وقتي كه هست در نظرم بود مينمود
كوچ بهار جلوه ي نابود مينمود
دست شكسته ناخن افگار همزبان
زير غبار كاسه ي شب دود مينمود
يكروز نه، دو سال نه ،شبهاي بيشمار
ابليس زور معركه ها سود مينمود
بازار زار رونق تذوير و ساز وبرگ
شور فريب در طلب زود مينمود
پرواز اعتبار فراخوان خسته را
بال تقلب آنچه نميبود مينمود
دوخط
وقتي به من رسيدي اي يگانه ي من،
اي سرنوشت!
چليپايت را از ياد مبر.
امين آريبل