انفجاری که جهان را نجات داد
ا. م. شیری
استالین در مراسم اعطای نشان ستارۀ سرخ- مدال قهرمان کار سوسیالیستی به کریل ایوانوویچ شلکین، سه بار قهرمان کار سوسیالیستی، طراح اصلی یک سری پروژههای اتمی و شرکتکننده در طرح اتمی برای ساخت اولین سلاح هستهای اتحاد شوروی گفت: «اگر در ساخت بمب اتم یک تا یک سال و نیم تأخیر میکردیم، آن را روی خودمان آزمایش میکردیم».
٧۵ سال پیش، در ٢٩ اوت ١٩۴٩، اولین بمب اتمی اتحاد شوروی- آر.دی.اس-١، آزمایش شد. با این رویداد، صفحه جدید در روابط بین الملل – عصر برابری آغاز گردید.
رهبری اتحاد جماهیر شوروی از ساخت سلاحهای جدید با قدرت تخریب بیسابقه در آمریکا، حتی قبل از اینکه ترومن، رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس پوتسدام در ژوئیه ١٩۴۵ به اطلاع استالین برساند، آگاه بود. [در بارۀ آگاهسازی استالین توسط ترومن در مورد ساخت بمب اتمی در آمریکا، روایت دیگری هست به این ترتیب: ترومن با توصیۀ چرچیل دستیابی آمریکا به سلاح هستهای را برای سنجش واکنش استالین به وی اطلاع داد. استالین بلافاصله دست ترومن را فشرد و به او تبریک گفت. این واکنش استالین آب سردی بود بر سر چرچیل که فکر میکرد استالین با اطلاع از این موضوع دچار واهمه خواهد شد. ا.ش.].
کار بر روی ساخت سلاحهای هستهای در اتحاد جماهیر شوروی از سال ١٩۴٣ تحت رهبری علمی آکادمیک ایگور کورچاتوف شروع شد، اما عقب ماندگی از «متحدان» به دلیل درگیری کشور شوراها به جنگ خونین با فاشیسم آلمان در آن سالها، بسیار چشمگیر بود. با این حال، دانشمندانی که در طول دهۀ قبل از جنگ، روی فیزیک هستهای کار میکردند، از خطر مرگبار سلاحهای جدید به خوبی آگاه بودند. ایگور کورچاتوف در ماه مه ١٩۴۴ در سندی خطاب به میخائیل پرووخین [Mikhail Pervukhin]، معاون رئیس شورای کمیسرهای خلق اتحاد جماهیر شوروی نوشت: «اگرچه استفاده از انرژی اورانیوم با حل سختترین مشکلات همراه است، اما خطر استفاده از بمبهای اتمی و چشمانداز انرژی دیگهای اتمی آنقدر برای کشور قابل توجه است که توسعۀ کامل کار روی اورانیوم را ضروری میسازد. بنابراین، تقاضا میکنم دستور دهید تا موضوع توسعۀ بیشتر این امر را بررسی کنیم».
در تابستان ١٩۴۵، نیاز حیاتی کشور به پروژۀ اتمی بیش از پیش آشکار شد. بر این اساس، استالین پس از گفتگو با ترومن، به ویچسلاو مولوتوف، معاون اول شورای کمیسرهای خلق اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دستور داد: «ما باید در مورد تسریع کارمان با کورچاتوف صحبت کنیم».
پس از آنکه آمریکا هیروشیما و ناکازاکی را بمباران کرد، قدرت وحشتناک بمبها که کل شهرها را از روی زمین محو کردند، در تمام جهان مشاهده شد. یکی از اهداف اصلی این بمباران وحشیانه، نشان دادن برتری نظامی به اتحاد جماهیر شوروی بود. روابط با «متحدان» سابق بدتر شد. در پایان سال ١٩۴۵، آمریکا «طرح توتالیتی»، طرحی برای جنگ با اتحاد جماهیر شوروی را که شامل استفاده از سلاحهای هستهای و متعارف بود، تصویب کرد. این اولین مورد از میان بیست طرح نظامی اضطراری مشابه آمریکایی بود… [یکی دیگر از طرحهای مخفیانۀ آمریکا برای مقابله با اتحاد شوروی، «عملیات دراپشوت» (Operation Dropshot) نامگذاری شده بود. طبق این طرح آمریکا قصد داشت ٢٠ شهر اتحاد شوروی را با ٣٠٠ بمب هستهای و ٢٠٠ شهر و مرکز دیگر آن را با ٢٩٠٠٠ بمب متعارف مورد حملۀ قرار دهد. ا. ش.].
اتحاد جماهیر شوروی به سلاح هستهای خود نیاز داشت تا بتواند حملۀ هستهای آمریکا را «بیپاسخ» نگذارد. پیشبینی میشد آمریکاییها زودتر از اواسط دهۀ ١٩۵٠ به کشور شوراها حمله کنند.
از اوت ١٩۴۵، کار بر روی ساخت بمب اتمی شوروی سرعت گرفت. ۴ سال سخت دیگر در پیش بود که در این مدت انجام غیرممکنها ممکن شد.
بالاخره، در ٢٩ اوت ١٩۴٩ اولین بمب اتمی اتحاد جماهیر شوروی بنام آر.دی.اس-١ آزمایش شد و آزمایش این بمب جهان را نجات داد.
به گفتۀ میخائیل والنتیناویچ کوالچوک، رئیس مؤسسۀ کورچاتوف، «ما امروز زندهایم و یکی از معدود کشورهای مستقل هستیم. زیرا، در طول یک جنگ دشوار، رهبری کشور و بخشی از جامعۀ علمی تصمیمات راهبردی درستی اتخاذ کردند که جهان را نجات داد و ما را به بزرگترین ابرقدرت تبدیل کرد و علیرغم همۀ تلاشها برای نابودی میهن ما، کشور ما مستقل و بزرگ باقی ماند» (گزیدههایی از گزارش مشروح مؤسسۀ ملی تحقیقات کورچاتوف روسیه».
…
«در جنگ یوم کیپور (اکتبر ١٩٧٣) در اثر حملات ارتشهای مصر و سوریه، ارتش اسرائیل به وضعیت بحرانی دچار شد و مجبور به عقبنشینی شد، تجهیزات نظامی خود را از دست داد و متحمل خسارات سنگین گردید. تلآویو را وحشت فراگرفت و صحبت از تسلیم به میان آمد. در این شرایط، گلدا مایر، نخست وزیر اسرائیل، احساسات شکستطلبانه را کنار زد و حکم خود را اعلام کرد: «ما از سلاح هستهای استفاده خواهیم کرد»! دولت یهود در آن زمان در حدود ٢٠ بمب اتمی در اختیار داشت و میتوانست قاهره و دمشق را هدف قرار دهد.
اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی از تصمیم مایر مطلع شد و با صراحت به اسرائیلیها هشدار داد که اگر تصمیم به اجرای طرح خود بگیرند، چه اتفاقی میافتد. پس از آن، در آسمان تلآویو هواپیمایی ظاهر شد که نه موشکهای زمین به هوا و نه جنگندههای مافوق صوت امکان دسترسی به آن را نداشتند. اسرائیل «موضوع» را فهمید و فکر حملۀ هستهای به دمشق و قاهره را از سر بیرون کرد» (سایۀ گلدا مایر بر سر اسرائیل).
آزمایش اولین بمب هستهای اتحاد شوروی باعث شد آمریکا از طرحهای خود صرفنظر کند و رویۀ دیگری برای مقابله با اتحاد شوروی و بلوک شرق در پیش بگیرد. بر این اساس، پیمان تروریستی ناتو تشکیل گردید؛ جنگی بنام «جنگ سرد» آغاز شد که نتایج آن بسیار ویرانگرتر و مخربتر از مجموع دو جنگ جهانی اول و دوم بود. بطوری که امپراطوری دروغ طی این جنگ موفق شد اکثریت قریب به اتفاق بشریت را فریب دهد و در نهایت جهان تک قطبی را اعلام کند. نظم تک قطبی در مدت قریب به چهل سال موجودیت خود، دهها کشور را به آشوب کشید؛ دچار هرج و مرج ساخت؛ اشغال و تجزیه و ویران کرد؛ چندین ده میلیون انسان را به کام مرگ فرستاد و بالاتر از همه، به مغزشویی عمومی موفق شد تا بطور کلی جهان را به وضعیتی گرفتار کرد که امروز شاهد جنگها و کشتارها و نسلکشیهای بیامان مرئی و نامرئی در گوشه- گوشۀ آن هستیم.
خلاصه اینکه، هم اکنون جهان بار دیگر در آستانۀ یک جنگ عالمگیر قرار گرفته است. جنگی که نابودی بشریت در سیارۀ زمین را تهدید میکند. دو نیروی متخاصم- نیروهای نظم کهنه یا همان امپراطور جنگ و تجاوز و دروغ به فرماندهی دولتهای آنگلوساکسونی و نیروهای نظم جدید جهانی، نظم عادلانۀ در حال برقراری با پیشتازی روسیه، چین، ایران و یکسری دیگر از کشورهای جنوب جهانی در هر دو سوی جبهه، آرایش جنگ گرفتهاند. جنگ ترکیبی اعم از مسلحانه، اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی، فرهنگی، سایبری و غیره به سرعت پیش میرود. فقط کافیست، بار دیگر ولیعهد اطریش- مجار ترور شود…
ولذا، با توجه به درسهای تجارب تاریخی میتوان گفت از آنجاییکه باتکاء قدرت میتوان سختترین مشکلات ملی و جهانی را حل کرد، بر نیروها و دولتهای پیشرو نظم نوین در حال استقرار جهانی، بویژه، آنجا که به میهن ما- ایران مربوط میشود، فرض واجب است که برای مبارزۀ قاطع با نیروهای نظام در حال زوال تک قطبی، هیچ راهی کوتاهتر، بهتر و کم هزینهتر از این ندارد که توان دفاعی و بازدارندگی خود را تا حداکثر ممکن توسعه دهد؛ برای بازنگری دکترین هستهای کشور از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود؛ از اجرای دستورالعملهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول اکیداً خودداری نماید؛ با قطع وابستگی اقتصاد کشور به دلارهای بیپشتوانه، آن را به سود اکثریت جامعه سر و سامان دهد تا بتواند با تکیه بر قدرت لایزال تودههای کار و زحمت، برای دفاع از صلح و امنیت، استقلال و آزادی آمادۀ جنگ باشد. فقط در این صورت است که میتواند جنگسالاران و نسلکشان جهانی را به گفتگو و مذاکرۀ برابر حقوق وادار نماید و از این نبرد سرنوشتساز حتی در پشت میز مذاکره، پیروز و سرفراز بیرون آید.
٢۶ مهر- میزان ١۴٠٣