اهميت ديپلماسي نوروزي در همكاري منطقهيي
فرزاد رمضاني بونش
هفتم فروردين ماه سال 1389 جهان شاهد برگزاري نخستين جشن جهاني نوروز در مجموعه كاخهاي سعدآباد تهران بود. در اين آيين مقامات عالي چند كشور ايران، تاجيكستان، تركمنستان، افغانستان، عراق و… حضور داشتند. قبل از آن نيز ثبت جهاني نوروز به عنوان ميراث معنوي بشري در سازمان يونسكو به انجام رسيده بود و 21 مارس به عنوان روز بينالمللي نوروز از سوي مجمع عمومي سازمان ملل گرامي داشته شد. بعد از آن نيز دومين جشن جهاني نوروز در فروردين 1390 در تهران برگزار شد. دور سوم آن در تاجيكستان و چهارمين جشن جهاني نوروز سال گذشته در «عشقآباد» تركمنستان برگزار شد و همانجا به تصويب رسيد كه جشن امسال در افغانستان برگزار شود. در همين راستا قرار است پنجمين دوره جشن جهاني نوروز امسال با حضور مقامات بلند پايه ايران، تاجيكستان، تركمنستان، پاكستان و افغانستان در منطقه تفريحي پغمان در غرب شهر كابل برگزار شود. با توجه به اهميت و نقش فرهنگي گسترده نوروز و با نگاهي به اهميت اين جشن و پيامدهاي آن در همگرايي منطقهيي و عامل فرهنگي براي اعمال ديپلماسي فرهنگي در راستاي همگراييهاي منطقهيي ميتوان به چند نكته توجه كرد. نخست آنكه نوروز با پيشينه كهن چندين هزارساله در حوزه تمدن ايراني همواره مورد توجه بوده است. در اين حال براي پي بردن به اهميت جايگاه نوروز در بين مردمان گوناگون، بايسته است گستره جغرافيايي آن مورد بررسي قرار گيرد. اين اهميت و گستره تاثيرگذاري اين جشن موجب شده است تا با وجود موانع و چالشهاي بسيار اين جشن در گسترهيي از جغرافياي آسياي صغير تا آسياي ميانه و قفقاز و حتي بخشهايي از هند، اروپا، قفقاز و خاورميانه برگزار و گاه به عنوان سرآغاز سال جديد قرار دهند. در اين حال اگر به گسترهيي از جغرافياي نوروز نگاهي داشته باشم بايد گفت كه امروزه همچنان نوروز در مناطق و كشورهايي در گستره جغرافيايي جهان ايراني و دورتا دور ايران زمين را به عنوان خاستگاه تمدن ايراني دربرميگيرد. جدا از استان سين كيانگ در غرب چين و تركمنها، ازبكها، قره قالپاقها، قزاقها و قرقيزها (در آسياي مركزي)، آذريها و كردهاي ايزدي ارمنستان، تركهاي شمال قفقاز از جمله آذريهاي دربند در داغستان (در فدراسيون روسيه)، افغانها، پشتونها، بلوچهاي پاكستان و بلوچها و تاجيكهاي آسياي مركزي، كردهاي تركيه، عراق و سوريه و تاتها و تالشهاي قفقاز و تركهاي آناتولي (از جمله علوي ها) و تركهاي بالكان (قاقائوزها در مولداوي در اروپاي شرقي) و مسلمانان حوزه ولگا در تاتارستان، اودمورتستان و باشقيردستان و مسلمانان آستاراخان (در فدراسيون روسيه) در اين جشن سهيم هستند و حتي در بخشهايي از جنوب خليج فارس و بحرين نيز گرامي داشته ميشود. بنابراين با توجه به اهميت و نقش فرهنگي گسترده نوروز ميتوان از آن به عنوان يك عامل فرهنگي براي اعمال ديپلماسي فرهنگي در راستاي همگراييهاي منطقهيي بهره گرفت. همچنين با بهرهبرداري از عنصر نوروز و همگرايي فرهنگي در سطح بينالمللي ميتوان از آن به عنوان يك عامل فرهنگي- سياسي براي اعمال گفتمان بين فرهنگي و ديپلماسي فرهنگي در راستاي همگراييهاي منطقهيي بهره گرفت يعني همچنان كه در غرب نمونههاي زيادي از آيينها از جمله كارناوالهاي مذهبي و فستيوالهايي كه با اهداف نزديكي فرهنگها برپا ميشود نوروز كه يك آيين و سابقه تمدني ديرپاتر از مسيحيت دارد، ميتواند چنين نقشي را ايفا كند. دوم آنكه همكاري كشورهاي منطقه در ثبت جهاني نوروز در سازمان ملل در سالهاي اخير نشان از اهميت و جايگاه والاي اين آيين باستاني و منطقهيي دارد. در اين بين توجه بيشتر به ظرفيتهاي بالاي آن در سطح جهان و كاركردهاي نوروز در زمينه توسعه صلح جهاني و همگرايي منطقهيي ميتواند مد نظر بيشتر قرار گيرد. با توجه به اينكه امروزه در سطح جهان قدرت نرم به عنوان يكي از مزيتهاي اصلي كشورها در صحنه بينالمللي مطرح است با توجه به نوروز و كاركردهاي گوناگون ميتوان از اين عامل براي بالا بردن جايگاه ايران در سطح منطقهيي (بهويژه در گستره كشورهاي نوروز) بهره گرفت و با افزايش روابط در ساير حوزهها بهرهگيري مناسبي داشته باشد. سوم اينكه بايد گفت بهرهگيري از ديپلماسي نوروز به عنوان اهرمي در سياست خارجي و روابط كشورهاي منطقه عملا ميتواند پيامدها و ثمرات گستردهيي داشته باشد. در اين راستا از يك سو با توجه و بهرهگيري بيشتر و استفاده از پتانسيلهاي ديپلماسي فرهنگي و ديپلماسي نوروز (به عنوان بخشي مهم از ديپلماسي و سياست خارجي كشورهاي منطقه) دايره همكاريهاي فرهنگي و تاثيرگذاري كشورهاي حوزه نوروز آسياي ميانه، قفقاز و آسياي غربي گسترش خواهد يافت. از سوي ديگر جدا از افزايش همگراييهاي فرهنگي ميتوان با بهرهگيري از اين ديپلماسي در سياست خارجي منطقهيي به نوبه خود همكاريهاي سياسي و اقتصادي كشورهاي منطقه را افزايش داد. در اين راستا بايد سخن از ديپلماسي نوروز در ميان اين كشورهاي منطقه به ميان آورد چراكه با گردهم آمدن رهبران و مقامات چند كشور منطقه اميد ميرود تا اين جشن مشترك و نهادينه شده در فرهنگ كشورهاي حوزه آسياي ميانه، قفقاز و… تبديل به عاملي در راه همگرايي نوين در گستره منطقه شود. علاوه بر آن در كنار اين همگرايي نوين منطقه شاهد افزايش روابط اقتصادي و سياسي و فرهنگي در سايه توجه به منافع ملي كشورها بود. چهارم آنكه كشورهاي شركتكننده گرد محور جشن نوروز ميتوانند قدرت تاثيرگذاري و ارتباطات خود را در دنياي خارج افزايش دهند و با افزايش ميزان همگرايي بين كشورهاي منطقه بر كاستن از اختلاف نظرها و موانع همكاري تمركز كرده و مانع از سياستهاي واگرايانه در منطقه شوند. اكنون اتحاديههاي گوناگوني بر پايه اشتراكهاي گوناگون جغرافياي ويژه، ويژگيهاي نژادي يا همگونيهاي فرهنگي و تاريخي، در مناطق مختلف جهان شكل گرفتهاند. اين اتحاديه و پيمانها و انجمنهاي سياسي، جغرافيايي با رويكرد همگرايي منطقهيي ميتواند عاملي براي ايجاد نوعي همگرايي فرهنگي، هويتي و اقتصادي بين مردم تلقي شود. آنان در سايه تعاملات فرهنگي و حضور در جشنهايي سالانه ميتوانند علاوه بر برگزاري نشستهاي دوجانبه و چندجانبه فرهنگي درباره افزايش مناسبات سياسي و اقتصادي با يكديگر نيز مذاكره كرده و اين اجلاسها عاملي براي كاهش اختلافات و چالشهاي منطقهيي در سطح دو جانبه و چند جانبه موجب شادي عمومي بيشتر از نيم ميليارد جمعيت علاقهمند به نوروز بهره ميبرد و ديگر ملل را به شناخت نوروز فرا خواند. |