الآن، زمان مذاکره مستقیم با مسکو امریکا با الگوی جنگ ویتنام به نبرد اوکراین خاتمه دهد
اوکراین به تنهایی حاضر به مذاکره جدی با روسیه برای پایان دادن به جنگ نیست. به نظر میرسد هیچ یک از طرفین حاضر به دادن امتیازات ارضی نیستند، چرا که بدون آن توافق از طریق مذاکره بعید به نظر میرسد. در حالی که موضع اوکراین مبتنی بر یک مورد اخلاقی قوی است، کییف توانایی کمی را برای ادامه جنگ در مقیاس بزرگ برای بازپس گیری سرزمین های از دست رفته – بدون کمک اساسی و مستمر ایالات متحده، از جمله ارسال سلاح، مهمات، ارائه اطلاعات، مشاوره عملیاتی و پول آمریکایی – دارد.
نویسنده: کریستین وایتون Christian Whiton
دیپلماسی ایرانی: برای پایان دادن به جنگ اوکراین در آینده نزدیک، واشنگتن باید مستقیماً با مسکو وارد مذاکره شود. هرچه زودتر این کار را انجام دهد، بهتر است و اگر دولت بایدن تمایلی به برداشتن این گام نداشته باشد، شاید جمهوری خواهان در نهایت بتوانند سیاست خارجی متفاوتی از دموکرات ها اتخاذ کنند. دولت جو بایدن معتقد است که اوکراین موضوع خوبی برای آن بوده و به پنهان کردن تحقیر آمریکا در افغانستان و دیگر ناکامی های آن در سراسر جهان کمک کرده است. با این حال، این درگیری همچنان باقی مانده است، به نقل قولی از ژنرال عمر بردلی اشاره کنیم، “جنگ اشتباه، در مکان اشتباه، در زمان اشتباه و با دشمن اشتباه”.
آمریکا در یک رقابت حساس با چین است، چینی که به دنبال گسترش سیطره خود بر جهان بوده و در تلاش است مدل اقتدارگرائی خود را به همراه فناوری پیشرفته پیاده سازی و اجرائی کند. جنگ اوکراین محدودیتهای قدرت نظامی متعارف روسیه را نشان داده است و بار دیگر این فرضیه را به اثبات رساند که بسیاری از دولتهای اروپایی اگر از آمریکا انتظار داشته باشند که با اسلحه و پول خریداری شده از این کشور وارد عمل شود، در اشتباه بوده اند چرا که این کشورها در صورت نبود تهدید به تمامیت ارضی شان بودجه های نظامی خود را افزایش نمی دادند.
اوکراین به تنهایی حاضر به مذاکره جدی با روسیه برای پایان دادن به جنگ نیست. به نظر میرسد هیچ یک از طرفین حاضر به دادن امتیازات ارضی نیستند، چرا که بدون آن توافق از طریق مذاکره بعید به نظر میرسد. در حالی که موضع اوکراین مبتنی بر یک مورد اخلاقی قوی است، کییف توانایی کمی را برای ادامه جنگ در مقیاس بزرگ برای بازپس گیری سرزمین های از دست رفته – بدون کمک اساسی و مستمر ایالات متحده، از جمله ارسال سلاح، مهمات، ارائه اطلاعات، مشاوره عملیاتی و پول آمریکایی – دارد. زلنسکی اولین رهبر خارجی در جنگ نبود که برای سخنرانی در کنگره آمریکا حاضر و حمایت کامل ایالات متحده آمریکا را دریافت کرد. نوری المالکی، رهبر عراق در سال 2006 این کار را انجام داد. حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان در سال 2004 این کار را انجام داد. پس از اینکه افکار عمومی آمریکا و در نهایت کنگره از تعهدات بی پایان و ناموفق خسته شدند، هر دو با تغییر رژیم واقعی یا قانونی مواجه شدند، عراق تحت نفوذ ایران و افغانستان با تسلط طالبان بر آن.
بزرگترین قربانی این بلا، نگو دین دیم، رئیس جمهور ویتنام جنوبی بود که در سال 1957 در زمان دولت آیزنهاور در کنگره آمریکا سخنان تحسین برانگیزی ارائه کرد. ساکن بعدی کاخ سفید، جان اف کندی، در یک کودتایی که اتفاقاً به قتل دیم انجامید، سر تائید تکان داد. تعهد نظامی ایالات متحده به این اهداف دشوار، به طور غم انگیزی یک دهه و نیم خونین ادامه داشت، اما در نهایت سست و ضعیف شد.
خروج ضروری آمریکا از ویتنام در تعیین سیاست ایالات متحده در اوکراین قابل تامل است. زمانی که وزیر امور خارجه آمریکا، هنری کیسینجر، شروع به کار کرد تلاش های او برای اتمام جنگ ویتنام در نهایت به توافق پاریس و خروج ایالات متحده از این کشور منجر شد. در این شرایط مشخص شد که سایگون تمایلی به مذاکره با هانوی بر اساس شرایطی که میتواند بپذیرد، ندارد و بر امتیازات غیرواقعی اصرار میورزد که نتوانسته بود در میدان جنگ آن را بدست آورد.
کیسینجر مذاکرات دوجانبه ای را با هانوی انجام داد، در حالی که دولت ویتنام جنوبی را درگیر کرده بود، اما این گام با توجه به مخالفت عمومی با ادامه جنگ ضروری بود. رئیس جمهور ریچارد نیکسون و کیسینجر به این نتیجه رسیده بودند که جنگ حواس ایالات متحده را از سایر زمینه های رقابت مهمتر با اتحاد جماهیر شوروی منحرف می کند. امروز، واشنگتن باید به روشی مشابه با دولت اوکراین عمل کند.
چرا؟ به نظر می رسد ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و دولت او مایل به جنگ طولانی مدت در اوکراین هستند. روسیه نشان داده که با “درگیری های بلند مدت و به نوعی منجمد” راحت است. شایعاتی مبنی بر اینکه پوتین در وضعیت نامناسب جسمی قرار دارد و یا در شرف برکناری است، که به دفعات در سال گذشته در رسانه ها تکرار شده بود، اشتباه است. اقتصاد روسیه به خوبی در حال کار کردن است و یکی از تخصصی ترین بانک مرکزی آن، الویرا نابیولینا، در راس آن قرار دارد. مسکو انگیزه های قوی برای ادامه جنگ تا یک سال دیگر برای زمستان آینده را دارد، چرا که اروپا ممکن است با بحران انرژی حتی بزرگتر از حد امروزی مواجه شود. پوتین امیدوار است قیمتهای بالای انرژی و خاموشیهای متعددی که در کی یف بر اثر موشک باران بر مناطق تاسیساتی اتفاق افتاده است، موضع کلی اروپا در حمایت از اوکراین را ضعیف تر کند.
در مقابل، ایالات متحده چهار دلیل برای دستیابی به توافق دارد: ابتدا، واشنگتن باید روی بازدارندگی چین تمرکز کند اما در حال حاضر نمی تواند این کار را به خوبی انجام دهد. به عنوان مثال، گفته می شود تسلیحاتی که تایوان خریداری کرده، به اوکراین منتقل شده است. 100 میلیارد دلاری که واشنگتن به اوکراین پیشنهاد داده است، می تواند راه طولانی در اقیانوس آرام را طی کند. ثانیاً، بدون یک راه حل، این درگیری می تواند واشنگتن را برای مدت طولانی از تغییر جهت به سمت چین باز دارد و ایالات متحده و متحدانش را با کاهش تجهیزات دریایی و هوانوردی در اقیانوس آرام مواجه کرده و ارتشی را که بیش از حد بر نبرد در مناطق خلوت خاورمیانه مانند سوریه و مناطق اروپایی مانند اوکراین متمرکز شده است، درگیر کند.
سوم، زمانی که مردم آمریکا و کنگره از این تعهد خسته شوند، دولت بایدن یا جانشین او با اوکراین قطع رابطه خواهند کرد و کی یف میتواند بسیار بیشتر از آن چیزی که در صورت موفقیت در مذاکره با روسیه بدست می آورد، از دست بدهد.
چهارم، چنین نتیجه ای که به شکست در ویتنام، عراق و افغانستان شباهت دارد، بسیار بیشتر از توافقی که به خوبی مذاکره شده باشد، به اعتبار ایالات متحده آسیب می رساند. آیا دولت بایدن می تواند مذاکرات مستقیم را انجام دهد؟ زمزمه هایی از شورای امنیت ملی مبنی بر تمایل کی یف برای مذاکره با مسکو شنیده شده است. اما دولت گام های کمی در تلاش برای اتخاذ دیپلماسی با روسیه برداشته است. در حال حاضر روابط سردی بین دو طرف (نسبت به هر زمان دیگری از زمان دولت جان اف کندی به بعد) وجود دارد.
اگر مقامات دولت بایدن ابتکارعمل را در دست نگیرند، جمهوری خواهان کنگره و نامزدهای ریاست جمهوری می توانند خواستار برقراری صلح شوند و برای اولویت دادن به منافع ملی خود، تمرکز مجدد نیروهای نظامی را بر ماموریت نادیده انگاشته شده که همان بازدارندگی چین در اقیانوس آرام و کاهش قیمت انرژی است، متمرکز کنند. ما چه بخواهیم چه نخواهیم نفت و گاز روسیه در بازارهای بین المللی مشتری زیادی خواهند داشت. جمهوری خواهان می توانند همان سیاست خارجی دموکرات ها و رسانه ها را که با عنوان “اول اروپا” بود را حفظ کنند و ببینند که رای دهندگان با سابقه خسته از جنگ دیگران، چگونه پاسخ می دهند.
منبع: نشنال اینترست / مترجم: علی رضوان پور، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل اروپا