پیشینه و علت مسکن گزین سازی
پشتونهادر صفحات شمال کشور
به اثر تغیرات انقلابی و تاسیس حکومتهای سوسیالیستی در اسیای میانه ، از سال ۱۹۲۰ تا اغاز سال ۱۹۳۰ حدود نیم ملیون ازبیک ، تاجک ، ترکمن ، قرغز و قزاق در انطرف دریای امو غرض کوچیدن به افغانستان تجمع نموده بودند .
امیر عالم خان در ان زمان به کابل امده از جانب دولت امانی به وی امان داده شده بود .
عده ای از سران اقوام ذکر شده در بالا یکی پی دیگر توانستند خودرا به افغانستان برسانند از جمله یک روحانی بانفوذ ترکمن بنام خلیفه قزل ایاق با تعداد زیاد مریدانش در شبرغان جابجا شد .
گروههای مهاجرین اسیای میانه در افغانستان تنها پناه گزین نبودند ، به فعالیت های جنگی علیه شوروی در انطرف دریای امو میپرداختند ، با تحرکات سرکردگان این گروهها از جانب دولتهای افغانستان از امان الله خان تا نادرخان پیش امدهای متفاوت صورت میگرفت .
در عهد سلطنت امیر امان الله خان :
ابراهیم بیگ لقی یکی از مخالفین فعال و چهره با نفوذ میان ازبیکها از قبیله لقی در سال ۱۹۲۶ به شمال افغانستان امد ، حکومت انرا به کابل فراخ خوانده در قلعه (فتو ) چهاردهی کابل ( حالا این قلعه با باغ ان ملکیت شاروالی کابل است ) نزد امیر عالم خانمسکن گزین ساخت . امیرعالم خان پادشاه فراری بخارا ماهانه ۱۵۰۰ روپیه برای ابراهیم بیگ مقرر کرد و اعلیحضرت امان الله خان بعدها مبلغ ۵۰۰ روپیه دیگر به ان افزود . ابراهیم بیگ با امیر عالم خان زمستان هارا در جلال اباد سپری میکرد .
ابراهیم بیگ پیوسته از حکومت افغانستان تقاضای رفتن به خان اباد نزدیک مرز با شوروی را میکرد تا با افراد قبیله اش یکجا شود اما حکومت افغانستان به وی اجازه نمیداد تا تحرکات جنگی اش باعث خرابی روابط ماسکو با کابل نگردد . خانواده ابراهیم بیگ در همین سال بوی پیوست که تعداد ان به سیزده نفر میرسید .
اعلیحضرت امان الله که پس از حصول استقلال افغانستان هوای امارت اسلامی بسر داشت سیاست دو گونه بازی میکرد با ماسکو روابط مثمر و خوب دپلماتیک داشت اما از فراری های اسیای میانه برای فتح بخارا حمایت میکرد چناچه یک هیئت ده نفری به سرپرستی محمد اکبر خان غند مشر به پایگاه محمد امین بیگ سر دسته باسماچی های فرغانه به خوقند به منظور معلوم کردن اینکه فرغانه ای ها کمک افغانها را میپذیرند گسیل شد که وعده سلاح را همبه ایشان داده بود . اما بنابر وضعیت جنگی و حملات قشون سرخ بر پایگاه های امین بیگ این مسئله نا تمام ماند .
بعدها توافق شد تا شصت نفر از جوانان فرغانه برای اموزش نظامی به کابل بیایند ، انها در دهم فبروری سال ۱۹۲۰ پس از ملاقات با محمود طرزی و جنرال محمود سامی به ملاقات امان الله خان رسیدند ، امان الله خان ضمن ملاقات با ایشان از چگونگی اجرای عملیاتها در فرغانه پرسشها میکرد ، امان الله خان متمایل بود تا با فتح بخارا لقب امیر المومنین را داشته کابل پایتخت امارت باشد . اما مهاجرین اسیای میانه و خلیفه قزل ایاق در جریان بر پایی شورشهای ضد امان الله خان به جانبداری از بچه سقاء عمل کردند و با سقوط دولت امانی نقشه امارت اسلامی برهم خورد .
در حاکمیت نه ماهه حبیب الله کلکانی :
وقتی حبیب الله کلکانی در سال ۱۹۲۹ بر تخت پادشاهی نشست مردم را به ازاد سازی بخارا فراخواند که این فرا خوان مورد دلچسپی زیاد مهاجرینواقع شد ، بچه سقاء در اولینروزهای تخت نشینی با امیر عالم خانو بعدآ با ابراهیم بیگ ملاقات نمود .
مهاجرین با استفاده از فضای به میان امده رفتن از کابل به مناطق هم سرحد با شوروی را آغاز کردند ، از جمله فضل مقسوم ( اهل قره تگین ) با پنج تن از همراهان به بدخشان رفته از انجا وارد تاجکستان شد او شورشهای خونینی برپا کرد اما از جانب ارتش سرخ شکست برداشت و دوباره به افغانستان امده به سید حسین وزیر حربیه سقاوی پیوست .
شخص دیگری بنام جنید خان سرکرده ترکمنها در ماه جولای ۱۹۲۸ از طریق ایران وارد هرات شده همزمان به حمایت از شورش بچه سقاء پیوست .
در سال ۱۹۲۹ گروه دیگری از قبیله لقی به قلعه فتو نزد ابراهیم بیگ امدند دوتن انها بنام های علی مردان داد خواه و محمد علی دادخواه با ۵۰ تن افراد غیر مسلح خواستند ابرایم بیگ را تا خان اباد همراهی کنند .
وقتی در اوایل اپریل غلام نبی خان چرخی در راس قطعه چند صد نفری افغانهای ترکمن و هزاره از مرز شوروی گذشته به مزار به قصد هواداری امان الله خان امدند به اثر تقاضای بچه سقاء از امیر عالم خان یکدسته ۵۰ نفری به رهبری ابراهیم بیگ به پنجشیر رفته یکجا با سید حسین وزیر حربیه خود را به علی اباد کندز رساندند .
در علی اباد ۲۰ هزار نفر از افراد قبیله لقی مسکن گزین شده بودند ، ابراهیم بیگ به چهار دره کندز رفته از ریش سفیدان قبایل لقی ، ترکمن ، ازبیک و کنگرات درخواست دفاع از حکومت بچه سقاء را نمودند که به اثر ان یکدسته ۹۰۰ نفری از ان مهاجرین ترتیب شد ، ابراهیم بیگ ، قیوم پروانه چی و علی مردان به کمک سید حسین در ۲۹ اگست سال ۱۹۲۹ حمله قطعات غلام نبی خان چرخی را بر قلعه دهدادی عقب راندند .
ابرایم بیگ هزاره های طرفدار امان الله خان را تا بوینه قره تعقیب و مظالم زیادی در حق انها روا داشت تا اینکه هزاره ها با تزرع از سید حسین خواستند دست ظلم ابراهیم بیگ را از سر شان کوتاه ساخته اورا به دهدادی بخواهد .
در زمان پادشاهی محمد نادر خان :
در ماه نوامبر سال ۱۹۲۹ که نادر خان پادشاه شد ناظر صفر را که با ابراهیم بیگ شناخت داشت بحیث والی بدخشان مقرر کرد ، او از ابراهیم بیگ خواست سلاحهای خودرا به زمین بگذارد و پولهای راکه از دولت گذشته گرفته بود مسترد نماید ، ابراهیم بیگ از امر دولت سر باز زد ناظر صفر و پسرش انور ( انور بسمل شاعر معروف ) قطعاتی غرض دستگیری ابراهیم بیگ فرستادند اما انور بسمل اسیر ابراهیم بیگ شد ، حکومت برای رهایی پسر والی بدخشان ناگزیر شد با ابراهیم بیگ قراردادی عقد نماید که بر اساس ان انور بسمل از قید اسارت ازاد گردید . با انعقاد این قراداد ابراهیم بیگ بیشتر پُندید و لقب غازی را بخودش داد .
نادر خان چند بار از راه مسالمت پیش امد ه به ازبیکهای مهاجر پبشنهاد دادن زمین را نمود اما انها به گرفتن زمین حاضر نشدند زیرا نمیخواستند از نزدیکی نوار مرزی اتحاد شوروی دورتر شوند.
در سال ۱۹۳۰ نادر خان والی جدید به بلخ فرستاد (یعقوب خان ) ، بنابر پیشنهاد والی جدید ابراهیم بیگ بحیث معاون والی بلخ قبول شد .
در علی اباد کندز به تعداد ۵۰۰ نفر ترکمن که عده ای از سران فراری سقوی به انها پناه برده بودند حضور داشت نادر خان و والی بلخ به ابراهیم بیگ هدایت دادند تا انهارا خلع سلاح نماید . نادر خان طی فرمانی که امیر عالم خان با ان توافق داشت از ابراهیم بیگ خواست فبل از اغاز بکار معاونیت والی بلخ با وی ملاقات نماید . ابراهیم بیگ درین مورد نزد خلیفه قزل ایاق به شبرغان رفت و پس از سه روز مشوره تصمیم گرفتند تا از رفتن به کابل خودداری کرده با والی بلخ ملاقات نماید .
سفر با شکوهی برای این ملاقات ترتیب داده شد طوریکه خلیفه قزل ایاق با صد تن از صوفیان مریدش یک روز قبل روانه مزار شد و روز بعد ابراهیم بیگ همراه قور باشی هایش و یک لشکر مسلح دوهزار نفری جانب مزار حرکت کرد .
نزد مراجع افغانی شک اجرای کدام حمله برای تصرف حکومت در شمال پیدا شد .
به منظور کنترول خلیفه قزل ایاق و مریدانش وی را زیر نظر افراد خاص قرار داده والی بلخ به ابراهیم بیگهدایت داد تا افرادش سلاح بزمین گذاشته خودش به تنهایی به مزار بیاید ، اما بیگ با چهارصد نفر افراد مسلح روانه مزار شد ، این حرکت نگرانی قونسلگری شوروی در مزار را بر انگیخته والی بلخ از ابراهیم بیگ استقبال نکرد . از اثر این پیشامد ابراهیم بیگ به علی اباد رفته با افراد قبیله اش یکجا شد .
پروفیسور داکتر عبدالله یف که این نوشته به اتکای مقاله او اماده شده است از زبان بشیر بغلانی نقل میکند که ازبیکها و تاجکهای افغانی در دیدار با ابراهیم بیگ میگفتند ” تو غازی هستی ، هر کاریکه لازممیدانی انجام بده … نوک پیزار افغان کج است “
اوضاع در شمال غیر نورمال میشد تا حدیکه در اواخر ماه جون سال ۱۹۳۰ سپاهیان سرخ وارد شمال افغانستان شدند ، انها بی انکه با مقاومت عساکر حکومتی مواجه شوند به علی اباد و آق تپه یورش بردند و بر افراد ابزاهیم بیگ صربات وارد کردند ، ابراهیم بیگ از محل فرار نمود .
نادر خان بار دیگر همدست اعظم خواجه پیام مشترک با امیر عالم خانبه ابراهیم بیگفرستاد اما او به این پیام اعتنا نکرده به برخوردهای نظامی ادامه داد . از ماه جولای تا اکتوبر سال ۱۹۳۰ جنگ لقی در تمام منطقه هم سرحد شوروی از میمنه تا بدخشان را در بر میگرفت او همه تاسیسات محلی و راه های رفت و امد را زیر نظارت داشت تا اینکه در سال ۱۹۳۱ لشکر منظمی از کابل تحت قومانده شاه محمود خان عازم شمال شده پس از جنگهای خونین ابراهیم بیگ شکست قطعی خورده در اواخر ماه مارچ به انطرف امو فرار نمود .
بنابر شورشگری های مهاجرین و قسمآ همراهی مردمان محل نادر خان سیاست امتزاج قومی را در شمال پیش گرفت . سیاست بعدی دولت ظاهر خان برای شمال منعطف به ترقی و پیشرفت ان مناطق شد .
کندز ، بغلان ، مزار و شبرغانشهرهای صنعتی افغانستان شدند . نقل و انتقال خانواده ها از مناطق پشتون نشینبه صفحات شمال ادامه یافت ، معمولآ برای متقاعدین ملکی و نظامی در ان مناطق زمین داده میشد . این نقل و انتقال باعث شد تا ۴۸ فیصد نفوس شهر کندز را پشتونها تشکیل دهد . مراودات فامیلی ، ازدواجها و خویشاوندی ها توام با تعاملات اقتصادی و تجارتی و نوعی اختلاط فرهنگی میان پشتونها و غیر پشتوانها معمول گردید و ازین ناحیه هیچ درد سری برای دولتها وجود نداشت و سرحدات جنوبی شوروی هم مصئون شد و بر مناسبات طرفین دولتین تاثیر مثبت بجا گذاشت .