موقف جهانی واوضاع نوین امریکا در پسا کرونا
نویسنده : – محمد عوض نبی زاده
امریکا پس از جنگهای اول و دوم جهانی حضور خود را در افریقا و آسیا و امریکای لاتین قایم و به نفت عربستان دست یافت وبعد از فروپاشی شوروی , امریکا به داور مطلق جهان تبدیل گردید. ولی بحران اقتصادی سال 2008 چین را به رقیب جهانی امریکا تبدیل و امریکا را به بزرگترین کشور مقروض دنیا {22 تریلیون دالر} تبدیل ساخت اماحالا درجنگ برضد ويروس کرونا چرخه ی تولید سرمایه داری امریکا را هدف قرار داده وشوک بزرگ بر اقتصاد ,سیاست وبرروح روان جامعه ی امریکا ، وارد نموده است. گرچه امریکا تا هنوز با820 پایگاه نظامی آبی و زمینی در مناطق مختلف جهان فرمان می راند ولی پس از دوصدسال سیر تکاملی خوددچار ورشکستکی اقتصادی گردیده وبه سوی فروپاشی و زوال نزدیکتر می شود. زیرا دور دیگر بحران اقتصادی در وجود سیستم مالی امریکا که نصف آن قرضه های خارجی است، در حال شکل گرفتن است که اقتصاد امریکا را به سوی چالش های جدید می برد وحالا دولت دونالد ترامپ، در هاله از مشکلات داخلی و بین المللی و منطقه ای گیر افتاده وبحران اقتصادی ناشی از ویروس کرونا کوید19 بیش از دو میلیون نفر را آلوده وجان بیش از صد هزار نفر را در امریکا گرفته است و بیش از 50 میلیون بیکار وده درصد اُفت رادر اقتصاد ضربه بزرک به اقتصاد امریکا وارد کرده است. در حالیکه دهها میلیون آمریکایی بیمه درمانی ندارند و حدود ۴۰ میلیون آمریکایی در فقر به سر میبرند و ۵۰۰ هزار نفر نیز در خیابانها میخوابند. افزون براین، نفوذ اقتصادی سیاسی چین و نفوذ نظامی روسیه در افریقا، بازار اقتصاد افریقا را از کنترول امریکا و اروپا خارج ساخته است. اعضای پیمان اقتصادی بریکس {برازیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی} هستند که چین در بازار جهانی تجارت و روسیه در تقسیم مجدد جهان در مناطق پیرامونی حریف نظامی بسیار پرقدرت در برابر امریکا میباشند.
چین، در جنگ اقتصادی علیه امریکا، بسوی ایجاد یک استراتژی اقتصادی نوین جهانی می رود. با تکمیل شدن پروژه اقتصادی یک راه جاده ابریشم، سیمای اقتصادی و سیاسی جهان بکلی تغییر خواهد کرد. در حالیکه امروز دنیا در حال تبدیل شدن به شرایطی هستند که قبل از جنگ های جهانی اول و دوم در دنیا ایجاد شده بود وامکان دارد که ویروس کرونا نابود شود، اما مردم جهان با تروریسم، سلطه خواهی قومی و مذهبی، فقر و بیکاری، تجاوز به جان ومال و انواع تبهکاری های دیگربشریت چگونه بسازند؟از سوی دیگرقدرت های هسته ای با مدرن سازی زرادخانه های هسته ای ، فصل جدید جنگ تسلیحاتی را رقم خواهد زدودورجدید رقابت ها برای فتح جهان؛از طرف قدرت های بزرک صنعتی غربی و آسیایی سیمای ترسناکی را از جهان کنونی ترسیم نموده است . زیرا جنگ در درون اردوگاه سرمایه داری بر سر ، منافع شرکت سالاران در بازار جهانی تجارت که خشونت ناسونالیستی راست افراطی نژادپرست را در قلب معادلات سیاسی واقتصادی خانواده های الیگارشی امریکایی و اروپایی و روسی و چینایی و جاپانی و کادانایی و هندی وغیره را فراهم آورده است .در حاشیه رقابت های اردوگاه سرمایه داری بر سر کنترول جهان نوین، که از بطن جهان امروز سر بیرون خواهد کرد، ویژگی اصلی سرمایداری کارتلی امروز رقابت جنون آمیزی میان الیگارشی شرکت سالاران امریکا و غرب و شرکت سالاران آسیایی برای کنترول بازار جهانی تجارت و ثروت و چیرگی بر چرخه نظام نوین سرمایه داری جهانی خواهد بود . فضای سیاسی جهان بشدت ترسناک نظامی و استخباراتی شده و بسوی فصل جدید کشمکش ها می رود که احتمال خطر بروز جنگ هسته ای درمیان قدرت های بزرگ را در اذهان احیا و القا می کند. چون انباشت ثروتهای عظیم در دست اقلیتی ناچیز وگسترش بیکاری و فشار مالی در دوران کرونایی و فشارهای روحی ناشی از این دوران، فضایی مهیا برای این انفجاررا فراهم آورده وتشدیدامواج اعتراضی علیه تبعیض نژادی در آمریکا میتواند شروع موج بزرگی از آشوبهای پساکرونایی باشد .
گرچه این آشوبها اعتراض ساده ی بود که تنها بهانه ای شد تا یک زخم عمیق و کهن، دوباره سر باز کند و سیاهان معترض و سفیدپوستان که از نظم ناعادلانه مسلط بر جامعه امریکا به جان آمده اند، تابه خیابان ها بریزند . سنت سیاسی نژادی سفید پوستان نژادپرست اشرافیت شرکت سالاران بزرگ در وجود حکومت های امریکا از جمله ترامپ، که تا امروز بصورت های متفاوت هنوز ادامه دارد.ظهور راست افراطی ملی گرا مهاجر ستیز دارای رگه های فاشیستی برتر نژادی وقوم گرا در امریکا {حزب سفید پوستان ترامپ جزو آنها است} وسر بیرون کردن دوباره ملی گرایی افراطی نژادگرایانه از درون نظام سرمایه داری کارتلی برای پایان لیبرالیسم و نیولیبرالیسم است. نیولیبرالیسم ، در حال عقب نشینی است و خشم و نفرت دیرینه مردم سیاهپوست و اقلیت های نژادی در اعتراض به سیاست نژادی و سیاست تعبیضی مهاجر ستیزی دولت دونالد ترامپ،بوده است.درحالیکه 75 درصد نیروی کار در کارحانه ها، خدمات بهداشتی، ترانسپورتی، مغازه ها، رستوران ها، کلپ ها و نایت کلپ ها و کار ساحتمانی و صفایی شهرها را اقلیت های نژادی انجام می دهند.نگرش ترامپ بمثابه یک عنصر دست راستی ونژاد پرست، از همان آغا راه پیمایی ها که خواستارعدالت برای جورج فلوید سیاه پوست بود وتظاهر کنندگان در شعله خشم آگاهی سیاسی انباشته شده و بصورت یک انفجار بزرک در یک اعتراض مدنی دیگر به بازار سرمایه داری در مارکیت ها به مغازه های بزرگ سرمایه یورش بردند و تعدادی دوکان ها را به آتش کشیدند. از انجاییکه برجامعه رنگین پوستان امریکایی حتی پس از لغو برده داری در امریکا همچنان به مثابه شهروندان درجه دوم نگاه می شود واین موضوع به تضاد و فاصله میان سفیدپوستان و رنگین پوستان دامن می زندو اما اقای دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور نیزبا تعبیرهای خصومت آمیز نه تنها خشم و عصیان معترضان را چندین برابر ، برانگیخت و آن را به یک جنبش اعتراضی فراگیر تبدیل نمود و جامعه امریکا را بیشتر از پیش به سمت قطبی گری، تضادهای طبقاتی و جنگ های مهلک داخلی، هدایت کرد.
چنانچه که کارل پوپردانشمند امریکایی که قبلا دموکراسی آمریکا را میستود اما حالا میگوید: که خشونت ها در آمریکا بیشتر رییشه در سنت آمریکایی دارند تا در نظام سیاسی حاکم بر آن ولی متاسفانه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکادر حقیقت با مردم امریکا اعلام جنگ نموده ودر قرن۲۱ عصر نیو لیبرالیسم روی کرد سیاسی فاشیسم ، را بیان مینماید. درعین حال تردیدها وبحران مختلف بر اقتصاد آمریکا تاثیر میگذارد ، چون دیوان عالی در دو پرونده مهم به زیان دولت رای داد، زیرا دولت ترامپ در یکی از پروندهها مدعی شده بود که قانون حقوق اجتماعی مصوب ۱۹۶۴ نمیتواند مانع تبعیض علیه کارمندان همجنسگرا و تراجنسی در محیط کار شودواما دیوان عالی این ادعا را رد کرد.مورد بعدی به تلاش دولت برای قطع یکی از طرحهای مهاجرتی زمان باراک اوباما مربوط میشد که وضعیت مهاجران غیرقانونی را به شرط کودک بودن در هنگام ورود به کشور به طور موقت عادی میکردو دیوان عالی جلوی این کار دولت را گرفت و رسانههای بزرگ آمریکا لبه تیز انتقادات خود را نیزمتوجه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا کردندومیزان محبوبیت ترمپ به عنوان نخستین رئیس جمهور ، به کمتر از پنجاه درصد رسیده و هرگاه این پروسه مداومت یابد، تا رسیدن موعد انتخابات در ماه نوامبر، از وی یک چهرۀ مفلوک و منزوی خواهد ساخت. از سوی دیگر انتشار کتاب خاطرات جان بولتون” بنام اتاق حوادث و کتاب خاطرات مری ترامپ، برادرزاده رئیسجمهوری، نیزبه زندگی خانوادگی او می پردازد که این دو کتاب برای اقای ترامب کمک یزرگی کرده است زیرا توجه عامه امریکا و جهان را از شیوع همهگیری ویروس کرونا و اعتراضات گسترده به مرگ جورج فلوید – و واکنش دولت به آنها – بحران اقتصادی و چالش بیکاری میلیونها تن امریکایی را تحت شعاع قرارداده وتوجه افکار عامه ی مردمان امریکا و جهان را بطرف انتشاراین دو کتاب کمیاینی جلب نمود زیرا این دو کتاب توجه افکار عامه را از چالش های اصلی که در برابر اقای ترامب قرار دارند منحرف نموده است. گرچه در آخرین نظرسنجی ها به ۱۷ ژوئن نشان میدهد که جو بایدن رقیب دونالد ترامپ از حزب دموکرات، با ۱۰ درصد اختلاف (بایدن ۴۹ درصد ترامپ ۳۹ درصد) از او پیش گرفته است. نزدیک به ۴ ماه به انتخابات باقی مانده وبا توجه به نظرسنجیها، موقعیت ترامپ متزلزل به نظر میرسد. با توجه به کشته شدن تراژیک جورج فلوید، اعتراضات گسترده، فضای رسانهای که علیه ترامپ شکل گرفته، جوّ موجود می تواند، سوای ابهام در مورد میزان دقت نظرسنجیها آنچه که میتواند ضربه نهائی را به ترامپ وارد کند که موضوع اقتصاد است. آیا وضعیت تا انتخابات به همین شکل باقی میماند؟ آیا جو بایدن میتواند از این وضعیت بهرهبرداری کند؟ شرایط به قدری لغزنده است که پیشبینی عملا غیرممکن است. بطور مثال، کشف واکسن کرونا میتواند تمام محاسبات فعلی را بر هم زده و ورق را در اقتصاد و احتمالا در انتخابات برگرداند. اما حضور کمرنگ مردم در اولین همایش انتخاباتی آقای ترامپ در شهر تولسا گمانه ها را مبنی بر تغییر صحنهٔ قدرت در امریکا قوی تر ساخته است.
بیست وهشتم – جون – 2020 – میلادی