تردید نیست که باید جنگ افغانستان باید از راه مذاکره پایان یابد و گفتگو ها میان حکومت افغانستان طالبان در حضور داشت جامعه جهانی صورت گیرد.
عدم حضور حکومت افغانستان در گفتگو ها بعنوان طرف اصلی قضیه هیچ نوع نتیجه قناعت بخش نخواهد داشت و باید حکومت و نظامیان افغانستان امده جنگ باشند.
روزانه صد ها تن افراد ملکی ٫ نظامی و دفاعی کشور در انتظار صلح و ارامش دایمی جان های شرین شان را فداع میکنند.
طالبان که یک گوره شورشی و فاقد منطق سیاسی است برای امتیازی گیری بیشتر بالای میز های مذاکره خارجی ها بستر میگشایند.
دیده میشود که حضور ۱۶ سال جامعه بین الملل و جان باختن صد ها نیرو خارجی و صرف هزینه هنگفت امریکا یک ضلع مثلث را از طولترین جنگش خسته ساخته و در تلاش خارج شدن از این افغانستان است.
ریس جمهور امریکا با طرح جدیدش همه را شگفت زده کرده.
پیشنهاد جدید واگذاری چندین ولایت به طالبان شاید از تصویبات مذاکرات امریکا و طالبان در عدم حضور داشت حکومت افغانستان باشد.
این طرح هیچ نوع پشتوانه ی لازم منطقی و سیاسی ندارد که ۱۰ الی ۱۳ ولایت افغانستان در توافق ساسی به گروه هراسافگن افراطی واگذار شود.
این طرح بنا بر دلیل نا سنجیده ارایه شد گویا طالبان در ان مناطق حضور اجتماعی دارند در حالیکه مردم افغانستان یک دور حکومت دکتاتوری طالبان را تجربه کرده اند و هیچ گاهی نمیپذیرند تا طالبان دباره بر انها مسلط شوند.
حضور یک گروه افراطی با تشکیلات نظامی که توسط یک ضلع مثلث که روسیه است و سزمان استخباراتی پاکستان حمایه نظامی و مالی میشوند در ۱۰ ولایت حکومت افغانستان را صدمه زده و افغانستان را به دو بخش تقسیم میکند.
بخش حاکمیت دولت مرکزی و بخش حاکمیت طالبان که فاجعه بار است.
این طرح ضم انکه جنگ را خاتمه نه بخشیده بلکه بیشتر میسازد.
حضور طالبان با تشکیلات نظامی سبب میشود تا احزب سیاسی دیگر نیز تشکیلات نظامی خود را احیایی مجدد نموده بر مناطق حاکم شوند.
با حضور شبه نظامیان در جغرافیایی کشور حکومت مرکزی تضیف شده سبب درگیری های مسلحانه افراد غیر مسول شده افغانستان بار دیگر به سال های ۷۰ برمیگردد.
حضور جنگجویان زیر نام داعش که تا هنوز بسیاری معنی این مخفف را نمیدانند پهلوی دیگر قضیه است.
اگاهان بدین باورند که امریکا در برابر روسیه این گروه افراطی را تجهیز و حمایه مالی میکند تا روسیه و چین را زیر کنترول داشته باشد.
روسه نیز با تمام امکانات نظامی ٫مالی و فناوری نوین طالبان را مورد حمایت قرار داده حتا رسانه های ازاد افغانستان با نشر مطالب از حضور مشاورین و سلاح جدید روسی در میدان های جنگ افغانستان پرده برداشتن.
روسیه با نشر خبری از حضور گسترده شورشیان داعش خبر داد و گفت در صورت سرازیر شدن انها بطرف روسیه ٫ان کشور اماده بمباردمان مناطق افغانستان است.
روسیه در حال حاضر بیشتر بر محور دشمن سابق و حامی جدید پاکستان میچرخد ٫از تمرینات نظامی مشترک تا اموزش افسران پاکستانی.
شکست ها و رویارویی های مجدد
کلاشینکوف و حملات چریکی وایت گنگ سبب شد حملات m16 در ویتنام پس زده شود ٫ عقده مندانه استنگر ها چرخ بال های شکاری را هدف قرار دادن شوروی از هم پاشید و پولند به مردم سالاری رسید.
ابرقدرتان اینبار توسط طیاره های بی سرنشین و سلاح پیشرفته به حمایت پرجمداران سفید و سیاه پرداخته اند که در میان مردم بیچاره جغرافیایی کهن سال توسط اجیران به خاک و خون کشانیده میشوند.
چین که ضلع دیگر مثلث است بیشتر بالای اقتصاد و قدرت اقتصادی جهان شدن توجه دارد در تلاش است تا بتواند از مسیر قلب اسیا افغانستان وارد بازار های اروپا شده انجاه را فتح کرده دوباره از طریق اسیا جنوبی به چین برگردد.
این امر توجه چین را بطرف راه کهن چین معطوف میدارد تا سلطه اقتصادی امریکا را پایان دهد.
بنا چین میز مذاکرات را برای صلح افغانستان در چین امده ساخته به باور اگاهان چین به مراتب بهتر است برای گفتگو نسبت به کشور عربی قطر که همیش حامی طالبان بوده است.
بر میگردیم بالای طرح صلح ترامپ:
فلسفه میگوید که انسان بسیار حریص است و حرص انسان را میتوان در طفلی دید که بعد از گرفتن یک شی حاضر نیست دوباره انرا مسترد کند.
بادر نظر داشت این مسله مهم اگر طالبان بگونه ازاد و خودمختار در ۱۰ ولایت حضور یابند چه تضمین وجود دارد که از طرف این خانه های امن دیگ مناطق امن بمانند؟
چه تضمینوجود دارد که محاکم صحرایی برپا نشود و حقوق بشر نقض نشود؟
در حقیقت سپردن ۱۰ ولایت به طالبان با تشکیلات دولت های فدرال نیز سازگار نیست چون در دولت های فدرال در کنار دیگر موارد نیرو های نظامی بگونه مکمل زیر سایه کومت مرکز کار میکند در حالی در این طرح جدید چنین چیز جود ندارد.
اگر این طرح عملی شود حکومت مرکزی بگونه کامل سلطه خود را از دست داده به سرنوشت حکومت داکتر نجیب مواجه خواهد شد.
راه حل عملی و منطقی برای ختم جنگ افغانستان لغو تشکیلات نظامی طالبان و حضور شان بعنوان یک حزب سیاسی بمانند حزب جمعیت العلمای پاکستان که حامی اصلی طالبان است و حضور شان در انتخابات میباشد.
زمانیکه مشروعیت سلطه ی انحصاری یک گروه افراطی بربخشی از جغرافیایی افغانستان پذیرفته شود گروه های جهادیست و اسلام گرای افراطی دیگر از سراسر جهان به انجاه امده و اهداف خود را پی گیری خواهند نمود که امنیت جهان را این منطقه تهدید خواهد کرد قسمی که سال ها قبل در حضور اسامه بن لادن امنیت جهان بر هم خورده بود.
نویسنده:سید عادل سادات