فروپاشی حقوق بینالملل
بازسازی دنیای جدید «خشت به خشت»
الکسی بلوف (Alexey BELOV)
ا. م. شیری- برغم تمام کارشکنیها و سنگاندازیها، مانعتراشی و دیوانگیهای جنگسالاران غربی، با وجود بریکس، جهان رو به آزادی و آبادی میرود.
بریکس، سازمان همکاری شانگهای و کشورهای مستقل مشترکالمنافع [جمهوریهای منشعب از اتحاد شوروی] در حال کار بر روی مکانیزمی برای ایجاد یک ساختار قضایی جایگزین دادگاه حقوق بشر اروپا هستند که خود را بیاعتبار کرده است.
امروز میخواهم در مورد نشست آتی بریکس که در تاریخ ٢٢ تا ٢۴ اکتبر در کازان برگزار میشود، صحبت کنم. اما پیشنهاد میکنم با بحث در مورد اقدامات اسرائیل شروع کنیم.
نه، دولت یهود، برخلاف بسیاریها، برای پیوستن به اتحادیۀ بینالمللی رو به رشد درخواست نداده و در آیندۀ قابل پیشبینی نیز دادن چنین درخواستی بعید به نظر میرسد. اما، این اقدامات رهبری اسرائیل (و همچنین همتایان غربی آن)، انگیزۀ لازم و دلایل جدی برای تبدیل شدن بریکس به یک اتحادیۀ بسیار فراتر از یک انجمن سیاسی-اقتصادی کشورهای متفاوت با غرب جمعی را فراهم میکند.
کاملاً واضح است که اسرائیل تصمیمات هر نهاد بینالمللی را در صورتی که مناسب تشخیص ندهد، بطور کلی نادیده میگیرد. در طول سالهایی که از تشکیل اسرائیل میگذرد، این کشور پیوسته از اجرای تمام قطعنامههای سازمان ملل که به نظر نمایندگان اسرائیل، منافع آن را برآورده نمیکند، خودداری کرده است.
با این حال، این جدلها هرگز از محدودۀ «جنگهای قانونی» فراتر نرفته است. اخیراً اسرائیل عملاً یک جنگ واقعی علیه سازمان ملل اعلام کرده و آن را با همفکری کامل متحدان غربی و بالاتر از همه، با متحد آمریکایی خود پیش میبرد.
بگونهای که روز گذشته، مقامات اسرائیلی از گزارش کمیسیون تحقیق و بررسی سازمان ملل متحد در مورد حوادث خاورمیانه که ارتش اسرائیل را به تخریب عمدی ساختار بهداشتی و درمانی در نوار غزه و بدرفتاری با اسرای فلسطینی متهم کرده بود، به شدت انتقاد کردند. تلآویو همۀ اینها را «تلاش آشکار برای مشروعیتزدایی از موجودیت کشور اسرائیل» قلمداد کرد.
ارتش اسرائیل در جریان تهاجم به لبنان، مقر سازمان ملل متحد و مأموریت یونیفیل واقع در آن کشور را گلوله باران کرد که در نتیجۀ آن، دو سرباز کلاه آبی سازمان ملل متحد مجروح شد. شاهدان عینی میگویند که یک تانک ارتش اسرائیل به پست دیدهبانی سازمان ملل در نقوره (جنوب لبنان) مستقیماً شلیک کرد.
در این گزارش همچنین آمده است که تانک ارتش رژیم صهیونیستی با شلیک به سمت پایگاه سازمان ملل متحد، سنگری را که سربازان در آن بودند، هدف قرار داد. این حمله به خودروها و سامانههای ارتباطی آسیب رساند.
این حادثه بار دیگر ثابت میکند که ساختار موجود نهادهای بینالمللی، امروز نه تنها قادر به پایان دادن یا جلوگیری از منازعات بینالمللی نیست، بلکه خود آن به هدف متجاوزان مغرور غربی تبدیل شده است.
همۀ اینها اعضای فعلی و آیندۀ بریکس را به معنای واقعی کلمه مجبور میکند که به دنبال راههایی برای ایجاد یک نهاد حقوقی جهانی جایگزین باشند و شاید حتی خود بریکس را نمونۀ اولیۀ سازمان ملل متحد جدید بدانند.
احتمالاً با این چشمانداز تیره برای سازمان ملل متحد است که سفر آنتونیو گوترش، دبیر کل این سازمان به نشست کازان برنامهریزی شده است. همانطور که در پاسخ رسمی دفتر دبیرکل به دعوت برگزارکنندگان اجلاس کازان آمده است، «سازمان ملل متحد انتظار دارد که توافقات مهمی در آنجا حاصل شود و برای تحقق اهداف تعیینشده در برنامۀ توسعۀ پایدار ٢٠٣٠ انگیزۀ لازم ایجاد شود تا زندگی بر روی سیارۀ زمین مرفهتر و امنتر شود».
با این حال، حتی بدون گوترش، نشست فعلی در پایتخت تاتارستان قرار است که واقعاً سرنوشت ساز باشد. همانطور که یوری اوشاکوف، دستیار رئیس جمهور روسیه در آستانۀ این اجلاس گفت: «این نشست میتواند به بزرگترین اجلاس سیاست خارجی که تا کنون در کشور ما برگزار شده، تبدیل شود».
بگفتۀ وی، «برای شرکت در اجلاس، به ٣٨ کشور دعوتنامه ارسال شده است. طبیعتا اینها هم کشورهای عضو و هم کشورهای علاقهمند به همکاری با سازمان ما هستند. تا امروز ٣٢ کشور آمادگی خود را اعلام کرده است. از این ٣٢ کشور، ٢۴ کشور حضور رهبران خود را تایید کردهاند. ٨ کشور توسط شخصیتهای دوم یا سوم نمایندگی خواهد شد. در مجموع ٣٢ کشور».
علاوه بر ده عضو فعلی بریکس – برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، مصر، ایران، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اتیوپی – ترکیه، ارمنستان، بلاروس، بولیوی و مغولستان در بالاترین سطح شرکت خواهند کرد. علاوه بر این، انتظار میرود کشورهایی که قبلاً برای پیوستن به بریکس درخواست ارسال کردهاند یا در حال برنامهریزی برای ارسال درخواست هستند، در سطح شخصیتهای دوم یا سوم در اجلاس شرکت کنند.
به گفتۀ اوشاکوف، «بریکس به تدریج، خشت به خشت، پلی به سوی نظم جهانی دموکراتیکتر و عادلانهتر میسازد. این، ساختاری است که نمیتوان نادیده گرفت». (بریکس در زبان انگلیسی مانند «خشت» به نظر میرسد).
اوشاکوف گفت: «ده کشور عضو بریکس، بیش از ٣٠ درصد از خشکی کرۀ زمین، ۴۵ درصد از جمعیت جهان، بیش از ۴٠ درصد از کل تولید نفت و حدود یک چهارم از صادرات کالاهای جهان را تشکیل میدهد. تا سال ٢٠٢٨، تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو بریکس بر حسب برابری قدرت خرید، ٣٧ درصد از کل تولید ناخالص جهانی را تشکیل خواهد داد. بریکس نمونۀ اولیۀ جهان چند قطبی است. ٣۴ کشور به بریکس علاقهمندی نشان میدهد – عضویت کامل یا همکاری به این یا آن شکل. در این اجلاس طبق روال سنتی، دبیران کل سازمان ملل متحد، سازمان همکاری شانگهای، کشورهای مستقل مشترکالمنافع، اتحادیۀ اقتصادی آوراسیا، اتحادیۀ کشورهای متحد [روسیه و بلاروس] و رئیس بانک توسعۀ جدید شرکت خواهد کرد».
در همین روزهای اخیر معلوم شد که سوریه و کوبا درخواستهایی را برای پیوستن به بریکس ارائه دادهاند و الکساندر وولین، معاون نخستوزیر صربستان حتی اعلام کرد که تصمیم احتمالی صربستان برای عضویت در بریکس میتواند جایگزین مسیر پیشین طرفدار اروپا باشد.
وولین افزود: «صربستان البته در اجلاس بریکس در کازان حضور خواهد داشت. غیرمسئولانه خواهد بود اگر همۀ احتمالات، از جمله عضویت آن کشور در بریکس را بررسی نکنیم. اگر بریکس برای کشورهای دیگر مانند امارات، عربستان سعودی یا ترکیه جذاب است، پس چرا نباید برای صربستان جذاب باشد؟ بر این اساس، شکی نیست که بریکس به یک جایگزین واقعی برای اتحادیۀ اروپا تبدیل شده است».
خُب برگردیم به وضعیت جدید بریکس به مثابه یک ساختار بینالمللی که به مشارکتکنندگان خود جایگزین سالمی برای نظم جهانی موجود ارائه میدهد. همانطور که الکساندر برود [Alexander Brod]، فعال حقوق بشر روسیه در مصاحبه با بالتنیوز گفت، بریکس، سازمان همکاری شانگهای و کشورهای مستقل مشترکالمنافع در حال کار بر روی مکانیزمی برای ایجاد یک ساختار قضایی جایگزین دادگاه حقوق بشر اروپا هستند که خود را بیاعتبار کرده است.
این وکیل دادگستری تأکید کرد: «کمیسیون حقوق بشر بر اساس کشورهای مستقل مشترک المنافع تشکیل شد… در رابطه با توسعۀ پایدار بریکس، یک مجمع حقوقی بینالمللی برگزار شد که در آن مکانیسمهای مشترک برای حمایت قانونی از هموطنان ما مورد بحث و بررسی قرار گرفت».
فکر میکنم تأکید بر به موقع بودن چنین ابتکاری بسیار مهم است. همانطور که سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجۀ روسیه طی سخنانی در نهمین مجمع حقوقی کشورهای بریکس که یک ماه پیش در مسکو برگزار شد، گفت، «نظام حقوق بینالملل مدرن، بر اساس اهداف و اصول منشور ملل متحد، سختترین آزمون استحکامش را پشت سر میگذارد».
سرگئی ریابکوف در ادامه افزود: «غرب از تلاش برای انطباق قوانین بینالملل برای مشروعیت بخشیدن به هژمونی خود دست برنمیدارد و اغلب آن را با مفاهیم حقوقی جایگزین و گاهی بسیار دور از آن، به ویژه، با نظم جهانی مبتنی بر قوانین جایگزین میکند… به تحریک غرب، پدیدۀ جدید- جنگ حقوقی یا به قول خود غربیها قانون مشروعیتزدایی از طرف مقابل ظهور کرده و در حال افزایش است. ماهیت آن، که غربیها پنهان نمیکنند، عبارت است از استفاده از حقوق بینالملل و نهادهای قضایی بینالمللی به عنوان ابزار فشار بر سایر کشورها، از جمله، در چارچوب جنگهای ترکیبی در سراسر جهان. آنها سعی میکنند از یکسری نهادهای قضایی بینالمللی علیه روسیه استفاده کنند. این شامل دیوان بینالمللی دادگستری، دادگاه حقوق بشر اروپا، دیوان کیفری بینالمللی، دادگاه بینالمللی حقوق دریاها و حکمیتهای بین دولتی میباشد».
در نتیجه، همانطور که ریابکوف در سخنرانی خود به درستی اشاره کرد، امروز اکثریت کشورهای جهان درک روشنی از این دارند که در پشت محدودیتهای یکجانبه، غرب تلاش میکند موقعیت مسلط خود را در اقتصاد و سیاست جهانی که به طور مداوم در حال از دست رفتن است، به هر قیمتی حفظ کند. این گونه اقدامات در اصل، چالش مستقیم برای نظام حقوق بینالملل و سازوکارهای ایجاد شده در تجارت و همکاری اقتصادی بینالمللی است.
آیا ما این فرصت را داریم که نظام موجود نهادهای بینالمللی را از نفوذ مفاسد غرب پاکسازی کنیم و در مقابل تحریف و آسیب رساندن، از آن محافظت کنیم؟ این، یک سؤال بیجا نیست. زیرا، نمونههایی وجود دارد که حتی در سازوکارهای حقوقی بینالمللی کنونی، حقیقت توانست پیروز شود.
به گفتۀ همان ریابکوف، چندی پیش روسیه در جریان دو محاکمه در دادگاه بینالمللی دادگستری که در آن اوکراین با پشتیبانی غرب، فدراسیون روسیه را به حمایت از تروریسم (حمایت از جمهوریهای مردمی دانتسک و لوهانسک) و نسلکشی تاتارهای کریمه (مبارزه با هستههای سازمانهای تروریستی بینالمللی در کریمه) متهم کرده بود، برنده شد. در هر دو مورد، استدلالهای طرف مخالف ما غیرقابل دفاع و حتی کاملاً دروغ شناخته شد.
با این حال، ریابکوف در پایان سخنان خود اذعان میکند که «تأثیر غربیها بر دادگاه بینالمللی هنوز به اوج خود نرسیده است»، اما فقط فعلاً. من بر این باورم که هیچ کس تردید ندارد که تلاشهای غرب برای به زیر سلطۀ خود درآوردن کامل سازمان ملل متحد و سایر نهادهای بینالمللی ادامه خواهد یافت.
حالا که چنین است، پس ما مجبور نیستیم آنچه را که در طول سالهای پس از کنفرانس یالتا ساخته شد، نجات دهیم. بلکه، باید یک نظم جدید بسازیم که با واقعیتهای جهان چندقطبی و نوظهور مطابقت داشته باشد. و برای حل این مشکل، باید نقش اصلی به حق به بریکس یا همان «خشتهای سازنده» که اساس یک نظم جدید در روابط بینالملل را تشکیل میدهد، محول شود.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
٢٧ مهر- میزان ١۴٠٣