جامی پر از زهر خجالت

در پیام زنده گی ما سود خود دیدیم و بس
هر گلی از بوستانش بهر خود چیدیم و بس
تا که یابیم دست بر پُست و مقام و ثروتی
زیر دُهلِ دشمن مکار رقصیدیم و بس
نی بفکرِ ملت و نی سر زمین خود شدیم
از برای مال و جیب خویش کوشیدیم و بس
خط به خط هر آنچه دشمن گفت کردیمش بجا
بی کفن مردم درون خاک پیچیدیم و بس
در عمل نا کرده کاری ، لاف در دنیا زدیم
خاک بر چشم خود و بیگانه پاشیدیم و بس
پای دشمن را کشانیدیم هر سوی وطن
وز تملق پای نحس شان ببوسیدیم و بس
نیست در دنیا نظیری از خیانت های ما
در جهان نا کرده را ای وای ما کردیم و بس
ما چه جنس بیخبر از نسل آدم زاده ایم ؟؟
سوختیم خاک خود و با غیر خندیدیم و بس
کاش در این کره ی خاکی نبود از ما نشان
جام زهرِ پر خجالت مِی ننوشیدیم و بس
مهرو اگست ۲۰۲۰