دست بوسیدن وقامت خم کردن پرتو نادری در زمین بلخ بگونه شاعران سرکاری وظا هر بین
ازین دست بوسی وخمیدن در برابر شخص نمیدانم آ قای نادری چه لذت میبرد؟ اگر از روی کدام منفعت شخصی باشد حلالش شود.
اخیرا نوشته ای را به گونه ای همگونی تاریخ در زمان شاه شجاع وببرک کارمل
از قلم ایشان خواندم که سرا پا آلوده به غرض ومرض بود.من قبل ازینکه واردبحث شوم از جناب می پرسم: اینهایی را که بعداز کارمل آمدند چرا نمیگوید در روزی و روزگاری هشت تنظیم معاش خور ومسلح از پاکستان وهفت دیگر با عین شرایط از ایران به افغانستان آمدند ووارد شدند،ٔ داروندارافغانستان بیچاره را به یغما بردند.
علاوه براینکه روی هیچگونه آبا دی وعمران و سهولت در زندگی را مردم ندیدند؛ بطور دسته جمعی درداخل بسوی مزاروشبرغان ودر خارج به پاکستان و ایران آواره وفراری شدند. دستاورد دیگر شان تخریب کابل وکشتار۶۰- ۶۵ مردم بیگناه کابل نود. بلی این بود پیامد اجیران پاکستانی وایرانی ما. شاید نویسنده ما داستان یا داستان هایی نیز از آندوران داشته باشند که سیه روزی مردم کابل را نشان دهد.
کرزی واطراقیانش راکه بازهم همان فراری های جنگ های طلبان بودند ، کی و
کدام کشور خارجی آوردو هم پول های هنگفت گرفتند وهم بقدرت رسیدند.
آ نکه را که شما در بلخ برایش قامت خم کردید، اوکی بود؟ا ین همه سرمایه ایکه درین ۱۲ سال بدست آورد از کجا شد؟يا شما خبر ندارید. اگرندارید به سایت های دلخواه تان مراجعت کنید!
من میدانم هدف از مشابه سازی های تان یعنی یادآوری از ششم جدی بود.
اگر خاطره تان ضعیف نشده باشد ، همه ای اینهایی که هم نسل و هم دوران ما وشما اند اعم از نویسنده و هنرمند و شاعر ووو از برکت ۶جدی صاحب حیات و آبرو نشدند؟ من در خاطرات شما خوانده ام که در زمان امین چه رنجهایی نبوده که نکشیدید؟آز بدخشان به شبرغان آمدید ودر محیط نا شناس بودید، زیر شکنجه امینست ها قرار گرفته بودید،فضا آنقدرتنگ شده بود که نه جای فرار داشتید ونه جای قرار. حد اقل از آن هم یادی میکردید.
وزیر صلاح از کانادا