تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۸) – کمیته انگلیس و روسیه
موئیسای جی. اُلجین/ آمادور نویدی
کمیته همبستگی انگلیس و روسیه به منظور ترویج اقدام مشترک کارگران علیه امپریالیسم، علیه جنگ، و برای اتحاد جهانی اتحادیه های کارگری، در سال ۱۹۲۶سازماندهی شد. کمیته همبستگی انگلیس و روسیه شامل نمایندگان اتحادیه های کارگری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و اتحادیه های کارگری بریتانیا بود. کمیته انگلیس و روسیه جهت درک بهتر کارگران بریتانیا و جهان از موقعیت و اهداف کارگران شوروی، به منظور کمک به انقلابی کردن کارگران بریتانیایی در مبارزات خود علیه امپریالیسم و برای افزایش نفوذ شوراها در میان کشورهای سرمایه داری تأسیس شد… درست زمانیکه وضعیت سخت تر شد، هنگامیکه خیانت به اعتصاب عمومی بریتانیا موانع بیشتری در راه رویکرد شوروی به کارگران بریتانیایی ایجاد کرد، زمانیکه ضرورت داشت تا صبر بیشتر و تاکتیکهای منعطف تری در رابطه با این کارگران بکار گرفت، اپوزسیون از حل این مشکلات شانه خالی کرد. خرده بورژوازی در ماهیت واقعی خود به وحشت (پانیک) افتاد. تجلی این پانیک تقاضا برای پایان دادن به اعتصاب بود. از نظر خرده بورژوازی این یک خواست «فوق انقلابی» بود، اما در واقع این اعتراف به شکست بود.
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۸) – کمیته انگلیس و روسیه
نوشته: موئیسای جی. اُلجین
برگردان: آمادور نویدی
بخش های ۱ تا ۷ در سایت هفته:
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء(۱)
پایگاه اجتماعی تروتسکیسم(۲)
تروتسکیسم به چه معناست؟(۳)
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۴)- انکار ساخت سوسیالیسم در یک کشور)
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۵)- انقلاب و دهقانان
کینه شتری تروتسکیسم با اتحاد جماهیر شوروی(۶)
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۷) – دشمنی کور تروتسکیسم با حزب کمونیست (بلشویک) و الکوی لنینیستی
https://mejalehhafteh.com/2017/07/17/
https://mejalehhafteh.com/tag/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D9%86%D9%88%D9%8A%D8%AF%D9%8A/
***
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۸) – کمیته انگلیس و روسیه
کمیته آنگلو – روس
دیدگاه تروتسکیستی نسبت به مشکلات انقلاب جهانی، ناشی از رشد اشتباه اساسی تروتسکی درباره عدم امکان ایجاد سوسیالیسم در یک کشورست.
ما از بین مسائل بیشمار موجود، موارد زیر را برای نمونه انتخاب میکنیم:
مورد کمیته همبستگی انگلیس و روسیه؛
مورد انقلاب چین؛
مورد دوره سوم؛
مورد سوسیال فاشیسم؛ و
مورد موقعیت آلمان.
اوج عظمت تمام این سیاستهای تروتسکیستی در شکل ساختار جدید حیرت آور انترناسیونالیسم چهارم دیده میشود.
***
کمیته همبستگی انگلیس و روسیه به منظور ترویج اقدام مشترک کارگران علیه امپریالیسم، علیه جنگ، و برای اتحاد جهانی اتحادیه های کارگری، در سال ۱۹۲۶سازماندهی شد. کمیته همبستگی انگلیس و روسیه شامل نمایندگان اتحادیه های کارگری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و اتحادیه های کارگری بریتانیا بود. کمیته انگلیس و روسیه جهت درک بهتر کارگران بریتانیا و جهان از موقعیت و اهداف کارگران شوروی، به منظور کمک به انقلابی کردن کارگران بریتانیایی در مبارزات خود علیه امپریالیسم و برای افزایش نفوذ شوراها در میان کشورهای سرمایه داری تأسیس شد.
چرا رهبران اتحادیه های کارگری بریتانیا با تشکیل چنین کمیته ای موافقت کردند؟ بدینجهت که کارگران در بریتانیای کبیر و کشورهای دیگر رادیکالیزه شده بودند؛ بدین دلیل که نفوذ انقلاب بلشویکی در میان کارگران همه کشورها رشد کرده بود؛ برای اینکه اتحادیه های کارگری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی کارگران کشورهای دیگر را جهت شرکت در قدرت دولتی جمهوری کارگران تحت تأثیر قرار داده بود، و از این نظر که کمونیستها در همه جا از ضرورت اتحاد توده های کارگری در عرصه اقتصادی حمایت میکردند.
چرا رهبران اتحادیه های کارگری شوروی در وارد شدن به چنین کمیته ای موافقت نمودند؟ آنها حتی شخصیت رهبران «چپ» گرای اتحادیه های کارگری بریتانیا را کاملاً خوب میشناختند: پورسل، کوک و دیگران. اما آنها در این کمیته آغاز تماس با گسترده ترین توده های اروپا را میدیدند. این کمیته پژواک صدای بلشویسم در محدوده وسیعتر در میان کارگران انگلیس و دیگر کشورها بود. از همه مهمتر، آنها آنرا سلاحی برای دفاع از اتحاد جماهیر شوروی برای زمانی می دیدند که امپریالیستها طرحهای خود را جهت حمله به شوراها کامل کرده باشند. سنت کمیته های اقدام پرولتری علیه مداخلات بریتانیا در اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۰ هنوز تازه بود.
از طریق کمیته همبستگی انگلیس و روسیه، مسئله جبهه متحد مبارزه علیه سرمایه داری و جنگ به توده های گسترده زحمتکشان کشورهای سرمایه داری ارائه شده بود. نمایندگان کارگران غیرحزبی در اتحاد جماهیر شوروی یک اتفاق معمولی بود. پورسل و رفقایش اجازه داشتند که به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سفر کنند و پذیرایی دوستانه ای از آنها میشد. در مقابل، نمایندگان اتحاد جماهیر شوروی این فرصت را داشتند که در حضور توده های وسیع کارگران بریتانیایی باشند و دیدگاههای انقلابی خود را ارائه دهند.
اپوزسیون «مخالفت میکرد ».
در جزوه ایکه توسط نظریه پرداز تروتسکیسم در آمریکا نوشته شده، مکس شاتمن، ادعا کرده است که کمیته همبستگی انگلیس و روسیه «یک بلوک سیاسی بین اصلاحطلبان انگلیس و بوروکراسی حزب روسیه است» (ده سال، ص. ۳۹). درواقع این کمیته یک بلوک نبود؛ حتی یک ائتلاف هم نبود؛ این کمیته ای جهت تبلیغ همبستگی اتحادیه های کارگری بود. این برای اتحاد جماهیر شوروی کمیته ای بود که در موقعیت مناسب وقتی که زمانش برسد، رهبران «چپ» را افشاء کند. پس از شکست اعتصاب عمومی بریتانیای کبیر در ماه مه ۱۹۲۶ این اتفاق افتاد. آنموقع رهبران بریتانیایی کمیته انگلیس و روسیه به راست چرخیدند؛ آنها نزد کارگران شروع به پنهان کردن وابستگی خود در کمیته همبستگی کردند؛ درواقع آنها تلاش نمودند تا از تعهدات موافقت شده جهت ورود به این کمیته طفره بروند. چرخش مذکور به اتحادیه های کارگری اتحاد جماهیر شوروی این امکان را داد که در برابر کارگران بریتانیایی ظاهر شوند و نقش خیانتکارانه رهبران «چپ» اتحادیه را افشاء کنند. و این درست در لحظه ای بود که تروتسکیستها سروصدای زیادی براه انداخته بودند و خواهان انشعاب در این کمیته شده بودند.
پیرو مذکور تروتسکی در آمریکا، یک تئوری اختراع نمود. وی بر «این درک غلط» تأکید نمود که رهبرانی مانند پورسل، کوک، هیکس، سوالیز و سیترن میتوانند به «سازماندهندگان انقلابی طبقه کارگر جهان علیه جنگ امپریالیستی و برای دفاع از جمهوری شوروی» تبدیل گردند.
آه از این نظریه پرداز ژرف اندیش! آه از این متخصص فنون نفوذ! کمونیستها باید تا سال ۱۹۳۳ منتظر میماندند تا این دانش را تمام و کمال یاد بگیرند که رهبران رفرمیست (اصلاحطلب)، رهبران رفرمیست باقی میمانند. آقای شاتمن براحتی فراموش میکند زمانیکه جبهه متحد ساخته شد، رهبر رفرمیست مجبورست به آن بپیوندد، این رهبر نیست بلکه این توده های تحت نفوذ او هستند که برنده دفاع از اتحاد جماهیر شوروی و دیگر وظایف انقلابی اند.
آقاس شاتمن حمله همه جانبه مرگبار خود را با این گفته ثابت میکند: او در کمیته انگلیس و روسیه دست «استالینیست ها» را میبیند که دیوانه وار بدنبال «ضد دخالتگران» و کسانی هستند که تلاش میکنند «تا احزاب کمونیست را به پاسداران مرزی شوروی تبدیل سازند».(همانجا، ص. ۳۹).
آقای شاتمن نمیخواهد که احزاب کمونیست پاسداران مرزی اتحاد جماهیر شوروی بشوند. چرا او بخواهد وقتی که تروتسکیستها فکر نمیکنند که میتوان سوسیالیسم را در اتحاد جماهیر شوروی ساخت؟ او این را کاملاً به صراحت میگوید: «درک استالینیستی از نقش و طبیعت کمیته انگلیس و روسیه مستقیماً از تئوری سوسیالیسمِ در یک کشور سرچشمه میگیرد. براین اساس، روسیه میتواند اقتصاد سوسیالیستی منزوی شده ملی خود را بسازد، ًاگرً بتواند تنها مداخله نظامی خارجی را دفع کند». از نظر تروتسکیستها نباید اینطور باشد. بنابراین، برای آنها اصلی ترین وظیفه پرولتاریای بین المللی دفع مداخلات نظامی خارجی نیست.
در ارتباط با کمیته انگلیس و روسیه، یک چیز دیگر باید ذکر شود. درست زمانیکه وضعیت سخت تر شد، هنگامیکه خیانت به اعتصاب عمومی بریتانیا موانع بیشتری در راه رویکرد شوروی به کارگران بریتانیایی ایجاد کرد، زمانیکه ضرورت داشت تا صبر بیشتر و تاکتیکهای منعطف تری در رابطه با این کارگران بکار گرفت، اپوزسیون از حل این مشکلات شانه خالی کرد. خرده بورژوازی در ماهیت واقعی خود به وحشت (پانیک) افتاد. تجلی این پانیک تقاضا برای پایان دادن به اعتصاب بود. از نظر خرده بورژوازی این یک خواست «فوق انقلابی» بود، اما در واقع این اعتراف به شکست بود.
درباره نویسنده:
اُلجین، موئیسای جی. (۱۸۷۸-۱۹۳۹)، در سال ۱۸۷۸ در شهرک یهودی نشین (شتلت) نزدیک کییف، اکراین بدنیا آمد. پس از حضور در مدرسه سنتی یهودیان ( چدر) وارد دانشگاه کییف شد، جایی که کار خود را بعنوان یک انقلابی آغاز کرد. در سال ۱۹۰۱، به عنوان رئیس کمیته مرکزی دانشجویان انتخاب شد، در حالیکه همچنین عضو گروه انقلابی فریهیت بود. در آوریل سال ۱۹۰۳ رژیم تزاری به دلیل نقش او در تشکیل گروههای دفاع از خود یهودی دستور دستگیری او را صادر کرد، که در آنزمان مجبور به مهاجرت به ویلنا، لهستان شد.
در ویلنا او عضو بوند یهودی بود، و برای فعالیتهایش دستگیر شد. در طول انقلاب سال ۱۹۰۵ در وین بود، و تمام اعلامیه های صادر شده توسط بوند را در آن دوره تألیف و تصنیف میکرد.
از سال ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۰ در هیلدربرگ تحصیل کرد، و در آلمان تا زمانی بود که جنگ جهانی اول شروع شد. او قادر به بازگشت به روسیه نبود، و در سال ۱۹۱۵، به آمریکا مهاجرت کرد، جایی که بلافاصله به روزنامه روزانه سوسیالیست «به پیش» کمک نمود.
در سال ۱۹۱۷ نویسنده اولین کتاب درباره انقلاب روسیه (روح انقلاب روسیه) بود و زمانیکه فدراسیون سوسیالیستی یهودیان در سال ۱۹۲۱ انشعاب کرد، او رابطه اش را با «به پیش» قطع کرد و یکی از اعضای بنیانگذار حزب کارگران شد. او یکی از پیشتازان سازماندهی در بخش یهودیان حزب، و بینانگذار روزنامه کمونیست روزانه ییدیش «صبح فریهیت»، و تا هنگام مرگ ویرایشگر آن بود. او همچنین برای سالها یکی ازعضای کمیته ملی حزب کمونیست آمریکا بود.
گذشته از مقالات بیشمار روزنامه و سرمقالات، او کتابهای بسیاری نوشت، و مسئول ترجمه چندین جلد کتاب از مجموعه آثار لنین به انگلیسی، همچنین مترجم کتاب جنگ دهقانی انگلس در آلمان، ده روزی که دنیا را لرزان از جان رید، و آوای وحش از جک لندن به ییدیش است. او در ۲۲ نوامبر، ۱۹۳۹ درگذشت. دهه ها پس از مرگش، و تا زمانیکه روزنامه در سال ۱۹۸۸ بسته شد،عکس او در سرصفحه «فریهیت» چاپ میشد.
https://www.marxists.org/glossary/people/o/l.htm#olgin-moissaye
برگردانده شده از:
Moissaye J. Olgin
Trotskyism
Counter-Revolution in Disguise
- 8. The Anglo-Russian Committee
https://www.marxists.org/archive/olgin/1935/trotskyism/09.htm
https://www.marxists.org/archive/olgin/1935/trotskyism/index.htm
***
بخش های ۱ تا ۷ در اخگر(ترجمه های آمادور نویدی)
https://amadornavidi.wordpress.com/
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۱) – حرفه یا مقام تروتسکی: موئیسای جی. اُلجین/ آمادور نویدی
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۲) – پایگاه اجتماعی تروتسکیسم/ آمادور نویدی
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۳) – تروتسکیسم به چه معناست؟: موئیسای جی. اُلجین / آمادور نویدی
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۴) – تروتسکیسم و انکار ساخت سوسیالیسم در یک کشور: موئیسای جی. اُلجین/ آمادور نویدی
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۵)- تروتسکیسم علیه انقلاب و دهقانان: موئیسای جی. اُلجین/ آمادور نویدی
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۶) – کینه شتری تروتسکیسم با اتحاد جماهیر شوروی: موئیسای جی. اُلجین/ آمادور نویدی
تروتسکیسم ضدانقلاب در خفاء (۷)- دشمنی کور تروتسکیسم با حزب کمونیست (بلشویک) و الکوی لنینیستی
https://amadornavidi.wordpress.com/2017/07/17/