“بهار ایرانی” – فیلمنامه لیبی و سوریه
16.11.2022
“بهار ایرانی” – فیلمنامه لیبی و سوریه هم اکنون در ایران در حال اجرا است
نوشته گاوین اوریلی
منتشر شده در تارنمای ضد جنگ
ترجمه میرفخرایی
اعتراف جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و آژیتاتور بدنام ضد ایران در روز پنجشنبه مبنی بر اینکه برای کسانی که مشغول تلاش برای تغییر رژیم ایران هستند، تسلیحات ارسال می شود، جای تعجب ندارد.
در ۱۶ سپتامبر، کمتر از ۲۴ ساعت پس از پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای – اتحادی که برای ارتقای توسعه سیاسی، اقتصادی و نظامی در اوراسیا طراحی شده بود – اعتراضات آغاز شد، ابتدا در واکنش به مرگ مهسا امینی، زن ۲۲ ساله ایرانی که پس از درگیری با یک پلیس زن در تهران به طور ناگهانی جان خود را از دست داد، به سرعت به شورش های خشونت آمیزی تبدیل شد که فورا ایران را فرا گرفت.
ماهیت ناگهانی و خشونتآمیز این شورشها و پوشش هماهنگ آنها توسط رسانههای غربی همه نشانههای یک انقلاب رنگی سازماندهی شده توسط سیا را داشت. که بعداً با دخالت مسیح علینژاد، یک عامل ایالات متحده که قبلاً با مایک پمپئو، وزیر امور خارجه اسبق ایالات متحده – مانند جان بولتون، یکی دیگر از مدافعان قدیمی تغییر رژیم در ایران، ملاقات کرده بود – تأیید شد.
در واقع، سرنگونی خشونت آمیز رهبری ایران سابقه تاریخی دارد.
در سال ۱۹۵۳ محمد مصدق، نخست وزیر وقت، به عنوان بخشی از عملیات آژاکس، که توسط ام آی ۶ و سیا سازماندهی شده بود، پس از اینکه تصمیم به ملی کردن ذخایر عظیم نفتی ایران گرفت، عزل شد.
جانشین او، محمدرضا شاه پهلوی مورد حمایت غرب، توسط انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ سرنگون شد و آیت الله خمینی رهبری مذهبی (…) به قدرت رسید.
با این حال، اعتراف بولتون مبنی بر اینکه به “اپوزیسیون ایران” تسلیحات میرسد، پیشینه تاریخی بسیار معاصرتری دارد.
در فبوری ۲۰۱۱، اعتراضات در لیبی که خواستار اصلاحات دولتی بودند، به سرعت به شورش های خشونت آمیزی تبدیل شد که به زودی این دولت شمال آفریقایی را فرا گرفت.
تروریست ها با تسلیحات ارائه شده توسط سیا و ام آی ۶ و تحت پشتیبانی و حفاظت برنامه منطقه پرواز ممنوع تحمیلی ناتو، کشور را در عرض هشت ماه تسخیر کردند.
در اکتبر همان سال، معمر قذافی، رهبر لیبی – که واحد پول پیشنهادی “دینار طلا” او باعث تغییر رژیم اش شده بود – در خیابانی در سرت ترور شد و کشوری که زمانی مرفه ترین کشور آفریقا بود بدست شورشیان و کشورهای غربی را به یک زمینی بایر و بی قانون تبدیل شد.
یک تجربه زنده دیگر تغییر رژیم نیز در مارچ ۲۰۱۱ در سوریه رخ داد، زمانی که تروریست های مسلح توسط ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، اسرائیل و عربستان سعودی بخش های زیادی از این جمهوری عربی را تحت کنترل گرفتند.
این سناریو بدلیل امتناع بشار اسد از دادن اجازه ساخت خط لوله قطر متحد آمریکا از طریق کشورش در سال ۲۰۰۹ بود، از دید دولت سوریه این امر باعث تضعیف روابط این کشور با متحد اصلی خود، روسیه می شد.
اما برخلاف لیبی، دمشق توانست به مدت ۱۱ سال در برابر این تلاش برای تغییر رژیم مقاومت کند و این مقاومت به اسد اجازه داد تا به امروز در قدرت بماند.
آخرین اما نه کم اهمیت ترین، مداخله ایران در ژوئن ۲۰۱۳ که در آن دمشق و تهران یک توافق دفاعی مشترک منعقد کردند، و عملیات هوایی روسیه که در سپتامبر ۲۹۱۵ بود که آنهم به درخواست دمشق صورت گرفت. این راهکارها ارتش عربی را قادر ساخت تا مناطقی را که تحت کنترل تروریست ها قرار گرفته بودند، مانند شهر مهم حلب، آزاد کند.
اینجاست که شباهتهای لیبی و سوریه و آنچه در حال حاضر در ایران در حال رخ دادن است، آشکار میشود.
اگر ناآرامیهای کنونی در نهایت به جنگ نیابتی علیه ایران تبدیل شود، لابی تغییر رژیم بدون شک درخواستهایی را برای “مداخله بشردوستانه” به سبک لیبیایی علیه جمهوری اسلامی مطرح خواهد کرد.
از آنجایی که ایران دارای برخی از پیشرفتهترین سامانههای پدافند هوایی در خاورمیانه است، بدون شک هرگونه تلاش برای بستن حریم هوایی ایران منجر به استفاده از قابلیتهای موشکی تهران علیه متحدان منطقهای واشنگتن مانند اسرائیل و عربستان سعودی میشود و در نتیجه موجب میشودیک جنگ نیابتی به یک درگیری منطقه ای بزرگتر تبدیل می شود.
در واقع، ایران در جنوری ۲۰۲۰ تواناییهای خود را در این زمینه نشان داد که در پاسخ به ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس با حمله پهپادی آمریکا انجام گرفت، پایگاه هوایی آمریکا در عین الاسد در همسایگی عراق را هدف حمله موشک های بالستیکی خود قرار داد و از این طریق این ترور را تلافی کرد.
در مارچ ۲۰۲۱، توافقنامه همکاری ۲۵ ساله بین ایران و جمهوری خلق چین که مجهز به سلاح هسته ای است به منظور تقویت روابط در توسعه زیرساخت های انرژی امضا شد.
پس از مداخله روسیه در اوکراین، تهران و مسکو نیز روابط خود را عمیق تر کردند و ولادیمیر پوتین در ماه ژوئیه از پایتخت ایران دیدار کرد.
این احتمال وجود دارد که اگر غرب علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد، پکن یا مسکو تصمیم به مداخله بگیرند و بنابراین نه تنها به نفع ایران است که ناآرامیهای کنونی در اسرع وقت پایان یابد، بلکه این به نفع کل جهان است.