حالا رایش چهارم با روسیه میجنگد!
متن سخنرانی گنادی زیوگانوف در مجلس دوما در ۶ اکتبر بمناسبت پیوستن چهار منطقۀ شرقی اوکراین به فدراسیون روسیه
ا. م. شیری
نمایندگان محترم! رفقا و دوستان عزیز!
ما گام فوقالعاده مهمی در مسیر احیای کشور روسیه، یا بهتر بگویم، احیای حاکمیت روسیه برداشتهایم.
من این تصمیم تاریخی را به شما تبریک میگویم و امیدوارم، ما تمام توان خود را برای اجرای دستوراتی صرف کنیم که رئیس جمهور در سخنرانی خود در کرملین تدوین کرد. این سخنرانی در سرتاسر کشور و کرۀ زمین شنیده شد.
به نظرم، بالاخره متوجه شدیم که نجات ما قبل از هر چیز در اتحاد دنیای روسیه نهفته است. من یک سری آثار کامل در این زمینه، از جمله، در زمینۀ «دنیای روسیه در دو محور» نوشتهام. در آنها، من سعی کردهام مقامات را متقاعد کنم که حرکت به جلو غیرممکن است مگر با درک عمیق این واقعیت که ما دقیقاً زمانی به اوج توسعۀ کشور خود رسیدیم که ایدۀ روسی را با میهنپرستی شوروی و آرمان سوسیالیستی ترکیب نمودیم.
کشور اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ دچار یک فاجعۀ ژئوپلیتیکی شد. من شاهد زندۀ آن هستم که چگونه از تمام سلاحهای روسهراسی و ضد شوروی برای ضربه زدن به ساختارهای کشور بزرگ ما، از حزب کمونیست گرفته تا ارتش شوروی، استفاده شد. در آن زمان تصور میکردم که غرب به هیچوجه قادر نیست کشور ما را نابود کند. اما «نوسازی»، «علنیت» و «دموکراسی» شاهکلید آن بود. در نتیجه، کشور بزرگ تکه پاره شد. و همانطور که رئیس جمهور گفت، آن را زنده زنده دریدند و به زیر پرچم راه راهِ ستارهدار آمریکا کشیدند.
امروز فهمیدهایم که در این دنیا ما به کمک هیچکس جز خودمان نیاز نداریم. بنابراین، باید قوی، هوشیار و موفق باشیم.
گوگول گفت، که حتی اگر فقط یک روستا برای روسها باقی بماند، باز هم دولت و حاکمیت خود را باز خواهند ساخت. تصادفی نبود که استالین پس از پیروزی، در پذیرایی افسانهای در کرملین، اولین قدح را به افتخار خلق روس بلند کرد. سپس ریبالکو، مارشال نیروهای زرهی پرسید: «رفیق استالین، شما گرجی هستید، اما سیرت روسی را بسیار عمیق درک میکنید». و استالین پاسخ داد: «من یک گرجی روس تبار هستم».
من افتخار داشتم به اتفاق ایوان کریستوفورویچ باگرامیان، شعله جاوید را در مقابل یادوارۀ قهرمانان تانک در مرکز آرلوف، شهر نخستین مراسم ادای احترام، روشن سازم. لازم به یادآوری میدانم، که در طول نبرد آرلوف-کورسک، هر روز حدود یازده هزار نفر از بهترین پسران و دختران میهن ما شهید میشدند. و باگرامیان به من گفت: «میدانی گنادی، اولین سؤال من از گروههایی که برای تکمیل واحدهای شکست خورده میآمدند، این بود: «چه تعداد از شما روس است؟» من از توضیح او حیرت کردم: «اگر بیش از ۵۰ درصد آنها روس نبودند، معلوم میشد که واحد نظامی ناتوان از جنگ است و در واقع، از همبستگی، ارادۀ مشترک و به تبع آن، قادر به پیروزی جمعی نیست. بنابراین، من آن واحدها را برای سازماندهی مجدد میفرستادم».
در نزدیکی همینجا، در تالار ستونها، کنگرۀ نمایندگان همه سطوح را برگزار کردیم در آنجا پاتیمات حمزتاوا سخنرانی کرد (فاطمت حمزتاوا). صدای او هنوز در گوشم طنینانداز است. او زنی جذاب و باهوش بود. او طی سخنرانی خود گفت: «روسها بیدار شوید! زیرا، کشور از زیر پای شما بیرون کشیده میشود و همۀ ما بدون شما نابود میشویم»!
امروز ما به خوبی درک میکنیم، که انسجام دنیای روس، پیش از همه، بمعنی حفاظت از تمام ۱۹۰ قوم و ملیت است. بیش از هزار سال است، که روسها همۀ آنها را بدون از بین بردن حتی یک اعتقاد، یک زبان و بدون تحقیر یک فرهنگ و یک سنت، در زیر پرچم خود گرد آوردهاند. این درک، به نظر من، اساساً حاصل کار مشترک ماست.
من امروز یک بار دیگر سخنرانی رئیس جمهور پوتین در کرملین را گوش کردم. این سخنرانی بدلیل طرح یکسری ایدههای اساسی با دیگر سخنرانیهای او متفاوت بود. برای اولین بار، رئیس دولت با قطعیت تمام حقایق تاریخ را تشریح کرد که هم با کشور ما و هم با هجوم همۀ دشمنان بر ما ارتباط دارد. او، این حملۀ آنگلوساکسونها را به تفصیل و به طور قاطع توضیح داد.
اگر قبلاً برای تسخیر و تقسیم سرزمین ما آمده بودند، اکنون محو کامل زبان روسی، فرهنگ روسی، سنتهای روسی، دوستی و پیوندهای تاریخی ما را بعنوان وظیفۀ خود تعیین کردهاند. رئیس جمهور پوتین گفت که این در واقع، شیطانپرستی، یعنی مبارزه بین روشنایی و تاریکی است. ما برای آیندۀ روشنتر میجنگیم و روسیه پشت سر ماست. همانطور که در طول جنگ کبیر میهنی گفته میشد: «مسکو پشت سر است! جایی برای عقبنشینی وجود ندارد»!
اما حالا باید به وضوح درک کنیم، که امروز ارتشهای ویرانگر جدیدی علیه ما جمع شدهاند. این رایش چهارم، همان ناتو است که نیروهای سی کشور در آن متحد شده و آنها با حمله به برادری اسلاوی ما، به سرزمین اوکراین، آن را به یک پایگاه نظامی، به یک سکوی پرش برای تحریکات خونین خود تبدیل کردهاند.
امروز من، روحیۀ شاد، اما توأم با اضطراب دارم. جنگ یک امر جدی است. ما در جنگ جهانی اول، یعنی جنگ الیگارشی، تزاری-فئودالی، بورژوایی کاملاً شکست خوردیم. اما همان افرادی که از شکست در آن جنگ جان سالم به در بردند، در سال ۱۹۴۵، زیر پرچم سرخ اکتبر، به پیروزی بزرگ دست یافتند. و در جنگ کنونی هم تنها با درک این واقعیت که یک جنگ میهنی، مردمی و آزادیبخش ملی در جریان است، میتوان پیروز شد. این یک جنگ ضد استعماری است که همه باید آن را درک کنند. این، یک موضوع اصولی است.
ما حتما باید پیروز شویم! و من همۀ نمایندگان روسیۀ چند ملیتی را مورد خطاب قرار میدهم. شما این را کاملا احساس میکنید! من همچنین، به همۀ روسها رجوع میکنم. پس از شکست فقط در دو نبرد، ما با مشکلات بزرگی شدهایم. و هر شکست بعدی منجر به فاجعۀ بیسابقه خواهد شد. بنابراین، باید همۀ نیروها و امکانات را برای تضمین پیروزی بسیج کنیم.
مسئله امنیت امروز برای ما یک امر قطعی است. گام اولی که باید برداریم، چیست؟ مقدم بر همه، ساختار مدیریت باید بهبود یابد. ما موظفیم تجربۀ جنگ کبیر میهنی، کار ستاد فرماندهی کل قوا و ستاد کل را مطالعه کنیم. همچنین باید تجربۀ عملیات «آنادیر» را که امسال شصتمین سالگرد خود را جشن میگیرد، مورد مطالعه قرار دهیم (آنادیر: اسم رمز عملیات محرمانۀ ستاد کل نیروهای مسلح اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در جزیرۀ کوبا در سال ۱۹۶۲. م).
انجام این عملیات سه ماه طول کشید. ۶۰ هزار نفر از دو اقیانوس عبور کرد. و حتی یک سازمان اطلاعاتی در جهان از این موضوع مطلع نشد تا اینکه ما تقریباً ۶۰ موشک قارهپیمای آر– ۱۲و آر– ۱۴ و همچنین سامانههای دفاع هوایی اس– ۷۵ را در کوبا مستقر کردیم. آمریکاییها با مشاهدۀ آنها تعجب کردند و بالاخره، مجبور شدند صدها موشک خود را از ایتالیا، انگلیس و ترکیه خارج کنند. این هنر واقعی جنگ است! و هنگامی که نیروهای اوکراینی به مدت سه هفته به سمت کراسنی لیمان پیشروی میکردند و ما میتوانستیم آن را بوضوح ببینیم، اما فرماندهی ما به هیچ اقدامی دست نزد. من مطلقاً این را نمیفهمم! من به عنوان یک سرباز، به عنوان یک افسر، این تصمیمات را درک نمیکنم! به هر حال، ما برای متوقف کردن چنین پیشرویهایی به اندازۀ کافی نیرو و تجهیزات داریم!
ما موظفیم از همۀ امکانات برای تقویت ارتش خود، برای حمایت از هر خانواده، هر سرباز و هر افسر استفاده کنیم. من به آندری کلیچکوف، فرماندار کمونیست، رئیس منطقۀ آرلوف، زادگاه خودم، در تشکیل واحدهای رزمی کمک میکنم. میخواهم به شما نیز بگویم، که ارزانترین تجهیزات یک سرباز، سوای جلیقۀ ضد گلوله و کلاه خود، صد هزار [روبل] قیمت دارد! اکنون قیمت یک جلیقۀ ضد گلوله حداقل ۴۷ هزار [روبل] است.
مگر تولید آنها برای ما مشکل است؟ این مسئله را به عهدۀ نمایندگان ما: کاشین، کالامیتسوف، ژنرال سوبولف واگذار کنید. آنها سریعاً حل خواهند کرد!
ما باید از هر امکانی برای یکپارچگی جامعه استفاده کنیم. و این امر بدون ملی کردن منابع معدنی و منابع راهبردی، که مدتهاست زمان آن فرارسیده، غیرممکن است. بدون این، شما توانایی حل مشکلات پیش روی کشور را که مستلزم انباشت سرمایههای عظیم است، نخواهید داشت.
ما باید به هر طریق ممکن جلوی خروج سرمایه را بگیریم. تقریباً یک تریلیون دلار از کشور خارج شده است. و امسال ۲۶۴ میلیارد دیگر خارج خواهد شد. با این پول میتوان نه فقط چهار یا پنج منطقه، بلکه، نصف کشور را تجهیز کرد! پس، این جریان را متوقف کنید! در اینجا هیچ مشکلی جز مشکل ارادۀ دولت ما، نخست وزیر میشوستین و وزیر دارایی، سیلوانوف که اخیرا بودجه جدیدی را به دومای دولتی ارائه کرد، وجود ندارد.
آنچه که به مالیات تصاعدی مربوط می شود، همه باید در مسیر پیروزی ما صرف شود. فقط در روسیه، یکی از بیست کشور توسعه یافتۀ جهان، مالیات تصاعدی برای ثروتمندترینها اعمال نمیشود.
زمان تعمیم تجربۀ مؤسساتهای مردمی از مدتها پیش فرارسیده است. این کار را به عهدۀ تیم ما بگذارید، و ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه میتوان قفسهها را با محصولات عالی پر کرد.
تصویب لوایح حزب کمونیست فدراسیون روسیه دایر بر «آموزش برای همه» و «در بارۀ کودکان جنگ» ضروری است. ما منتظر چه هستیم؟
اگر من جای پوتین بودم، مدتها پیش فرمانی مبنی بر بازگشت نام ولگاگراد به نام تاریخی استالینگراد صادر میکردم و درهای مرکز یلتسین و بنیاد گارباچوف را بر هم میکوبیدم و آنها را به مراکز آموزش میهنپرستی برای نسل جوان تبدیل میکردم.
و بار دیگر از شما میخواهم تابلوهای خارجی هتل «مسکو» را تعویض کنید!
زمان حل تمام این مسائل از مدتها پیش فرارسیده است. آنها باید فوراً، از جمله، در چهارچوب بودجه مورد توجه قرار گیرند. جشن اتحاد مجدد روسیه با سرزمینهای تاریخی خود باید با یک سمتگیری جدید مالی، اجتماعی و اقتصادی تقویت گردد!
***
[«به در میگویم تا دیوار بشنود». در اثر بیمبالاتی و تبلیغات ناشیانۀ حاکمان جمهوری اسلامی، میهنپرستی در میان نسلهای جوان بشدت لطمه دیده و خروج بیحساب و کتاب سرمایۀ مالی و انسانی از کشور و همچنین، زبان و ادبیات، فرهنگ و اخلاق در جامعۀ ایران به درجۀ وخیمی رسیده است. مترجم].
۱۸ مهر- میزان ۱۴۰۱