حفیظ منصور گوشه ای از حقیقت را بازگفته است

نوشته ی : فروغی
حفیظ منصور نماینده ی مردم در ولسی جرگه ، اخیراً شجاعانه و با صراحت اعلام نمود که : « ثقافت اسلامی در دانشگاه های ما همین اکنون تروریست تربیت میکند … » او با صدای بلند فریاد برآورد که : « بخش اعظم اعمال تروریستی به وزارت خانه های ارشاد و اوقاف ، تحصیلات عالی ، اطلاعت و فرهنگ ، وزارت معارف و شورای عالی علما برمیگردد . و اکثریت مساجد ما فکر افراطی پخش مینمایند . »
سخنان اخیر حفیظ منصور نماینده ی پارلمان افغانستان که خود یکی از اسلامگرایان بنیادگرا و وابسته به جمعیت اسلامی افغانستان است ، هرچند نو نیست ؛ اما تکانه ایست برای دین باوران متعصب و متحجر و دولت به ظاهر نوگرا اما در واقع همدست و هم کاسه ی افراط گرایان دینی و دین باوران متحجر و متعصب .
او فقط گوشه ای از حقیقت را بازگفته است .
حقایق تلخ نشان میدهد که تحجر فکری وحشتناک و مرگباری که از سالهاست برما سایه افگنده و مانع دست یافتن ما به چراغ معرفت میشود ؛ با کوششهای بنیادگرایانه و افراطی پرورچونین ادارات ، سازمانها ، احزاب و تنظیمهای بنیادگراست که بیشتر درمیان مردم گسترش یافته وسبب میشود تا مردم ما مدام درمیان تاریکی و جهل دست و پا بزنند .
ترویج بیشتر دین باوری همراه با جهل و تعصب ( که دولت کنونی هرگز بیعلاقه به آن نیست ) سبب میشود تا مردم همواره سرنوشت شانرا بدست تقدیر سپرده ، از مستکبران ، دزدان و غاصبان به آسانی اطاعت ببرند و هرگز برای رهایی و نجات خویش نیندیشند .
ثقافت اسلامی با همین شیوه ی غیراسلامیست که به گفته ی آقای منصور هم تروریست پرورش میدهد وهم مانع رسیدن مردم به مشعل فروزان خرد و دانایی میگردد . با ترویج چونین ثقافت است که ما هر کنش و واکنش انسانی را نه با ترازوی عقل و معیارهای قبول شده ی قانون ، عدالت و حقوق بشری ؛ بلکه با معیارهای متحجربنیادگرانه ی مذهبی میسنجیم و با کوچکترین بهانه ای به هر کسی اتهام کفر و الحاد میبندیم .
فاجعه ی آتش زدن هولناک فرخنده در روز روشن ، در پایتخت کشور و در حضور هزاران باشنده ی شهرکابل ، سنگسا رها و انتحارهای مرگ آفرین ، همه وهمه اگر از یکسو توطیه ی شوم دشمنان ماست ؛ از سوی دیگر نتیجه ی ترویج و طرفداری از بنیادگرایی مذهبی در تمام ارکان اجتماع از جمله مساجد ، وزارتخانه های ارشاد و اوقاف ، تحصیلات عالی ، معارف ، اطلاعات و فرهنگ و شورای عالی علما میباشد .
درست از اثرهمینگونه کوششهاست که مردم ما به مردمان بیچاره و درمانده ای مبدل شده اند . ــ به مردمانیکه از اثر ترویج جهادباوری و دین باوری سیاسی ، تفکر و تعقل علمی را کنارگذاشته هر مسأله را قبل از همه در آیینه ی دین نگاه نموده و یا آنرا فقط در ترازوی دین به سنجش میگیرند . که درنهایت به نتیجه ی عادلانه ومنطقی دست نیافته ره به ترکستان میبرند .