندگی خود، سوگیری تایید بکار رود. تا فقط آنچه را که فرد انتظار دارد در محیط خود ببیند. فقط نمونه هایی را بکار گیرد که با تصورات و کلیشه های قبلی ش همخوانی دارند. فرد نمونه های متقابلی را که این جهان بینی ها را به چالش کشند کنار گذارد. تعصب مانند دود است که بر روی یک جامعه آویزان است. هوایی شود که مردم تنفس کنند.
در سوگیری تاییدی متن بصری و سمعی، به آن واژگان، عبارات و جملات توجه شود که این باورها را تایید کنند. در فرجام آنها سریعتر در حافظه ضبط شوند. در گفتار و نوشتار آنها بیشتر بکار روند. دریافتی از قدرت غیب، آن سیاستمدار یا آن برتری نهاد اجتماعی را مثبت جلوه دهد، به آن توجه ویژه شده؛ دانش جذبش شوی و برعکس. منبع: شهری.
جهتگیری تاییدی حتی بر شکلگیری مناسبات اجتماعی تاثیر گذارد. نمونه: در روابط اجتماعی چه حقیقی چه مجازی، خود را در معرض موقعیت اجتماعی گذارد که رویکرد مثبت به باورش دارد. بیشتر با افرادی همنشینی کند که یا مثل او یا بسیار شبیه او فکر کنند. فرصت درک چشماندازهای متفاوت را از خود گیرد. شاید حتی بدون اینکه متوجه شود، هر کسی که آن قدرت غیب، آن سیاستمدار خاص یا آن اعتقاد به برتری جویی را به چالش بکشد در ذهن سانسور کرده؛ با آنان گفتگو نکد.
واقعیت این است که تعداد مشاهدات فرد بیشتر نشده، بلکه مغزش را متقاعد کرده که این اتفاق افتاده است. از یک سو در مغز روند توجه گزینشی به کار افتد که در هر لحظه روی چیزی با اهمیت برای فرد تمرکز کند. بقیه چیزها از ذهنش خارج شوند. روند گزینشی در امور آموزش مهم و کارآمد است.
از سوی دیگر روند سوگیری تاییدی هم در مغز فعال شده؛ باعث شود فرد دنبال چیزهایی باشد که آنچه را در آن لحظه به آن فکر کند، تایید کند: با دیدن تعداد بیشتر خودروهای آبی متقاعد شود که این رنگ خودرو مد شده؛ این باور را تایید کند که تعداد خودرو آبی بیشتر شده اند. روند سوگیری تاییدی که سوگیری شناختی را تشدید کند. انسان به دنبال یافتن توضیح برای این پرسش است که جهان چگونه کار کند. او با دریافت خودش خود را با سازوکار جهان سازگار کند. در روند تاییدی، توهمی به وجود آید که به شیوه کار مغز همه ارتباط دارد. رک بهمن شهری.
23 همپوشانی گرایی، اعضای جمع گرایش دارند بیشتر درباره موضوعات آشنا برای همه گفتگو کنند. کمتر برای موضوعاتی وقت صرف کنند که برخی اعضا از آن آگاهی ندارند. به زبان ساده، این گرایش به صحبت درباره اطلاعات مشترک جمع است. میتواند پیامدهای زیانباری در تصمیمگیری گروهی داشته باشد. وقتی اعضای جمع اطلاعاتی را که بقیه ندارند به اشتراک نگذارند، نمیتوان انتظار داشت تصمیمات کاملاً آگاهانه باشند.
فرد ترجیح دهد به خاطر جمع چیزی نگوید. دلیل این امر گرایش به همپوشانیگرایی است. هیچگاه جواب درست و قطعی برای اینکه چه فیلمی را تماشا کنیم وجود ندارد. بحثِ سلیقه است. وقتی پای توافق جمع در میان باشد احتمال همپوشانیگرایی بالاتر رود. فرد در یک گروه بیشتر تمایل دارد در گفتگو همپوشانی کند. با اینکه طبیعتاً گفتگو درباره اطلاعاتی که دیگران از آن بیخبرند روشنگرتر است. همپوشانیگرایی در جمع در باره داوری و رسیدن موضوعی.
به توافق نهایی شدت گیرد. یک دلیل میتواند محدودیت زمان باشد. فرد ترجیح دهد ساز مخالف نزند تا قضیه سریعتر جمع شود. برعکس اگر تمرکز جمع رسیدن به بهترین تصمیم ممکن و محدویت زمانی کمتر باشد، هر کس راحتتر نظرش را بیان کند. تصمیمگیری جمعی دشواریهای خاص خود را دارد. دلیل عمده دیگری که باعث همپوشانیگرایی شود اضطراب ناشی از بیان نظر متفاوت در جمع است. رک شهری.
بیشتر افراد از اینکه مخالف جمع شناخته شوند بیزارند. به علاوه حرف زدن در جمع عدهای را سراسیمه کند. اعضای یک جمع به شهرتشان در میان دیگران اهمیت دهند. دوست ندارند به آبروشان لطمه بیند. وانگهی آنها گمان کنند با بیان نظر مخالف ممکن است پیوندهای عاطفیشان با دیگران در خطر افتد. پس اطلاعاتشان را گزینشی با دیگر اعضای جمع در میان گذارند.
تحقیقات نشان دادند: هر چه اعضای یک جمع اطلاعات بیشتری را با دیگران در میان بگذارند تصمیمات گروهی بهتر و موفقتری اخذ شود. راهکارهای مهم کمک به این امر عبارتند از: اختصاص زمان بیشتر به بحث و گفتگو در باره تصمیم جمعی، اجتناب از بحثهای کلی، اهمیت دادن به تنوع نظرات و گفتگو در باره موضوعات جدید برای اجتناب از تکرار. با به کارگیری این راهکارها و با تمرین بردباری در برابر نظرات مخالف و منتقد شاید فرد دیگر مجبور نباشد برای رسوا نشدن همیشه همرنگ جماعت باشد. گوناگونی رنگها به زیبایی گروه افزاید. منبع بالا.
24 دوام نگری -ذهن فقط نمونههای زنده و موفق را در نظر گیرد. در فرجام در داوری موقعیت خطا کند. مشکل اینجاست که فقط نمونههای موفق را دور و برش دیده است. او هرگز از افراد زیادی که تجارتشان شکست خورده چیزی نشنیده است. جزوات فراوانی هستند که راز موفقیت ثروتمند و نویسندگی را 10 عادت نامند. انجام دادن آن کارها یا پیروی از آن عادتها انسان را ثروتمند یا نویسندهای موفق کند. آیا این پندها مفیدند؟ خیر، چون آدمهای زیادی هستند که این کارها را کردهاند؛ هیچگاه ثروتمند یا نویسنده نشدند. گاهی ادعا شود که فلان بنای تاریخی در فلان دوره از تاریخ مهندسی خیلی پیشرفته بوده؛ زیرا فلان بنا هنوز از آن دوره باقی است.
این فرجام غیر منطقی است. زیرا باید نسبت تعداد بناها به تعداد باقیمانده را دانست تا بتوان قضاوت درستی از مهندسی آن دوران داشت. پس فقط نمیتوان درباره همان یک ساختمانی که دوام آورده نتیحه گرفت. زیرا بناهای فراوانی هم از همان دوران از بین رفته اند. از دیگر پیامدهای دوامنگری باور غلطی است مبنی بر اینکه موفقیت یک شخص یا گروه حتماً وابسته به صفات خاصی بوده که آنها داشته؛ نقش بخت و اقبال در آن صفر گرفته شود. در حالیکه شانس در هر موفقیتی نقشی ولو کم دارد. هوش مصنوعی مانند نرمافزار چت جی پی تی به تصمیم گیری کمک کند.
این پندار غلط که برای موفقیت باید فقط به افراد موفق نگریست ناشی از دوامنگری است. وقتی شکست از چشم پنهان شود، تفاوت میان شکست و موفقیت نیز از نظر دور ماند. دوامنگری خطاهای فراوانی را در پی دارد. برای جلوگیری از آنها نباید فقط نمونههای جسته گریخته را به حساب آورد. در تحلیل اطلاعات و دادهها باید کوشید همه نمونهها را در نظر گرفت، چه آنانی که موفق شدند و دوام آوردند چه آنانی که به هر دلیلی شکست خوردند چرا که “مردگان حکایت نمیکنند.” رک شهری.
25پشتیبانی از انتخاب، ذهن گرایش دارد به گزینهای که انتخاب کرده صفات مثبتی نسبت دهد. وقتی تصمیمی را که در گذشته گرفته مرور شود، ذهن خاطرهها را چنان منحرف کند که گویی آنچه فرد انتخاب کرده بهترین گزینه ممکن بوده است. پس هرگاه فرد از میان گزینهها انتخابی کند، تمایل ذهن این است که صفات بیشتر مثبت و کمتر منفی را به انتخابش نسبت دهد.
همینطور برعکس درباره گزینههای رد شده. در فرجام فرد احساس خوبی به خود و انتخابش پیدا کند. از تصمیمهای بد احساس پشیمانی کمتر کند. پژوهش۲۰۰۰ دانشگاه پرینستون: با افزایش سن و تجربه، تاثیر پشتیبانی از انتخاب بیشتر شود. زدودن پشتیبانی از انتخاب: باید درباره انتخابها خوب اندیشید. کوشید دلایل اولیه انتخاب را دقیق به خاطر سپرد.
ذهن به خوبی از انتخاب فرد پشتیبانی کند. بعلاوه گفتن این تلقین از سنگینی بار عذاب وجدان ناشی از خرید آنی کاهد. گاهی نیز ذهن انتخاب را توجیه کند چون فرد نمیخواهد بپذیرد که تحت تاثیر تبلیغات فروشنده تصمیم گرفته است. در فرجام به جای پشیمانی انتخابش را عقلانی کند. انسان مدام در حال انتخاب و تصمیمگیری است.
هر تصمیمی انسان را به پیش برد. در عین حال از هیچ تصمیمی نباید کورکورانه دفاع کرد. یا پنداشت که آن تصمیم در هر حالتی بهترین تصمیم بوده است. جان استوارت میل، فیلسوف سده 19، بر این باور بود: ریشه نیمی از خطاهای مهلک انسانی در خودداری از نقد پس از تصمیمگیری است.
26برد باخت انگاری، ذهن یک موقعیت را یک بازی پندارد که گویی در آن بردِ یکی باخت دیگری است. بر این پیشفرض استوار است که گویا در روابط اجتماعی خوشی و موفقیت مقدارش محدود است، موفقیت یکی یعنی شکست دیگری و برعکس. با این باور، انسان به غلط پندارد که حتی موفقیت اقتصادی یک نفر به قیمت فقیر شدن فردی دیگر است.
6 نمونه: 1- آ یک فعال سیاسی است. وی باور دارد هر کشوری که مرفهتر شود کشور دیگری فقیرتر شود. 2- ب در یک حزب سیاسی فعال است. وی مسئول مذاکرات مهمی با حزب دیگری است تا طرحی را اجرا کنند. وی عقیده دارد برد حزبش یعنی باخت حزب رقیب. در فرجام امکان منافع مشترک برای دو طرف ناممکن است. 3- پ تصور کند آدمهایی که مهارتهای عملی دارند استعداد کمتری دارند. برعکس افراد هر چه استعدادشان بیشتر است مهارتهای عملیشان کمتر است.
4- ت عقیده دارد اختصاص امکانات بیشتر به مهاجرانی که در کشورش هستند به معنی از دست رفتن امکانات برای هموطنان او ست. 5- ث گمان کند دخترش هر چه بیشتر به شوهرش عشق بورزد؛ یعنی خانوادهاش را کمتر دوست دارد. 6- ج پنج مستاجر دارد. هر سال حتی اگر احتیاج مالی نداشته باشد اجاره را افزایش دهد. او دوست ندارد به مستاجرانش ببازد.
همه این آدمهای خیالی گرفتار برد باختانگاریاند. بدون شک موقعیتهای زیادی در زندگی از الگوی برد یا باخت پیروی کنند. اما واقعیت این است که در بیشتر مواقع چنین چیزی حاکم نیست. هزاران هزار سال بشر در دستههای کوچک زندگی کرده؛ غذایی را که از شکار و کشاورزی به دست میآورده ذخیره میکرد. چرا که منابع غذایی و همچنین جفتیابی برای اعضای هر دسته محدود بود. در فرجام امکانات بیشتر برای یک نفر به معنای امکانات کمتر برای دیگران بود.
امروز اما قضیه متفاوت است. همه زندگی عرصه برد و باخت نیست. در موقعیتهای فراوانی شرایط برد برای همه طرفها مهیا ست. رقابتی دیدن شرایط در جایی که هیچ رقابتی نیست، در بهترین حالت فرجامی جز از دست رفتن فرصتها ندارد. در بدترین حالت پیامدهای ناگواری دارد. در جوامع بهمپیوسته سده 21 موفقیت و شکست هر کس افراد بسیاری را تحت تاثیر قرار دهد. شاید بهتر باشد در موقعیتهای گوناگون، همدیگر را در رسیدن به موفقیت جمعی یاری کنند. از برد باختانگاری پرهیز شود.
نظرسنجی را سوگیری تهدید کند. در روش تحقیق و تصمیمگیری 6 نوع سوگیری بروز کنند:
۱. نمونهگیری و راههای حذر از آن. نمونه: باید کتره ای باشد یعنی از بخشهای آغاز، میانه، پایان یک کتاب بدون رجحان باشد.
۲. بدون پاسخ و چگونگی افزایش نرخ پاسخدهی- ناشی از عدم تمایل برای مشارکت در نظرسنجی، بیاعتمادی به محقق از سوی افراد یا فعال نبودن ایمیل پاسخ دهندهها باشد.
۳. پاسخدهی و 8 راه اجتناب از آن: رضایت، راههای اجتناب از آن. رضایت هر گاه نظرسنجی شامل سوالات «موافقم / مخالفم» باشد، تعداد بیشتری از افراد گزینه «موافقم» را انتخاب کنند. سوالات هدایتکننده پاسخدهنده را به پاسخی مشخص سوق دهند. سوالات دوپهلو -در هر سوال فقط به موضوع واحدی پرداخته؛ بکوشید سوالها را تا حد ممکن مختصر و ساده مطرح کنید. سوالات مطلق -کلمات همه، همیشه، هیچ و هرگز بکار نروند. ویژگیهای تقاضا -پاسخدهنده بنا بر فرضیه خود از نیاز شما، به آن پاسخ دهد. افراطی – واکنش احساسی یا عاطفی در پرسیده ها ایجاد نکند. مطلوبیت اجتماعی آزادانهتر و بدون هراسی نظر خود را بیان کند. محقق با تمرکز روی ترجیحها و گرایشهای خود، گزینههای موجود در پاسخ را برای پاسخدهنده محدود کند.
۴. در مصاحبه و چگونگی اجتناب از آن- در مصاحبه از زبان بدن، حالت چهره و لحن گرفته تا ویژگیهای جمعیتشناختی مانند سن، جنسیت و طبقه اجتماعی میتوانند باعث سوگیری در مصاحبه شوند.
۵. ترتیبی و راهکار کاهش سوگیری. در روش تحقیق علاوه بر ترتیب سوالها، ترتیب گزینههای پاسخ هم اثر دارند.
۶. گزارشدهی و عواقب آن نتایجی که مجموعهای را خوب نشان دهند، اصولا به سرعت و در دفعات بیشتری منتشر شوند.
https://blog.porsline.ir/ راهنمای-کامل-سوگیری-در-نظرسنجی-و-معرفی 1403 فائزه تاج آبی.
بهترین تصمیم با ۱۰۰% بدون سوگیری باشد. احتمال وقوع سوگیری در همه شاخصهای تحقیقاتی کمی و کیفی وجود دارد. بایس یعنی انحراف نتایج از حقیقت یا فرایندی است که منجر به چنین انحرافی شود. تحقیقات مبتنی بر نظرسنجی ارزشمند اند وقتی نتایج معتبری به بار آورند که تصمیمگیری بنا بر نتایج دادهها شود. پس باید به سوگیری/ بایس در نتایج آگاهی باشد.
شناخت نادرست در جامعه، سیاست، علم منجر به خرافات و دوری از واقعیت شود. سوگیری می تواند عمدی در تبلیغات و عادی از روی عادت باشد. در شناخت مخل داوری منطقی شود. نوع عمدی در بحثهای سیاسی، دینی، اجتماعی، خانوادگی رخ دهد. در این بحثها فرد انواع سوگیری، مغلطه، سفسطه را بکار برد.
مغلطه استدلال نادرست با فرجام درست یا نادرست است. گاهی فرجام آن در نتیجهگیریهای دیگر به کار رود. ویکی 40 تا و دانشنامه فلسفه 231 مغلطه را تعریف کردند. سفسطه، کاریرد مغلطه برای فریب؛ یعنی استدلال بظاهر درست ولی عمدا فریبکارانه است. فرد در سفسطه گوید: بحث بر سر حق و حقیقت بیفایده است؛ زیرا آنها نسبی اند. بهتر است برای برد در بحث به رتوریک/ فن خطابه، کلک کلامی، شگرد سخنرانی با تحریک عاطفه پرداخت.
وجدان محکمه ذهن است که موضوع، انصاف، منطق، نفع آنی، آتی، فردی، جمعی، طرف مقابل در آن شرکت دارند. عذاب یا راحتی وجدان، حکم آن است. عذاب نگرانی، استرس، ترس است که بادامه آمیگدال و هیپوتالاموس کورتیزال و ادرونالین زایند. راحتی آرامش فکر، احساس خوب، رضایت آورد که برای حافظه، کردار، یادگیری مفید است.
سوگیری شناختی در نمونه زیر آید: وقتی شخص به ابرها یا به لبههای شاخه درختان نگاه کند، در آنها شکلهای معنادار بیند. دليل: در علوم دادهکاوی و آمار، در اثر اين سوگيری، محقق ممکن است تعدادی داده تصادفی را اشتباهی خوشهای از دادههای مرتبط يا مشابه بپندارد. کشف شکلهای معنادار در ابرها لذتبخش است. اما اگر خوشهانگاری مبنای تصمیمگیری شود. دیگر نمیتوان به نتایج لذت بخش امیدوار بود. بهتر است احتمال هر پیشآمدی را ابتدا مستقل بررسی کرد. بعد تصمیم گرفت تا در تله خوشهانگاری نیفتاد.
مغز پیش از هر چیز موجودات و اشیا را در شِماهای کلی درک کند. سپس به جزییات توجه کند، مثلاً از هیبت چیزی که از دور بیند سریعا درک کند یک سگ آنجا ست. ادراک شمایی در برنامه ریزی سریع واکنشی مفید است. اما همین نوع ادراک شمایی خطا را گاهی در ذهن بیآورد که وجود ندارد. این امر درباره درک شنیداری هم صادق است، نمونه: انسان وقتی به سر و صدای بخاری یا کولر گوش دهد؛ گاهی گمان کند صداهای معنادار شنَود.
آن فرد به اشتباه پندارد احتمال یک پیشآمد مستقل در زنجیره اعمال تصادفی به پیشآمدهای قبلی وابسته است. 2 نمونه: یک تخته نردباز ممکن است پس از دو بار جفت 6، به غلط تصور کند احتمال آنکه در پرتاب بعدی هم جفت 6 بیاید افزایش یابد. یک پوکر باز پس از 3 بار پشت سر هم به لطف برگ آخر دستش رنگ شود. در دست بعدی به غلط فکر کند احتمال رنگ بالا ست.
الگو یا عاملگرایی، تمایل فرد به درک الگوهای معنادار از دادههای اعداد تصادفی است. پاریدولیا پدیده روانشناختی است. در آن فرد، علایم یا صداهایی را که ادراک کند؛ معنادار پندارد. نمونه: دیدن چهره در ابرها و ماه، شنیدن پیامهای ناشناخته وقتی نوار یا صدای ضبطشده معکوس پخش شود. این سوگیری و پیشداوری میتواند ناخواسته، داوری فرد را به انحراف و خطا در «برداشت خردمندانه» کشاند. جان نش، اقتصاد دان صاحب نوبل، در مندرجات مجله الگو/ کود رمز می دید.
خطای بنیادی برچسبزدن یک سوگیری و گرایش رایج است. فرد در توصیف و تبیین علل رفتار اجتماعی یک نفر، نقش عوامل شخصیتی یا ویژگی پایدارش را مهمتر از واکنش او به موقعیت محیطیاش پندارد. علت وجود خطای بنیادی این است که اغلب فرد، به عنوان مشاهدهگر، این واقعیت را نادیده گیرد که هر فرد، بسته به موقعیت پیشرو، نقشهای اجتماعی متعددی را ایفا کند که دیگری ممکن است تنها شاهد یکی از آنها باشد. پس اهمیت موقعیت اجتماعی در تبیین رفتار یک فرد نادیده گرفته شود. ویکی- سوگیری.
دانش هر فرد مجموعهای از حقایق و باورهای شخصی او است. فرد در مراجعه به دانش شخصی خود برای برخی وزن بیشتری قائل است. وقتی آمار با اعتقادات پژوهشگر در تناقض است، احتمال اینکه پژوهشگر اسیر اعتقادگرایی شود بسیار بالا ست. کاپلان گفت: باید به دانشجویان آمار، شکگرایی را آموزش داد؛ تا در گزارش و نتیجهگیری از سوگیری شناختی رها باشند- چه وقتی نتیجه با باور فرد سازگار است؛ چه وقتی بیرون از اعتقاد او است.
به جای اینکه به طرف مقابل گفته شود تو در اشتباهی، بهتر است گفته شود چرا او فلان اعتقاد را دارد. از طرف مقابل خواسته شود روشن کند که چرا وی اعتقادش چیز دیگری است. این گونه برخورد سوگیری اعتقادی را بهتر آفتابی کند. شاید درک کند که آیا خود را گول زند یا نه. ضمن اینکه گفتگو سازندهتر خواهد شد. رک شهری.
در کودک 2 شیوه یادگیری آشنایی و شباهت اند. نوزادان به سرعت یاد گیرند که افراد گروه خودی آشنا را ترجیح دهند؛ خود را در یک گروه انگارند. یک نوزاد ممکن است چهره ای را ترجیح دهد که با جنسیت یا نژاد مراقب اصلی خود مطابقت داشته باشد. او چند ساعت پیش از تولد، گوش دادن به زبان آشنا در رحم مادر را به زبانی ناآشنا ترجیح دهد.
کودکان نوپا متوجه شباهتها و تفاوتها در بین گروههایی شوند که بنا بر زبان، جنسیت یا نژاد تعریف شوند. آنها آغاز به تفکیک واضحتر افراد در این ابعاد کنند. بزرگسالان اطرافشان «شکافهای ارزشی» را با برقراری ارتباط نامحسوس در مورد انواع افراد ایمن یا باهوش پر کنند. این به کودکان آموزد که باید به چه کسانی نزدیک شوند؛ از ناآشنا دوری کنند.
کودکان همچنین احساس تعلق کنند، ترجیح دهند درون گروههای خود یا «ما»، و شاید نگرشهای منفی نسبت به خارج از گروه یا «آنها» ابراز کنند. با یادگیری بیشتر، کودکان دزیابند که در دنیا چه کسانی هستند. آنها معنای نژاد، هویت، جنسیت، گرایش جنسی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، مذهب را آموزند.
سوگیری مغز در چرخه عمر ثابت ماند. چرا دانستن سوگیریهای شناختی مهم است؟ باید از شر تعصبات ذهن خلاص شده؛ تا داوری واقعبینانه کرد. بسیاری گرایش دارند به فرد یا حزبی رای دهند که گمان کنند احتمال پیروزیاش بالاست. به این امید که جزو “برندهها” شوند
منابع. 2024/11/18 فاکتها از ویکی پیدیا با ویراست آمدند.
https://www.bbc.com/persian/science-46481633 سوگیریهای شناختی: پَسنگری 2019 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46481634 سوگیریهای شناختی: منفینگری 2019 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46584595 سوگیریهای شناختی: همپوشانیگرایی 2019بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46584594 سوگیریهای شناختی: دوامنگری 2019 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-42109666 بهمن شهری 2017 چگونه از شر تعصبات ذهن خلاص شویم؟
https://www.bbc.com/persian/science-46316767 چرا دانستن سوگیریهای شناختی مهم است؟ 2018 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46327994 سوگيریهای شناختی: لنگر انداختن 2018 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46327995سوگیریهای شناختی: راه حل دمِ دست 2018 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-42109666 جهتگیری تاییدی 2018 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46361220 سوگیریهای شناختی: اعتقادگرایی2019 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/science-46584596 سوگیریهای شناختی: بردباختانگاری 2019 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/iran-46361222 سوگيریهای شناختی: پشتيبانی از انتخاب 2019 بهمن شهری
https://www.bbc.com/persian/iran-46399465 سوگیریهای شناختی: قالببندی 2019 بهمن شهری