موسم پیری
این نقد جای اگر نپذیری، کجا برم ؟
وین هدیه ام اگر تو نگیری کجا برم ؟
ریزد سرشک دیده زارم ز درد و غم
خیزد ز ناله نیز نفیری ، کجا برم ؟
ای سر ! تو را به پای بتی می کنم فدا
گر در قدوم یار نمیری کجا برم ؟
مویم سپید گشت و نیامد هدف به دست
این ضعف تن بهموسم پیری کجا برم ؟
بی راهه رفت این دل من در سلوک عشق
نگرفته دست و دامن پیری ، کجا برم ؟
نا موختم ز مکتب و از مدرسه کمال
این بینیی که است خمیری کجا برم
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا