چگونه دین به سلطنت رسید ؟
نقد دین و سلطنت دو روی یک سکه است . اگر کسی دین را نقد کرد اما در مورد سلطنت ساکت بود ، نقدش واقعی نیست به جای ریگ هم کلوخ به تنبان دارد .
در ایران تاریخ دین و سطلنت با هم همیشه عجین بوده است . حداقل از دوران صفویه تا حالا . تاریخ بقیه جغرافیا هم هست که چطور کلیسا و دربار در غرب با هم هماهنگ بوده اند . در تاریخ ایران بخوانید که چطور دربار پهلوی برای آخوند مفت خور بودجه مشخص میکرد !
سندی از ساواک گواهی میکند، شاه تا واپسین روزهای قدرت، از اموال عمومی برای روحانییت مقت خور بودجه مشخص میکرد .
در این نامه “بکلی سری و خیلی فوری” تأکید شده که با وجود تعداد بالای روحانیون در سراسر کشور، پیش از این به برخی از آنها برایِ این دوماه بین پنجاه تا صدهزار تومان پرداخت شده است ولی برای محرم پنجاه و هفت لازم است تا مبلغ ۵میلیون تومان دیگر بین آنها توزیع شود.
نامه از طرف “سپهبد مقدم” رئیس ساواک به ارتشبد غلامرضا ازهاری نخستوزیر، ارسال شده است.
ازهاری زیر نامه نوشته است که درخواست به “وزیر مشاور در امور اجرائی” ارسال شود و با “ارتشبد اویسی” دربارهی نحوهی پرداخت پولها، مشورت شود. روز شنبه این جلسه برگزار میشود و تعیین میگردد که مبالغ از طریقِ فرماندار، ساواک و اوقاف بین روحانیون توزیع گردد…
به نوشت منابع تاریخی بعد از رفتن رضا شاه از قدرت و تبعید به آفریقای جنوبی توسط انگلیس ، محمدرضاشاه به قدرت رسید او رابطه خوبی با روحانییت داشت . آیت الله بروجردی که زمام امور شیعیان را در دست داشت با شاه رابطه خوبی داشت و رابطه سلطنت و مذهب حسنه بود …
محمد رضا شاه در اولین مراسم تحلیفش ، سخنانش رنگ و بوی اسلامپناهی داشت و گسترش «مذهب اثنی عشری» را از وظایف عمده سلطنت به شمار آورد . کاملا واضح و مبرهن است تکیه محمد رضا شاه بر دین و نزدیکیاش به روحانییت از گرایشهای مذهبی شخص وی سرچشمه میگرفت. در واقع وی در موقعیتهای گوناگونی بر ارتباطش با خداوند و امامان تآکید مینمود و خودش را «نظرکرده» میدانست.
پس از کودتای ۲۸ مرداد، شاه رابطهاش با روحانیون سنتی را نزدیکتر کرد تا بتواند مشروعیت از دست رفتهاش را ترمیم بخشد. در درجه اول ائتلاف آیت الله بروجردی و بهبهانی مورد توجه شاه قرار گرفت. اولی طی تلگرافی در پاسخ به شاه در زمان فرارش به روم بازگشت وی به کشور را «موجب عظمت کشور و آسایش مسلمین» سنجیده بود و بهبهانی در سرنگونی دولت مصدق فعالانه شرکت داشت و در توزیع دلارهای سازمان سیا میان مخالفین مصدق و چاقو کشان کاشانی نقش کلیدی را بازی کرده بود….
به نوشته عباس میلانی، در سال ۱۳۳۷، در پی بازداشت قرنی رئیس رکن دو ارتش به جرم کودتا، و برملا شدن رابطه وی با برخی از روحانیون، دربار سلطنتی تصمیم گرفت عدهای از آنان را تبعید کند . آیت الله بروجردی برآشفت و تهدید کرد در صورت تبعید روحانیون، وی نیز از کشور خارج خواهد شد. شاه از تصمیم خود منصرف شد .
برخی از اقدامات شاه درخدمت روحانییت : در دانشگاه تهران یک مسجد ساخت در خرداد 1334 . شاه پذیرفت در دروس مدارس به مذهب بیشتر توجه شود ، بهاییستیزی گسترش یافت مرکز بابیان و بهاییان در تهران تخریب شد رمضان 1334، در همان سال اعلام شد که شاه یک دبیرستان دینی تآسیس خواهد کرد که شاگردانش بتوانند در دانشکده الهیات درس بخوانند . شاه اعلام کرد که تعلیمات دینی به دروس کلاسهای پنجم و ششم ابتدایی افزوده شده است ، مشروبفروشیها را در ۱۵روزه اول ماه محرم تعطیل رسمی اعلام کرد تیر 1334 ، در پادگانها و مراکز نظامی شاه ، عکسهای مذهبی نصب شد …
اساسا یکی از دلایل مهمی که سکولاریسم در ایران ریشه نداشت و پا نگرفت ، مذهبی بودن خاندان پهلوی بود . علاقه خاندان پهلوی به مذهب و آخوند در خونشان بود وهست . محمد رضا پهلوی به گفته خودش 2 بار توسط امام رضا نجات پیدا کرد و فرزندش رضا پهلوی هم هنگام ازدواج با همسرش عقد شرعی را ترجیح داده است و صراحتا گفت تکیه گاهش نیروهای نظامی سرکوبگرهمین حکومت دینی درایران است .
شرایط اسفبار امروز جامعه ایران استمرار سلطنت خاندان پهلوی است . با چنین تاریخ مشعشعی از دین و سلطنت کسانی که هنوز دل درگرو سلطنت پهلوی دارند در بهترین حالت بی سواد ترین و بی شعورترین قشر از نظر سیاسی ، هستند .
در ترکیه سکولاریسم ریشه پیدا کرد محکم شد ، چون آتاتورک مذهبی نبود و با آخوند حشرونشر نداشت . اما در ایران سلطنت محمد رضا پهلوی عملا راه روحانییت را در به قدرت رسیدن سیاسی هموار کرد .
اسماعیل هوشیار
25.07.2023