تراژدی کشتارسیستماتیک در زایشگاه دشت برچی کابل
نویسنده : – محمد عوض نبی زاده
از انجاییکه افغانستان بزرگترين قربانى تروريسم بينالمللى و آماج دورجديد ترور شرارت پيشه گان قرار داردو بعد از معاهده صلح قطردرافغانستان حمام خون برپا ومظلومترين خلق خدا، بخاك و خون مى غلطند. گرچه پیش از این نیز گروه های تروریستی بارها در منطقه هزاره نشین دشت برچی غرب کابل، مراکز دینی، فرهنگی، آموزشی، ورزشی، مساجد و حسینیهها و تجمعهای مردمی را هدف قرار داده بود و لی حمله به یک مرکز درمانی و بهداشتی، این طومار را کامل کرد. حملات انتحاری از باب انتقام استفاده از عامل انتحاری یکی از تکتیک های مرگ بار، مهار ناپذیر گروه های شبه نظامی رادیکال به شمار می روند.اما آنچه رادرین روزهای نزدیک تروريستان درزایشگاه دشت برچی كابل و ولايت ننگرهار انجام دادند، بمثابه خونينترين و هولناكترين جنايت عليه بشريت است که با تراژيدىهاى خونين در كربلا، صبرا، شطيلا ,روندا و يوگوسلاوياى سابق قابل مقايسه نیست. در حمله به زایشگاه «دشت برچی» غرب کابل، سه تروریست مرکز, زنان و زایمان این بیمارستان را هدف قرار دادند که كودكان نوزاد، مادران حامله و فرشتههاى چپن سپيد را با قساوت و نهايت دهشت و بربريت به رگبار بسته و به قتل رسانيدند و مادران را در نخستين لحظات ديدارنوزادش و نوزاد را در نخستين دقايق تولدش از حق حيات محروم ساختند . رویداد زایشگاه دشت برچی شاید در طول دو دهه، یک مورد استثنایی باشدچون مردم غرب کابل در خلال این دو دهه انواع حملات تروریستی را شاهد بودند، اما قتل نوزادان و مادران در حال زایمان پیام و هدف خاص دارد ، که توحش بیسابقهای است در دشت برچی،که هنوز مادرِی درد زایمان داشت وخودش و نوزاد اش را به تیر بستند.
متاسفانه تاهنوزدر هیچ مورد قاتلین هزاره ها افشاء نمی گردد اگرارگ کابل کمی وجدان و احساس انسانی داشته باشد بیاید به مردم بگوید که چه کسانی اطفال را در درون شکم مادر و یا نوزاد آنها را به قتل رسانیدند ، جسد آنها چه شد وباید هویت آنها را افشاء کند . با توجه به گستردگی تلفات این حملات و لبریز شدن کاسه صبرمردم هزاره , بازماندگان قربانیان و مردم افغانستان حق دارند بدانند قاتلین اطفال درون شکم مادر ، نوزادان و مادران ، کی ها بودند ،چه کسی و یا کسانی قاتل هستند ؟ و چگونه و توسط چه کسانی در محل حادثه انتقال داده شده بودند ؟ اگر ریگی در کفش ارگی ها نیست چرا هویت قاتلین نوزادان و مادران را برای بازماندگان آنها و مردم افشا نمی کنند ؟ برخی از دانشمندان گفته اند که تاریخ نه پرستش و تنفر است ,بلکه تاریخ برای اموزش و عبرت گیری و جلوگیری ازتکرار غلطی های بشر ند که در غیران تاریخ , تکرارغلطی هاخواهد بود اما در,تاریخ معاصرافغانستان تاریخ , قتل عام ها , پراندن بدهن توپ , قین و فانه ها , چنواری , کورکردن برادر بدست برادر , در بند کشیدن پسر بدست پدرو تاریخ چند حمله بر پانی پت که وحشت افریده بودند است. تاریخ افغانستان سراسر سوگنامه است ، که عده ای خود را محکوم و عده ای دیگری خود را حاکم احساس می کنند.در عین حال درتاریخ معاصر افغانستان ما شاهد شش حکومت غلجایی ها , شامل حکومت میرویس خان هوتکی ,حکومت تره کی وحفیظالله امین ,حکومت دکتر نجیب الله ,حکومت ملاعمر ,حکومت اشرف غنی احمدزی بوده ایم که با خروج روسها از افغانستان دولت دوم غلجایی ها حکومت دکتر نجیب الله سقوط کردوحکومت ملا عمر نیز با تجاوز پاکستان به اقتدار امد و با اشغال افغانستان بوسیله امریکا به زوال گرایید .
حداقل غیر از میرویس خان سایر حکام غلجایی با زورو تحمیل که یا کشته و بدار کشیدن و زیر بالشت خفه شدن و یا همانند ملاعمر که مرده و زنده ان ناپدید شده به صورت مسالمت امیز قدرت را تحویل نداده است زیرا تاهنوزقبرهای تره کی و حفظ الله امین و ملا عمر را کسی ندیده است . متاسفانه درسه دوره حکومت غلجایی ها در زمان حکومت تره کی وحفیظالله امین,حکومت ملاعمر وحکومت اشرف غنی احمدزی که هرکدام شان نظر به دیدگا ه های تعصب امیزیکه نسبت به مردم هزاره داشتند درین سه دوره مردم هزاره قتل عام شدند و زمین سوخته را در سرزمین شان تاهنوز تجربه نموده و مینماید وامکان دارد که در دوره دوم امارت اسلامی نیز با روی کار شدن گروه طالبان برای بار دوم قتل عام ها ونسل کشی برمردم هزاره تداوم یابد . چنانچه حمله بالای زایشگاه دشت برچی تاریخ خونینی را ورق زدواین حمله خصومت و دشمنی التیام ناپذیر قوم و قبیله غلزایی های افغانستان برهبری و زعامت اشرف غنی احمدزی راعلیه اقوام هزاره بخاطر حفظ هویت قومی و مذهبی شان را به نمایش می گزاردکه در سه سال گذشته این چرخ تاریخ از معبر خون و فاجعه گذر کرد. در مقابل گردش این چرخ خون بارتاریخ که مردم هزاره شیعه تنها به اعتراض مدنی بسنده نمودند.با تاسف که تراژيدى خونبار سیستماتیک زایشگاه دشت برچی که مرگ انسانيت و قتل ارزشهاى والاى انسانى با تقبيح معمولى “دكانداران” حقوق بشر بدرقه گرديد كه كمال قباحت آنان را هويداساخت .
امکان دارد که بازیگران اصلی،از این گونه فجایع بخواهد با تشدید ناامنی و خشونت زمینه را برای ورود طالبان مهیا و هرنوع مخالفت احتمالی را نابود نماید.اما هرگاه حداقل احساس مسووليت در قبال منشور و ميثاقهاى جهانى در وجدان بازیگران اصلی وجود ميداشت، بايد حوادث خونين زایشگاه دشت برچی و جلال اباد افغانستان را بحيث جرايم بزرگ عليه بشريت مطرح مینمودتا بخاطر كودك نوزاد و مادر حامله، پير و جوان افغان كه همه روزه توسط تروريستان شرير، دهشت افگن، به شهادت ميرسند، باید بر مبناى نداى وجدان هر شهروند آگاه جهان و انسانيت به محكمه وجدان مراجعه و دفاع میکرد. در حالیکه عوامل حمله، آن طوری که اقای خلیلزاد تبلیغ می کند، یک تشکیلات خیالی به نام داعش نیست؛بلکه مفرزه های تازه فعال شده برای تحویلی قدرت سیاسی افغانستان به بلک واتر افغانی، یعنی طالبان قرار دارند.چون امریکا درهمکاری با پاکستان، چین و روسیه، میخواهند که دولت بلک واتر «امارتی» را درکابل مستقر کنند؛ و در عین حال همزمان باتشدید موج مخالفت مسلحانه از چهار سو، دولت بلک واتر را به محاصره می کشند. گرچه طالبان با رد ارتکاب این جنایت حکومت را متهم می کند ولی حکومت نیز گوی سبقت را در کشتار هزاره ها و دیگر مردم کشور از طالبان ربوده است و حکومت و طالبان هردو از مردم بی دفاع به عنوان هیزم جنگ برای بدنام کردن همدیگر استفاده میکنند .
امریکا تلاش دارد تا باشکل گیری ولایت خراسان گروه داعش وحالا با کنار رفتن طالبان ، باید یک گروه تروریستی وحشی دیگر جایگزین آن نماید تا با استفاده از خاک افغانستان اهداف امریکا را با حملات تروریستی در منطقه دنبال کند؛ بنابر ، اهمیت راهبردی افغانستان برای امریکا ، جهت نظارت بر کشورهای منطقه، اکنون امریکا وارد فاز جدیدی از بحرانسازی و منازعه در افغانستان شده است واز سوی دیگررقابت ایران و عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی درایران رقابت میان این دو کشور بر سر رهبری جهان اسلامی آغاز و به مرور زمان گسترش یافت که افغانستان هم از آتش این رقابت در امان نماند. گرچه تا هنوز هیچ نشانهای از حضور و فعالیت لشکرخیالی فاطمیون در افغانستان دیده نشده وبا این وجود ، فضاسازی مسموم و ایجاد ترس و هراس با استفاده از نام فاطمیون در افغانستان،امریکا میخواهد علیه اقوام هزاره شیعه ، افغانستان فازی جدید مسموم سازی را ایجادو تحت نام فعالیت فاطمیون در افغانستان، درگیریهای فرقهیی و مذهبی را کلید بزند و بحران تازهیی را به بحران امنیتی و اجتماعی افغانستان اضافه کند .اگر حملات داعش علیه اهداف مردم هزاره شیعه در افغانستان ادامه داشته باشند، ممکن است شاخه از لشکر فاطمیون وارد افغانستان شوند و خطر آغاز یک جنگ دوام دار فرقه ای درافغانستان به دور از انتظار نیست و وحدت نیم بند که میان سنی ها وشیعیان حاکم است به شدت صدمه خواهد دید.
-هفدهم – می- 2020- میلادی