مسابقات شطرنج در هالند
ساعت هفت شب سرتیم باموتر خود در آن شهر مرا همراهی نمود وقتیکه در آنجابعد از 45 دقیقه سفر رسیدیم متباقی تیم هم تشریف داشتند ساعت هشت شب از جانب سرتیم جانب مقابل با خوش آمدید میز هارا مشخص ونفر هارا معرفی نمود که من در میز چهارم قرار گرفتم وبافشار دادن دست جانب مقابل مسابقه آغاز شد جانب مقابل که سفید بازی میکرد احساس غرور وبرد خودرا پیش بین بود ور هر چال رفتن به دیدن دیگر میز ها قدم می زد وبعد چند حرکت جانب مقابل از چکر زدن مجبور شد که غرق در فکر زدن شود ومن با خیال راحت ازبازی هم تیمی دیدن میکردم وبرای سرتیم که بامن سیگارمیل کرد در محوطه بیرون کلب صحبت داشتیم برایش گفتم که برد باما هست ممکن 6 بازی را به ریم و2 باخت هست واگر یکی ز بازی ها که غفلت شود بورد5 دیگر حتمی است که متعجب شد که چگونه میتوانم پیشبینی کنم همان بود که حریف من هنوز فکر میکرد ومدت یک ساعت فکر میکرد واز من صرف 20 دقیقه گذشت که جانب مقابل مات شد همه از میز های خود بالای سرم تبریک وفشار دست بود تیم روحیه گرفت دومین نفر رئیس کلب ما هم که در تیم ماشامل است آنهم بر حریفش غالب شد به همین ترتیب پیوست 5بورد 3 باخت که پیشبینی میکردم تحقق یافت ورئیس کلب باخورسندی همه مارا به نوشیدن بیر دعوت کرد وساعات یکبجه دوباره مرا در خانه رساند که خانم چندین پهلو خواب را گرفته بود ومن الی ساعات 3 بجه شب مصروف کمپیوتر وتحلیل بازی ام بودم که هیچنوع اشتباه در شطرج من دیده نشد بعدا به ارسال فوتو ها به رئس کلب وسرتیم با ارسال بازی خود شدم تا در سایت کلب نشر کنند
انجینیر جمشیدی