«جهان ستیزی»؛ محور رفتار آمریکا در سازمان ملل
انتقادهای دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا در جریان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل از کشورهای مختلف از جمله چین و نامیدن کرونا به عنوان «ویروس چینی» باعث شده است تا بسیاری به این باور برسند که آمریکا در این مجمع مانند یک قدرت بزرگ و کارامد ظاهر نشده و رفتاری غیرحرفه ای داشته است.
به گزارش ایرنا «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین در هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل گفت که کشورهای بزرگ باید مانند کشورهای بزرگ رفتار کنند و به عهده گرفتن مسئولیت های لازم، بخشی مهمی از اصول این کشورها قلمداد می شود اما ظاهرا آمریکا هرگز در این چهره و شخصیت ظاهر نشده است.
رییس جمهوری چین در بخشی از اظهاراتش به مشکلات موجود در روابط بین الملل اشاره کرد اما هیچ کشوری را نام نبرد این بدان معنا است که چین بیش از استفاده از نام سازمان ملل متحد و بهره گیری از این مجمع گفت و گوی چند جانبه در راستای منافع خود، نگران مشکلات پیش روی جامعه بین المللی است از این منظر چین صمیمانه امیدوار است که جهان بتواند همکاری کند و متحد شود پکن بارها تاکید کرده است که جهان در قرن بیست و یکم نباید درگیر یک بازی مجموعه صفر شود بلکه تناقضات و مناقشات را می توان و باید به روشی منطقی حل کرد.
اما روزنامه گلوبال تایمز ارگان حزبی چین می نویسد: در میانه اعلام همکاری چین، ناسازگارترین سر و صدای بحث عمومی در مجمع از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به گوش رسید او در کمال تعجب به عملکرد چین در بسیاری از جنبه ها از جمله مبارزه با کرونا گرفته تا کاهش آلودگی اقلیمی حمله کرد و نقش سازنده چین در حاکمیت جهانی را انکار کرد.
سونگ جیانگ از تحلیلگران چین می گوید: سخنرانی ترامپ در واقع تمرکز بر “رویارویی چین و آمریکا” و به انحراف کشیدن مجمع عمومی بود و اینکه توجه جامعه جهانی را از مسیر مبارزه با کرونا، مشکلات داخل آمریکا و ناکارامدی آن کشور از مهار بیماری منحرف کند.
او همچنین به اظهارات دبیرکل سازمان ملل متحد اشاره کرد مبنی بر اینکه «ما در یک مسیر بسیار خطرناک حرکت می کنیم دنیای ما نمی تواند آینده ای را ایجاد کند در صورتی که دو اقتصاد بزرگ کره زمین یک شکست بزرگ را بین خود تقسیم می کنند».
گلوبال تایمز در این باره آورده است: نگرانی دبیرکل سازمان ملل منطقی است زیرا او اشاره دارد به اینکه یک شکاف اقتصادی به طور حتم به یک تقارن نظامی تبدیل می شود.
در طول تاریخ این گونه بوده است که وقتی قدرت های بزرگ همکاری را حفظ می کنند حداقل درگیر خصومت هایی به سبک جنگ سرد نمی شوند و برای آنها بنیان مهم، صلح جهانی است چین متعهد به حفظ همکاری میان قدرت های بزرگ و همچنین انعطاف پذیری در توازن منافع مورد قبول همه طرفها است مساله این است که دولت ترامپ در حال شکل دادن نوعی تقابل بین پکن و واشنگتن است و نیروهای بیشتری را در داخل و خارج از کشور برای این هدف بسیج کرده است سیاستگذاران آمریکایی که عمداً مانند زمان جنگ سرد، جهان را شکافته اند.
امروز انگیزه آمریکا برای ترویج جنگ سرد آخرین نسخه از یک جانبه گرایی است و استکباری خطرناک و اشتباه به سردمداری آمریکا را نشان می دهد همه می دانند که ایالات متحده در رقابت با سیستم بین المللی مبتنی بر قوانین که خود آمریکا آغاز و ایجاد کرده است، در حال افول است این کشور می خواهد یک سیستم جدید برای کسب منافع بیشتر برای خود بسازد و به آمریکا اجازه دهد بدون هیچ تلاشی مزیت ها را حفظ کند ولی این به سادگی ممکن نیست.
سوال اینجا است که آیا ایالات متحده با راه اندازی جنگ تجاری بی سابقه چیزی به دست آورده است؟ آیا با بر هم زدن زنجیره تامین و عرضه جهانی برایش سودآور است؟ کدام کشور می تواند بدون شکست در این روند همیشه پیروز شود؟ چین از نظر تولید، متنوع ترین است و بیشترین پتانسیل بازار را دارد این کشور دائماً در حال بهبود و نوآوری است و بعید به نظر می رسد جدا شدن از چین برای یک کشور پیروزی باشد.
“نیانگ وانگ” کارشناس مسایل بین الملل می گوید: نشانه رفتن انگشت اتهام ترامپ به سوی چین درباره کرونا مشکلی را حل نمی کند شکست جدی در مهار این ویروس بر گردن خود آمریکا است و هیچ ارتباطی با چین ندارد.
وی می افزاید: چقدر پوچ است که چین را مسئول مرگ بیش از ۲۰۰ هزار نفر در آمریکا بدانیم این تبلیغات دروغین در فضای سیاسی آمریکا برای این است که برخی مزایایی بدست آورند ولی در دنیا این طور به آن نگاه نمی شود و تحقیر آمریکا را به دنبال دارد.
شی و ترامپ هر دو روز سه شنبه با سخنرانی های از پیش ضبط شده در مجمع عمومی شرکت کردند شی بر اتحاد و همکاری تاکید کرد و نامی از آمریکا نبرد در حالی که ترامپ ۱۲ بار از چین نام برد و انتقاد از این کشور را بزرگترین شیرین کاری خود دانست.
گلول تایمز می نویسد: با قضاوت چنین عملکردهای متفاوتی، به راحتی می توان تشخیص داد که کدام طرف قابل اعتمادتر است در سرانجام قرن بیست و یکم، نخبگان حاکم بر آمریکا حتما گناهکاران تاریخ قلمداد خواهند شد.