پاکستان بهشت امن شبکه های تروریستی در جهان
نویسنده : – محمد عوض نبی زاده
از انجا یی که افغانستان دارای ساختار ژیوپلیتیکی خاصی است و این ویژه گی جغرافیایی ، باعث گردیده تا قدرت های بزرگ همواره تلاش نماید که دراین کشور مسلط شوند وحتی در چند دهه اخیر این جغرافیا مورد توجه گروه های بنیاد گرا نیز قرار گرفته اند. جغرافیای دشوار وجهل حاکم ناشی از بیسوادی ومداخلات ممالک همسایه بخصوص پاکستان باعث شده ، تا چهل سال جنگ رامردم افغانستان تحمل کند ، از سوی دیگرحضور شوروی در افغانستان و تحولات دیگر، پاکستان را به بهشت امنی برای گروه های بنیاد گرا مبدل کرده ونوار مرزی افغانستان و پاکستان ، لانه های امنی برای گروه های تروریستی مبدل ,گردیده که مانند دریا در ان گروه های بنیاد گرا شناورند. مهم ترین گروه های بنیاد گرا که در خاک پاکستان فعالیت دارند عبارت از: حرکت المجا هدین ,حرکت الجهاد الاسلامی ,تحریک طالبان پاکستان ، تحریک نفاذ شریعت محمدی، لشکر جنگهوی ، جیش محمد ، لشکر اسلامی ، طالبان، القاعده، لشکر طیبه، شبکه حقانی و سپاه صحابه ,تحریک اسلامی اوزبیکستان، جنبش اسلامی ترکستان، حزب التحریر، اکرامیه اوزبیکستان و جماعت تبلیغ قزاقستان ودیگر گروه های بنیادگرا در آسیای مرکزی، هستند که بیشتر این گروهها در کشمیر، سوات، خیبر پشتونخوا، بلوچستان و مناطق قبایلی آزاد, فعالیت میکنند. دردهه هشتاد میلادی پاکستان با حمایت تنظیمهای هفتگانه ی جهادی ,افغانستان رابه میدان جنگ نیابتی کشورهای منطقه مبدل و در کام جنگهای داخلی فرو برد که پس از سقوط حکومت داکتر نجیبالله ، جنگهای خونین داخلی میان گلبد ین حکمتیار، برهان الدین ربانی، احمدشاه مسعود , حزب وحدت اسلامی و عبدالرشید دوستم در شهر کابل به وقوع پیوست .
بعد از پیروزی مجاهدین در افغانستان ,استخبارات نظامی پاکستان ازگلبدین حکمتیار، عبدالرسول سیاف و یونس خالص غلزایی برای اشغال کابل مایوس گشت و به ایجاد گروه طالبان با حمایت پولی عربستان سعودی دست زد. اشغال کابل بتاریخ ۲۶ سپتمبر سال ۱۹۹۶م توسط پاکستان بوسیله ی گروه طالبان یک پیروزی بزرگ برای پاکستان تلقی میشد و از سوی دیگر استخبا را ت نظامی پاکستان توسط گروه طالبان پازل بنیاد گرایی را درمنطقه کامل و تمامی شبکههای تروریستی بنیاد گرا را که در کشورهای دیگر فعالیت داشتند با یکد یگر وصل نمودند. با شکل گیری حکومت طالبان در کابل روزنه ی امید برای گروههای مسلح خارجی وپا کستانی بشمول اسامه بن لادن،ایجاد شدندواستخبارا ت نظامی پاکستان برای نظمدهی جنگ جویان عرب، آسیای میانه و پاکستانی نیزدر امتداد خط مرزی افغانستان و پاکستان پناهگاههای امن ایجاد کردند و حالا پاکستان کانون تروریزم و افراط گرایی در منطقه است و کشورهای همسایه این کشور ، بخصوص افغانستان همواره از تروریست های دست پرورده پاکستان آسیب دیده و میبیند . اسلامآباد همواره پیوندهای طولانیمدت خود با گروه طالبان را حفظ و به رهبران این گروه پس از سرنگونی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ در خاک پاکستان پناه دادو پاکستان به گروه طالبان به عنوان ضمانتی برای رسیدن به اهداف راهبردی خود در افغانستان نگاه میکند؛ زیرا پاکستان برای استقرار یک دولت طرفدار پاکستان در کابل و محدود ساختن نفوذ هند در افغانستان،تلاش میکند . گرچه حکومت پاکستان با پیوستن در جنگ امریکا علیه تروریسم، تلاش کرد تا پاکستان را از انزوای سیاسی نجات دهدولی دولت پاکستان هیچگاه علیه گروه طالبان افغانی مستقر در آن کشور خصوصا شورای کویته، و اعضای شبکه حقانی هیچ گونه اقدامی نکرد.
چنانچه به تازگی عمران خان صدر اعظم پاکستان در پارلمان ان کشور ترور بن لادن را یک شرمساری تاریخی برای پاکستان دانسته؛که موضع صریح و بحث برانگیز عمران خان در ستایش از بن لادن به مثابه «شهید»، دولت پاکستان را به خطرناک ترین رژیم سیاسی برای امنیت بین المللی و صلح جهانی تبدیل کرده است . همزمان وزیر خارجه پاکستان می گوید که سیاست خارجی این کشور سبب تغییر رویکرد واشنگتن در برابر اسلام آباد شده چون برای صلح و ثبات در افغانستان به پاکستان نیاز دارد. امروز تمام جهان به این نتیجه رسیده است که مذاکرات و توافق سیاسی یگانه راه حل است و بحران افغانستان راه حل نظامی ندارد”. اگر روند صلح فرو بپاشد و خروج امریکا منجر به بیثباتی شود، بازهم به نفع پاکستان خواهد بود زیرا آن کشور طالبان را باز هم قویتر خواهد کرد.پاکستان از اکنون طالبان را به مثابه دولت آینده افغانستان مد نظر قرار داده است و این چیزی است که سفر هیأت شش نفری آن گروه به اسلام آباد به وضوح نشان می دهد که طالبان و پاکستان به مثابه دو دولت با همدیگر مراوده دارند. سیاست چماق و زردک پاکستان که از یکسو رهبران طالبان را تحریم کرده و از سوی دیگر افراد تحریم شده را به این کشور دعوت می نماید. در عین حال با امضای توافقنامه ی صلح امریکا – طالبان ، رهایی پنج و نیم هزار طالب وبخشایش دسته جمعی قاتلان خطرناک و خروج بی رویه ی نظامیان امریکا و حملات پیهم طالبان بر پاسگاهها و سربازان کشور ما ، همه گواه رویداد های خونین و معامله های شیطانی در مورد افغانستان است .
پاکستان توانسته که با دور زدن دولت افغانستان ,طالبان را مستقیمآ با امریکا وصل نمایدو با ابزار نیابتی اش چون تنظیمهای جهادی وطالبان که پاکستان دارای پوتنسیال های موثر در افغانستان است ومیتواند با اتکا به توانایی نظامی اش حرف اول را بیان کند وبدین ترتیب طالبان به دولت کابل با اکراه نگریسته و اهمیتی برای آن قایل نیست و چندان علاقه ی به مذاکره و صحبت با چنین یک دولتی ضعیف از خودنشان نمیدهند زیرا موقعیت غالب طالبان پس از شکست ناتو غیرقابل توقف است. حالا پاکستان به هدف اصلی خویش در افغانستان رسیده و روند صلح بین طالبان و آمریکا را تسهیل کرده است و اکنون باید از موفقیت مذاکرات بینالافغانی اطمینان حاصل کند از سوی دیگر اسلام آباد یک بلوک منطقهیی را به اشتراک روسیه، چین، ایران و ترکیه در خصوص تصمیم دربارۀ آیندۀ افغانستان شکل داده که پاکستان نقش مرکزی را در آن ایفا خواهد کرد. باخروج نظامی های امریکا وناتو, ازافغانستان در زیر کنترل پاکستان در آینده ی نزدیک یک رژیم به شدت مذهبی امارت اسلامی درجنوب و شرق افغانستان به میان خواهد آمد که ، جنگ در مرزهای شمال و جنوب در افغانستان ادامه خواهد یافت.از همین رو، از حالا پاکستان تلاش دارد که ، طالب، داعش، حزب تحریر و چند گروه یگر تندرو وهابی را در شمال افغانستان جا بجا و جغرافیای جنگ را به شمال انتقال دهد که تقسیم افعانستان با گذشت زمان به دو بخش امارت زیر کنترل پاکستان و دولت اسلامی خراسان شمال ، با پایتخت نمادین کابل در کنفدراسیون خواهد ماند.با این کار، جنگ پایان نیافته، بلکه میان شمال و جنوب به گونه فرسایشی ادامه خواهد یافت.
گرچه پاکستان و تروریزم؛را امریکا می داند و نادیده می گیرد چون آمریکا میخواهد افغانستان را درکام پاکستان فرو ببرد وآخرین میخ را درتبانی باپاکستان وطالبان ،برتابوت جغرافیای سیاسی افغانستان بزند. عقب نشینی یک جا نبهء امریکا ” بدون میکا نیزم مشخص از افغانستان را می توان چنین استنباد نمود، که رفتار دوگانه و ریاکاری امریکا در قبال مسایل، افغانستان سبب پرسش های پیچیده می شود؛ شاید یک پاسخ ساده وجود داشته باشد و آن اینکه بزرگترین حامی تروریزم در منطقه و جهان، خود امریکا است. حالا دونالد ترامپ رییس جمهورامریکا برای کسب آرای بیشتر درانتخابات پیش رو ، میخواهد باردیگرسرنوشت کشور ما را به دست جلادان بیرحم دینی بسپارد هرچند ارتش آمریکا بعد از حمله به افغانستان به سرعت حکومت طالبان و مخفیگاههای القاعده در افغانستان را برچید ولی پس از آن در افغانستان گیر افتاده ومناسبات واشنگتن با بسیاری از بازیگران منطقهای از جمله پاکستان، ایران و روسیه تیره گردید ورقیبان واشنگتن در این روند میخواهند تا جای پای خود را در این کشور جنگزده محکم کنند. بنابرین اگر مردم افغانستان میخواهند از افتادن دوباره در دام توحش قومی و تروریزم طالبی نجات بیابند ؛ باید ازهمین اکنون فشرده تر در کنارهم قرارگرفته آماده ی یک رستاخیز ملی شوند نجات وطن ومردم تنها با براه انداختن سیلاب خروشان مقاومت ملی و گرد آمدن به دور شخصیتهای ملی خوش نام متصور است و بس و برای راهیافت بهتر ، جامعه ی جهانی باید بر سر بیطرف ساختن افغانستان و رویکار آوردن یک دولت فراگیر در ان به توافق برسند و برای تامین امنیت آن باید نیروهای ایساف در آن مستقر شوندو امریکا به بیطرف ساختن افغانستان به گونه جدی مصمم شود. راهیافت دوم ایجاد یک ساختار نوین منطقه یی متشکل بر ایران، افعانستان و پاکستان است.اگر این دو راهیافت عملی نگردد جنگ های خونبار داخلی در کشور تشدید خواهد یافت.
- ششم – سپتامبر– 2020 – میلادی