افغانستان؛ طعمه قدرتهای منطقهیی و قربانی جنگهای نیابتی

چکیده
افغانستان طی دهههای اخیر همواره درگیر جنگ، بیثباتی و بحرانهای انسانی بوده است. یکی از عوامل اصلی این وضعیت، رقابتهای ژئوپولیتیکی و جنگهای نیابتی میان قدرتهای منطقهیی و جهانی در خاک این کشور میباشد. این مقاله به گونه بسیار فشرده و با بهره برداری از یادداشت های شخصی، منابع انترنتی و با رویکرد تحلیلی-سیاسی به بررسی نقش قدرتهای خارجی در بیثباتی افغانستان پرداخته، و راهکارهایی برای خروج از این چرخه معیوب ارائه میدهد.
مقدمه
افغانستان، کشوری با پیشینه تاریخی غنی، در قرن بیستم و بیستویکم بیشتر بهعنوان کشوری جنگزده و بیثبات شناخته شده است. موقعیت ژئواستراتژیک آن باعث شده تا در مرکز توجه رقابتهای قدرتهای بزرگ قرار گیرد. در این مقاله، تلاش میشود تا با بررسی نمونههای تاریخی و تحلیل وضعیت فعلی، نشان داده شود که چگونه افغانستان به میدان نبرد منافع قدرتهای خارجی تبدیل شده است.
افغانستان در طول تاریخ خود به دلیل موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی، همواره مورد توجه قدرتهای منطقهیی و فرامنطقهیی قرار گرفته است. این کشور به عنوان چهارراه ارتباطی بین آسیای مرکزی، جنوب آسیا و خاورمیانه، همواره صحنه رقابت برای نفوذ سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. در دهههای اخیر، جنگهای نیابتی و مداخله خارجی تأثیرات ویرانگری بر ثبات، امنیت و توسعه افغانستان گذاشته است.
افغانستان در مرکز آسیا واقع شده و با کشورهای مهمی چون ایران، پاکستان، چین، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان هممرز است. این موقعیت جغرافیایی باعث شده تا همواره بهعنوان پلی میان شرق و غرب و شمال و جنوب عمل کند. از دید قدرتهای منطقهیی، افغانستان هم تهدید است و هم فرصت. همین امر آن را به زمین رقابت میان کشورهای مختلف تبدیل کرده است.
دلایل تبدیل شدن افغانستان به قربانی جنگهای نیابتی:
- موقعیت ژئوپلیتیک: افغانستان از دیرباز به عنوان یک پل ارتباطی مهم بین شرق و غرب عمل کرده است. این موقعیت آن را در طول تاریخ در معرض تهاجمات و رقابتهای قدرتهای بزرگ قرار داده است. در دوران جنگ سرد، افغانستان به صحنه تقابل نیابتی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد.
- منافع منطقهای: کشورهای همسایه افغانستان نیز منافع خاص خود را در این کشور دنبال میکنند. پاکستان به دنبال عمق استراتژیک و نفوذ در افغانستان است، در حالی که ایران نگران نفوذ گروههای سنی افراطی و همچنین وضعیت اقلیتهای شیعه در این کشور است. کشورهای آسیای مرکزی نیز نگران سرایت بیثباتی و افراطگرایی از افغانستان به کشورهای خود هستند.
- خلاء قدرت و درگیریهای داخلی: ضعف دولت مرکزی و وجود درگیریهای قومی و قبیلهیی در افغانستان، زمینه را برای مداخله خارجی و حمایت از گروههای نیابتی فراهم کرده است. قدرتهای منطقهیی و بینالمللی با حمایت از گروههای مختلف در افغانستان، به دنبال پیشبرد اهداف خود و تضعیف رقبا بودهاند.
- منافع اقتصادی: افغانستان دارای منابع طبیعی غنی از جمله معادن و ذخایر انرژی است که میتواند برای قدرتهای منطقهیی و بینالمللی جذاب باشد. همچنین، موقعیت این کشور در مسیر کریدورهای تجاری و ترانزیتی اهمیت اقتصادی آن را دوچندان میکند.
- ایدئولوژی: در برخی موارد، حمایت از گروههای نیابتی در افغانستان بر اساس ملاحظات ایدئولوژیک صورت گرفته است. برای مثال، در دهه 1980، ایالات متحده و عربستان سعودی از مجاهدین افغان با هدف مقابله با نفوذ شوروی حمایت میکردند.
جنگ سرد و مداخله ابرقدرتها:
در دهه ۱۹۸۰، افغانستان به عرصه رقابت ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. شوروی با حمایت از دولت وقت کابل وارد جنگ شد، در حالی که ایالات متحده، پاکستان و عربستان سعودی از گروههای مجاهدین (از جمله طالبان اولیه) برای مقابله با شوروی پشتیبانی کردند. این جنگ به ویرانی زیرساختها و تشدید اختلافات داخلی انجامید.
تحولات پس از ۲۰۰۱:
پس از حمله ایالات متحده به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و سقوط طالبان، افغانستان به صحنه حضور نظامی ناتو و رقابت قدرتهای جدید تبدیل شد. سقوط رژم طالبان نه پایان جنگ، بل اینکه مرحله جدیدی از رقابتهای منطقه یی بود، در حالی که ظاهر امر بازسازی و مبارزه با تروریسم بود، در عمل هر قدرت منطقهیی تلاش داشت حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. با این حال، ناتوانی در ایجاد حکومت کارا، متمرکز و همچنان فساد بسیار گسترده و بی کفایتی فراگیر، زمینه را برای بازگشت و معامله با طالبان در سال 2021 فراهم کرد.
نقش قدرتهای منطقهیی و فرامنطقهیی:
- پاکستان: همواره به عنوان حامی برخی گروههای طالبان برای حفظ «عمق استراتژیک» در برابر هند عمل کرده است.
- ایران: برای مقابله با نفوذ طالبان و حمایت از جامعه شیعه، از گروههای خاص در افغانستان حمایت نموده و با حضور فرهنگی و اقتصادی در غرب این کشور منافع خود را پیگیری میکند.
- هند با سرمایه گذاری اقتصادی و آموزشی تلاش کرد تا جای پای خود را محکم کند.
- روسیه: از طریق روابط دیپلماتیک و امنیتی، به دنبال توازن در برابر نفوذ غرب است.
- چین: به دنبال امنیت مرزهای خود و دسترسی به منابع معدنی افغانستان است.
- ایالات متحده: پس از خروج نظامی در ۲۰۲۱، تمرکز خود را بر نظارت از راه دور و مقابله با تروریسم حفظ کرده است.
جنگ های نیابتی و پیامدهای آن:
جنگهای نیابتی باعث شده است گروههای محلی افغان (مانند مجاهدان، طالبان، داعش خراسان و شبکه حقانی) به ابزاری برای پیشبرد اهداف خارجی تبدیل شوند. این امر به موارد زیر منجر شده است:
- تشدید ناامنی: درگیریهای مداوم بین گروههای مسلح با حمایت خارجی.
- فروپاشی دولت مرکزی :ناتوانی در ایجاد حکومتی فراگیر به دلیل رقابت حامیان خارجی.
- آوارگی و بحران انسانی: میلیونها افغان به دلیل جنگ مجبور به ترک خانههای خود شدهاند.
- گسترش تروریسم: حضور گروههایی تروریستی مانند القاعده، داعش و دیگر گروه ها در خاک افغانستان.
جنگهای نیابتی و رقابت میان کشورهای متخاصم نه تنها موجب طولانی شدن جنگ و نا امنی شده، بلکه آسیب های گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز به همراه داشته است. به شمول کشته و مهاجر شدن میلیونها نفر، نابودی زیر ساختها، گسترش فقر و بیسوادی و همچنان تضعیت دولت مرکزی و نهادهای مدنی.
راهکارهای برونرفت از وضعیت موجود:
- تأسیس دولت ملی فراگیر و مستقل که نماینده واقعی همه اقوام و گروهها باشد.
- کاهش وابستگی به قدرتهای خارجی از طریق تقویت دیپلماسی متوازن.
- توسعه اقتصادی درونزا برای کاهش نفوذ گروههای شبهنظامی و بازیگران نیابتی.
- تقویت جامعه مدنی، رسانههای آزاد و نظام آموزشی برای ساختن بنیان فکری و فرهنگی مستقل.
- ایجاد سازوکارهای منطقهیی برای گفتوگو و همکاری صلحآمیز میان کشورها.
نتیجهگیری
افغانستان به عنوان «قبرستان امپراتوری ها» شناخته شده است، اما مردم ان قربانی اصلی بازیهای ژئوپولتیک بوده اند. برای خروج از این چرخه معیوب نیاز به اجماع بین المللی و منطقه یی است. افغانستان بدون قطع دخالت قدرتهای خارجی و پایان یافتن جنگهای نیابتی، هرگز به صلح و توسعه پایدار دست نخواهد یافت. تنها راه برونرفت، بازسازی یک دولت مستقل، برخوردار از حمایت مردمی و متکی بر منافع ملی است. جامعه جهانی و کشورهای منطقه نیز باید رویکرد تقابلمحور را کنار گذاشته و بهجای منافع کوتاهمدت، به ثبات بلندمدت منطقه بیندیشند. بدون این اقدامات افغانستان هممچنان در دام خشونت و بی ثباتی گرفتار خواهد ماند.
با حرمت
دستگیر صادقی