مقابله با دسایس پاکستان در واخان
فراخوان
افغانستان در یکی از بحرانی ترین مراحل تاریخ خود قرار دارد که مقدرات تاریخی کشورکماکان در کشمکش های کلان جیوپولتیک قدرتهای رقیب بین المللی و در دور جدید « بازیهای بزرگ » و رقابت قدرتهای رقیب و متخاصم منطقوی رقم میخورد .
افغانستان نگونبخت که از قبل و در چهار دهه جنگ با آفات بزرگ مواجه بوده ، در فرصت سوزی ها و کرنش و سازش فسادسالاران بخصوص در دو دهه اخیرو سیاست های کجدار و مریز امریکا مقهورپاکستان گردید در یک سال اخیر با بحران بزرگ حقوقی و فقدان مشروعیت ملی و بین المللی مواجه است که تداوم آن ، کشور را به طرف باتلاق و در مسیر اهداف دشمنان تاریخی آن سوق مینماید . دیگر شکی وجود ندارد که افغانستان درسطح تحت الحمایه پاکستان تنزیل نموده است .
از دست بوس میل به پا بوس کرده ایم
واز لطف دوستان ترقی معکوس کرده ایم
پاشنه آشیل افغانستان ، فقدان دولت مقتدرملی منبعث از اراده آزاد مردم است . عملکرد قریب به یک سال اداره طالبان و ناکامی شان در ایجاد دولت و چسپیدن رهبران افراطی شان به تطبیق شریعت خاص ومنحصر بخودشان که بظواهر ریش و حجاب خلاصه می شود ، مبین این حقیقت تلخ است که :
افغانستان تا ایجاد دولت مقتدر ملی منبعث از اراده واقعی مردم ، صلح واقعی و پایدار فرسخ ها فاصله دارد !
بدینترتیب منافع ملی و مصالح علیای افغانستان و حفظ سلامت آن ، فدای خواست های صنفی ، گروهی ، ایدیولوژیک و استفاده ابزاری از مقدسات دینی مردم مظلوم میگردد .
در چنین احوال نا هنجاراست که رقبای منطقوی و بین المللی و بویژه همسایه های حریص و طماع ، با عناوین « جمهوری اسلامی » و شعار« اخوت اسلامی» بخاطر تاراج افغانستان دست و آستین بر زده اند و تهدید جدی را بر علیه استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور بوجود آورده اند . بارز ترین مثال ها در رابطه استفاده ازموضوع
آب بحیث وجه المصالحه با طالبان توسط ایران و چپاول معادن و ذعال سنگ توسط پاکستان می باشد که وقیحانه توسط صدراعظم آنکشور اعلام میگردد که :
برای مقابله با بحران اقتصادی ما از درک واردات ذغال سنگ افغانستان بیشتر از دو ملیارد دالر مفاد نموده ایم !!!
چشمت نگران است ، که ملکت با دگران است !
( درین ارتباط سکوت و سیاست عدم شفاف اداره طالبان ، صاف و ساده باجدهی و معامله پشت پرده به پاکستان و قربان ساختن منافع ملی افغانستان پنداشته می شود . )
درروز های اخیر مطالب زیاد در رسانه های افغانی و بین المللی در رابطه به واخان بدخشان بنشر رسیده است که در دو دهه اخیر دارای سابقه داشته و پرداختن به جوانب مختلف آن رسالت هر افغان و نهاد افغانی است که بوطن وآرمانهای مردم متعهد می باشند .
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بمثابه مدعی العموم و مدافع افغانستان « مار گزیده » موضوع را به صورت همجانبه مورد بررسی قرار داده است ودر پرتو مصالع علیای کشور و منافع مردم و با در نظرداشت مصایب تاریخی مردمان منطقه واخان و ضرورت انکارناپذیر ارتقای سطح زندگی آنان و تبدیل « بام دنیا » به پارک ملی ، قله شگوفایی و افتخار افغانستان ، موارد آتی را مطرح مینماید :
هشدارو هوشدار ای هموطن عزیز :
دشمنان تاریخی ما از همان مسیری که بیشتر از چهاردهه جنگ اعلام ناشده را علیه کشور تان آغاز نموده است ، تلاش دارند تا نفشه کشور را تعدیل و « سر وگردن » تن افغانستان را قطع نمایند .
واخان زمونژ د مور د ماتیکی حیثیت لری !
ـــ واخان هیچگاهی مورد منازعه نبوده وبخش جدا ناپذیراز وجود افغانستان عزیز، واحد و لایتجزا ما است که هر نوع چشمداشت به منابع طبعی ، آب و خاک آن تجاوز بر تمامیت ارضی و تجاوز برحاکمیت ملی افغانستان پنداشته می شود.
ـــ حفظ تمامیت ارضی بحیث وظیفه اساسی و رسالت تاریخی عدول نا پذیرتمام شهروندان افغانستان است . بزرگترین درس عبرت انگیز تاریخ افغانستان ، این واقعیت تلخ است که :
هرنوع سازش و کرنش نسبت به یک وجب خاک افغانستان فقط و فقط مایه شرمساری ابدی به خاک فروشان وطنفروش ، بیچاره ساختن و محروم ساختن کشوراز امکانات ترقی و سعادت مردم حاصل دیگری ندارد . افغانستان محاط بخشکه و درمنازعه تاریخی با مخلوق و استعمار ، میراث همین زمانداران و تصامیم ذلیلانه شان است .
افغانستان عضو سازمان ملل متحد است و تمام کشور های عضو آن سازمان مکلف اند تا از هر نوع تهدید علیه تمامیت ارضی افغانستان و بکار گیری تهدید بر ضد آن اجتناب نمایند . بند چهارم ماده دوم منشور سازمان ملل متحد در زمینه چنین صراحت دارد :
« همه اعضا در مناسبات بین المللی خود از هرگونه تهدید یا بکار گیری زور که علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی یک کشور معطوف است با نحوی با اهداف سازمان ملل متحد مغایرت دارد ، خود داری میکنند »
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا این نامه را به جلالتمآب سرمنشی سازمان ملل متحد ارسال و از دفتر نمایندگی افغانستان در آن سازمان میخواهد که موضوع تهدید و دسایس پاکستان علیه تمامیت ارضی افغانستان را به شورای امنیت مطرح فرماید .
ـــ بزرگترین سرمایه افغانستان :
بزرگترین سرمایه و امتیازافغانستان یا قلب آسیا ، اهمیت جیوپولوتیک اقتصاد محور آن است که در طول تاریخ بحیث مرکز تلاقی تمدنها ، چهار راه آسیا و نقطه اتصال جنوب آسیا با آسیای میانه و شرق المیانه شناخته شده است .
بدینرو :
دشمنان تاریخی افغانستان تلاش مینمایند تا کشورما را ازین بزرگترین امتیازتاریخی محروم و خواب های هولناکتر از پلانهای ضیالخق و غلام اسحق خان بخاطر ایجاد عمق ستراتیژیک و کنفدراسیون با نوکران شانرا تحقق بخشند .
ـــ موضوع حیاتی اتصالات ، ایجاد بنادر و احداث سرک ها :
اظهر من الشمس است که این موضوع حیاتی باید در سرلوحه وظایف اساسی رشد و انکشاف ملی افغانستان قرار داشته باشد . اعمال دقیق این مامول بزرگ تاریخی و ملی در وجود یک دولت مقتدر ملی ، مستلزم توجه اساسی به دو اصل آتی می باشد :
ـــ منافع کلان ملی و افغانستان شمول باید در سر لوح کار قرار گیرد .
ـــ منافع مجموع مردم ، نیاز های مبرم مردم محل و ارتقای سطح زندگی آنان و ضرورت اجتناب ناپذیرانکشاف آن مناطق باید مورد توجه اساسی قرار داشته باشد .
ـــ بررسی تخصصی این مسایل توسط متخصصین و در بحث های همگانی و شفاف :
در چنین موارد با ابعاد بسیارپیچیده و کثیرالجوانب دارایی اهمیت ملی ، منطقوی و بین المللی باید تصامیم سیاسی بر مبنای مطالعات گسترده کار شناسان اتخاذ گردد . مطالعات گسترده باید معطوف برین موضوع باشند که اهمیت و مصالح جیوپولیتیک اقتصاد محورافغانستان فدای اغراض اجنبی نگردد .
ــــ رسالت تاریخی مردم در لحظات سرنوشت ساز تاریخ :
کشور ها در طول تاریخ توسط ملت ها حفظ و حراست گردیده اند و تاریخ افغانستان نیز مشحون ازین تجارب بزرگ می باشد . در احوال ناهنجار کنونی و در عدم موجودیت دولت مقتدر ملی ،منبعث از اراده آزاد مردم رسالت اصلی دفاع از استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی مردم عهده دار می باشند . بدینرو :
کمال افتخار است که شخصیت ها و نهاد های متعهد ملی درین راه پیشگام اند . انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ، با مراجعه به جامعه مدنی ، نیرو های ملی ، نهاد های اجتماعی و فرهنگی ، مدافعان حق و حقوق مردم ، صمیمانه تقاضا مینماید که :
در دفاع ازین داعیه برحق ملی بدون هر نوع تبعیض و تمایز ، به مصالح علیای افغانستان چنگ بزنیم و از :
ـــ حق تجزیه نا پذیری افغانستان
ـــ حق گذار افغانستان بشاهراه صلح و ترقی
ـــ حق انکشاف متوازن تمام ولایات و مناطق کشور
صادقانه و با شجاعت از منافع ملی افغانستان دفاع دفاع و به منافع مشروع همسایه ها احترام نمایم .
اکنون که بدخشان باستان و واخان آماج تروریسم و دسایس سوپر شیطانی پاکستان قرار دارد ، همه و یکصدا فریاد بزنیم که :
همه ما بدخشی واز واخان هستیم !
و بدینترتیب و در یک حرکت گسترده مدنی ، علاج واقعه را قبل از وقوع آن نمایم . افغانستان سرزمین حماسه و فاجعه است و درین کسوف تاریخ ، قبل از همه باید امید ها را زنده نگهداشت و مشترکا باید :
از « انقلاب امید » پاسداری نمایم ، تا به جهانیان ثابت نمایم که :
افغانستان حق دارد و مستحق می باشد که :
حفظ گردد ، تداوم نماید و بشاهراه صلح و ترقی گزار نماید .
درین رستاخیز عظیم ملی برای مقابله با دسایس سوپر شیطانی پاکستان ، تمام نیرو های سیاسی ، شخصیت های فرهنگی و علمی ، جامعه مدنی وفعالان دیاسپورای افغانستان ، صرفنظر از اینکه درنیم قرن اخیر در کدام «خانه شطرنج ، پر رنج» افغانستان قرار داشته و یا بکدام ایسم و رسم سیاسی تعلق داشته و یا دارند ، در معرض آزمون تاریخ قرار دارند که چگونه با فکرکلان ملی انسان محور و افغانستان شمول ، دردایره وسیع وفاق ملی از مصالح علیای وطن مشترک دفاع مینمایند .
با حرمت
شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا
میر عبدالواحد سادات رییس انجمن