لبخند نوروز
رسول پویان
تــو اسـتاد گـزیــن واژگانی
بدانی خوب آنچه را بخوانی
دو واژه برگزیدی کان معنا
کزان عطر مرام دل فشانی
******
به دل احساس عـشق آتشینه
کُهی محکـم و دریـای وزینه
به کلک نـازک تقـدیـر زاول
زعشقم حلقه ازوصلت نگینه
******
شـنیـدم آنچـه بـُد در بـاور دل
تـو بگشـادی تمـام پیچ مشـکل
بدان راهی بوددرشرع وقانون
که میسازد هـویدا حق و باطل
******
تورا درخواب دیدم عاشقانه
چو امواج لطیف شـاعـرانه
کنارم با جهانی عفت و ناز
بسان شعر مسـت عارفـانه
******
تو موج عفت و شرم و حیایی
چو نوررحمت از نـورخدایی
بخلوتگاه عشق و وصل دلها
چو عقد گوهری مهر و فایی
******
خـداعـشق وخدا نسل آفریده
جدایی خاطر وصل آفـریده
بـرای پـالـش پیونـد دل هـا
اصول روشـن اصل آفریده
******
به دل میل شـریفی خانه کرده
که دل را واله و دیوانـه کرده
نگفتیم با کسی اسـرار دل را
چرا ما را چنین افسانه کرده
*****
بریزم نـور دل بـر دامـن شب
دریـدم پـرده هـای مأمـن شب
بـنـازم نـوگلـم را در بهـــاران
که بیرون میکشد پیراهن شب
******
زتاب عشق مستی بی قرارم
بـه روی آتشـم در بین نـارم
برون میگردم ازآتش بشادی
که پاکیزه چو روح آبشـارم
******
کتاب عـقـد ما در لوح محفوظ
پـر از گلـواژۀ شـعر دل افروز
نیابی در تمـام سـطر و اوراق
بجزعشق وطرب لبخند نوروز
******
یکـی انــدر پــلاس غــم نشـیـند
یکی عیـش و طرب برمیگزیند
یکی ازعشق و مستی میگریزد
یکی جـزسـاغـر و دلـبـر نبیـند
******
تو را در شیشۀ دل پاک بینم
همه مسـتانه و بی بـاک بینم
نیفـتـد در دل مـا رنگ آزار
که آنجا مخـزن ادارک بینم
******
دل آیینه خـالی از غـبـاره
پراز نور لطیف مهـریاره
نباشدهیچ جایی بهرزشتی
که بد مردوددورروزگاره
******
ز رنگ و بـوی دور زندگانی
گزیدم عشق و مستی جاودانی
که عمری با تو بنشینم بشادی
بچـیـنم از دلـت رنـج خـزانی
******
اگر با غـم نشینی غم به بینی
سراسر شکوه و ماتم به بینی
بیا جانا دو روزی شاد باشیم
ز مهـرم گرمی پیهم به بینی
******
به روی نو بهاران آب پاشید
گلاب و شـربت عناب پاشید
بیفـشانید غبار از چهـرۀ گل
نه مثل طالبان تیزاب پاشید
******
مکن افـزون دود و گـرد مردم
بده سرخی به رنگ زرد مردم
مخوان آیات یأس و نا مردادی
به گوش خسته و پردرد مردم
******
وطن از ما نگاه شـاد خواهد
دل مسـت و سر آزاد خواهد
مگو دیگرزجنگ وکینه آخر
پـرسـتـو لانــۀ آبـاد خـواهـد
*****
من و او روح سبز نوبهاریم
سرود مست لای شـاخساریم
نجوشـد از دل ما جز محبت
برای اهل میهن جـان نثاریم