زیارتگاه امام صاحب ولایت کندز دومین شهر مذهبی افغانستان

  نوشته کریم پوپل مورخ ۲۱ فبروری ۲۰۲۵    مقدمه  ولسوالی امام صاحب با داشتن…

روایتی از کشت زار های خستۀ رنگین کمان خاطره ها

نویسنده: مهرالدین مشید این هم می گذرد ما مرده ایم، مرده ی در…

             تاریخچه نام گردیز

نوشته : کریم پوپل مورخ ۱۵فبروری ۲۰۲۵ بسیاری از دوستان یکی از…

مماشات خویشتن دارانۀ غرب با طالبان و پراگنده گی مخالفان…

نویسنده: مهرالدین مشید نشست های بیرونی پیرامون افغانستان؛ بستر سازی برای…

چاپنداز

بزکش، پهلوانی که  با سواری اسب، بز را به دایره…

انارستان دل 

رسول پویان  دل ز درد و داغ هجران بی‏نوا افتاده است  برگ…

فیلسوف شدن دانشمند اتمی، بعد از یکسال زندان

Weizsäcker, k.F.(1912-2007) آرام بختیاری فیزیک دان اتمی، میان فلسفه و رسالت صلح. کارل…

کلبه ی تارم!

امین الله مفکر امینی       2025-11-02! دربســاطی بیکسی ام ، دلبری آمـد با…

خاطره ها بیانگر واقعی ترین حقایق تاریخی 

نویسنده: مهرالدین مشید خاطره ها تصویری از "تاریخ در بستر جغرافیا" بازهم…

ګوندي فعاليتونه او دموکراسي

نور محمد غفوری یادونه: دا مقاله مې په ۲۰۱۸ کال لیکلې ده…

سکوت در برابر گستاخی های پاکستان بار بار مسئولیت افغانستان…

حکومت‌های افغانستان زمانی می‌توانند در تامین امنیت و ثبات موفق…

سخنی عشق!

               2025-09-02! امین الله مفکر امینی گرسخـــــن زعشق گویی زعصمتِ این گوهربــــدان کزعشق به…

سکوت خلیفه در برابر امیر شکست یا فرصتی برای انحام…

نویسنده: مهرالدین مشید عباس ستانکزی: ملایعقوب کل روند را از مسیر…

زمانیکه کیفرخواست دادستان وحکم دادگاه  منفعل گردد  

نکارشی از سخی صمیم  مسئول کیست و عدالت کجاست؟  ***  ایجازی ازین مختصر!    …

شکست و باخت قدرت

شکست و باخت قدرت نه تنها حس ملی و مردمی…

آیا سراسیمه گی طالبان ، سقوط شان را در پی…

      نوشته ی : اسماعیل فروغی       درخواست دادگاه بین…

هوش مصنوعی دیپسیک

دکتر بیژن باران پیشرفت چین در جهان چند قطبی…

غریزه در سلب عقل: دلیل نبود دولت مدرن در افغانستان...!

عقل نیروی تفکر و گوهر شناسایی حق در برابر باطل…

۲۱ و ۲۲ دلو فتح افشار

نه ماه از ورود گروه‌های جهادی در کابل می‌گذشت، از…

یادمان سیاوش کسرایی

نوزدهم بهمن ماه هر سال، روزی است که نام سیاوش…

«
»

کودکان کار و خیابان…! (1)

فرشید یاسائی

پیشگفتار: در گوشه ‌وکنار خیابان‌های پرهیاهوی شهر، جایی میان شلوغی و بی‌تفاوتی رهگذران، دستان کوچک و معصومی به چشم می‌خورند که اغلب نادیده گرفته می‌شوند. این دستان، به جای قلم و دفتر، آجر، دستمال، یا حتی زباله به دست دارند؛ کودکانی که به جای رویاهای رنگارنگ، بار سنگین واقعیت‌های تلخ زندگی را به دوش می‌کشند.

کودکان کار و خیابانی، قربانیان بی‌صدای چرخه‌های بی‌پایان فقر، نابرابری و بی‌توجهی هستند. آنان نه‌تنها از کودکی خود محروم می‌شوند، بلکه در مسیری قدم می‌گذارند که سرشار از آسیب‌های جسمی، روحی و اجتماعی است. در بسیاری از موارد، این کودکان محصول خانواده‌هایی هستند که با مشکلاتی چون اعتیاد، بیماری، یا ناتوانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ مشکلاتی که گاه از توان یک نسل فراتر رفته و به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. در واقع کودکان کار، به کودکانی اطلاق می‌شود که به دلیل فقر، نبود امکانات آموزشی و اجتماعی، یا فشارهای اقتصادی مجبور به کار کردن می‌شوند. این کودکان در بسیاری از موارد از تحصیل محروم می‌مانند و در شرایط سخت و خطرناک به کار مشغول می‌شوند که نه تنها به رشد و توسعه آنها آسیب می‌زند، بلکه خطرات جدی برای سلامت و آینده‌شان به همراه دارد.

در ایران، این مسئله نه ‌تنها یکی از چالش‌های جدی اجتماعی است، بلکه به‌عنوان آینه‌ای از نارسایی‌های اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی کشور شناخته می‌شود. در حالی که آمارهای رسمی و غیررسمی تفاوت‌های چشمگیری دارند، واقعیت تلخ همچنان باقی است. هر روز هزاران کودک، از حق تحصیل، بازی و آرامش محروم می‌شوند و آینده‌ای مبهم پیش رویشان قرار می‌گیرد.

کودک همسری نیز مشکلی است که در برخی جوامع به ‌ویژه در کشورهای با سنت‌ها و قوانین مذهبی خصوصا در کشورهای اسلامی، وجود دارد. در این موارد، دختران بسیار کم‌سن و سال به اجبار یا تحت فشار به ازدواج‌های زودهنگام وارد می‌شوند. این عمل نه تنها حقوق کودکانه را نقض می‌کند، بلکه موجب آسیب‌های روانی، جسمی و اجتماعی زیادی برای آنان می‌شود.

کودکان مورد تجاوز نیز یک معضل غم‌انگیز است که در هر جامعه‌ای می‌تواند وجود داشته باشد، جایی که کودکان قربانی خشونت‌های جنسی می‌شوند. این مسئله باعث آسیب‌های روانی غیرقابل جبران برای کودک می‌شود و می‌تواند تأثیرات منفی عمیقی بر روند رشد و سلامت آنها داشته باشد.

در کنار این‌ها، آزاد بودن کودکان یکی از مسائل کلیدی است که در دنیای امروز مطرح است. به معنی اینکه هر کودک حق دارد تا در محیطی امن، سالم و آزاد رشد کند و از حقوق اولیه خود بهره‌مند باشد. این حقوق شامل آموزش، بهداشت، حفاظت از آسیب‌ها و حق داشتن یک زندگی شاد و بدون تبعیض است.

در مجموع، این مسائل نیازمند توجه و اصلاحات جدی در سیاست‌ها، قوانین و رفتارهای اجتماعی هستند تا کودکان در همه جای دنیا از حقوق خود برخوردار شوند و از هر گونه سوءاستفاده، خشونت و محرومیت محفوظ بمانند. این چالش‌ها نه تنها نیاز به اقدامات فوری دارند، بلکه نیازمند ایجاد آگاهی اجتماعی و فرهنگی برای حل ریشه‌ای مشکلات و ایجاد آینده‌ای بهتر برای کودکان هستند.

این مقاله تلاشی است برای جلب ‌توجه بیشتر به وضعیت عمومی کودکان قربانی تجاوز ، آزار وخشونت ، بی مهری ، ختنه ، کار و ازدواج های اجباری….. و بررسی دلایل و پیامدهای این معضل و ارائه راهکارهایی عملی. شاید با گشودن دریچه‌ای به این واقعیت های  تلخ، گامی کوچک در مسیر ایجاد تغییر و بازگرداندن لبخند به چهره‌های معصوم آنان برداریم…بجای اینکه غم بی پایان کودکان غزه را بخورید…نخست غم کودکان کشور خودمان را بخورید!

*****

آغاز : کودکان خیابانی و کودکان کار.. از مهم‌ترین چالش‌های اجتماعی در ایران و جهان هستند که نیازمند توجه ویژه دولت ها ، نهادهای مردمی و جامعه هستند. این کودکان که معمولاً در معرض آسیب‌های جسمی، روانی و اجتماعی قرار دارند، آینده‌ای نامشخص دارند. در این مقاله، دلایل ظهور این پدیده، پیامدهای آن و راهکارهای مؤثر برای کاهش اثرات مخرب بررسی می‌شود. بسیاری از خانواده‌های کم‌درآمد به دلیل ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه زندگی، کودکان خود را مجبور به کار در خیابان‌ها یا کارگاه‌ها می‌کنند. طلاق، اعتیاد، خشونت خانگی و از دست دادن یکی از والدین می‌تواند منجر به ترک خانه توسط کودکان شود.

مهاجرت از روستا به شهرها و نبود زیرساخت‌های حمایتی برای خانواده‌های مهاجر، کودکان را در شرایط آسیب ‌پذیر قرار می‌دهد. کودکان کار اغلب از آموزش محروم می‌شوند و این امر چرخه فقر را برای نسل بعدی تداوم می‌بخشد. کارهای سخت و ساعات طولانی باعث آسیب‌های جسمی و روحی، از جمله سوءتغذیه ، خستگی مزمن و بیماری‌های جسمی می‌شود. احساس تحقیر، استرس و عدم اعتمادبه ‌نفس از جمله تأثیرات روانی این شرایط است. نبود حمایت اجتماعی، کودکان  را مستعد ورود به باندهای بزهکار، سوءاستفاده جنسی ، مواد مخدر و خشونت می‌کند. این کودکان اغلب از تحصیلات، شغل مناسب و فرصت‌های رشد اجتماعی محروم می‌مانند.

فراهم کردن دسترسی آسان به مدارس با کیفیت و حمایت از خانواده‌های محروم می‌تواند یکی از مؤثرترین راه‌ها برای پیشگیری از ورود کودکان به کارهای سخت باشد. ارائه کمک‌های مالی یا طرح‌های اشتغال‌زایی برای والدین می‌تواند فشار اقتصادی را کاهش دهد و نیاز به کار کودکان را از بین ببرد. ایجاد مراکز حمایتی برای ارائه خدمات مشاوره‌ای، آموزشی و درمانی به کودکان خیابانی و خانواده‌های آن‌ها ضروری است. اعمال قوانین سختگیرانه و جرایم سنگین برای جلوگیری از کار کودکان، به‌ویژه در مشاغل خطرناک، ضروری است. نظارت مؤثرتر بر کارگاه‌ها و کارفرماها می‌تواند مؤثر باشد. جامعه باید از آسیب‌هایی که کار کودکان به آنان و آینده کشور وارد می‌کند، آگاه شود. کمپین‌های رسانه‌ای، برنامه‌های آموزشی و فعالیت‌های خیریه می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند. جذب کمک‌های بین‌المللی و همکاری با سازمان‌های غیردولتی جهانی می‌تواند منابع و راهکارهای جدیدی را برای حل این بحران فراهم کند. سیاست‌هایی که به بهبود وضعیت مهاجرین و ایجاد زیرساخت‌های حمایتی در مناطق حاشیه ‌نشین بپردازد، می‌تواند از رشد پدیده کودکان خیابانی جلوگیری کند.

کودکان خیابانی و کودکان کار… نماد تنها یک بحران اجتماعی پیچیده است  که تنها با همکاری و تعهد همه‌جانبه جامعه قابل حل است. برنامه‌های حمایتی، تغییرات قانونی و سرمایه‌گذاری در آموزش و آگاهی، گام‌های مؤثری برای کاهش این پدیده است. از همه مهم‌تر، برخورد انسانی و مهربانانه با این کودکان می‌تواند به آنان امید بازگشت به زندگی عادی و شکوفایی در آینده را بدهد. قبول کودکان خیابانی و فرزند خواندگی ( موقت و دائم ) برای ادامه زندگی و آموزش و محبت در خانواده های متمول میتواند کمک موثری به آنان باشد!

نقش نهاد های مردمی در این رابطه چیست. آیا از وظایف شهرداری ها نیست تا اقدامات عاجل انجام دهند که این کودکان از آسیبهای مختلف در امان باشند؟

کودکان خیابانی و کودکان کار… .از آن دسته معضلات اجتماعی هستند که مدیریت آن نیازمند هم‌افزایی بین نهادهای مردمی، شهرداری‌ها، دولت و سایر ارگان‌های مرتبط است. در این میان، هر کدام از این بازیگران نقش حیاتی دارند. نهادهای مردمی می‌توانند به‌عنوان مکمل و گاه حتی جایگزین ساختارهای رسمی عمل کنند. این نهادها اغلب چابک‌ تر، منعطف‌ تر و نزدیک‌ تر به جامعه هستند و توانایی رسیدگی به مشکلات را به شکلی هدفمند و مبتکرانه دارند.

نهادهای مردمی می‌توانند کلاس‌های آموزشی، مشاوره شغلی و برنامه‌های مهارتی برای کودکان و خانواده‌هایشان برگزار کنند. آموزش به پدر و مادر‌ها در مورد آسیب‌های مختلف کودکان و اهمیت تحصیل، تأثیر مستقیم بر کاهش این پدیده دارد. ایجاد مراکز روزانه یا شبانه برای تأمین غذا، بهداشت و سرپناه موقت. خدمات مشاوره‌ای و روان‌شناسی برای کاهش آسیب‌های روحی کودکان. جلب کمک‌های مردمی و منابع مالی برای حمایت از کودکان. ایجاد کمپین‌های آگاهی‌بخشی عمومی برای حساس‌سازی جامعه نسبت به این مسئله. فشار بر دولت و شهرداری‌ها برای اجرای قوانین و سیاست‌های حمایتی از کودکانی که در معرض خطر هستند!

شهرداری‌ها به‌عنوان یکی از نهادهای مهم در مدیریت شهری، وظایف کلیدی در برخورد با پدیده کودکان خیابانی ، بی سرپرست و خصوصا فراری….. دارند. این وظایف شامل ایجاد زیرساخت‌ها، ارائه خدمات مستقیم و همکاری با نهادهای مردمی و دولتی است. احداث و مدیریت مراکز حمایتی مانند سرپناه‌ها، مراکز آموزشی و تفریحی برای کودکان. تأمین خدمات بهداشتی و غذایی از طریق مراکز حمایتی. شناسایی مناطق پرخطر و پیشگیری از گسترش معضل با اجرای سیاست‌های محلی. ارائه خدمات مشاوره و حمایت به خانواده‌های آسیب‌پذیر در مناطق خصوصا حاشیه‌نشین. ایجاد ساختارهایی برای همکاری مؤثر بین نهادهای دولتی، مردمی و بخش خصوصی. اختصاص بودجه و منابع مالی به برنامه‌های مربوط به اقدامات موثر جهت نجادت کودکان فراری….!

شناسایی کارفرمایان یا باندهایی که از کودکان سوءاستفاده می‌کنند و برخورد قانونی با آنان. نظارت بر محیط شهری برای پیشگیری از استثمار کودکان در مشاغل خیابانی. شهرداری‌ها می‌توانند زیرساخت‌ها و منابع لازم را فراهم کنند، درحالی‌که نهادهای مردمی مسئولیت اجرای برنامه‌ها را به‌عهده می‌گیرند. این همکاری می‌تواند از دوباره‌کاری‌ها و هدررفت منابع جلوگیری کند. شناسایی کودکان خیابانی و جمع‌آوری اطلاعات دقیق در مورد وضعیت آنان برای طراحی برنامه‌های هدفمند.

پروژه‌هایی مانند آموزش، مهارت‌آموزی و بازپروری با استفاده از منابع شهرداری و تخصص نهادهای مردمی می‌تواند اثربخش‌تر باشد. همکاری شهرداری‌ها و نهادهای مردمی می‌تواند اعتماد عمومی را افزایش داده و مشارکت مردمی را تقویت کند. در بسیاری از موارد، شهرداری‌ها به دلیل کمبود بودجه، برنامه‌ریزی ناکافی، یا ضعف در هماهنگی با سایر نهادها، نتوانسته‌اند به‌طور کامل به وظایف خود در این حوزه عمل کنند. در برخی شهرها، اقدامات خوبی انجام شده است، اما این اقدامات اغلب محدود و موقتی هستند.

شهرداری‌ها  و خصوصا مساجد و نهاد های مذهبی باید به‌طور مستمر با همکاری نهادهای مردمی، سیاست‌های پایدار برای حمایت از کودکان خیابانی تدوین کنند. شفاف‌سازی در مورد بودجه‌ها و نحوه اجرای برنامه‌ها می‌تواند اعتماد عمومی را افزایش دهد. ایجاد سازوکارهایی برای جلب مشارکت مردمی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های نهادهای خیریه می‌تواند اثربخشی برنامه‌ها را افزایش دهد. آموزش خانواده‌ها، ارائه خدمات رایگان آموزشی به کودکان و والدین آنان  و تمرکز بر رفع ریشه‌های فقر باید در اولویت قرار گیرد. در نهایت، کودکان خیابانی بخشی از آینده جامعه هستند و حفاظت از آنان نه ‌تنها یک وظیفه اخلاقی، بلکه سرمایه‌گذاری بر آینده کشور است.

سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری بین‌المللی می‌توانند نقش مهمی در بهبود وضعیت کودکان کار و خیابانی در ایران ایفا کنند. این نقش‌ها شامل ارائه کمک‌های مالی، فنی، آموزشی و فشار دیپلماتیک برای اعمال تغییرات سیاستی در سطح داخلی است. در عین حال، با توجه به وضعیت خاص خانواده‌های این کودکان، از جمله وجود والدین معتاد یا علیل، رویکردهای جامعه‌محور و تخصصی ضروری است.

یونیسف (UNICEF) به‌طور خاص در حوزه حقوق کودکان فعالیت می‌کند و می‌تواند با تخصیص بودجه برای پروژه‌های آموزشی، بهداشتی، و تغذیه‌ای برای کودکان کار و خیابانی در ایران نقش مهمی ایفا کند. دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC): این دفتر می‌تواند در برنامه‌های مبارزه با اعتیاد والدین و حمایت از خانواده‌های آسیب‌پذیر مشارکت کند. سازمان جهانی بهداشت (WHO): ارائه خدمات بهداشتی و واکسیناسیون به کودکان کار از طریق همکاری با وزارت بهداشت ایران. نظارت بر اجرای کنوانسیون حقوق کودک (CRC) که ایران یکی از امضاکنندگان آن است. فشار بر دولت ایران از طریق مکانیسم‌های دیپلماتیک و حقوقی برای تخصیص بودجه بیشتر به حمایت از کودکان به‌جای هزینه‌های مذهبی و غیرضروری. تقویت گزارش‌دهی و شفاف‌سازی در مورد وضعیت کودکان کار و خیابانی. ارائه برنامه‌های آموزشی برای کودکان کار و خانواده‌های آنان، با هدف شکستن چرخه فقر. اجرای پروژه‌های مهارت‌آموزی برای کودکان بالاتر از سن قانونی کار، به‌ویژه در زمینه‌های ایمنی و مناسب.

همکاری با سازمان‌های غیر دولتی داخلی برای تقویت شبکه‌های حمایتی و کاهش تعداد کودکان کار. حمایت از نهادهای مردمی در ایران برای پیشبرد پروژه‌های محلی. حمایت از برنامه‌های درمان اعتیاد والدین و ایجاد پناهگاه‌های امن برای کودکان خانواده‌های آسیب‌دیده. همکاری با سازمان‌هایی که در زمینه کاهش آسیب اعتیاد فعالیت می‌کنند.

مشکلات فعلی در ایران

بسیاری از کودکان کار و خیابانی… تحت تأثیر مستقیم شرایط والدین خود قرار دارند. اعتیاد والدین، بیکاری، یا بیماری‌های جدی، خانواده‌ها را به سمت استثمار کودکان سوق می‌دهد. تمرکز بودجه‌های دولتی بر پروژه‌های غیرضروری برای ساخت مساجد و امامزاده ها ،هیئت های مذهبی. پروژه‌های عمرانی غیرضروری، یا برنامه‌های غیرمرتبط با رفاه اجتماعی می‌شود. سیاست‌های فعلی معمولاً موقتی، پراکنده و فاقد رویکرد بلندمدت هستند. به همین دلیل، تأثیر آن‌ها بر کاهش تعداد کودکان کار بسیار محدود است.

جامعه جهانی می‌تواند از طریق سازمان ملل و سایر نهادها، دولت ایران را تحت فشار قرار دهد تا بودجه بیشتری به خدمات اجتماعی و حمایت از کودکان اختصاص دهد. اجرای پروژه‌های مشترک بین ایران و سازمان ملل برای آموزش، تغذیه و سلامت کودکان. اعطای کمک‌های مشروط بین‌المللی به دولت ایران برای استفاده در برنامه‌های حمایتی.

سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی می‌توانند منابع مالی و فنی را به نهادهای مردمی در ایران اختصاص دهند تا این سازمان‌ها بتوانند به شکلی مستقل و مؤثر فعالیت کنند. آموزش والدین درباره اثرات منفی کار کودکان و ارائه راهکارهای جایگزین برای درآمدزایی. راه‌اندازی سیستم‌های شناسایی کودکان آسیب‌دیده و ارائه خدمات مستمر به آن‌ها. تدوین سیاست‌های بلندمدت برای حمایت از خانواده‌های آسیب‌پذیر.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری : کودکان کار و خیابانی نتیجه مستقیم بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی هستند. در حالی که نقش والدین و خانواده غیرقابل انکار است، وظایف دولت و شهرداری‌ها و خصوصا مساجد نیز در این زمینه جدی و اجتناب‌ناپذیر است. سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری می‌توانند با حمایت مالی و فنی، اعمال فشار دیپلماتیک و تقویت نهادهای مردمی داخلی، نقش مهمی در کاهش این پدیده ایفا کنند. اقدامات فوری و پایدار در این زمینه، علاوه بر تضمین حقوق کودکان، می‌تواند به بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور نیز منجر شود. نقش هر فرد در جامعه، از جمله شهروندان عادی، در مطالبه‌گری و مشارکت در برنامه‌های حمایتی، کلیدی است.

آمار دقیقی از تعداد کودکان کار و خیابانی در ایران وجود ندارد و ارقام ارائه‌شده توسط منابع مختلف تفاوت‌های قابل‌توجهی دارند. برخی از این آمارها عبارت‌اند از سازمان بهزیستی! این سازمان تعداد کودکان کار و خیابانی شناسایی ‌شده را بین ۱۲ تا ۱۵ هزار نفر اعلام کرده است. برخی منابع تعداد واقعی این کودکان را بین ۳۰ تا ۳۵ هزار نفر تخمین می‌زنند. آمارهای غیررسمی: برخی گزارش‌ها حاکی از وجود حدود یک میلیون کودک کار در ایران هستند که ۸۰ درصد آن‌ها را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند. مرکز پژوهش‌های مجلس این مرکز اعلام کرده است که به دلیل فقر خانوارها، در حال حاضر ۱۵ درصد از کودکان کل کشور کار می‌کنند. این تفاوت‌ها نشان‌دهنده نبود نظام جامع آماری در این حوزه است که برنامه‌ریزی و اجرای سیاست‌های مؤثر را با چالش مواجه می‌کند.

کودکان کار و خیابانی…  تجلی دردناک نابرابری و بی‌عدالتی در جامعه هستند. آنان قربانیان خاموش ساختارهایی هستند که نتوانسته‌اند عدالت، رفاه و فرصت‌های برابر را برای همه فراهم کنند. کودکانی که باید در جست ‌وجوی رویاهای شیرین کودکی باشند، اکنون بار سنگین بزرگسالی زودهنگام را به دوش می‌کشند. رفع این معضل، نه صرفاً وظیفه دولت‌ها یا نهادهای مردمی، بلکه مسئولیتی است که بر عهده تمام  افراد جامعه است. تغییر شرایط این کودکان، نیازمند عزمی جدی، برنامه‌ریزی دقیق و همکاری همه‌جانبه میان مردم، دولت و جامعه جهانی است. اقدامات کوتاه‌مدت نمی‌توانند جایگزین سیاست‌های پایدار و جامع شوند. بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش فقر، آموزش همگانی، و حمایت از خانواده‌های آسیب‌پذیر، راهی است که به‌واسطه آن می‌توان این چرخه معیوب را شکست.

بیایید فراموش نکنیم که این کودکان، آینده جامعه ما هستند. اگر امروز برای آنان کاری نکنیم، فردا شاهد جامعه‌ای خواهیم بود که بیش از پیش با چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و انسانی روبه‌رو خواهد شد. مسئولیت ما نه ‌تنها در مقابل این کودکان، بلکه در برابر نسلی است که می‌تواند با حمایت ما، به شکوفایی و سربلندی برسد. جا دارد گفته شود. در جوامع بحران زده مانند ایران امروز – فرزند آوری- بیش از دو فرزند. هم خیانت به کودک و هم خیانت به جامعه است! باید  خانواده های خصوصا جوان گول تبلیغات حکومتی مبنی بر فرزند آوری را نخورند. حکومت دنبال امت پروری است و چشم بر معضلات اجتماعی بسته است !

امید است که با تلاشی همگانی، روزی برسد که دیگر هیچ کودکی مجبور نباشد در خیابان‌ها به دنبال لقمه‌ای نان، رؤیاهایش را گم کند. آینده‌ای که در آن، همه کودکان شایسته لبخند، آرامش و زندگی‌ای سرشار از امید باشند. 

در اینجا باید نکته‌ی مهمی را مطرح کرد که نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد. در بسیاری از جوامع، ( مانند ایران ) مساجد و مراکز مذهبی از بودجه‌های عمومی ، دولتی و کمک‌های مردمی قابل توجهی برخوردارند، اما گاها نقش آن‌ها در حل مشکلات اجتماعی، از جمله حمایت از کودکان کار و بی‌سرپرست، به اندازه‌ی کافی پررنگ نیست. دلایل مختلفی می‌توان برای این مسئله مطرح کرد:

بسیاری از مساجد ، کلیسا ها و هیئت‌های مختلف مذهبی… بیشتر روی برگزاری نماز جماعت، سخنرانی‌ و تبلیغات های دینی، مراسم مذهبی (مانند محرم و رمضان) و فعالیت‌های عبادی متمرکز هستند. در حالی که انسانیت بر رسیدگی به مستضعفان و یتیمان تأکید بسیاری دارد! اما در عمل، این اولویت همیشه در دستور کار مساجد و مراکز مذهبی قرار نمی‌گیرد. در بسیاری از مساجد، رویکردی سیستماتیک برای مقابله با معضلات اجتماعی مانند کودکان کار وجود ندارد. شاید برخی خیریه‌های وابسته به مساجد در این زمینه فعال باشند، اما معمولاً این اقدامات پراکنده و محدود است. در برخی کشورها ( منجمله ایران ! )،  مساجد بودجه‌های مستقلی از دولت دریافت می‌کنند، اما این بودجه‌ها عمدتاً برای نگهداری ، تبلیغات و ساخت ‌وساز هزینه می‌شود. بسیاری از فعالیت‌های خیریه‌ای وابسته به کمک‌های مردمی است که در برخی موارد به سمت امور مذهبی مانند برگزاری مراسم و نذورات سوق پیدا می‌کند.

در بسیاری از کشورها، سیاست‌گذاری مشخصی برای مساجد  ، کلیساها و….در جهت مقابله با آسیب‌های اجتماعی مانند کودکان کار…. وجود ندارد. حتی اگر نهادهای مذهبی تمایل به ورود به این حوزه داشته باشند، فقدان برنامه‌های اجرایی و چارچوب قانونی مشخص، مانع از اقدام مؤثر می‌شود. بسیاری از مردم نقش مساجد و کلیسا ها…را بیشتر در امور عبادی می‌بینند تا در فعالیت‌های اجتماعی. در نتیجه، انتظار چندانی از این مراکز برای ورود به مسائل عمیق اجتماعی مانند رسیدگی به کودکان کار و بی سرپرست وجود ندارد….ادامه دارد. زمستان 2025