هزاره ها در چهار سوی تفرقه چه خواهند کرد
![](https://mashal.org/media/asadullah.jpg)
بنام خدا
اسدالله جعفری
این روز ها روز های سختی برای جامعه هزاره بعد از رهبر شهید است.
این روز ها جغد نفاق بر ویرانه های تمامیت خواهی و انحصار طلبی دیروز نشسته و گلم خیال می بافد.
اکنون در چهار راه سرنوشت هزاره ها، بچه های شیطان با عمامه ی محمد و قرآن خدا در دست، پیروان شهید عدالت را به عداوت دعوت می کنند.
زمانه دیگر گون شده و گرگان لباس میش بر تن دارند و سگان هار گله بان شده اند.
براستی هزاره ها ی پسا عدالت خواهی آن رایت بدوش عزت و کرامت و بنیان گزار مکتب وحدت و پیغمبر زمانه، مزاری کبیر چه خواهند کرد ؟
این روز ها وقتی رسانه های جمعی (اعم از نوشتاری و دیداری) را ملاحظه می کنیم، از انسانیت خود بیزار می شویم و آرزوی مرگ می کنیم و اشک سوزان بیاد آن شمع های فرا راه عزت خواهی این امت نثار می کنیم.
آری! این روزها باید خون گریه کرد و در حمام تاریخ باید حمام شرم گرفت و بر روح انسانی خود صابون استغفار مالید و با حوله تدبیر پیکر خیس از باران نفاق را خشک کرد تا سرمای تفرقه در بستر ذلتت برنخواباند.
ای مزاری بزرگ ! بار دیگر سر از بستر بردار و فرزندان خویش را گرفتار در گرداب هامون نفاق نظاره کن. اما نه پدر هرگز سر از بستر برندار که زمانه دیگر گونه رقم خورده است و هوا بسی ناجوانمردانه مه آلود است و چشم را نمی توان دیگر گونه شست تا پیغمبرانه نگریست.
پدر! همچون شمع در دست خدا فراز مند سوختی تا امت در آتش نفاق کوره ی خود باختگی نسوزد. اما امروزه همان مدعیان راه تو!! همان چپن بدوشان عدالت خواهی تو!! گسان هار می پرورانند و در چهار سوی سرنوشت این امت یله می کنند تا رایت بدوشان عدالت خواهی را گاز بگیرند و برای فاشیست های دیروز و متحدان الحاد امروز قربانی کنند.
پدر! اکنون خندق دیگر خلق شده و یک سو نفاق و کفر و ذلت طلبی لشکرش را با ساز برگ روز تجهیز کرده و در طرف دیگر فرزندان عدالت خواه تو ستاده و رایت تو را بردوش دارند و گوش به فرمان جلودار ند تا بار دیگر رستاخیز عدالت خواهی تورا محقق سازند..
پدر! اکنون از همه لحظات و ثانیه ها بیش و بیشتر به دعای خیر تو محتاجیم تا بانفس مسیحایی تو بر این نفاق رنگین نقاب ، پیروز شویم.
پدر! زمانه ی ما همان زمانه ی مولایت علی است . همانگونه که فقط علی را یارای آن بود که چشم فتنه را از حدقه بیرون بیاورد! اکنون فقط و فقط دعای خیر تو و شهیدان مکتب تو در کنار عرش خدا است که می تواند فرزندانت را از این گرداب نجات بخشد و بار دیگر در مکتب عزت و کرامت تو نفس بکشند.
آری! پدر! آنک فقط یک راه مانده و آن دعای خیر تو است تا محمد(ص) رسول رحمت، علی(ع) امام عدالت، فاطمه(س) بانوی عصمت، حسن (ع) سالار سلم و حلم، حسین (ع) شهید کرامت، و زینب(س) وارث انبیا و شهدای راه انسان وقرآن، همگام با تو آمین بگویند و خدا سرنوشت هزاره را با قلم هزار رنگ آزادی و انتخاب … رقم بزند.
آری! پدر! این تنها راه برای فرزندان مکتب تو و رایت بدوشان عدالت خواهی تو است. چون هنگامه هنگامه های انسانیت فروشی است و در بازار مکاره سیاست، دانش مداران، نفاق را علم کرده و قلم داران سپاه پیاده نظام هستند و چون سگان هار با زبان قلم پارس می کنند.
در دیگر سوی این بازار مکاره سیاست، شریعت مداران را می یابیم که همچون ربای هفت رنگ نرد نیرنگ می بازند و قرآن محمد را وارونه می خوانند و نهج علی را بر قدم معاویه فرش طمع می سازند تا غنی شود و از خلیلان بارگاه گردند و دین فروشند تا دل بدست آورند و سرور ی کنند.
آری پدر! امروزه نمک هم گندیده است و نمکدان شکسته است و جماعتی با عامه محمد بر سر، خاک در چشم مردم می کنند و جماعت دیگر با دکترا و لسانس جامعه المصفی العالمیه و هاروارد، مکارگی درس می دهند و کرامت حراج می کنند.
پدر! پدر ! پدر! دعا کن دعا، تا خدا سرنوشت امتت را دیگرگونه رقم زند و ستاره صبح صادق بدمد.