حضور عشق
رسول پویان شـرار بـوسـۀ او آتـشی بـه عـالـم زد ز قعر عـشـق بـرون در نهاد آدم زد گـرفـت آتـش او جسـم و جـان بـیتابم اساس دردومحن را زریشه برهم زد زبوی عـشق ندیـدم در جهان خوشتر حـلاوتی که سـحر از لـبان شـبنم زد کتاب سـبز طبیعت که نیست پایانش نگاه عشق و هنر برگزید و…
بیشتر بخوانید