آوازه درست است که افعانستان رابه عقب بر میگردانند . ؟
اگر گفته شود که این آوازه نیست حقیقت است بازهم شک وتردیدهای ذهنی نزد عده ای رفع نمیگردد .
کشوریکه پس از استقلال ده سال درمسیر تحول قرارداده شد ،با یک تند باد سقوی ده ساله دستاوردش از معارف تا مطبوعات ، از نهضت زن تا ازادی های سیاسی ومدنی وقت واز ساختمان تا جمیع مظاهر نو گرایی طی هفت ماه به اتش جهل سوخت وحدود چهل سال دیگر سر بلند نکرد واگر بلند کرد سربریده شد بازهم میتواند به کام همان توطئه هاونا بودسازی ها برگردانده شود .
با انفاذ قانون اساسی دوران سلطنت محمد ظاهر شاه یکبار دیگر نسل نو مشعل نبرد حق با ناحق را بر افروخت اما این هم در کمتر از چهل سال فروزان نماند ، همان ارتجاع سیاه وعقبگرا با حمایت منطقوی وجهانی استعمار واستعمار زدگان دار وندار چهل سال را در اتش جنگ سوختند ، چور کردند ، غنیمت بردند ، به پاکستان سپردند وده سال زیر نام مجاهد وطالب وظیفه ویرانی وبربادی هفت ماهه سقوی را به انجام رسانیدند تا اینکه کشوررا در گیر ۴۷ کشور دیگر دراوردند وخود به غولهای ثروت وجایداد های نا مشروع وصاحبان لشکرهای مسلح مبدل شدند.
حال ۲۰ سالگی در امیزی سیه فکری با سکولاریسم وارد اتی غربی درحال پوره شدن است ، این دوره در ظاهر اختلاط متضادها ولی در عمق اتحاد همدستان گذشته میباشد، اما بنا برخی عوامل جهانی وشعارهای ارائه شده دراول تجاوز ، دست مایه های برای روشنگری وازاد اندیشی ، نو گرایی وتحول پسندی ازان ته نشین ذهن نسل جوان کشور گردیده است که اگر برای حفظ ان مغزهاو دستهای نو اندیشان وتحول طلبان مشترک نیاندیشند وعمل نکنند انهم به بسیار اسانی طعمه لهیب عقبگرایی قرون وسطایی شده میتواند .
اگر صرف به آوازه ها گوش داده وبه رفتارها وکردارهای انانیکه اکت زعامت میکنند چشم دوخته شود تردیدی برای درست بودن اوازه ها در میانه باقی نمی ماند .وطنفروشان وسودا گران حرفوی خاک وناموس وطن حسب معمول ذهن وعمل شان تن به خود فروشی داده میدان را به عقبگرایان خالی میکنند وخود از میدان بدر میروند یا هم بربنیاد اندیشه وعمل مشترک گذشته برکشور حکم میرانند.
برای اینکه طرح عقبرانی کشور عملی نگردد چه میتوان کرد؟
برحفظ همین دموکراسی نامنهاد پافشاری کرده بر قانونی سازی امور دولتی وسکولاریسم تاکید گردد تا جلو احیای مجدد امارت گرفته شود
وحدت همه اقوام وقبایل وملیتها از مبرمترین گزینه رفع این خطر است ، حالا وقت پیش کشیدن طرحهای قومی وقبیلوی نیست ، اگر وطن حفظ شود ، حق عدالت خواهی نیز محفوظ می ماند ، در غیر ان نه عدالتی بجا خواهد شد ونه حقی ، همه درزیر تیغ بنیاد گرایی ذبح خواهد گردید .
محدود نمودن هرچه بیشتر زهر پاشی اخلالگران موظف از بیرون با طرحها واندیشه های غیر ملی تدبیر معقول برای جلوگیری از فرورفتن کشور به کام بنیاد گرایی وپاکستان بوده میتواند . چه معقول است اگر از جنگهای فیسبوکی وسائر مراجع مطبوعاتی برای تشدید تفرقه های قومی وملی بسوی همصدایی وهمنوایی ملی گذارصورت گرفته همه وهمه مسیر واحد مبارزه با بنیاد گرایی وخطر احیای مجدد انرا درپیش گیرند شاید وظیفه مبرمتر ازین دربرابر چیز فهمان قرار نداشته باشد .
بالایی ها ( حکام ) مصروف معاملات خطر ناک در مورد سر نوشت کشوراند ، از حرکت دورانی به گرد نقطه های سیاه گذشته پا فراتر نمی نهند ، پیروی ازانهاودفاع نا معقول از مواضع شکل نا گرفته وضد ملی ایشان نباید باعث شود تا بارها پیروان شان باهم در افتند ودرین درگیریرها پای کسانی هم کشیده شود که اصلآ تصوری در مورد ایشان نمیتوانست باشد .
واقعبین باید بود ، انها مطیع قانون وپیرو منافع ملی نیستند ودر لجنزار زد وبندهای خلاف قانون وضد منافع ملی در غلتیده اند . لست اعضای شورای عالی مصالحه ومعرفی برخی کاندید وزیران یکبار دیگر بر شعار های کاذب شایسته سالاری ، تجربه کاری ، لیاقت وکاردانی خط عریض وطویل بطلان کشد . زیر شعار شایسته سالار ی معامله سالاری را ترویج میکنند .
این حاکمیت کلوخ میگذارد واز اب میگذرد . ۲۰ سال عمر دولت داری بر همین فاجعه افرینی گذشت ونتیجه ان تهدید برگشت به عقبگرایی چیز دیگری نیست .
حاکمان در تطبیق پلان امریکا دست بدست هم حرکت میکنند ، ضرور است تا این عمل شان با عکس العمل عمومی انانیکه درفکر حفظ وطن وسعادت مردم اند مواجه شود . صلح باید تامین گردد ، مذاکره باید هرچه زودتر آغاز گردد اما با همه مبرمیتهای مذاکره وصلح مصلحت ومنفعت مردم در داشتن ازادی ودموکراسی حفظ گردد .
در بادغیس وفراه تظاهرات دوامدار برضد تقرر والی ها برپا شده میتواند اما صدای اعتراض علیه توطئه خطر ناک واشنگتن ، لندن ، اسلام اباد وکابل چرا صورت نمیگیرد ؟ وحکام با ان معامله میکنند؟ زیرا به گفته استاد نوید :
سیا سر سیاست است
ریا سر ریاست است