کدام معادله در میان خطوط آتش؟
نیروی نظامی ایران، مجددا ضربه را وارد میکند…
فرستنده: حسین تلاش
نوشته : شارل ابی نادر، سرگرد بازنشسته و استاد دانشگاه لبنان
مترجم: احمد مزارعی، سایت المیادین، جمعه پنجم نوامبر
ازین پس هر معادله ای که در منطقه خلیج (فارس) مطرح شود ویا اینکه مرتبط به خلیج باشد باشد ، اگر این معادله نظامی ، بازرگانی ، دریائی ویا استراتژیک باشد ، تکمیل نمی شود و با موفقیت همراه نخواهد شد مگر اینکه ایران در برنامه ریزی ، راه اندازی و به مرحله عملی دراوردنش نقش اصلی داشته باشد.
این امر از نظر سطح درگیری و خصوصیات طرفهای گوناگون و همچنین از نظر حساس بودن میدان عملیات در منطقه دریای عمان ، می طلبد که با دقت به ان توجه گردد.
صحنه های غیر عادی که واحدهای سپاه پاسداران از نحوه عملیات خود در به شکست کشاندن کوششهای راهزنی دریایی آمریکایی ها در جهت ربودن کشتی نفتی ایران در دریای عمان به نمایش گذاشت به هیج عنوان عادی نبود، در این اقدامات نشان داده میشود که چگونه واحدهای قایقران سپاه اسلحه های خودرا بسوی کشتی جنگی امریکایی ها نشانه رفته وانها را مجبور نمودند تا از بقعه و میدان عمل این واحدها خارج شوند و همه این اقدامات درحالی انجام میگرفت که واحدهای دیگر سپاه سرسختانه می کوشیدند تا سکان کشتی نفتی ایرانی را بدست گرفته وبسوی ابهای ایران هدایتش کنند.
این امر همچنین از این منظر نیز مستحق آنست که به سطح درگیری و خصوصیت طرفهای درگیر رودررویی استراتژیکی بازی که میان ایران و دشمنانش در منطقه وجود دارد در نظر گرفته شود.
نقطه برجسته ای که در اینجا نیاز به تمرکز ، پیگیری وتحلیل بیشتری دارد از مرز یک حادثه ظاهری که همگان در منطقه وجهان دیده وتفصیلاتش را شنیده اند فراتر می رود، بویژه که اینگونه حوادث در منطقه به کرات اتفاق افتاده است و بارها واحدهای سپاه پاسداران ایران رودررویی با واحدهای غربی ، بویژه امریکایی ها در دریا ، ویا هوائی و یا اینکه آنها مقررات تجارت دریائی بین المللی را رعایت نکرده اند، درگیری داشته ، با آنها زدوخورد داشته و گاهی آنها را توقیف کرده اند.
اما در مورد حادثه اخیر نیاز به آن دارد تابا قوت تمام بررویش توقف نمود ، کما اینکه میتوان آن را در چهارچوب معادله تازه ای در خلیج (فارس) قرارداد که واحدهای سپاه پاسداران ایران توانست آن را با دقت تمام در میان خطوط اتشینی چند جانبه که ابعاد و انشعابات گوناگونی دارد ترسیم نماید، این ترسیم در منطقهای مهم واستراتژیک که میتوان آن را حساس ترین منطقه جهان نامید انجام میگیرد و میتوان در این مورد به نقاط زیر اشاره کرد:
یکم – می توان اینگونه عملیات را » عملیات ویژه» نامید که بوسیله مانور واحدهای چترباز سپاه پاسداران انجام گرفت که از طریق هوا بر سطح کشتی ، «هدف اصلی»فرود آمدند و کارکنان کشتی را مجبور کردند تا بسوی عمق آبهای ایران حرکت کنند ، عملیات فرود بر سطح کشتی در شرایط بسیار حساسی انجام گرفت که حجم خطر بسیار زیاد بود ، زیرا در منطقه ای انجام می گرفت ، فضا باز و گسترده بود و در محدوده عمل واحدهای ناوگان پنجم آمریکا قرار داشت که در دریای عمان مستقر بودند،این ناوگان بر اساس توانایی های دریائی ، موشکی و هوایی خود که اختیارش را دارد میتواند تا هزاران کیلومتر میان افغانستان و پاکستان وتا منطقه کامل هوائی و دریائی کامل خلیج و دریای عمان وتا شمال اقیانوس هند و جنوب غربی دریای سرخ وتا ساحل دریای مدیترانه به عملیات دست بزند.
دوم – واحدهای سپاه پاسداران در مرحله دوم این عملیات اقدام به طرد قایقها و سایر قطعات دریائی آمریکایی ها از بقعه عملیاتی خود دست زدند، این اقدام سپاه بسیار سریع و پاسخی فوری به نیازی مبرم وغیر مترقبه بود، این اقدام سپاه از آمادگی و ویژگی چشمگیری برخوردار بود ، زیرا در منطقه ای انجام می گرفت که صدها کشتی تجارتی و نظامی در مسیرهای گوناگونی که در یکدیگر تداخل میکردند قرار داشت. در اینچنین منطقه ای هر کسی که اوضاع را زیر نظر داشت و موقعیت را پیگیری می کرد نیاز به مراقبت و اطلاعات گسترده ای از اوضاع دریا وهمچنین اطلاعات تکنیکی می داشت تا بتوان دشمن را از دوست تشخیص داده آنها را مراقبت کند و وظیفه خود را به شکلی آگاهانه و کامل به انجام رساند ، زیرا در بقعه ای عمل میکند که بیشترین خطر و تاثیر بر امنیت عمومی ایران دارد.
سوم – حساسیت دخالت ایران در این عملیات، تحت فشار و ضرورت اقدام واجرای سریع واز طرفی به پایان بردن مرحله اول ان ، پیش از شروع مرحله دوم بود که حتما با خطراتی روبرو بود، این عملیات باید پیش ازان انجام می گرفت که رودررویی و درگیری گسترده ای پیش می آمد که نیاز به دخالت در سطح بالاتری هم از نظر وسایل و هم از نظر تغییر موقعیت جغرافیائی داشت، که درانصورت اوضاع به مرحله بالاتری و خارج از بقعه عملیات وارد میشد،اما اگر کشتی که حامل نفت ایران بود به ساحل کشور دیگری ویا به داخل ابهای کشور دیگری که از آبهای ایران دور بود انتقال داده میشد، در این صورت درگیریها شدیدتر شده ، وخطرناکتر اینکه موضوع آبهای بین المللی و قوانین ویژه آن پیش میامد و درگیریهای پیچیده تر وخطرناکتر میشد، از این نظر واحدهای سپاه تصمیم گرفتند که عملیات خودرا به هر نحوی در درون مرزهای آبی ایران وبا سرعت انجام بدهند.
چهارم – باید گفت که بطور قطع امکان نداشت که واحدهای سپاه پاسداران این عملیات را مستقل و جدا ی از ارتباط و مانورهایی در نظر گرفت که از قبل روی ان مطالعه وبررسی شده وبا طراحی هایی بسیار دقیقی همه احتمالات را در نظر گرفته بوده اند ، این احتمالات برای رودررویی با ناوگان پنجم آمریکا ساده واسان ویا به شیوه کلاسیک نبوده است.
اگر به هر دلیلی فرماندهی ناوگان پنجم آمریکا تصمیم می گرفت تا با این حادثه که برایش بسیار دردناک بود برخورد کند با درنظر گرفتن اینکه انها امکانات بسیار عظیمی در اختیار داشتند. باید گفت که واحدهای سپاه همه اینها را در نظر گرفته بودند زیرا از قبل تجربیاتی درمورد اینگونه حوادث داشتند و برای مقابله با ان آماده بودند و امریکایی ها نیز این آمادگی سپاه را می دانستند، این اطلاعات کمک نمود تا امریکاییها تصمیماتی سریع و مناسب اتخاذ کنند واز درگیری با واحدهای سپاه برای تسلط بر کشتی نفتی که در کنترل سپاه قرار گرفته بود صرف نظر کنند، آنها از بقعه درگیری و محیط آن منطقه (جبونانه)در مقابل دید واحدهای سپاه پاسداران و همه جهانیان خودرا بیرون کشیدند.
از اینجا میتوان گفت که ایران درنتیجه این عملیات ودرخلال اقداماتی که انجام داد دستاوردهای زیر را نصیب خود نمود:
1 – اینکه ایران بازیگر اصلی و موثر حساس ترین منطقه جهان است، حتی ثابت نمود که بازیگری بدون رقیب در عرصه درگیریهای استراتژیک میباشد که با قوی ترین نیروها و ارتشها در سطح جهانی مقابله میکند.
2 – ایران در حالی که منافع ملی ، موقعیت وامنیتش مورد خطر وهدف دشمن قرار بگیرد، آمادگی دارد تا بی نهایت به دفاع از خود پیش برود وبرایش مهم نیست که تا چه سطحی پیش برود، واین در زمانی است که مشاهده می کنیم بسیاری از قدرتهای بزرگ در مقابله با امریکا دچار مشکلات می گردند، اما از نظر ایران رودررویی و دفاع ازخود در مقابل هر نیرویی به مثابه مسئولیت، امری واجب ، اختیاری و برحق میباشد.
در پایان ودر خلال این مسیر ، عملیات ودستاوردها و داشتن ارتباط با درگیریهای بین المللی ، ایران توانسته است معادله تازه ای را با مضمون زیر در منطقه خلیج برقرار کند:
هر معادله ای که در منطقه خلیج (فارس) مطرح شود و یا اینکه مربوط به خلیج باشد ، اگر این معادله نظامی ، بازرگانی ، دریائی ویا استراتژیک باشد ، تکمیل نمیشود وبا موفقیت همراه نخواهد شد مگر اینکه ایران در برنامه ریزی ، راه اندازی وبه مرحله عملی دراوردنش نقش اصلی داشته باشد.