جنگ جهانی دوم- یورش بربرهای اروپایی

والری بورت (Valery BURT) – روزنامهنگار، مورخ، نویسنده
ا. م. شیری- بمناسبت هشتادمین سالروز پیروزی شکوهمند ارتش سرخ کارگران و دهقانان، دستههای پارتیزانی و خلقهای اتحاد شوروی بر فاشیسم و نازیسم!
رایش سوم گنجینههای فرهنگی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را به یغما برد
در ژوئن ١٩۴١، ورماخت به اتحاد شوروی حمله کرد. هدف این حمله نه تنها تصرف زمینها و کشتن ساکنان این کشور، بلکه غارت نامحدود، از جمله گنجینههای فرهنگی آن بود. در نتیجۀ اقدامات جنایتکارانۀ اشغالگران، ۴٢٧ موزۀ اتحاد شوروی، ۴٠٠٠ کتابخانه و بنای فرهنگی ویران شد. مجموع خسارت ١١٧٧٢٩١ فقره اموال ذخیره بود. با این حال، ٨٠ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، آلمان اطلاعاتی در مورد محل اشیاء گرانبهای غارت شده توسط رایش سوم ارائه نکرده است.
یغماگری مقامات رایش سوم در سطح وسیع دولتی انجام گرفت. و این در حالی است که آلمان در سال ١٩٠٧ کنوانسیون «قوانین و آداب و رسوم جنگ زمینی» را امضا کرد. طبق این سند، مصادره، تخریب یا آسیب عمدی به آثار تاریخی، آثار هنری و علمی را ممنوع است.
با این حال، نازیها، با نادیده گرفتن همۀ قوانین و مقررات، هر آنچه را که میخواستند، دزدیدند. آنها نه تنها در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی که توسط ورماخت اشغال شده بود، بلکه در سایر کشورهای تحت اشغال ورماخت نیز به همین شیوه عمل کردند.
قبل از حمله به اتحاد جماهیر شوروی، سوندرکوماندو کونزبرگ بنام فرمانده آن، سرگرد ابرهارد فون کونزبرگ تشکیل گردید. این نه تنها متشکل از سربازان و افسران، بلکه دانشمندانی بود که مسائل مربوط به ارزش برخی اشیاء را حل میکردند.
این یگان اساس به پیشنهاد یواخیم فون ریبنتروپ، وزیر امور خارجه تشکیل شد. خود او یک کلکسیونر [گردآورندۀ] عتیقهجات و آثار هنری بود و قصد داشت در روسیه سود خوبی به دست آورد. همانطور که اتفاقاً سایر مقامات بالای حلقههای رایش سوم، از جمله مارشال رایش هرمان گورینگ نیز چنین کردند.
عتیقههای بیشماری را سربازان و افسران آلمانی صرفاً به عنوان «یادگاری» سرقت کردند. مطمئناً در بسیاری از خانههای آلمان هنوز هم «زیورآلات» زیبا وجود دارد که اجدادشان از اتحاد جماهیر شوروی دزدیده است.
به ویژه، سوندرکوماندو اموال کاخ بزرگ موزۀ ملکه کاترین دوم واقع در روستای تزارسکویه را غارت کرد. غارتگران از هیچ چیزی چشمپوشی نکردند. آنها حتی کاغذ دیواری ابریشمی چینی را از دیوارها برداشتند و کف پارکت موزه را از بین بردند. از کاخ امپراتور الکساندر اول، اشیای عتیقه و یک کتابخانه عظیم حاوی کتابهایی به زبانهای روسی و فرانسوی را به سرقت بردند.
غارتگران آلمانی مبلمان کاخ پترگوف را که بر اساس طرحهای استاد مشهور روس، آندری وارونیخین و دیگر صنعتگران قرن هجدهم ساخته شده بود، دزدیدند. آنها مجموعههایی از نادرترین ظروف چینی قرن هجدهم را غارت کردند، نقش برجستهها، ملیلهها، چراغهای دیواری و سقفی را از دیوارهای کاخ درآوردند. این فرمایهها حتی دستگیرهها و تزئینات برنزی و چوبی درها را با خود بردند.
نابود شدن اتاق کهربایی کاخ کاترین واقع در روستای تزارسکویه که توسط استادان قرن هجدهم ساخته شده بود، یک ضایعۀ جبرانناپذیر بود. این گنج در زمان خود به نام «هشتمین عجایب جهان» برای فردریک اول، پادشاه پروس ساخته شد و سپس به پطر اول، امپراتور روسیه اهداء شد.
به مناسبت سیصدمین سالگرد سنتپترزبورگ، اتاق افسانهای کهربا به طور کامل بازسازی شد و اولین بازدیدکنندگان خود را پذیرفت.
اتاق کهربا را آلمانیها برچیدند و به کونیگزبرگ فرستادند. تا سال ١٩۴۵ در آنجا ماند. در طول حملۀ ارتش اتحاد شوروی به پایتخت پروس، متولی اتاق، دکتر آلفرد روده، آن را برچید و برای تخلیه بستهبندی کرد. پس از آن، بیهیچ اثری ناپدید گردید…
واحد کونزبرگ کتابخانۀ آکادمی علوم اوکراین را که حاوی نادرترین نسخههای خطی کتب فارسی، حبشی و چینی، وقایع نگاری روسی و اوکراینی و نسخههایی از کتابهای چاپ شده ایوان فدوروف، اولین ناشر بود، خالی کرد.
چندین موزۀ کییف، از جمله، آثار هنری اوکراین، روسیه، غربی و شرقی، بویژه نقاشیها، طرحها و پرترههای نقاشی شده توسط ایلیا رپین، بومهای نقاشیهای دیگر نقاشان روس و مجسمههای مجسمهسازان روس مورد حمله خارجی قرار گرفت.
هزاران کتاب ارزشمند و صدها نقاشی، از جمله بومهای ایوان آیوازوفسکی، واسیلی پولنوف و ایوان شیشکین از خارکوف اشغالی به رایش سوم منتقل شد. مجموعۀ مجسمههای موزه به طور کامل خالی شد.
موارد فوق تنها بخش کوچکی از جنایات نازیها در سرزمینهای اشغالی اتحاد جماهیر شوروی است. تاریخ هرگز چنین سرقت گسترده، برنامهریزی شده و منظمی را به یاد ندارد.
روسیه نه تنها بدست «کارشناسان هنر» کونستر، بلکه توسط سایر سازمانهای نازی، به ویژه دفتر مرکزی اعتماد «شرق»، که گورینگ تاسیس کرده بود و ستاد عملیاتی رایشسلایتر بفرماندهی آلفرد روزنبرگ، رهبر گروه ویژه رایش ویران شد. این شامل متخصصانی بود که بر روی یک موضوعات خاص مانند تاریخ باستان، فرهنگ عامه، هنرهای زیبا و موسیقی «کار» میکردند.
علاوه بر این، افراد گروه گورینگ و ریبنتروپ در همه جا میچرخیدند و اشیای قیمتی را برای مجموعۀ شخصی رؤسای خود مصادره میکردند. بقیۀ سارقان برای اربابان دیگر کار میکردند و طبیعتاً به فکر خود نیز بودند. برخی از اشیای غارتشده توسط نازیها هنوز هم در حراجیهای بزرگ دیده میشود.
یک واقعیت دیگر. در مارس ١٩۴٢، یک «نمایشگاه» بزرگ در برلین افتتاح شد که در آن آثار متعددی از اتحاد جماهیر شوروی به معرض نمایش گذاشته شد. بهترین آنها قرار بود به موزۀ پیشوا که نازیها قصد داشتند راهاندازی کنند، واگذار شوند.
هنگامی که بربرها عقبنشینی کردند، هر آنچه را که نمیتوانستند با خود ببرند، از بین میبردند و یا به وحشیانهترین وجه هتک حرمت میکردند. کسانی که به ویرانههای خلاقیتهای منحصربهفرد رسیدند و این همه وحشیگری را دیدند، برای بیان خشم خود، جز اشک و آه، نتوانستند هیچ سخنی بگویند…
پس از جنگ کبیر میهنی، در اتحاد جماهیر شوروی کمیسیون ویژهای برای ارزیابی خسارات وارده به میراث فرهنگی کشور تشکیل گردید. ایگور گرابار- هنرمند و مرمتگر، الکسی شوسف- معمار، الکسی- اسقف اعظم لنینگراد و نوگوراد، جوزف اوربلی- مدیر موزۀ ارمیتاژ و دیگر متخصصان اعضای این کمیسیون بودند. بر اساس محاسبات آنها، خسارت و زیان به مبلغ ١۴٠ (!) میلیارد روبل طلای «تزاری»، یعنی روبل ضرب شده قبل از سال ١٩١٣ بالغ شد. اما این رقم نهایی نبود. چرا که برآورد میزان خسارت ناشی از چنین یورش باند سارق و غارتگر به سادگی غیرممکن بود.
واضح است که برخی از اشیای هنری آلمان به عنوان غنائم ارتش سرخ به اتحاد جماهیر شوروی آورده شد. در دهۀ ١٩٩٠، صداهای درخواست استرداد آنها به آلمان به طور فزاینده بلند شد. علاوه بر این، روابط آلمان و روسیه در آن زمان تا حد قابل توجهی بهبود یافت. برلین به اعطای وام و کمک به مسکو شروع کرد. و باریس یلتسین، رئیس جمهور دائمالخمر روسیه به صدراعظم هلموت کُهل قول داد تمام مفقودات را مسترد دارد. یک کمیسیون مشترک تشکیل گردید و مذاکرات دوجانبه آغاز شد.
اما، دومای دولتی و شورای فدراسیون روسیه با چنین «مهربانی» مخالفت کردند. در سال ١٩٩٨، قانون فدرال «در مورد ارزشهای فرهنگی منتقل شده به اتحاد جماهیر شوروی در نتیجۀ جنگ جهانی دوم و واقع در قلمرو فدراسیون روسیه» تصویب شد. بر اساس این قانون، آنها ثروت ملی کشور محسوب میشوند.
نیکولای گوبنکو، آخرین وزیر فرهنگ اتحاد جماهیر شوروی در این باره نظر خود را بطور قانعکننده بیان کرد:
«ماده ۱۰۷ منشور سازمان ملل متحد را یادآوری میکنم که در آن آمده است هیچ یک از طرفها حق بازنگری نتایج جنگ جهانی دوم را ندارند. بنابراین، به نظر من آلمان حق ادعای هیچ چیزی، حتی آن سوزن گرامافون را که یک سرباز سادۀ روس از خاک آن خارج کرده است، ندارد.
فکر میکنم فراموش کردن همۀ ادعاها برای هر دو طرف آلمانی و روسی خوشبختی بزرگی خواهد بود: آنچه ما از دست دادهایم به هیچ وجه قابل مقایسه با غرامتی نیست که آلمان به ما پرداخته است.
من به آلمانیها، بهویژه جوانان پیشنهاد میکنم که هر روز خود را با تماشای گزارشهای جنگ شروع کنند تا صحنههای استالینگراد ویرانشده، لنینگراد محاصرهشده، و پترگوف سوخته را ببینند، و سپس به سر کار بروند و تمام روز به این فکر کنند که چگونه میتوانند گناه خود را در قبال روسیه جبران کنند».
این سخنان سالها پیش گفته شدهاند، اما اکنون، در آستانۀ هشتادمین سالگرد پیروزی بزرگ، همانطور که ایرینا آنتوناُوا، هنرشناس نامدار و مدیر موزۀ هنرهای زیبا بنام پوشکین در یک مصاحبه با رادیو آلمان بیان کرده است، همچنان موضوعیت دارند. او از آلمان خواست تا به این واقعیت تن در دهد که آثار فرهنگی که زمانی متعلق به آن کشور بودند، اکنون در مالکیت روسیه میباشند و این غنائم را به عنوان بخشی از نظام پساجنگی جهان بپذیرد. به نظر وی، غنائم هنری بهمثابه یادآوری آنچه که با شروع جنگ میتوان از دست داد، عمل میکند.
مطالب مرتبط:
از کسانی بپرسید که جنگیدند و ما را در اِلبا در آغوش گرفتند
تهران ۴۳، نمایش نظامی- سیاسی و عملیات «اُورلُرد»
۴ اردیبهشت- ثور ١۴٠۴