آی اس آی پاکستان و سپاۀ پاسداران ایران یک سکه در دو روی عامل اصلی فاجعه در کشور
نویسنده : مهرالدین مشید
سرزمینی به نام آریانای کهن و خراسان بزرگ دیروز و افغانسنان امروز با پبشینۀ درخشان در درازنای تاریخ هر از کاهی شاهد لشکرکشی ها و نهاجم قدرت های بزرگ شرق وغرب برای اشغال نیم قارۀ هند میان بریتانیا و تزار تا جنگ دوم جهانی و پس از آن حوزۀ رقابت شوروی و امریکا در زمان جنگ سرد و بعد از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد به میدان رقابت کشور های منطقه بدل شده است که دخالت شدید و بی شرمانۀ آی ای آی ساواک بعد هم سپاۀ انقلاب ایران پس از دهۀ هفتاد میلادی در این کشور آغاز و با تهاجم شوروی به افغانستان شدت اختیار کرد و هر روز دخالت های این شبکه های جهنمی در کشور ما افزایش می یابد. افغانستان پس از عقب نشینی امریکا از منطقه برابر به آغاز دهۀ نود میلادی به عرصۀ رقابت کشور های منطقه بدل شد که پس از تهاجم امریکا به افغانستان در 2001 میلادی بازی بزرگ در منطقه به راه افتاده است که در نتیجۀ مداخلۀ خارجی ها و با استفاده از ضعف ارادۀ سیاسی زمامداران کشور یکی پیهم هنوز هم به شدت ادامه دارد.
آی اس آی پاکستان و سپاۀ پاسداران ایران دشمنان قسم خورده و آشتی ناپذیر مردم افغانستان اند. این دو مرکز سازماندهی و پشتیبانی تمامی آشوب های تروریستی در سراسر جهان، عامل اصلی فاجعۀ حالیه در افغانستان هستند و هر قطره خونی که در این سرزمین می ریزد در عقب آن دست این دو سازمان شیطانی قرار دارد که اولی وارث استعمار قرن نوزدهم بریتانیا و دومی هم وارث ساواک دوران شاه پیشین ایران است. افسوس که این دو مرکز فاجعه آفربنی در جهان یکی دین را مانور برای رسیدن به اهداف شیطانی خود قرار داده و دیگری هم مذهب را و با راه اندازی جنگ مذهب علیۀ مذهب می خواهند جهان را به کام خود بکشند.
این دو سازمان شیطانی از سال ها بدین سو برضد مردم افغانستان یک دست عمل می کنند؛ هرچند برای به فریب کشاندن افکار عامۀ جهانیان هر از گاهی به جنگ های زرگری با یکدیگر می پردازند و اما در موضوعات استخباراتی و فعالیت های تخریبی در افغانسنان متحدانه عمل می کنند. همیشه نقل محافل گفت و گو های پشت پردۀ این ها را چگونگی مداخله در افغانسنان تشکیل می دهد و جالب ترین موضوع برای شان مداخله در افغانستان و بازی با این کارت است. پاکسنانی ها برای دوشیدن امریکا همبشه کوشیده اند تا اشتراک مساعی شان بر ضد افغانستان را از انظار جهانیان و بویژه امریکا پنهان نگاه دارند. در این شکی نیست که اسنخبارات پاکستان در تبانی با امریکا اهداف یک سانی را دنبال می کنند که با خواست ایرانی ها سازگار نیست؛ اما آی اس آی با بازی های زیر کانه می خواهد تا ایران را در پشت بازی های خود قرار بدهد و شاید هم در شماری موارد روابط استخباراتی خود با ایران را نوعی نفوذ استخباراتی به نفع امریکا توجیه کند و با نشان دادن چراغ سبز با امریکا با ایرانی ها در روشنایی چراغ قرمز برضد امریکا وارد معامله شود؛ زیرا شبکه های استخباراتی آی اس آی برای بازی با کشور های مختلف کارت های جداکانه دارد و با هر یک بازی تازه را با قطعۀ جدید آغاز می کند.
به همگان آشکار است که آی اس آی پاکستان و ساواک برای بار اول در پروژۀ سال ۱۳۵۴ بازی مشترک را بر ضد حکومت محمد داوود آغاز کردند که نهضت جوانان مشلمان را برای قیام بر ضد داوود ترغیب کردند. در آن زمان شاۀ ایران تحت حمایت امریکا قرار داشت و بوتو هم در پاکستان ضد شوروی پیشین و داوود هم متمایل به شوروی پیشین بود و سیاست سرکوب را در افغانستان درپیش گرفته بود. هرچند با کشته شدن بوتو بوسیلۀ ضیالحق با حمایت امریکا و کشته شدن داوود با پشتیبانی شوروی پیشین بازی در سطح منطقه تغییر کرد. آگاهان متطقه یی کشته شدن هر دو را برنامه مشترک امریکا و شوروی پیشین عنوان کرده اند. در آن زمان داوود و بوتو بر سر حل موضوع دیورند به یک راه حل نزدیک شده بودند؛ اما پیش از آنکه به توافق برسند، هردو از قدرت افگنده شدند و بازی به گونۀ کنونی در منطقه ادامه پیدا کرد. در این تردیدی نیست که در هر دو بازی آی اس آی و ساواک نقش داشتند. هردو سازمان بعد ها یکی از ضیالحق و دیگری از انقلاب ایران پشتیبانی کردند و هر دو شبکه با تغییر چهره و حفظ برنامه و محتوا تا امروز به کار خود در افغانستان ادامه می دهند؛ اما با تفاوت این که در ایران سپاۀ پاسداران در نقش ساواک چهره عوض کرد.
این دو سازمان جهنمی پیشینۀ زیادی برای مداخله در افغانستان دارند، در حوزه های مختلف کار کرده و در میان قشر های گونه گون نفوذ کرده اند. ده ها مرکز فرهنگی و رسانه یی و نهاد های مدنی را تمویل می کنند و یکی زیر نام موسسه های خیریه و دیگری زیر نام کمیته های امداد امام خمینی به فعالیت های استخباراتی در افغانستان می پردازند. به این ترتیب در تار و پود جامعۀ ما اشراف کامل دارند و حتا در سمت و سو دهی اوضاع کشور چه در بیرون و چه در داخل نقش تاثیر گذار دارند. این شبکه های شیطانی با استفادۀ ابزاری از جهاد مردم افغانسنان در زمان تهاجم شوروی برای رسبدن به اهداف ستراتیژیک، استخباراتی و مذهبی خود بهره گرفتند و سرانجام موفق شدند تا جهاد مردم افغانستان را قربانی اهداف خود بسازند. هرچند این دو شبکۀ جهنمی بیشتر برضد مردم افغانستان همدست عمل کرده اند و اما به رقابت هایی هم پرداخته اند که کاهی یکی بر دیگری در افغانستان سبقت جسته اند. سپاۀ پاسداران ایران با داکتر نجیب وارد معامله شد وبر سر حکومت خود مختار در افغانستان مرکزی به توافق رسید که با تاسف این برنامۀ شوم به موفقیت نانجامید . آی اس آی با به قدرت رساندن طالبان در افغانستان، از ایران پیشی گرفتند که کشته شدن دیپلومات های ایرانی در مزار محصول آ ن بود. پس از سقوط طالبان هر دو شبکه اعلام حمایت از جنگ امریکا کردند و اما هر دو مصروف پیشبرد اهداف راهبردی شان در افغانستان شدند که پاکستانی ها توانسته اند، در افغانستان از لحاظ نظامی بالا دست باشند و ایران را با زمینگیر ساختن در بخش های فرهنگی از خود راضی نگهدارند. این دو شبکه هر از گاهی در دو جبهۀ متضاد عمل کرده اند که هم مخالفان و هم موافقان مردم افغانستان را کمک کرده اند. چنانکه همین اکنون هر دو شبکه هم حکومت افغانستان هم مخالفان حکومت را یاری می رسانند. ایران پس از سقوط طالبان در پروژه های گونه گون اقتصادی در افغانستان سهم گر فت و اما در این مدت باربار اسلحه و مهمات بدست حکومت افغانستان افتاده که از سوی سپاۀ پاسداران ایران برای طالبان داده شده بود. چنانکه نشریۀ نیشنل انترست (1) در مطلبی زیر عنوان عساکر اجیر افغان و پاکستانی در ایران مطلبی را به نشر رسانده است که ایران مهاجران افغان را به جنگ سوریه می فرستند. به گفتۀ نشریه شمار جنگجویان اجیر افغان و پاکستانی ایران در سوریه و عراق دو برابر افرادی اند که از اروپا و امریکا به این جنگ فرستاده شده اند. به نوشته نشریه، ایران در تلاش گسترش نفوذ خود در منطقه می‌باشد که با بیرون شدن نیروی امریکا از افغانستان می‌خواهد با تشکیل یک قوه مانند حزب الله در افغانستان خالیگاه قدرت را پُر کند.
مداخلۀ نظامیان پاکستان در افغانستان آفتابی است و به همگان آشکار است که پاکستان یگانه کشور حامی و صادر کنندۀ تروریزم در حهان بوده و ده ها لانۀ تروربستی در این کشور موجود اند . گشوری که هر روز برضد افغانستان توطیۀ نازه می کند. روزانه ده ها تروریست را وارد این کشور می کند و ده ها موتر اسلحه و مهمات را نظامیان پاکستان روزانه برای طالبان و داعش انتقال می دهند؛ اما باز هم بی شرمانه لاف کمک به صلح افغانستان را می زند و می گوید پاکستان خواهان صلح و ثبات در افغانستان است و حاضر است تا با اشتراک مساعی ایران این کار را انجام بدهد. این آخرین اظهارات یک مقام ارشد پاکستانی همزمان با سفر رییس ستاد ارتش پاکستان به امریکا بود. در این میان سخن از مساعی مشترک پاکستان و ایران در چنین شرایط بار دیگر نمایانگر تفاهم مشترک تازۀ استخباراتی هر دو کشور در موجی از رقابت های درونی آنان بر سر افغانستان است و معلوم است که در صدد به راه اندازی توطیۀ مشترکی بر ضد مردم افغانسنان شده اند؛زیرا مردم افغانستان هرگز به این شبکه ها و حامیان آنها باورمند نیستند و اندک ترین حسن نظری در پیوند به آنان ندارند. این گونه اظهارات فریبنده جز خاک افگندن به چشمان مردم افغانستان و جهانیان چیز دیگری نمی باشد. مردم افغانستان از چندین دهه تا کنون قربانی دخالت های این دو شبکۀ جهنمی و مزدوران گوش به فرمان محلی آنها هستند. مردم ما از سال ها بدین سو در آتش افروزی های این شبکه ها و ایادی داخلی أنها ضجه می کشند. این شبکه های هفتاد سر و هفناد هزار دم با هزاران پای کاذب به گونۀ عنکبوت تار و پود جامعۀ ما را بافته اند و مردم ما زمانی از شر این ها ها رها خواهند یافت که نوکران رنگارنگ ریش بلند، کلاۀ پکول و عمامه بر سر، و نکتایی پوشان فیشنی وابسته به این دو شبکۀ شیطانی و ده ها شبکه های استخبار اتی شرق و غرب و شمال و جنوب را شناسایی، افشا و از میان مردم تجرید و محاکمه شوند. هرچند این کار ساده نیست؛ زیرا هر یک این ها خود را در لاک های مرموز و آهنین قدرت، سیاست، روحانیت، رهبریت و ده ها القاب دیگر زیر عمامه های مقدس و نکتایی های لیبرال و تکنوکرات پنهان کرده اند و به مجرد افشا شدن با پشتیبانی مافیایی و مشترک این حلقه های خبیثه از افکار عامه بیرون کشیده می شوند و اما رهایی از این حلقه های خبیثه خیلی دشوار است و حتا رسیدن به آن امری دشوارتر از عبور از هفت خوان رستم است؛ اما هرچه باشد این طلسم را باید شکست و در غیر آن این ملت برای همیش شکسته خواهد شد. شکست شکست آن به آسمان ها زبانه خواهد کشید و این شبکه های شیطانی و مزدوران آنها برای همیش هیزم افگن و نظاره گر بر آن خواهند بود.
مردم افغانستان بویژه جوانان عزیز محتاط باشند که این شبکه ها نه تنها چانته های پر از مکر و دین کذایی آلود دارند؛ بلکه یکی پول های فراوان از امریکا می گیرد و دیگری از عاید چشمه های سرشار نفت برای به خاک و خون کشاندن شما به بهانه های خیلی قشنگ و ابریشمین دست می یازند. جوانان باید آگاه باشند تا خدای نخواسته در تور این شیاطین انسانی نیفتند و تا آرمانهای انسانی و داعیۀ دینی و ملی آنان را به بازی نگیرند. جوانان عزیز آگاه باشید که رهبران ونیمه رهبران بیشترین شان با این شبکه ها رابطه دارند و خدای نخواسته در جال شان نیفتید و هوشیار باشید تا قربانی بازی های این شبکه های جهنمی نشوید. این ها بازیکنان تردستی اند که همیشه پشت قطعۀ بازی را برای شما نشان می دهند؛ در حالی که قطعۀ “مات” شما را در دست دارند و اما آن را برای تان “طوس” نشان می دهند؛ زیرا این ها خود به شبکۀ کلانی مبدل شده اند که در همه محل های رسمی و غیر رسمی حضور سیاسی و مافیایی دارند و به شکاری های تردستی می مانند که که بدون آنکه آگاه شوید، در تور آنان می افتید.یاهو
رادیو آزادی ، 21 نوومبر 2015
