بازی غرب با مهره اوکراین
پایگاه تحلیلی الف نوشت؛ در روزهای اخیر و همزمان با اوجگیری بحث و مناظرات جدید در غرب با محوریت ضرورت عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا، پردهای جدید از نگاهِ ابزاری دولتهای غربی به اوکراین در بحبوحه جنگ این کشور با روسیه و پیشبرد اهداف خود با آشکار شده است. در این راستا، یک اندیشکده اقتصادی در آلمان در گزارشی به این نکته اشاره کرده که عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا، تا ۱۹۰ میلیارد یورو از بودجه این اتحادیه که چیزی معادل با ۱۷ درصد از کل بودجه مذکور را تشکیل میدهد، خواهد بلعید.
بخش اعظم منابع مالی مذکور بایستی در حوزه بازسازی اقتصاد و زیرساختهای اوکراین هزینه شوند و البته که این موضوع به معنای این است که شماری از دولتهای اروپایی نیز باید قیدِ دریافت منابع مالی از اتحادیه اروپا را بزنند. این در حالی است که اروپاییها حداقل در شرایط کنونی با طرح دو استدلال محوری، چندان گزاره عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا را مطلوب نمیبینند.
اولا، دولتهای اروپایی در سالهای اخیر به واسطه پاندمی کرونا، جنگ اوکراین و همچنین جنگ غزه که تا حد قابل توجهی بخش کشتیرانی و تجارت دریایی آنها را در دریای سرخ تهدید کرده، با چالشهای اقتصادی عدیدهای رو به رو بوده و شدهاند؛ معادلهای که سبب شده برخی اقتصادهای مطرح اروپایی با افزایش تورم و تضعیف برخی شاخصهای اقتصادی خود مواجه شوند. مسائلی که همه و همه موجب اوجگیری نارضایتیهای عمومی از وضعیت اقتصادی در شماری از کشورهای اروپایی نظیر فرانسه شدهاند.
حال در این فضا، اینکه تصور کنیم این دسته از کشورها حاضرند از برخی منافع و مزایای اقتصادی عضویت خود در اتحادیه اروپا به نفع اوکراین بگذرند، چندان منطقی به نظر نمیرسد. کما اینکه اگر بخواهند چنین کنند، بدون تردید با افزایش و گسترش هر چه بیشتر نارضایتیهای عمومی مواجه خواهند شد؛ امری که میتواند تبعات قابل توجه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در این قبیل از کشورها به همراه داشته باشد و بحرانهای به مراتب بزرگتری را برای آنها رقم بزند.
از این رو، گزاره عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا، حداقل با توجه به شرایط کنونیِ اقتصادهای اروپایی، چندان به نفع آنها نیست و میبینیم که مثلا در مجارستان، براساس جدیدترین نظرسنجیها، ۷۲ درصد از مردم این کشور با عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا مخالفت دارند و دولت این کشور هم تاکید کرده که به این موضوع رای منفی خواهد داد و آن را وتو میکند.
دوم اینکه تئوریسینهای اروپایی این استدلال را مطرح میکنند که چرا باید با عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا موافقت شود وقتی هنوز مشخص نیست در پایان جنگ اوکراین، این کشور از حیث جغرافیایی چه قلمروی دارد و جمعیت آن نیز به چه میزان است. به بیان سادهتر، این طیفها به این مساله اشاره میکنند که تا زمانی که وضعیت اوکراین باثبات نشود، اروپا هم نباید به طرحهایی نظیر عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا رای مثبت بدهد زیرا این مساله صرفا برای اتحادیه اروپا بار مالی دارد و میتواند به هدر رفتنِ میلیاردها یورو پول ختم شود.
در این راستا، بد نیست یادی کنیم از رفتارهای احساسی شمار قابل توجهی از رهبران غربی در نخستین روزها و ماههای آغاز جنگ اوکراین که وقتی رئیس جمهور اوکراین در کشورشان حضور مییافت، برای خطابههای وی دست و کف میزنند و اشک در چشمانشان جاری میشد.
حال همین رهبران، از پذیرش اوکراین در اتحادیه اروپا، آن هم با این استدلال که این موضوع بار و هزینههای گزاف اقتصادی دارد، خودداری میکنند. گویی آنها اوکراینیها را فقط مهرههایی میبینند که با خونِ خود باید اهداف ژئوپلیتیک غرب علیه روسیه را به پیش برند!