اعلامیۀ حزب سوسیالیسم و رهایی در مورد عملیات نظامی روسیه
مترجم: سایت «۱۰ مهر»برگرفته از : وبسایت حزب سوسیالیسم و رهایی، ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ *
عملیات نظامی روسیه در اوکراین نمایشدهندۀ آنست که جهان در مسیر خود به دوراهی خطرناکی رسیده است. برای مردم آمریکا که بخش اعظم اطلاعات خود را از رسانههای سرمایهداری که تنها بلندگوی دولت ایالات متحده هستند، کسب میکنند، بسیار اهمیت دارد که بدانند بحران فعلی پیامد تلاش طولانی ایالات متحده برای اعمال تسلط مطلق خود بر سرتاسر اروپا است. هدف سیاست ایالات متحده تضعیف امنیت روسیه از طریق محاصرۀ آن کشور با موشکهای پیشرفتهای است که کمتر از ده دقیقه میتواند به هدفهای خود در روسیه اصابت نماید.
در سه ماه گذشته، دولت روسیه همزمان با دعوت به مذاکره در مورد نگرانیهای امنیتی خود، دست به تجمع نیروهای خود در مرز روسیه ــ اوکراین و مرز بلاروس ــ اوکراین زد. پوتین اعلام کرد که در صورت رد خواستههای اساسی روسیه دایر برعدم پیوستن اوکراین به ناتو، و اینکه اوکراین با داشتن ۱۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک نباید جهت استقرار موشکهای پیشرفتهای که روسیه را هدف قرار دهد، مورد استفاده قرار گیرد، روسیه در این کشور دخالت نظامی خواهد کرد.
پوتین و روسیه در اساس طالب آن بودند که اوکراین بهعنوان کشوری بیطرف بماند و هرگز عضو ناتو نشود. روسیه درست از ناحیۀ اوکراین مورد تعرض نازیها در جنگ دوم جهانی، و همین طور حملات غربیها پیش از آن قرار گرفت. در جنگ دوم جهانی، زمانی که روسیه و اوکراین کشور واحدی (اتحاد شوروی) بودند.، بیش از ۲۷ میلیون نفر به دلیل مقاومت در مقابل حملۀ نازیها و دفاع از میهنشان کشته شدند.
در این لحظۀ بحرانی، ضروری است که دولت ایالات متحده موضع تحریکآمیز و بیپروای خود را در محاصرۀ روسیه و گسترش بیمحابای ناتو به سوی شرق، تغییر دهد. از زمان انحلال اتحاد شوروی در ۱۹۹۱، ایالات متحده کوشش کرد که تقریباً همۀ کشورهای متحد شوروی یا روسیه دراروپا را در ناتو که اتحادی نظامی و تعرضی است، گرد آورد.
بعد از انکه همۀ خواستههای روسیه توسط ایالات متحده و ناتو رد شد، این دولت تصمیم به حمله به اوکراین گرفت. تا این لحظه، عملیات نظامی عمدهای جریان دارد. دولت روسیه گفته است که قصد اشغال اوکراین را نداشته و تنها در پی «غیرنظامیسازی» و “غیرنازیسازی» آن کشور است. در بخشهایی از حکومت اوکراین ــ بهخصوص در میان ارتش و پلیس ــ نازیها نفوذ فراوانی دارند. اما در سالهای اخیر، قدرت دستههای فاشیستی در صحنۀ سیاسی اوکراین، به میزان زیادی کاهش یافته، و آنها دیگر نفوذ تعیینکنندهای بر روی دولت رئیسجمهور زلینسکی ندارند.
ایالات متحده و قدرتهای اروپایی تصمیم راسخ دارند که تحریمهای همهجانبهای را علیه روسیه اعمال نمایند. از جملۀ این تحریمها قطع ارتباط کشور با اقتصاد بینالملل، و هدف قرار دادن صنایع اساسی آن میباشد. امروز موج اول این تحریمها از سوی دولت بایدن اعلام شد. این موج بزرگترین بانکها و صنایع کشور را دربرمیگیرد، و بهخصوص در پی محدود کردن دسترسی روسیه به ارز خارجی و بازارهای فنآوری نوین است. مجموعهای از تحریمها قبلاً از سال ۲۰۱۴، بعد از کودتای دستپخت آمریکا در کیف و الحاق کریمه به روسیه، وضع شده بود، و اکنون شاهد اقدامات سختتری در همان مسیر هستیم. وقایع چند روز گذشته خبر از گسستی عظیم و بیسابقه در نظم موجود ژئوپولتیک جهان میدهد که با زنجیرهای از تبعات آن در سالهای آینده مواجه خواهیم شد.
تراژدی قابل پیشگیری
جنگ و کشتار بیامانی که اکنون در سرتاسر اوکراین در جریان است، یک تراژدی است. در هر جنگی، طبقۀ کارگر کشورهای درگیر هستند که بیشترین بار سختیها و بدبختیها را بر دوش میکشند. از سال ۱۹۲۲ تا فروپاشی اتحاد شوروی، مردم اوکراین و روسیه در صلح و صفا با هم زندگی میکردند. آنها در اقتصادی سوسیالیستی و برنامهریزی شده شرکای یکدیگر بودند. آنها با کمک هم و به قیمت جان ۲۷ میلیون شهروند شوروی، تهاجم نازیهای فاشیست را در ۱۹۴۱، شکست دادند. ضدِ انقلاب بورژوازی که موجب انحلال اتحاد شوروی شد، خلقها و جمهوریها را از یکدیگر جدا کرد. کینه و دشمنیهایی که بعداً شاهدش بودیم با خاتمه گرفتن سوسیالیسم و آغاز رقابتهای سرمایهداری، قابل پیشبینی بود.
درعین اینکه ما از حملۀ روسیه پشتیبانی نمیکنیم، حکومت ایالات متحده را به دلیل عدم توجه به نگرانیهای به حق روسیه برای امنیت خود در منطقه، در نهایت درجه محکوم میکنیم. آمریکا از ابتدا میدانست که این لجاجت محض میتواند منجر به چنین جنگی شود. این جنگ نتیجۀ دهها سال زورگویی و تحقیر روسیه است. حزب سوسیالیسم و رهایی از دولت آمریکا و متحدانش در پیمان نظامی ناتو میخواهد که فوراً رفتار تحریکآمیز خود را که با هدف تشدید بحران طراحی شده متوقف کرده و ضمانتهای ایمنی [خواسته روسیه] را که میتواند بنیادی باشد برای برقراری صلح، فراهم نمایند. اولین قدم در این راه، تعهد به توقف گسترش ناتو است. درست همین اقدام است که میتواند آرامش را به مردم اوکراین بازگرداند.
وضعیت بهغایت انفجاری فعلی در اروپای شرقی نتیجۀ وقایع چند هفته و یا چند ماه اخیر نیست و در طی سالها شکل گرفته است. آنچه شب پیش [شب شروع حملۀ روسیه] رخ داد و خشونتهای وحشتناکی که در پی آن خواهد آمد، همگی قابل احتراز بود، اما تصمیماتی که توسط ناتو درهر برههای بعد از خاتمۀ جنگ سرد اتخاذ شد، کل ناحیه را در مسیر برخوردی قرار داد که دیر یا زود باید بهوقوع میپیوست.
از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و اردوگاه سوسیالیستی در اروپای شرقی، پیمان امپریالیستی ناتو با گسترش دائمی خود به سوی شرق، در بین سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۲۰، ۱۴ کشور سابقاً سوسیالیست را به خود جذب کرد. از این میان سه کشور لتونی، لیتوانی و استونی، خود بخشی از اتحاد شوروی سابق بودند. درسال ۲۰۰۸، بعد از آنکه نیروهای دولت گرجستان طرفدار غرب به ناحیۀ جداییخواهان طرفدار روسیه در اوستیای جنوبی حمله کردند، جنگی میان این کشور و روسیه درگرفت.
در سال ۲۰۱۴، کودتایی با حمایت غرب در اوکراین، دولتی بهشدت ضدِ روسی را جایگزین حکومت بیطرف ویکتور یانوکویچ کرد. این کودتا در حقیقت پیش شرطهای اساسی را برای بحران و جنگ فعلی فراهم کرد. بحران یکشبه و در عرض چند ماه گذشته شکل نگرفت. ایالات متحده در زمان دولت ترامپ، از پیمان تحدید موشکهای میانبرد با دماغۀ هستهای و موافقتنامۀ منع نظامیسازی فضا، خارج شد. هردوی این پیمانها سنگ بنای ساختار کنترل تسلیحات در اروپا بودند.
اقداماتی در دیگر نقاط جهان نیز تنشها را تشدید کرد. ناتو در سال ۲۰۱۱، با استناد به قطعنامۀ شمارۀ ۱۹۷۳ شورای امنیت کشور لیبی را ویران کرد. روسیه بر پایۀ تضمین دروغین غرب دایر بر عدم استفادۀ آن بهعنوان مجوزی برای عملیات سرنگونی رژیم، به صدور این قطعنامه تن داد. تقریباً بهطور همزمان آتش جنگ داخلی در سوریه متحد نزدیک روسیه، شعلهور شد. روسیه برای جلوگیری از به قدرت رسیدن نیروهای بنیادگرای مرتجعی که مورد حمایت آمریکا بودند، در سوریه دخالت نظامی کرد.
نقطۀ عطفی در سیاست جهانی
پوتین دیشب طی سخنرانی خود برای اعلام حمله، بهروشنی تأکید کرد که خود را برای یک رویارویی طولانی و سخت با غرب آماده کرده است. پوتین فهرست مفصلی از اقدامات تجاوزگرانۀ ناتو را که با بمباران یوگسلاوی در سال ۱۹۹۹، شروع شد، ارائه کرده و از تمام بخشهای جامعۀ روسیه ــ نظامی و غیرنظامی ــ خواست که سهم خود را در این بسیج عمومی که بیشک شامل آشفتگی عظیم اقتصادی در درون روسیه خواهد بود، ایفا نمایند. قصد پوتین آنست که توازن نیرو در اروپا را تغییر داده و از طریق تهاجم عظیم نظامی وضعیت ژئوپولیتیک دیگری را رقم زند.
بخش مهمی از سخنرانی پوتین خطاب به مردم روسیه، اشاره به مصیبت روسنژادها و بهخصوص مردمان ناحیۀ دنباس در شرق اوکراین بود. پوتین در سخنان چند روزۀ اخیر خود مخالفت خود را با سیاست اتحاد شوروی در مورد خلقهای دیگر اشکارا اعلام کرده، و تأسیس اوکراین مدرن را اشتباه عظیم ولادیمیر لنین شمرد. چنانچه حزب ما در اعلامیه ۲۲ فوریه خود اشاره کرد:
«سیاستی که لنین مروج آن بود، سنگ بنای حفظ اتحاد و روابط صلحآمیز میان خلقهای اتحاد شوروی بود که از ابتدای انقلاب روسیه تا آغاز فروپاشی شوروی ادامه داشت. با تأسیس دولت نوین سوسیالیستی در راستای سیاست حق تعیین سرنوشت ملتها، لنین ضربهای سخت بر پیکر آنچه که “شووینیسم روسیۀ بزرگ” نامیده میشد وارد ساخت. سیاستی که عبارت بود از تسلط دولت روسیه و ملیت روسی بر مناطق واقع در امپراتوری سرنگون شدۀ روسیه. این روش با الغای تسلط وحشیانۀای که مشخصۀ رژیم تزاری بود، بههمراه سپردن ادارۀ سرزمینها به ساکنین آن، تضمینی بود برای آنکه مردم در کشور تازه تأسیس سوسیالیستی بتوانند در کنار هم با صلح و مساوات زندگی کنند. اصل حق تعیین سرنوشت، اتحاد ملل مختلف را بنا نهاده و بنیادی شد برای موفقیتهای عظیم اتحاد شوروی، بهطور مثال میتوان به ۴/۵ میلیون اوکراینی اشاره کرد که شانه به شانۀ روسها جنگیدند و فاشیسم را در جنگ جهانی دوم شکست دادند.»
هیچ تضمینی وجود ندارد که تلاش روسیه برای تغییر موقعیت ژئوپولیتیکی به موفقیت بیانجامد. وقایع چند روز گذشته، این امکان را به امپریالیسم آمریکا داد که به اهداف اصلی خود برسد. خط لولۀ پُراهمیت نورد استریم ۲ که میتوانست مقادیر عظیمی از گاز روسیه را به اروپا منتقل نماید، اکنون متوقف شده است. نیروهای نظامی ناتو به کشورهای عضو در اروپای شرقی ازجمله کشورهای بالتیک همسایۀ روسیه، سرازیر شدهاند. تنها امروز، پنتاگون اعلام کرد که ۷۰۰۰ سرباز دیگر به اروپا خواهد فرستاد. در حالی که روسیه آشکارا در پی استقرار دولتی طرفدار خود در کیف است، شک نیست که حمایت مردم اوکراین در پیوستن کشور به ناتو که هرگز موقعیت مسلط را نداشت، بعد از این حمله بسیار زیاد خواهد شد.
درگیری انفجار آمیز در اوکراین به کل منطقه و جهان کشیده میشود، و شرایط بسیار خطرناکی را بهوجود آورده است.
اقدامات خطرناک و تحریککنندۀ حکومت ایالات متحده و متحدینش باید فوراً متوقف شود. جنگ اقتصادی که علیه روسیه آغاز شده و قبل از همه به طبقۀ کارگر این کشور لطمه میزند، و همچنین استقرار نیرو در هرجای دیگر اروپا، تنها به وخامت بیشتر اوضاع خواهد انجامید.
برای پذیرش توقعات مشروع ایمنی روسیه، لزومی به تأیید همۀ اقدامات نظامی آن کشور، قبول دربست استراتژیهای کلان پوتین، و موافقت با نظر او دال بر نفی وجود کشوری مستقل بهنام اوکراین، نیست. نقش جنبش ضدِ جنگ در ایالات متحده پیروی از خط مشی سیاسی کشورهایی نیست که با امپریالیسم آمریکا درگیر میشوند، آنها باید برنامۀ مستقل خود را برای صلح، همبستگی ضدِ امپریالیستی ارائه نمایند.
تنها با همبستگی بین المللی در میان مردم جهان، مبارزۀ پیگیر علیه امپریالیسم ایالات متحده، با خواست انحلال ناتو و توقف جنگ علیه روسیه است ، که میتوان خطر جنگ را از میان برد.
* https://www.liberationnews.org/psl-statement-on-russias-military-intervention-in-ukraine/