گنج شایگان 

رسول پویان  همیـشـه ثـروت و کاخ طلا نمی ماند  شــکـوه و دبـدبـه…

همخوابگی های سیاسی نافرجام طالبان افغانستان و آخوند های ایران

نویسنده: مهرالدین مشید افتضاح دیپلوماسی هوتل محور ایران در افغانستان عباس عراقچی، روز…

عالم دگر

نوشته نذیر ظفردیــــــده از امیــــــال دنیا بسته امدر دلـــــــم…

بشدار سامی

آقای "بشدار سامی" (به کُردی: بەشدار سامی)، شاعر و فتوگرافیست…

کابل آبستن یک تحول در موجی از اختلاف های درونی…

نویسنده: مهرالدین مشید سرنوشت ملاهبت الله در گرو عصیان همرزمان و…

هم پیوندی

جهان با حفظ،نا همگونی ها یک کل به هم پیوند…

آن لوله های آب پا های ما نه؛ بلکه آرزو…

نویسنده: مهرالدین مشید روایتی از به زنجیر کشاندن آفتابه ناوقت های شب…

هنر عشق ورزیدن....! (1)

" زیبایی عشق در این است که نه به چیزی…

آب در هاون کوبیدن یا سراغاز یک بازی جدید

نویسنده: مهرالدین مشید حکم بازداشت ملاهبت الله یک بازی استخباراتی و…

فتوای خرد 

رسول پویان  برون کردم به قتوای خرد تا حلقه از گوشم  بـرای…

خوشروی بؤلسه خاتینینگ

خوشروی بؤلسه خاتینینگ ، کیفیتینگ بوزیلمس چیور بؤلسه خاتینینگ، توگمنگ اصلا…

"سوسیالیسم سلطنتی"،- فیلسوف سرنوشت و زوال

Oswald Spengler(1880- 1936) آرام بختیاری اسوالد اسپنگلر،- فیلسوف راستگرا، نیهلیست فرهنگی. اسپنگلر(1936-1880م)، فیلسوف…

قلم "نی" ایکه "ناسر" ماند

نویسنده: مهرالدین مشید قلم "نی" و نشانه های بی نشانی آن آن…

در مورد ادب شفاهی  اوزبیکان افغانستان

برنامه  اوزبیکی رادیو تاشکند جمهوری اوزبیکستان در باره  کار کرد های…

پاینده باد افغانستان

میر عنایت الله سادات                                                   مدتی است که بعضی حلقات معين از…

هر وسیله‌ برای رسیدن به هدف مجاز نیست!

نور محمد غفوری در تویتر محترم امرالله صالح یک جمله را…

افغانستان و درهم تنیده گی و مد و جزر حوادث…

نویسنده: مهرالدین مشید افغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط به خشکه است که…

فتنه خوابیده

 قدم هلال شد و مایلم به ابرویش  فتاده مرغ دل من…

شیفته ی ترانه های مردم

 برنامه ی رادیو تلویزیون شهر تاشکند جمهوری اوزبیکستان در مورد کار…

گزیده‌ای از «درسگفتارهای کاپیتال» رفیق فقید جوانشیر در زندان

از نظر مارکس دو نوع بخش خصوصی وجود دارد مارکس ……

«
»

آیا دور تازه ای از مبارزات اجتماعی در خاورمیانه رقم خواهد خورد؟

طیار یزدان پناه لموکی

 روشن است شکل گیری تحول سیاسی – نظامی کنونی در خاورمیانه از جانب امپراتور ، برای حفظ نظام های ارتجاعی ، جلوگیری از رشد جنبش های مردمی و تحکیم قدرت نظام های متزلزل و بسیار بحرانی درمنطقه ، به سرکردگی نظام حاکم بر امریکا ست ، خاورمیانه ای که بیش از دو دهه است  آبستن حوادث اجتماعی پردامنه نوینی ست که توسط «جوانان جویای کار ، محرومان اجتماعی ، و تحقیر شدگان نظام های مستبد » در یک نبرد طبقاتی گسترده ، کلید خورده است . بدیهی ست امپرا تورنماد اصلی سرمایه است و حیات سیاست راهبردی چنین نظامی  ( به ویژه آمریکا ،اتحادیه  اروپا و ناتو) جنگ است ، جنگی بی پایان ویرانگرکه شریان قلب سرمایه داری غرب را شکل می دهد ، هر چند بروز ستیز های جان ستان نظامی اش، یک جور نباشد منتها ماهیتش : ویرانسازی ، غارتگری وکشتار گرگانه است که طی 50 سال اخیر، اشکال مختلف آن را  در خاورمیانه تجربه کرده ایم . از تجاوز آشکار  درعراق ، لیبی ، افغانستان و از سوی نیابتی هایش ( مزدوران ) در سوریه ، ونیز  از طرف بازوی نظامی منطقه اش ، اسرائیل : در غزه ،  لبنان  و یمن …  پیش روی ماست ودیگر چگونگی مواجهه اش با نظام حاکم برایران است که طی دو دهه به نام نظامی شرور نامبردار است . (1)این نظام  با توجه به حضورپررنگش در منطقه با رویکردی بسیار بغرنج و پیچیده ، که پس از پشت سرگذاشتن جنگ هشت ساله اش در عراق ، هنوز از آن رها نشده  درپیچ و تابی  پر تنوع  چه به لحاظ منتسب کردنش  در داشتن نیروهای نیابتی که جای مکث دارد زیرا در اسلام بیشتر رو » امت » تکیه می کنند تا»ملت» – یعنی شاید ماهیتی جهادی ویا ایمانی داشته باشد بنا براین دیگر آن هزینه را ، مزدوری نمی توان برشمرد – و ساخت بمب هسته ای ، همواره غوغایی در رسانه ها که بیش تربر پایه  جنگ روانی دوسویه است استواراست.

 فزون بر این  اخیرا اتحادیه اروپا در اتحاد با شورای همکاری خلیج فارس بیانیه مشترکی صادر کردند مبنی بر این که ایران باید به «اشغال جزایر سه گانه»  در خلیج فارس  پایان دهد.که نقض منشور سازمان ملل متحد است. ( 2 ) هر چند سوژه تازه ای نیست با این همه به قول ما مازندرانی ها »  زیراین بوته ، شغالی خفته است  »  یعنی سناریویی در حال شکل گیریی ست . که بن مایه ای تجاوزکارانه را در بطن خوددارد می پروراند. نکته در خور توجه در بیانیه اتحادیه اروپا اشاره به منشور سازمان ملل متحد است  ، که باید پرسید کدام سازمان ملل متحد ؟ سازمانی که اسرائیل 9 میلیونی » با سگ اعتنایی به آن در عرصه بین المللی سکه یک پولش کرده تا آن جا که بی بی سی اعلام می دارد  «اسرائیل تنها کشوری ست که نه به رای دادگاه بین المللی متعهد است نه به مواضع سازمان ملل که اقدام اورا در غزه به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم کرده است.( 3)

   در تصریح مورد فوق گفتنی ست بنا به پخش خبرهای فراوان از جنایات جنگی و ضد بشری نظام حاکم براسراییل ، واقدامات ددمنشانه پر دامنه اش در فلسطین که نیازی به دوباره خوانی نیست ، جهت بیان نکته ای در ذیل به موردی اشاره  می گردد که از 7 اکتبر 2023 تاکنون  سازمان ملل متحد به رغم دادن بیانیه های مکررمحکومیت وغیره به اسرائیل ، نه آن که اسرائیل هم چنان به کشتار گرگانه اش نسبت به مردم بی دفاع فلسطینی ادامه می دهد بلکه از کشتن ماموران سازمان ملل هم ابایی ندارد . شدت قتل عام های چنگیزیش  فقط درغزه  علاوه برکشتار دهها هزار نفرو زخمی های صدها هزار نفری » در بخش تخریب شده زیر ساخت های آموزشی اش 15 میلیون کودک در سنین 5 تا 14 سالگی از تحصیل بازداشته است  و 10 میلیون دیگر نیز در خطر ترک تحصیلی هستند… 93 در صداز 564 مدرسه در غزه به شدت آسیب دیده اند ، 39 هزار از دانش آموزان ، از شرکت در امتحانات … محروم مانده اند و 21 هزار معلم به دلیل نا امنی از کار باز مانده اند «4 حالا که آوارگانش برگشته اند رو تلی از خاکستر نشسته از بخت تحمیلی خود حیرانند . برنامه کوچاندن آنان و بعد تصرف اراضی شان که احتمالا جنگی دیگردر راه خواهد بود به کنار ، به قول ما ایرانی ها  باید به اتحادیه اروپا گفت » اینی که زائیدن را بزرگ کن » بعد به فکرتصرف جزایر سه گانه ایران بیفت که جزیی  جدایی ناپذیراز خاک  ایران است . واقعا غرب با این همه طوفانی که کاشته  چی می خواهند درو کند . که اکنون در اندیشه تصرف جزایر سه گانه ایران افتادند  بدون تردید هرگز صلح پایدار بر مبنای میل امپرطوردر منطقه برقرار نخواهد شد هر چند که خود نیز چندان به آن مقید نیستند  . گفتنی ست چزایر سه گانه مذکور با تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران و مخالفت با ساخت بمب اتمی نظام حاکم  بسیار متفاوت است – هر چند تاکنون بمب های اتمی ، بمب های سنگر شکن و سلاح های شیمیایی را امریکا و اروپا و ناتو…علیه مردم به کار گرفته اند . بنا براین به کار گیری  واژه «اشغال جزایر سه گانه »  ایران به طور عریان به معنای نقض حاکمیت ملی ایران محسوب می شود.که  از آن بوی خوشی به مشام نمی رسد . به ویژه آن که اخیرا امپراتور سیاست نظامی  بزرگش را از جای کوچک آغاز می کند نه در حد کشوری بزرگ که نکته قابل تاملی ست . در این سوژه ی باج خواهی عریان غرب ، که ازیک سو یعنی ترک حضور، از جانبی ، خواستار باج کلان ومورد آخر نادیده گرفتن مالکیت این سه جریره ، طرح محیلانه ای ست که فتنه ای زیر خاکستر دارد … بنا به وضع پیش رو ، انگشت تدبیر نیروهای ترقی خواه ، با توجه به کارنامه وضع موجود چه خواهد بود؟در کجای این واقعه خواهند ایستاد ؟ که خود معضلی ست پیچیده . ولی نباید از یاد برد حفظ حدود ارضی ایران یک وظیفه ملی ست .

   واما سیاست ایجاد تحول ضروری در شرایط کنونی یعنی سیاست تمرکز قدرت به جای عدم تمرکز که بیش از دودهه آزموده شد و بهره مندی های لازم خود را برای امپراتوربه همراه داشت ظاهرا بنا به اصطلاح فرهنگ مذموم سرمایه داری ، تاریخ مصرف برخی پادوهای خونریزحرفه ای شان در منطقه به سر رسید و حالا باید نخبه های سیاسی ، نظامی و حقوفی شان به رغم سرسپردگی مطلق به غرب مانند مرغان گوشتی سر به دار شوند که این امراز جانبی ریشه در بحران عمیق نظام سرمایه داری منطقه دارد که به طورغالب با رو بنای فئودالی اداره می شوند . دوم تبدیل ، تضعیف  و تغییر در نظام های مستبد منطقه که غالبا توسط جناح های مختلف افراط گرا های فرق feraq مختلف ادیان ابراهیمی  اداره می گردند . همه این ها ظاهرا در دستور کار روزامپراتور قرار گرفته اند . زیرا تاکنون نقش آنان به حاشیه راندن نیروی های ملی – مترقی و سرکوب جنبش های اجتماعی و مردم معترض منطقه بود که در جنگ های فرقه ای بدون هدف یعنی بدون سمت گیری مبارزه طبقاتی ، یکدیگر را با القا تفکری موهوم به قربانگاه می کشاندند که  با توجه به رشد جامعه مدرن و تغییر ابزار تولید، شدیدا در تناقض آشتی ناپذیری با نسل نوآگاه در منطقه  مواجهه شدند ، تا آن اندازه که امپراتور ناگزیر برای کنترل جنبش های اجتماعی ، انواع سازمان های مدنی موازی به ظاهر معترض را خلق کرده . به همان اندازه که سازمان های افراط گرا راست افراطی را در ردای انواع فرق دینی به ویژه اسلامی به میدان آورد ، اکنون که شرایط دارد به گونه دیگر رقم می خورد ، امپراتور ناگزیردر اندیشه کنترل جنبش نو بنیاد مردمی به تکاپو افتاد زیرا تکانه های اجتماعی از جانب جامعه مدنی و دیگر گردان های گوناگون جنبش های اجتماعی  که زیر سرکوب پلیسی سالها به مثابه آتش زیر خاکستر به حیات خود ادامه دادند به سرعت و در مقیاسی وسیع به میدان آمدند که بسیارقوی تر از خیزش بهارموسوم  به عربی ، دارند فراگیر می شوند زیرا هم نیروی های ملی – مترقی هوشیارتر شدند و نیز توده مردم بیدارتر از یک دهه پیش و بیزارتر از حاکمان مستبد ، که با توجه به مبارزات صنفی – سندیکایی به عنوان پشتیبان نسل نو، با تجربه تر ، دقیق تر، وبا اعلام حضوری منظم تر، که در بردارنده هزینه اندک است روز به روز سرآمدتر می شوند این امر امپراتوررا  شدیدا به تکاپو وا داشت .

   گفتنی ست دربیست سال اخیردواتفاق مهم رخ داد نخست بالنده شدن  نیروهای مترقی با چراغی خاموش .زیرا امپراتور با حاکمان مرتجع منطقه ای اش در اندیشه ایجاد دستجات متعدد تروراشتغال داشتند  که نقش آنان ظاهرا ایجاد هراس گسترده منطقه ای بود منتها در معنا نشان دادند چهره دهشتناک فرق اسلامی بود که به طور غالب دو دهه به کشتار یکدیگر مشغول بودند که بعضا تلفات مردمی را نیز در برداشت . پرسش این جاست وقتی 90در صد مردم منطقه مسلمانند  (یک خدا ، یک پیامبر و یک قران دارند ) جنگ آنان با یکدیگر چه معنایی می تواند داشته باشد؟ آیا فرق ادیان دیگر چنیند؟ . اگرچه ظاهرا جهت ایجاد رعب وحشت بود ، منتها برآیندش نزدیک کردن دو نسل مترقی و روشن اندیش تحول خواه با نسل نو  را رقم زد تا آنجا که وزیر خارجه ترامپ در همان آغاز کار گفته » نظام های مستبد منطقه  در رویارویی با جنبش های مردمی در فکر تغییر ماهیت نیستند بلکه برای ماندن در فکر تغییر رویه اند ».(5 ) این ارزیابی عمق درک امپراطور  از طوفان در راه را خبر میدهد. بنا براین احتمال تغییر در حکومت فاشیستی  اسراییل و برخی حکومت های مستبد افراطی در منطقه چندان دور از ذهن به نظر نمی رسد . زیرا بحران اقتصادی ناشی از غارتگرهای بی حد و حصر، نفرت شدید توده مردم از این وضع  به مرز انفجاررسیده است .امپراتور که فکر می کرد جنبش ها اجتماعی عمدتا بی سرشدند ناگهان به خود آمد که آنان دارای هزار سرند آن هم جوان ، بی باک و قهرمان .

      نکته بسیار مهم دیگر آن که  امپراتور طی سال های اخیر دست به افشا گری های گسترده  در زمینه های چپاول اموال ملی توسط حکومت ها مسلط مستبد منطقه زده است ،نه مافیای پشت پرده آنان ، بلکه بر عکس ، امپراتور چهره چماقداران مافیا پنهان راعریان کرد و نیز تاریک اندیشی ، فقر فرهنگی ، خرافه گری ، ضدیت آشکارشان با نواندیشی در چارچوب تفکر دوران زمینداری و پیشا فئودالیسم را با مستندات فراوان از طریق ابر رسانه ها  نمایاند . ایجاد نفرت عمیق نه علیه سیستم اقتصادی – اجتماعی نئو لیبرالیستی. بلکه دست به تخطئه ی روبنای فرهنگی کهنه پرستی دامن زدند ، بدین معنا که : زعمای فرق مختلف ادیان به ویژه اسلام …را مظهر ظلم و جور و کشتار توده مردم نشان دادند ، نه خواهان رفع بیکاری و ستم طبقاتی که به طور عمده از جانب مافیای اقتصادی که با رخی پنهان بر جامعه تحمیل گردیدند بلکه با به خدمت گرفتن آن جریانی که بیش از هزار سال لقمه چین سفره باندهای مخوف مافیای شهر و روستا  بودند همراه بافرهنگ عقب مانده ، که ستم مضاعفی شد بر گرده توده مردم جان به سر شده ، این ترفند هر چند دیر منتها موجب بیداری طیف های سالم این جریان شده  که دریافتند رو دست خوردند زیرا در شرایطی قرار گرفتند که بنا به شعرمعروف « نه در غربت بود جایی نه رویی در وطن دارند».    به رغم به کار گیری چنین سیاست روشنگرانه از جانب امپراتور علیه متحدین منطقه ای شان ، وسیله ای شد تا غالب مردم رخت باورمندانه خرافی رااز تن به در کنند البته نباید این نکته را فروگذار کرد که به کار گیری این سیاست از جانبی اجتناب ناپذیربود. زیرا نسل نو دوسه دهه اخیرخاورمیانه ، مانند طوفان ، توفنده تر ازنسل پیش از خود ، وارد میدان شدند ، امپراتور به این نتیجه نیزرسید که نسل پیر در حال اغما متحجر دیگر نمی توانند ملتزم رکاب باشند  .

 مورد دیگر آن که هزینه سنگین برای تامین امنیت اسراییل و ایجاد نقش فرماندهی منطقه ای با داشتن هیمنه نظامی برتر و افزودن اراضی وسیع تر تحت نام خاورمیانه جدید بنا به رشد نیروهای آگاه ، افق روشنی از این رویکرد به دیده نمی نشیند زیرا ، شرایط موجود چنین برنامه راهبردی تجاوزکارانه امپراتور را مواجه با مقاومت گسترده مردمی می بیند که تلفات سنگین انسانی را در پی دارد. ملت ها از طریق رسانه ها بسیار به هم نزدیک شدند حتی مردم ترقی خواه داخل کشور اسرائیل وآگاه  از اعمال خونین ترین سیاست نظام حاکم در اسرائیل علیه مردم فلسطین که کینه سنگین دیگری  در نهاد فلسطینی ها  کاشته است ، اظهار همدردی عمیقی دارند تا جایی که » تاما گوزانسکی»  نماینده پیشین در کنسست در همراهی با معترضان در میدان کاپلان مرکز تجمعات اعتراضی تل آویو که علیه جنگ شعار می دادند گفت : ظاهرا طی ماه های اخیر فهم بیشتری پدید آمد … درست است که اعتراض ها عظیم اند و با گذشت زمان ( از زمان اعلام تغییر نظام قضایی 2023 ) هم چنان ادامه دارد ، اما برای کنار گذاشتن نتانیاهو تظاهرات به تنهایی کافی نیست باید یک چیزی شبیه شورش رخ دهد … شورش یعنی این که مخالفتشان فقط با شخص نتانیاهو نباشد بلکه با کل سیستم باشد »( 6)

تردیدی نیست وجود چنین جریان ها  کل جامعه فلسطینیان را با توده مردم اسرائیل  بیش تر به هم وابسته کرده است، نه متلاشی ، واین نشان میدهد علیرغم  تبلیغات کور کننده امپراتور همراه با چهره سازی های انسانی و حقوق بشری از خود ، در واقع،  قافیه را باخته است . اگر تز وزیر خارجه ترامپ جدی گرفته شود . امپراتوراز جانبی در حفظ حکومت های ارتجاعی که به لحاظ اقتصادی پیرو سیاست نئو لیبرالن و در روبنا سیاست افراطی عصر فئودالی ( عمدتا سخت اندیش ، غیر قابل اصلاح و تغییر ناپذیر که بسیار کهنه و فرسوده شده اند به نحوی که ماشین کشتار آنان به دست خود خویش در حال فرو ریزی ست ). امپرتورچاره ای جز چاره اندیشی نو ندارد . ریرا در اوکراین هم دارای چنین وضعی است . مطلقا حریف چین نخواهد شد ضمن آن که شدیدا از طرف توده مردم به فقر کشیده شده خود نیز قادر به درمان فقر جامعه خود نیز نیست.

    با این همه در باره توانایی های امپراتور نباید این نکته را از نظر دور داشت که در منطقه توانست از جانبی انواع سازمانهای مدنی ، سیاسی ، فرهنگی و هنری مدرن را در چارچوب فرهنگ غرب در کنار جریان های سیاسی – نظامی جایگزین کند ، جوایز متعددی بانام و نشان تبلیغی گسترده ، تقدیم نخبه های جامعه خاورمیانه نماید تا نشان دهد چقدر با نیروی متحجر منطقه ای فاصله دارد در عین حال . پایه گذار فرقه های متعد تروریستی خونریز نیز هست که گه گاه برای آرام کردن روان ملتهب جامعه در حال انفجار، برخی شان را چه مستقیم به عنوان مردم خواهی و برخی را توسط بازوی نظامی اش در منطقه ( اسراییل ) کشته و بعضی را به خاطر اختلافات درون گروهی با محمل قدرت طلبی به قربانگاه  می فرستد . با این همه جامعه ملتهب و خروشان منطقه به صورت سیلی بنیان کن در حال قیام انقلابی ست . زیرا شدت قساوت به کار گرفته شده طی دوسه دهه اخیر در منطقه آن قدر عمیق است که شاید روش گلچین کردن قصاب های تابلو توسط امپراتور  نتواند التیام درد و زخم عمیق توده مردمی باشد که یا کشته می شوندو یا هر روزتوسط انواع جریان های مافیای از خرد و کلان چاپیده می گردند . ریسمان سخت و سفت معیشتی به صورت کوهی از مطالبات انباشته شده برگرده بیش از 70 در صد توده مردم سوار است که قدرت تنفس را از آنان گرفته است . این امر دیگر خودی و غیر خودی ندارد هرکه بیرون از باند مافیایی باشد را شامل می شود .

 در این میان وضع نیروی های تحول طلب که از جانبی نسبت به سالهای بهار عربی از غافگیری به در آمدند و با لایه های جریان های تحول خواه و مترقی نزدیک تر شدند که خود یک گام به جلوست  با این وجود به خاطر امکانات محدود رسانه ای ، نفوذ عناصر امنیتی خبره تفرقه افکن وتا حدی نداشتن مناسبات تنگاتنک با نیروهای ملی و جنبش های سیاسی – صنفی منطقه دچاربرخی بغرنجی هایی هستند تا آن جا که، کاستی هایی به دیده می آید . ضمن آن که ظاهرا حوادث آنان را به دنبال خود می کشاند آن گونه که  در حد تایید خیزش های مردمی  و یا پشتیبانی از آنان اعلام حضور می کنند  تاآن که خیزش ها را  مدیریت کنند . که ضعف قابل تاملی ست  ، بنا براین در شرایط کنونی ما شاهد تکانه های پر تلاطمی  هستیم .که با تز امپراتور ( گرایش نوگرایانه ) تناقض شدید دارد زیرا عصر نوین که قانون موضوعه ترقی خواهانه روز را می طلبد همراه با رویکرد تحول خواهانه اقتصادی ، منافات دارد

با این شرح به نظر می رسد علت تغییرات و جا به جایی مهره های مانند اسد که گویا با حکومت اسراییل هم گوشه چشمی داشت  7 بدان خاطر است که : توده مردم منطقه در پی غارت بی حد و حصر و ظلم و تعدی طاقت فرسای گماشته گان امپراتور و لقمه چین های آنان به ستوه آمدند را آرام کنند  2- تمرکز دادن نیروهای نیابتی در چارچوب یک کشور مانند سوریه و لبنان …یعنی دور شدن از سیاست عدم تمرکزجهت کنترل منطقه  3 – تضعیف چند باره نیروهای ملی – دمکراتیک همان طور که اشاره رفت به خاطر آن  که در پی جنبش های صنفی و مدنی از سال 2010  تا کنون ،  به وحدت درونی یعنی درک لایه ها بین  سازمانی  ، گروهی و احزاب با رویکردی هم سو با نیروهای ملی – مترقی رسیده اند ، فزون بر این به جنبش ها ی صنفی و مردمی نزدیک تر. شدند با آن که  آنان هنوز رهبری توده مردم را به دست نیاوردند  . با این همه موجب هراس امپراطوررا فراهم آوردند

 ازدیگربرنامه های امپراتور متحد کردن ودراختیار گرفتن بیش از پیش جنبش های مدنی ( 88 در صد )  که با ادبیات سیاسی غربی بالیدند، است . اینان  مخالف اداره کشور توسط ارتش و نظامیان هستند که خود معضل دیگری برای امپراطوراست زیرا به طورغالب جنبش های مدنی با رویکرد غربی  خواستار نظام مردم سالارند » 8 این طور به نگاه می آید که زدن سران متفکر و سازمانگر مافیا ی نظامی که بیش از دو دهه کل خاورمیانه را به میدان جنگ و کشتار رهبری می کردند در دستور کار امپراطور است .زیرا جامعه مدنی و توده مردم  شدیدا وعمیقا خسته و بیزار از شرایط موجود در منطقه هستند که نزدیک به 50 سال است  در جنگ و جدال و کشتار به سر می برند ، برآیندش نابودی چند نسل انسانی در منطقه را به همراه داشته است .

پانوشت

1 – جرج دبلیو بوش ، سخنرانی اش در کنگره ایالات متجده امریکا . 29 ژژانویه 2002

2 –دویچه وله 24 مهر 1403

3 – بی بی سی ، 4خرداد 1403

 4 – سها ابراهیم ، بی بی سی 30 سپتامبر 2034 . لازم به ذکر است نوسینده مقاله گزارش مبسوطی از وضح آموزش کشورهای درگیر جنگ منطقه ای  ارائه داده که حیرت انگیز است » چنان که دریمن بنا به گزارش یونیسف نزدیک به سه میلیون کودک یمنی از تحصیل باز مانده اند و 2800 مدرسه تخریب شده اند و 8میلیون ششصد هزار کودک نیازمند حمایت اند .طبق گفته سازمان ملل بحران انسانی در یمن بیش از نیمی از جمعیت 33 میلیونی برای بقا به کمک های بشر دوستانه نیاز دارند . در لیبی صدو یازده هزاره و چهارصد کودک در آستانه از دست دادن دسترسی به آموزش هستند.در سودان نظام آموزشی اش در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد . بیش لز 19 میلیون کودک از تحصیل باز مازمانده اند که دوازده نیم میلیون نفرشان به تازگی آواره شده اند … که در معرض کودکان کار و ازدواج زود هنگام و «حتی توسط باند قاچاق انسان در معرض خرید و فروش و روسپیگری قرار دارند . دامنه غارتگری امپراتور در خاورمیانه حدو مرز ندارد .

5 – سایت صدای آمریکا 4 بهمن 1403

6 – گفت و گوی هاآرتص با یکی از چهره های نمادین حزب کمونیست اسرائیل : برای کنار زدن نتانیاهو به یک شورش نیاز است . مترجم : حمید پارسا ، اخبار روز 14 بهمن 1403

7 – منشه امیر در گفت و گو با سایت اینتر نشنال 20آذر 1403

8 – سایت صدای آمریکا 12 فروردین 1401 و تکرار آن در آبان 1403 موسسه پژوهشی مستقل ثبت شده در هلند