نیروهای فعال در حوادث اخیرتونس چه کسانی هستند
مبارزه با اختلاس ومفاسد اقتصادی درتونس؛
نیروهای فعال در حوادث اخیرتونس چه کسانی هستند؛
فرستنده: حسین تلاش
نوشته : دکترموفق محادین، عضو اتحادیه نویسندگان اردن
مترجم: احمد مزارعی ، چهاردهم مرداد 1400
توضیح مترجم:درپی سرقت واختلاس های گسترده در وزارتخانه ها ومراکز مختلف دولتی تونس، رئیس جمهور این کشور اقای سعید قیس دستور بازداشت عده زیادی از مسئولان درجه اول کشوری را صادرنمود ، دراین راستا مجلس نیز تعطیل ونخست وزیر نیز وادار به استعفا گردید.رئیس جمهور دریک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت هیچ خطری کشور را تهدید نمیکند تنها کسانیکه خون ملت را مکیده اند باید اموال مردم را به انها باز گردانند .
رئیس جمهور اظهارداشت «تصمیمات اتخاذ شده هیچ مغایرتی با متن قانون اساسی وازادیهای دموکراتیک کشور ندارد.
درپی این اقدامات وزیر اقتصاد، دارائی، تکنولوژی وارتباطات نیز ازکار برکنار شدند به اضافه اینها پنج مسئول عالیرتبه دیگر دولتی نیزاز کار برکنار گشتند، نخست وزیر کشور نیز جزء برکنار شدگان میباشد
—————
ازنظر نیروهای خشونت طلب «اسلامی» وابسته به ترکیه وامریکا، پس از اینکه «قلعه» های این نیروها دراکثریت کشورهای عربی «دومینووار»یکی پس از دیگری فرو ریخت ، هم اکنون تونس اخرین قلعه انها است که میخواهند از فروپاشی کامل ان جلوگیری کنند.(1)
نظریات ومطالعات گوناگونی سیاسی از حوادث تونس بدست داده شده که همه دارای پیشینه ها وبراوردهای قبلی از اوضاع گذشته تونس است، بعضی از این نظریات به تایید تصمیمات رئیس جمهور تونس قیس سعید وگذشته ملی ، سیاسی وحقوقی وی پرداخته اند ، بعضی نیز به تبعیت از وابستگی که به ائتلاف عثمانی – قطری – اخوان المسلمینی دارند،وعده ای نیز از جریانات چپ که درپرداختن به این موضوع جانب بیطرفی را میان رئیس جمهور وراشد غنوشی رهبر اخوان المسلمین تونس درپیش گرفته با این اعتبار که هردو اینها نمادی از نظام حکومتی تونس میباشند.
درهمه این نظریات میتوان به نبود تحلیلات درست زیردرمورد تونس پی برد:
یکم – موضعگیری سیاسی انعکاسی مکانیکی درتشخیص موضوعات مورد مناقشه نیست بلکه این موضوع نیاز به یک بررسی همه جانبه از روند تاریخی وشرایط ان وهمچنین وزن سیاسی گوناگون وتاثیر گزار عوامل سیاسی ، اقتصادی از جمله مزاج اجتماعی وابعاد محلی ، منطقه ای وبین المللی انها دارد.
دوم – موقعیت تونس درمرکز فعل وانفعالات ودفع وجذب محلی ، منطقه ای وبین المللی درمیان میراثهای لیبرال سکولاریستی بورقیبه ، نهضت اسلامی ، جنبش ملی – چپ – ناصریسم – وقومی علی العموم همچنین تاثیر کشورهای عربی از «اسلامیون» ومخالفانش ویا تاثیرات دیگر بین المللی همچون (تروریسم، مهاجرین، نفت وطبقه متوسط) این وضعیت میتواند احتمالات زیادی را برای یک هرج ومرج گسترده با هر دیدگاهی به میدان اورد.
سوم – گوناگون بودن عملکرد دولت عمیق ومنافعش وتصمیمات عناصر ان در مقابله با حوادث پیش رو وبطور مشخص نقش سازمان ارتش به عنوان عامل توازن درهمراهی با «اخوان المسلمین»دربیشتر کشورها ی عربی (پادگان درمقابل اخوان) با این شرط مهم که تا هم اکنون امپریالیسم به اخوان المسلمین بیشتر از ارتش اهمیت میدهد و این استراتژی به دوراز نقش اسرائیل وسایر مراجع بزرگ صهیونیستها همچون «ایپاک» ومرکز مطالعاتی واشنگتن نیست.نقطه حرکت این استراتژی جدید با همکاری نوکران «اخوانی – لیبرالی» تازه که جانشینان نوکران قدیمی درکشورهای وابسته به استعمارگشته اند ودرچهارچوب نقشه های سیاسی واجتماعی تازه ای عمل میکنند ، اینان درحقیقت ان خطی را دنبال میکنند که برنارد لویس (2) وبرژنسکی برای مبارزه باحوزه اوراسیای روسی وجاده حریر چینی ترسیم نموده بودند.
تفسیر این وضعیت این است که مسئولان امریکائی، تشکلات جهانی یهودیان به اضافه مثلث ترکیه – قطر و»اسلامیون» بنیادگرا سنگ بنای اصلی دراستراتژی فوق میباشند.
به غیر از اینها که شرح داده شد، ضروری است که به ملاحظات دیگری نیز پرداخته شود:
یکم – دراین مورد تنها نگاه اقتصادی داشتن وتعمیم ان بر مجموعه عوامل تفسیر درستی نیست ، عوامل دیگری نیز وجوددارند که دراین ویا درکشور دیگری با یکدیگر فرق دارند ودارای اهمیت هستند ، برای مثال فرهنگ مدنی درتونس که نقش مهم وتعیین کننده ای در فعالیتهای اجتماعی دارند.
دوم – مثال دیگر، انچه که در ونزوئلا درمورد هوگو چاوز اتفاق افتاد، یک رئیس جمهور ملی از بطن دولتی وابسته سر براورد، دولتی که ارتشی وابسته به امپریالیسم داشت وکشوری که حیات خلوت امریکا به حساب میامد.همچنین درتونس میتوان برروی رئیس جمهور این کشوریعنی قیس سعید حساب کرد که دارای تاریخی مبارزاتی ملی ودموکراتیک وهمچنین مبارزه با فساد وازطرفی مخالف عادی سازی رابطه با اسرائیل است.
ائتلاف قیس سعید رئیس جمهور تونس با ارتش این خطر را دارد که امپریالیسم امریکا به نفع اخوان المسلمین دخالت کند ، اما باید گفت وضعیت مثبت دراین زمینه بیشتر از وضعیت منفی بوده زیرا خیابانهای تونس بوسیله نیروهای ملی درمحاصره قراردارد ، بطوری که اجازه نمیدهد تا اخوان المسلمین دوباره به قدرت باز گردند، خیابانهای سراسر تونس مملو از نیروهای ملی ودموکراتیک است، تا حد زیادی قادرند از ائتلاف قیس سعید رئیس جمهور دموکرات وملی خود دفاع کند .
سوم – درهر جهت وبا درنظر گرفتن مجموعه شرایط ، دراینجا هیچ مجالی نیست که میان شخصیت پولادین،صادق ومحبوب رئیس جمهور تونس سعید قیس وغنوشی رهبر حزب اخوان المسلمین قیاسی قائل شد
چهارم – بر اساس قانون عملکرد تضادهای موجود ، تضاد اصلی دراین مرحله با امپریالیسم است که این تضاد در ضدیت با هرگونه برنامه ملی، وحالتهای انقلابی رادیکال قراردارد ونیاز به یک برنامه فشرده اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی در سطح محلی ، منطقه ای وبین المللی دارد.دراین برهه بسیار مشکل است که بتوان برای رئیس جمهور تونس موقعیت مشخصی را معین کرد.نباید شک داشت که رئیس جمهور تونس توانائی ان را دارد که که وارد این درگیریهای تاریخی واستراتژیک گردد وصدور اطلاعیه ها ی گوناگون ازطرف وی که بعد ملی ، پیشرووترقی خواهانه دارد نشان از اطمینان واعتماد وی به پیشبردوضعیت موجود است.
پنجم – بر اساس قانون تضادها ، هم اکنون داغ ترین جبهه هائی که برای شهروندان عرب مهم است درگیری با قدرتهای مشخص موجود درمنطقه است :
دشمن صهیونیستی اسرائیل که کشورهای اطراف خودونیروهای پیشروانها را تهدید میکند، سپس خطر عثمانی که هرروزگسترش بیشتری مییابد ودرمناطق متعددی نفوذ میکند، ازجمله درلیبی که هم مرز تونس است.دراین برهه قطع کردن دست عثمانیها البته انگشت، انگشت، درسوریه ، عراق ، مصر ، وامروزدرتونس امری ضروری است .این سیاست میتواند میدان را برصهیونیسم – ترکیه وتروریسم اسلامی بسیار تنگ کند.زیرا هدف این جبهه استعماری وارتجاعی این است تا کشورهای عربی را دچار تجزیه بیشتر کرده وپس ازان ، انهارا بصورت «ولایات» به تبعیت از ترکیه واسرائیل دراورند.
این نیز درست است که قطع سیاسی انگشتان عثمانی واسرائیل درمیان این ویا ان کشورازنظر اولویتهای اساسی فرقهائی داشته ویکسان نیست اگر چه درپایان به نتیجه واحدی منجر میشود.
ششم – دراخر باید گفت که ارتش ونیروهای امنیتی در تونس تنها دو نیروئی نیستند که از ابتدای استقلال درسوریه نقش داشته اند ، بلکه نیروهای اجتماعی ، سندیکاها، وسایر نیروهای فرهنگی وسیاسی نیز درمعادله نیروهای کشوری نقش مهمی داشته اند وهمچنان تا به امروز درمقابله با دولت عمیق نقش مهمی به عهده دارند ، بویژه بعد از انقلاب اخیر درتونس که نیروهای «انقلاب رنگی» نتوانستند بردولت تسلط پیدا کنند.
دراینجا باید بطور ویژه ای از «اتحادکارگران تونس»وگروههای دیگری همچون سوسیالیستها، ناصریستها، محافل فرهنگی وسازمانهای زنان کشور تونس که در اغلب، پشتیبانی قدرتمندانه خودرااز رئیس جمهور اعلام داشته اند، به عبارتی دیگر اکثریت سازمانهای جامعه مدنی تونس شامل سندیکاها،هیئت های اجتماعی سیاسی وفرهنگی ، جنبش زنان ، همگی دردفاع از جریانات ملی درجامعه سیاسی کشورکه رئیس جمهورسعید قیس ان را نمایندگی میکند، ایستاده اند.
زیرنویسها از مترجم است:
(۱) – قبل از اشغال عراق در سال 2003، یک وکیل اسرائیلی شهروند امریکا بنام نوح فیلدمان،بنا به درخواست دولت امریکا یک قانون اساسی برای کشورهائی که قراربود به اشغال امریکا درایند، همچون عراق، ایران، سوریه ، سودان ، لیبی، تونس و…./بنویسد تا درفردای اشغال این کشورها به این قانون اساسی عمل کنند، همچنین نوح فیلدمان روسای جمهورنیز ازقبل برای این کشورها مشخص کرده بود که به ترتیب عبارت بودند از غنوشی اخوان المسلمینی برای تونس، شیخ قرضاوی برای مصر، عبد الکریم سروش برای ریاست جمهوری برایران که اکنون در رسانه های امریکائی به بحث پیرامون «عرفان امریکائی» مشغول است ، قبل ازاین ایشان تحت عنوان انقلاب فرهنگی دردانشگاههای ایران به اخراج وقتل وکشتار بسیاری از استادان ودانشجویان مترقی فتوا داد وچند سالی فضای تیره وتاری را برمراکز علمی ایران حاکم نمود./ اطلاعات فوق درمقاله ای بتوسط محقق ونویسنده معروف فلسطینی زنده یاد، ادوارد سعید نوشته شد ومن درهمان زمان ان را ترجمه ودر مجله شهروند تورنتو به چاپ رسید.
(۱) – برنارد لویس نظریه پرداز یهودی ساکن امریکا که اکنون فوت نموده است، وی طراح اصلی تجزیه منطقه خاورمیانه بویژه ایران به شش قسمت بود که البته تاکنون هم دردستور کار امریکا
(blood border by ralph peter) قراردارد.
