موج مقاومتناپذیر!
پس از اعلام رسیدن آن، موجی که همه چیز را با خود خواهد برد (١) از راه رسید. هر روز که میگذرد، گروه اجتماعی دیگری به جنبش میپیوندد: دانشآموزان و دانشجویان، حقوقبگیران، کشاورزان، قضات، معلمان، پرسنل بیمارستانها، رانندگان آمبولانسها، رانندگان مختلف، پیشهوران، صاحبان شرکتهای کوچک، کاسبکاران، بیکاران، مشاغل آزاد. خلقی در حال فوران! این موجی نیرومند است، زیباست، تأثیرگذار است. از طریق مطالبههایشان، هریک حساسیت، تجربهها، سخن و گفتمانش را به جنبش وارد میکند. خلق فرانسه دوباره خود را گرد ارزشهای سخاوتمندانه جمهوری میسازد. و این آن چیزیست که طبقات حاکمه را به وحشت میاندازد. ماکرون لحظات دشواری را میگذراند. اگر بخواهد با خود روراست باشد، مستقیماً با دیوار برخورد میکند. او باید فوراً راهحلهای عینیای را در پیشِ رو بگذارد. اگر این کار را نکند، «فرانسه» را به آتش خواهد کشید.
«جلیقه زردها» کره ماه را طلب نمیکنند. آنها دیگر از مدتها پیش به آن باور ندارند. چیزهایی را که طلب میکنند، بسیار ساده است. بالا بردن قدرت خرید (افزایش ٢٠٠ یورو حداقل دستمزد) (٢)، برقرار کردن مالیات بر ثروت اغنیاء، دموکراسی بیشتر با ایجاد مجلسهای شهروندی محلی، منطقهای شهرستانی و ملی.
سه ایدهای که ریشه در تاریخ انقلاب بزرگ فرانسه (سال ١٧٨٩) دارد. ماکرون ما را «گُلیهای سرکش» تصور میکند (٣). در حالی که ما همگی از اهالی گُل نیستیم بلکه همگی جزو معترضانیم. اعتراض کردن به معنای رد کردن نیست. اعتراض کردن به معنای پیشنهاد کردن نیز هست. و پیشنهادها کم نیستند. کافیست به بازیگران جنبش گوش فرادهیم. خواهیم دید که راهحلها خودبهخود پدیدار میشوند.
این جنبش ریشه در دهکدهها و شهرهای کشور دارد. این اتحاد خلق فرانسه است که برقرار میشود. چه باد نوینی برای کشور و چه پویشی برای شهروندان! ما میرویم که تغییراتی را که این همه در انتظارشان بودیم، تجربه کنیم.
١ـ برتولت برشت میگوید: «سیل همه چیز را با خود میبرد. آن را خشن مینامند. ولی هیچکس کنارههایی را که آن را در خود میفشارد، خشن نام نمینهد.» (مترجم)
٢ـ ١٤٠٠ یورو ناخالص در حال حاضر
۳ـ Gaulois réfractaires