اخراج بی رویه ی مهاجران افغان از ایران

نوشته ی :اسماعیل فروغی
این روزها خبراخراج دسته جمعی و گسترده ی افغانهای مهاجرازایران و پاکستان و بخصوص از ایران ، رسانه های جمعی ما و کشورهای ایران و پاکستان را بسیار به خود مصروف کرده است .
باساس اولین آماری که نشرشده است ، تنها دریکماه گذشته حدود چهارصدهزار مهاجرافغان ازپاکستان وایران به افغانستان برگشته اند که حدود 250 هزارتن آن از کشورایران برگشت داده شده اند.
طوری که معلوم است پس ازجنگ دوازده روزه ی ایران و اسراییل و حتا ازدومین یا سومین روزجنگ ، بازداشت ها و اخراج مهاجران افغان از ایران چنان شدت فوق العاده کسب کرد که حتا کمیساری های سازمان ملل وضعیت را غیرقابل کنترول خوانده و مقامات کشورافغانستان را با چالش های جدی روبرو کرده است . دولت ایران که قبلاً ششم جولای سال روان را ضرب الاجل برای اخراج افغانهای غیرمجازاعلام کرده بود ، بی توجه به این ضرب الاجل ، ازاولین روزهای جنگ دوازده روزه ، صدها وهزاران افغان مهاجررا دستگیرنموده ، آنان را مجبوربه ترک فوری خاک ایران نمود . باساس گزارشهای دقیق آژانس پناهنده گان سازمان ملل ، بیش ازهفتاد درصد بازگشتی ها ـ شامل زنان وکودکان، به اجبارازایران اخراج شده و درزمره ی اخراجی های اجباری ، اشخاص دارای مدارک قانونی هم شامل می باشند .
به باورناظران ،وقتی ازاثر پروازصدها و شاید هزاران ریزپرنده ازداخل ایران که همانند کودتا ای پلان شده سبب مرگ دهها دانشمند هسته ای و فرماندهان ارشد نظامی و نابودی برخی موسسات و پادگان های نظامی ایران شد ، مقامات امنیتی ایران دراولین مراحل ارزیابی و تحلیلِ این کودتای پهپادی از داخل ، درپهلوی عوامل داخلی ، به نقش مخرب همکاری احتمالی مهاجران افغان درراه اندازی این حملات غافلگیرانه وتباه کننده هم مشکوک شدند . بخصوص آن گاهی که رسانه های ایرانی اعترافات چند تن ازافغانهای متهم به جاسوسی به اسراییل را پخش ونشرنمودند ؛ مقامات امنیتی ایران چون مور و ملخ به جان مهاجران بی پناه افغانستانی افتادند . تروخشک را جاسوس پنداشته ، بی معطلی به اخراج اجباری شان اقدام نمودند .
شاید ایران که با شرایط پیچیده ودشوارجنگی روبرو بوده و مورد تهاجم نظامی ــ استخباراتی هلاکتبارسازمانهای استخبارات غول آسایی چون موساد و سی آی ای قرار گرفته است ، این حق را داشته باشد که حتا به کارمندان بلند رتبه ی دولتی ـ امنیتی و اتباع کشورخود هم مشکوک شود چه رسد به افغانهای بی پناه مهاجر که می توان برخی از آنان را به ساده گی به هرخرابکاری ای استخدام کرد ؛ اما اینکه دختران نوجوان مشغول تحصیل را که از ترس طالبان فرار کرده اند و یا کارگران مسکین مزدبگیر را که ازبیکاری و بی روزگاری به ایران پناه آورده و مدارک قانونی هم دردست دارند ؛ همه را خرابکار و جاسوس پنداشته و از ایران اخراج می نمایند ، هیچ منطق و وجدان انسانی نمی تواند آنرا قبول نماید .
به گفته ی برخی مقامات ایرانی هم اکنون حدود شش میلیون افغان مهاجر در ایران زنده گی می کنند که متکی بربرآوردهای کمیسیاریای پناهنده گان سازمان ملل حدود دومیلیون تن آنان فاقد مدارک قانونی اقامتی استند .
دولت ایران که مطابق قوانین مهاجرتی کشوربا اقداماتی شبیه احداث دیوارمرزی میان افغانستان و ایران و اخراج دسته جمعی مهاجران غیرقانونی افغانستانی ، از قبل نیت اخراج پناهنده گان غیرقانونی افغان را داشت ؛ حالا حالا با ایجاد تنش و جنگ با اسراییل و کمبود کمکهای بین المللی ، بی رویه ترازپیش می خواهد به این مهم بپردازد .
افغانها چاره ای جز تحمل این ظلم و درد ندارند . بی تردید برگشت میلیونی مهاجران همزمان ازدومملکت ایران و پاکستان ، بحران انسانی وحشتناک دیگری را در افغانستان شکل خواهد داد . بی تردید درشرایط دشواروناگواری که بلای بیکاری و بی روزگاری درافغانستان ، گلوی هموطنان ما را می فشارد و حکومت بی قانون و تک قومی طالبان توانایی و ظرفیت حل مشکلات را ندارند، برگشت گروهی مهاجران به وطن ، دشواری ها و تنگدستی های مردم را دوچندان خواهد کرد و گرسنه گی و قحطی دامن اش را در سراسر افغانستان خواهد گسترد .
فروغی( ماه جولای 2025 )