با نگرش استاد فلک جناب ثاقب مهر دل
تاریخ 23 اپریل 2017
غم یا نژند و یا پژمان آدمهای از آدمها
امشب شب غم ادم هاست
امشب دشت الم خادم هاست
امشب وحشت تالم مردم هاست
امشب دهشت جهنم پرچم هاست
شب خون است و مجمره ای خاکدان
شب نوشین است و ثمره ای ظالمان
شب سیاه است و کی ؟سحر میشود
شب تباه است و کی ؟فجر میشود
فردا ! روز ماتم است و سوگواری
مردا ! روز خاتم است و بیداد گری
یا الهی ! وطنم خون چکان است
یا الهی ! میهنم جیحون باران است
یاالهی ! تا به کی ؟ نان ما در خون است
یا الهی ! تا به کی ؟جان ما در شبخون است
محبانم غم هایتان را در سجده به الله پاک بسپارید
مانا بمانید
سوداى ميهن
سروده ای از مرید خواص
با نگرش و تصیح مرد عابد، زاهد و شاعر عارف ثاقب ورجاوند
تاریخ سروده : 24 فبروری
سال 2017
اندر دل مرا سودای عالم است
در دل مرا هوای هجر و تالم است
مرا جلای وطنم عشق در سر است
مرا سودای میهنم صدق در بر است
وطنم دهه هاست در ملال و غم است
کاشانه ام در اتش و باروت و سوز است
اشیانه ام دیگر لانه غم افروز است
نعره هاست از هیاهوی عمق دلم
گریه هاست که از درد تعمق بالم
مینویسم سوژه هاست که از ذوق معظم
میگویم واژه هاست از شوق و منظم
هر سو گریه یتیمان و ااشک مادران
هرکو حمله دژخیمان و سرشک ادمیان
یا الهی تو غفاری و حبیبی و ستاری
یا الهی تو طبیبی و اغفرلی و غفاری
دست دعا داریم همه به سوی تو
ید بیضا اورده ایم همه به کوی تو
مرید بهر صلح به پژمان بوده است
پدید قایم به ارمان بوده است
همه ای عالم قصی از نژند ایام باشن