برای چهارمین بار از سپردن کرسی افغانستان در ملل متحد…

افغانستان بحیث یک کشور ، عضو دائمی سازمان ملل متحد…

سیاست‌های شیطنت امیز پاکستان علیه افغانستان

از گذشته هاکه بگذریم ،همین حالا کارزار تبلیغی و تحرکات…

بمناسبت روز بین المللی حمایت از حقوق اطفال 

نوشته  و گردآوری معلوماتی از بصیر دهزاد    امروز  ۲۰ نوامبر زور بین…

شیردروازه و آسمایی خصم افگن و هندوکش عقاب پرور! ما…

نویسنده: مهرالدین مشید ما هنوز خیلی قرضدار مردم مظلوم افغانستان هستیم چند…

څنگه یی

 شعر ملمع - شیر و شکر از دکتور ایماق شعر ملمع (…

ذهن ستم گستر 

رسول پویان  زمیـــن در آتـش خـودکامگان آز می سوزد  سـرا و مـزرع…

شناخت با 13 نوع سوگیری در داوری در عرفان

دکتر بیژن باران شناخت کارکرد مغز است که سوگیری در آن…

نتیجه انتخابات امریکا در ترازوی منافع ملی افغانستان

ا میرعبدالواحد سادات  متاسفانه در منجلاب پر جنجال کنونی که :اساس تراژیدی…

دین وسیاست

نوشته دکتر حمیدالله مفید در این پسین روز ها دیدگاه های…

موسم پیری

این نقد جای اگر نپذیری، کجا برم ؟  وین هدیه ام…

معاهده ی افتضاح بار دوحه؛ پروندۀ ناتمام افغانستان

نویسنده: مهرالدین مشید افزایش فشار سیاسی بر طالبان، یگانه گزینه برای…

ماردین ابراهیم

آقای "ماردین ابراهیم" (به کُردی: ماردین ئیبڕاهیم)، شاعر معاصر کُرد،…

وجدان ودادگاه آن 

***   داد گاه وجدان بامعراج عدالت اصدار حکم میکند ـ وتصمیم…

افتخار برکارمل واعضای حزبم!

امین الله مفکر امینی          2024-12-11! فــــــخر به پــــرچمدارانی رهی عدل وانصـــاف کـــــه نیست…

بازگشت به خوییشتن؛ گفتمان رسیدن به پویایی های فکر و…

نویسنده: مهرالدین مشید هر بازگشت آغازی برای برگشت به ارزش های…

اسرار عشق 

رسول پویان  شدم تا همدم نـور آشیان در کهکشان دارم  از این…

کابل زیبا

سیمین بارکزی فرزند عبدالکبیر خان بارکزی 1953 میلادی در یک…

خالە بکر

استاد "بکر محمد امین" (به کُردی: به‌کر محه‌ممه‌د ئەمین) متخلص…

احتمال تحولات بعد از انتخابات در آمریکا و صدای تکانه…

نویسنده: مهرالدین مشید آیا با پیروزی ترامپ آمریکا به افغانستان باز…

«
»

عبور از جنگل های وحشتناک پاناما؛ سفری پر مخاطره از برازیل تا آمریکا و کانادا

نویسنده: مهرالدین مشید


پس از فرار غنی و سقوط جمهوریت و فروپاشی تمامی ساختار های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در افغانستان، وحشت و دهشت طالبانی چنان چون، کابوسی بر روان مردم این کشور سایه افگند که شهروندان افغانستان همه از این کشور پا به فرار نهادند. اکنون که دو سال از حاکمیت طالبان می گذرد، نه تنها فرار از افغانستان متوقف شده، برعکس هر روز به شدت فرار از این کشور افزوده می شود. بربنیاد گزارش های جهانی پس از حاکمیت طالبان تا کنون در حدود پنج میلیون شهروندان افغانستان در پاکستان، پنج میلیون در ایران، بیش از  300 هزار در ترکیه و در حدود یک میلیون هم در آب های مدیترانه و بحر الکاهل سرگردان اند.
این مهاجرت های اجباری برای رسیدن به یک کشور امن تر رنج های بی پایان و راه های پرمخاطره را در پی دارد. مهاجران افغانستان برای عبور از مرز های ايران، پاکستان و بویژه مرز های ترکیه تا آنسوی آب های مدیترانه و بحر اطلس و بویژه با وارد شدن به برازیل و عبور از جنگل های پاناما چنان راه های دشوار و خطرناک را پشت سر می گذارند که عبور از هر کوره راه ی آن مشکل تر از پیمودن ” هفت خوان رستم” است.

از آنجا که برای قاچاقچیان انسان محدودیت و قوانین معنی ندارد. هر مانعی که در مسیر عبور قاچاقچیان انسان ایجاد می‌شود، آن‌ها مسیر تازه‌ای را پیدا می‌کنند. با بسته شدن بیشتر مسیرهای مهاجرت غیرقانونی به اروپا، حالا مهاجران مسیر تازه و جذابی را پیدا کرده‌اند و قاچاقچیان انسان از این مسیر برای انتقال هزاران مهاجر استفاده می‌کنند. مهاجران از طریق اخذ ویزای بشر دوستانه وارد برازیل می شوند. این روند زمانی آغاز شد برازیل نیز مانند چند کشور دیگر غربی، در سال 2021 تصمیم گرفت برای تعدادی از شهروندان افغانستان ویزای بشردوستانه صادر کند و تعدادی را به شهروندی بپذیرد، اما این کشور برای افغان‌هایی که رویاهای بزرگ‌تری در سر دارند و می‌خواهند در کشورهای ثروتمند زندگی کنند، کشور ایده‌آلی نیست. بنابراین مهاجران از برازیل بحیث سکوی پرش به کشور های ثروتمند مانند، آمریکا و کانادا استفاده می کنند.

در این میان ترک برازیل و عبور از جنگل های پاناما و گذشتن از دریا ها، راه های باریک و کوه و کتل های خطرناک، برای مهاجران افغانستانی ایکه می خواهند، از طریق برازیل وارد ایالات متحده و کانادا شوند؛ مملو از داستان های غم انگیز و تراژیدی های دردناک است که شنیدن آن‌ها وجدان انسانیت را تکان می دهد‌.

گروهی از مهاجران افغانستان که برازیل را به قصد رسیدن به ایالات متحده ترک کرده اند. آنان می گویند، پس از آنکه با اخذ ویزای بشر دوستانه از سفارت برازیل در  پاکستان، این کشور را به قصد رسیدن به برازیل ترک کردند. آنان مدتی را در برازیل تحت چتر کمک های امداد رسانان بین المللی سپری و چند روز بعد برازیل را به سوی کولمبیا ترک نمودند. این مهاجران می گویند، در برازیل در خانه ای زنده گی می کردند که از سوی موسسه های خیریه برای شان آماده شده بود. آنان پول کرایه ی خانه را از 450 دالری می پرداختند که به گونه ی ماهوار از سوی موسسه های خیریه برای هر مهاجر داده می شود. به گفته ی آنان مقداری از معاش های ماهوار آنان زیر نام کرایه ی خانه بوسیله ی کارمندان موسس های خیریه حیف و میل می گردیده است.

ترک برازیل و عبور از جنگل پاناما :

این مهاجران می گویند، پس از آنکه برازیل را به قصد کولمبیا با پرواز هوایی ترک کردند، با عبور از  بولیوی، پیرو، اکوادور و کلمبیا، وارد جنگل های پاناما شدند. به گفته ی آنان مهاجران را باند هایی از قاچاقچیان به گونه ی سازمان یافته از کشوری به کشور دیگر انتقال می دهند. قاچاقچیان شبکه ی گسترده و سازمان یافته را در مسیر راه ایجاد کرده اند که گروه های مهاجران را از کشوری با کشور دیگر دست بدست می کنند و یا به گفته ای به فروش می رسانند.

یکی از این مهاجران می گوید، آن‌ها از برزیل وارد بولیوی شدند. قاچاقچی به همه گفت که بایستند و عکس‌شان را گرفت. این عکس در اختیار شبکه‌ای از افراد یک گروه قاچاق انسان‌ قرار گرفت. یعنی در کشورهای برزیل، بولیوی، پرو، اکوادور و کلمبیا افراد این شبکه مهاجران را دست به دست می نمایند. این دست بدست کردن ها بیشتر از طریق رد و بدل کردن عکس های مهاجران بوسیلۀ قاچاقچیان صورت می گیرد. یعنی در هر کشوری قاچاق بران با استفاده از تصویر های مهاجران بوسیلۀ شبکه مهاجران را در هر کشوری تحویل می گیرند. تا از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر قاچاقی عبورشان دهند.در صورتیکه گروهی از مهاجران که از پیمان قاچاقچیان سرپیچی کنند. آنان گاهی بوسیله ی قاچاقچیان به گونه های مختلف مجازات می شوند‌. هرچند گذشتن از کشور های یاد شده، کار ساده ای نیست و در مسیر راه بازرسی های پولیس و گاهی هم سرقت های پول مهاجران را به همراه دارد؛ اما آنچه در جنگل های پاناما بر سر مهاجران می آید، استثنائی و وحشت ناک است.

عبور از جنگل های پاناما :

جنگل دارین منطقه‌ای دورافتاده از باتلاق‌ها و جنگل‌های بارانی انبوه است که 100 کیلومتر از مرز بین کلمبیا و پاناما را در بر می‌گیرد. در این جنگل هیچ جاده‌ای وجود ندارد، دسترسی برای مقام های مرزی و حتی بیشتر از آن برای عوامل بشردوستانه بسیار خطرناک است. حتی مقام های خدماتی مرزی پاناما که به گونه ی کامل مجهز و آموزش‌دیده اند، توانایی دسترسی به جنگل دارین را فقط تا نقطه خاصی در سمت پاناما دارند.

مهاجران قصه های دردناکی از سفر خود در این جنگل دارند. چنانکه شماری از مهاجران که در سپتامبر 2023 از این جنگل عبور کرده اند، می گویند، در مسیر جنگل دارین به چنگ دزدان افتادند و پول ها و موبایل های شان بوسیله ی دزدان به غارت رفت. آنان می گویند، پس از آنکه دزدان در نتیجه ی تلاشی بدنی از آنان پول نیافتند. دزدان آنان را در آب افگندند تا با استفاده از مهارت های گذشته موفق به دریافت پول های آنان شوند. احمد نبی یکی از این مهاجران که اکنون به مکسیکو ستی رسیده، می گوید، جنایتکاران پس از تلاشی بدنی او را در آب افگندند و بدین وسیله پول هایش را به تاراج بردند. وی می گوید دزدان پول ها و موبایل ها و اشیای قیمتی آنان را گرفتند و با ریختن در چندین خریطه بدون هر گونه هراس از پولیس با خود بردند. او افزود که تنها آنان قربانی این جنایتکاران نبودند؛ بلکه این دزدان هر از گاهی بر سر راه ی مهاجران کمین می گیرند و پول ها و اشیای قیمتی آنان را می گیرد. احمد نبی که دو ناخن پای خود را در نتیجه ی ضرب و شتم دزدان در این جنگل از دست داده است. وی میگوید که هفتصد دالر نزد او بود و دزدان پس از انداختن او در آب موفق به سرقت آن شدند. او افزود، یکی از خانواده ها که در گروه آنان بود، او را کمک کرد تا به شهرک سرحدی تاپاچولا مکسیکو رسید.

این مهاجران می گویند، تنها سرقت های مسلحانه در این جنگل مشکل پناه جویان نیست؛ بلکه پیمودن راه های باریک و عبور از سنگلاخ ها و دریا های این جنگل، دشواری های دیگری اند که مهاجران هر از گاهی در این جنگل با آن روبرو هستند؛ بویژه عبور از دریا که گاهی مهاجران وادار به افگندن کالا های شان در دریا می شوند. احمد نبی دشواری هایی را که در این جنگل متحمل شده، می گوید که نباید خانواده های دارای کودکان از طریق این جنگل وارد مکسیکو شوند.

تنها سرقت های مسلحانه و عبور از کوره راهان و دریا ها نیست که سفر در این جنگل را دشوار گردانیده؛ بلکه موجودیت مار ها و حشرات مضر در این جنگل مشکل دیگری است که به نگرانی خانواده ها در مسیر راه ی این جنگل افزوده است. چنانکه عبدالله همراه با خانم و دختر دو ماهه‌اش وقتی می‌خواست برای نخستین‌بار شب را در جنگل‌های پاناما سپری کند، دور خیمه کوچک‌شان مایعی شبیه شربت را پخش کرد. به او گفته بودند که دوای ضد مار است. مار را می‌کشد.

هرچند جنگل دارین، به دلیل موجودیت جانوران و حشرات و همچنین وجود سازمان های جنایتکار، یکی از خطرناک ترین مسیرهای جهان برای مهاجران است؛ اما برای زنان باردار و همچنین کودکان، به مثابه ی آسیب پذیرترین قشر خطرناک تر است. در پایان سال گذشته، اولین موارد خشونت جنسی‌ نسبت به کودکان و نوجوانان در این جنگل گزارش شد.

شماری گردشگران خارجی که با رهنمایی شرکت های سیاحتی وارد این جنگل می شوند. آنان دارای تجهیرات و امکانات لازم چون، تیلفون های لوکس ماهواره‌ی، راهنمایان محلی و گزینه حمل و نقل هوایی اضطراری در صورت لزوم، از این منطقه دیدن می‌کنند. این جهان گردان آماده گی های لازم برای مقابله با رخداد های غیر مترقبه را دارند. از سویی هم این شرکت ها با گروه‌های تبهکار در داخل جنگل رابطه داشته و برای آنان باج می دهند.

به گفته ی کارمندان داکتران بدون مرز در کلمبیا و پاناما، مهاجران هیچ‌ یک از این تجهیزات را ندارند. آن‌ها اغلب به دلیل نوشیدن آب رودخانه‌ها دچار اسهال شدید می‌شوند؛ زیرا نمی‌توانند آب آشامیدنی بخرند. آنان هشدار می دهند، هر ابتکاری که رنج مهاجران را بی‌اهمیت جلوه دهد غیرقابل قبول است و ناکید می کنند که نباید درد و رنج مهاجران در این مسیر کمرنگ نشان داده شود. مهاجران در مسیر جنگل اغلب مورد سرقت و زنان، مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند و کودکان خردسال توسط راهزنان مسلح به ضرب گلوله کشته می‌شوند.

مهاجران در کنار خطر های طبیعی مانند حیوانات وحشی و رودخانه‌های سریع، طعمه کارتل‌های مواد مخدر نیز می‌شوند که به تهدیدی فزاینده تبدیل شده‌ است. کارتل ها مسیرهای خود را با مین‌های زمینی می‌پوشانند تا از کسب‌وکارهای پردرآمد خود محافظت کنند.

این جنگل آنقدر خطرناک است که «جوزپه لوپرته» ـ رییس مأموریت سازمان بین‌المللی مهاجرت در پاناما ـ گفت که گردشگری در هر بخشی از این منطقه به دلیل محدوده‌های خطرناک، استقرار نداشتن دولت و جرایم سازمان‌یافته فراگیر، ‌ بی‌احتیاطی است؛ اما با اینهم افراد متمولی از جهان اول به کلمبیا و منطقه‌ای پر از اجساد مهاجران سفر می‌کنند تا در جنگل ماجراجویی کنند.

در همین حال مقام های گردشگری پاناما از این گردشگران دفاع کرد و گفت که گردشگران قانونی در جنوب دارین مشکلی ندارند و گزارش های احتمال خطر در این جنگل را رد کرد. در همین حال آژانس سفری «واندرموت» مدعی است که جهانگردان او به دلیل تجربه راهنمایان شان، امن اند و مقام های مرزی پاناما را از فعالیت‌های خود مطلع می‌کند. به گفته ی این آژانس راهنمایان آن، به دلیل ارتباطات و تجربه ی کاری در ۲۰ سال گذشته، هیچ مشکلی با قاچاقچیان یا مجرمان دیگر نداشته اند؛ اما گمانه زنی هایی وجود دارد که این آژانس گردشگری به سازمان های جنایتکار پول پرداخت می کند.

احتمال دارد که شماری قاچاقچیان با باند های تباه کار در درون جنگل رابطه داشته باشند و گاهی قصدی مهاجران را به دام دزدان بیفگنند. از سویی هم مهاجران با دادن چند صد دالر به قاچاقچیان یا رهنما های محلی با پای پیاده و گاهی بدون کفش از مسیر این جنگل عبور می کنند؛ اما گردشگران خارجی با پرداختن ۳۵۰۰ یورو برابر به (۳۸۰۰ دالر) با تیلفون های لوکس ماهواره‌ی، راهنمایان محلی و گزینه ی حمل و نقل هوایی اضطراری در صورت لزوم، از این منطقه دیدن می‌کنند. بعید نیست که قسمتی از این پول به جیب دزدان بیفتد.

پس از عبور از جنگل پاناما:

مهاجران پس از عبور از سانتاکروز بولیوی؛ تروخیو پیرو، ماکاران، اکوادور؛ نکوکلی، کلمبیا؛ جنگل پاناما؛ پاسوکانوآس، کاستاریکا؛ لاتابلیتاس نیکاراگوا؛ آل پرانیسو، هندوراس و خوتیابا، گواتیمالا وارد شهر تپاچولا مکسیکو می شوند. آنان برای دریافت ویزای مکسیکو با استفاده از دو روش غیر قانونی یا قانونی استفاده می کنند. مسیری که قاچاقچیان برای خروج مهاجران از مرز مکسیکو در نظر می‌گیرند مسیری خطرناک است و این سفر ساعت‌های بسیاری طول می‌کشد. در طول این مسیر ایست‌های بازرسی بسیاری وجود دارد و تمامی وسایل نقلیه به طور مرتب بررسی می‌شوند. درصورتی که پولیس به قاچاقچیان مشکوک شوند، این کلاهبرداران فرار می‌کنند و مهاجران را به حال خود در میان بیابان‌ها  رها می‌کنند. قاچاقچیان برای رهایی از چنگال پولیس مهاجران را از سرویس ها پیاده کرده و آنان پیاده از ایست های بازرسی عبور می کنند. شماری مهاجران به دلیل نداشتن پول، بدون رهنما تلاش می کنند تا خود را به سرحد شمالی مکسیکو یعنی مکسیکو ستی برسانند که نزدیک با آمریکا است. نظر به گفته ی احمد نبی مهاجران در صف های طولانی از ایست های بازرسی پولیس مکسیکو بصورت پیاده عبور می کنند و پولیس چندان مزاحم آنان نمی شود. هرگاه مهاجران سوار بر موتر بخواهند، از ایست های پولیس عبور کنند، مورد بازپرس و حتا اذیت و آزار پولیس قرار می گیرند.

به گفته ی احمد نبی صدها مهاجر افغانستانی، نیکاراگویی، وبنزوبلایی، لاوسی، کمبودیایی و سایر کشور های جنوب شرق آسیا و آفریقا در مسیر های طولانی به راه افتاده اند و همه گاهی سواره و گاهی هم پیاده برای رسیدن به آمریکا و کانادا حتا به بهای پذیرش مرگ از هیچ گونه زحمت و تلاش دریغ نکرده تا خود را به کشور های ثروتمند آمریکای شمالی برسانند.

از شهر تپاچاله تا شهر مکسیکو ستی:

سفر مهاجران از شهر تپاچاله مکسیکو تا به مکسیکو ستی این کشور سفری ساده نیست و هر مهاجر باید از ده‌ها ایست بازرسی پولیس بگذرد تا پس از 15 تا 20 روز به مکسیکو ستی برسد. هرچند عبور از هر شهر به شهر دیگر پر از دشواری ها است و هر مهاجر در موجی از هراس و نگرانی از ترس اینکه بوسیله ی پولیس بازگشت داده نشوند، باید از ایست های پولیس پیاده عبور کند؛ اما عبور از شهر بیجی بینی به جوناله دشوارتر از دیگران است، مهاجران ناگزیر اند تا ساعت ها و حتا شب ها را در ایستگاه ی بیجی بینی سپری کنند تا موفق به سوار شدن در سرویس شوند. دریوران سرویس ها به دلایل امنیتی و یا دلایل دیگر بیش از 4 تا 5 مهاجر را در یک سرویس اجازه ی سفر نمی دهند. مهاجران ناگزیر اند تا در صف های طولانی ساعت ها منتظر بمانند تا نوبت بالا شدن در سرویس برای شان میسر گردد. مهاجران پس از رسیدن به ایالت آریاگان اندکی احساس آرامش می کنند. هرچند بازرسی های پولیس به گونه ی دوامدار در مسیر راه موجود است؛ اما پس رسیدن به این ايالت از سخت گیری های پولیس اندکی کاسته می شود. احمد نبی می گوید، زمانیکه آنان به ایالت بیجی بینی رسیدند. یک دوست شان برای آنان از طریق تیلفون اطلاع داده بود که در حدود هشت هزار مهاجر را از مرز مکسیکو بازگشتاندند. آنان ناگزیر وادار به بازگشت شدند تا بار دیگر با استفاده از فرصت به قافله ی مهاجران بپیوندند.

مهاجران روز ها و شب های دیگر را گاهی سوار بر موتر و گاهی هم پیاده باید بپیمایند تا با عبور از ایالت ها و شهر های مکسیکو بالاخره به مکسیکو ستی برسند. شماری از مهاجران در مکسیکو ستی بخاطر قانونمند ساختن مهاجرت و ایجاد تسهیلات در سفر فوریه های SCP1 را خانه پری می کنند. نخست مهاجران این فارم را خانه پری و با داخل شدن به مکسیکو ستی خواهان وعده ی ملاقات یا اخذ اپایتمنت با اداراه ی مهاجرت مکسیکو می شوند. مهاجران پس از سپری کردن ملاقات با مقام های مهاجرت منتظر می مانند تا درخواست های شان از سوی اداره ی مهاجرت آمریکا قبول و با اخذ ویزای پیرول وارد امریکارشوند تا باشد که با رسیدن به این کشور به پرزۀ ماشین تولیدی امریکا بدل شوند و از در مالیاتی سهم بگیرند که عامل جنگ های خوانین و کشتار های بیرحمانه است و داستان وحشت های آنها زیر نام مبارزه با تروریسم شگفت انگیز ترین همه است. 

افزون بر این داستان این که مهاجران شب ها را چگونه در فضای آزاد و در پارک ها و جاده های شهر های کشور های یاد شده سپری می کنند و با چه دشواری هایی روبرو می شوند، قصۀ دیگری است که ماجرا های غم انگیز را در پی دارد. گاهی که مهاجران ناگزیر می شوند تا اتاقی را به کرایه بگیرند. افراد محلی پول های وافری از آنان تقاضا می کنند و مهاجران ناگزیر اند که با قبول پرداخت پول های زیاد شب های پر از اضطراری را در هوتل ها و خانه های کرایی سپری نمایند. 

از مکسیکو ستی تا پشت دیوار ترامپ:

این روش برای شماری مهاجران زمین‌گیر است و آنان کوشش می کنند تا خود را به مرز مکسیکو و آمریکا برسانند. البته رسیدن به آمریکا چندان ساده نیست و در حال حاضر صدها مهاجر از سراسر جهان ازجمله مهاجران افغان‌، هفته‌ ها است که در پشت دیوارهای ترامپ (دیواری که در زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ میان آمریکا و مکزیک کشیده شد و به دیوار ترامپ مشهور شد) منتظر اند تا بتوانند وارد آمریکا شوند.

با پایان اجرای قانون ۴۲ که در زمان ترامپ تصویب شد و اجازه هرگونه مهاجرت قانونی را از شهروندان خارجی می‌گرفت، هیجان‌ها در پشت دیوار ترامپ بیشتر شده است. اجرای این قانون در یازدهم ماه می تمام ‌شد و پس از آن مهاجران وارد‌شده به خاک آمریکا، اخراج نمی‌شوند. اما به نظر می‌رسد، امید مهاجران برای رسیدن به آمریکا عبث است، زیرا دولت بایدن قوانین سخت‌گیرانه‌تری را جایگزین قانون ۴۲ کرده است و مهاجران غیرقانونی دوباره از آمریکا اخراج می‌شوند و برای پنج سال هم اجازه ورود به آمریکا را نخواهند داشت. 

هم‌زمان با آن، دولت کانادا نیز با دولت آمریکا به توافق رسیده است که هر مهاجر غیرقانونی که از آمریکا وارد کانادا شود، دوباره اخراج می‌شود. با این حال، مهاجران امید خود را از دست نداده‌اند. حشمت‌الله حبیبی، مهاجر افغانستانی که توانسته است خود را به دیوار مرزی جنوبی در مکزیک برساند، در انتظار پذیرفته شدن و ورود به آمریکا است. او به رویترز گفت: «ما نمی‌توانستیم در افغانستان باقی بمانیم به امید این‌که وضعیت در آنجا بهتر شود. به همین دلیل دست به مهاجرت زدیم. اما حالا اینجا شش روز است که بدون آب و غذا به سر می‌بریم.» وی افزود که یک خواهر مریض دارد و امیدوار است که او را بپذیرند، در غیر آن، آینده او و خانواده‌اش تاریک خواهد بود. هجوم به دیوارهای مرزی میان مکزیک و آمریکا افزایش یافته است. در ماه آپریل گذشته حدود ۱۰ هزار تن از مرز میان دو کشور رد شده‌اند که نسبت به ماه مارچ دو برابر را نشان میدهد.

به گزارش رویترز، در حال حاضر تاسیسات مرزی میان مکسیکو و آمریکا حدود ۲۸ هزار نفر را در خود جای داده که بیش از ظرفیت است. البته اکثریت این افراد شهروندان مکسیکو اند که می‌خواهند وارد آمریکا شوند. دولت آمریکا برای کنترل مهاجرت غیرقانونی، ۲۴ هزار نیرو را در منطقه بسیج کرده و ۱۵۰۰ نیروی فعال را نیز در امتداد مرز مستقر کرده است. دولت مکسیکو نیز نیروهای بیشتری به مرز فرستاده است، اما تمام این تدابیر مانع هجوم مهاجران ازجمله شهروندان افغانستان به پشت دیوار ترامپ نشده است. 

عبور از دیوار ترامپ:

مهاجران افغان به قوانین تازه ی دولت جوبایدن دل بسته اند و می‌گویند قوانین تازه‌ای که دولت جو بایدن در مورد مهاجرت غیرقانونی تصویب کرده است، بیشتر شهروندان کشورهای آمریکایی جنوبی را در برمی‌گیرد. دولت ترامپ در نهایت توانست چهارصد و پنجاه مایل از این دیوار را بسازد که یک چهارم از دیوار مرزی با مکزیک را تشکیل می دهد. ساخت این دیوار تا زمان مراسم تحلیف جو بایدن رئیس جمهوری کنونی آمریکا ادامه یافت.اما در اوایل ماه جاری نشریه واشنگتن پست گزارش داد که قاچاقچیان با استفاده از اره، حتا دیوار جدید را هم سوراخ می‌کنند.

بنا به گزارش «ووُکس» برخی از باندهای قاچاقچی با استفاده از نردبان‌های لاستیکی با موفقیت از دیوار بالا می‌روند. همچنین، نشان داده شده است که چگونه یک دختر هشت ساله می‌تواند، ظرف دو دقیقه از چنان دیواری بالا برود. در بسیاری از مناطق مرزی میان آمریکا و مکزیک، مرزهای طبیعی مثل رود «ریو گرانده» و صحرای «سونورا» موانعی به مراتب سخت‌تر از دیوارهای ساخت بشر هستند.

خطر های محیط زیستی  این دیوار:

پروژه های ساختمانی این چنینی تبعات زیست محیطی بسیار زیادی دارند. اما تامین مالی این پروژه از بودجه وزارت دفاع و طبقه بندی آن به عنوان یک موضوع امنیت ملی به دولت ترامپ راهی برای دور زدن تدابیر محافظتی محیط زیستی داد. ساخت این دیوار باعث معافیت از قانون آب پاک و هوای پاک شد. این پروژه قانون های مختلف گیاهی و جانوری را به خطر انداخت.

نیویورکر نوشت: یکی از پرسش‌های بی‌پاسخ این است که با آسیب‌های وارده به زمین چه باید کرد،  بیشتر آسیب ها در دورافتاده‌ترین بخش‌های بیابانی این منطقه است؛  مناطقی که بخش کوچکی از گذرگاه‌های مهاجران را تشکیل می‌دهند. این رسانه آمریکایی در گزارش خود به فیلم مستند کوتاهی تحت عنوان «زخم آمریکایی» ساخته دنیل لومبروسو، فیلمساز آمریکایی اشاره کرده که در آن، برخی از پیامدهای ناخواسته دیوار مرزی بررسی می شود.

پرسش ها در مورد این سفر:

پرسش های زیادی مطرح است که چگونه هزاران انسان شرقی از آنسوی اقیانوس ها به برازیل می آیند و از این کشور روانه ی کشور های ثروتمند آمریکایی می شوند. این در حالی است که همه میدانند، برازیل یک کشور پیشرفته ای نیست که توان جذب و استخدام این مهاجران را در کار و سایر خدمات اجتماعی داشته باشد. شگفت آور اینکه مقام های برازیلی در حالی برای درخواست کننده گان ویزای بشر دوستانه ویزه می دهند که به خوبی آگاه اند، ویزه گیرنده گان تمایل برای ماندن در برازیل را ندارند. برازیل در واقع سکوی پرش هزاران مهاجر برای رسیدن به آمریکا و کانادا است. در این میان پرسش مهم اینکه اگر جهانیان قصد کمک به مردم افغانستان را دارند و در پی نجات کسانی اند که به دلایل گوناگون از افغانستان خارج می شوند. آنان می توانند، به گونه ی قانونمند برای افغانستان پناهنده گی بدهند؛ اما از سرگذشت غم انگیز مهاجران افغانستان از مرز های پاکستان تا ایران، ترکیه، اروپا و بویژه برازیل فهمیده می شود که همه در پی غارت و توهین و به ذلت کشاندن مردم افغانستان بویژه مهاجران آن اند. مهاجران افغانستان در پشت تمامی مرز های دنیا آواره و در بدر اند و در هر عقب مرز های هر کشوری خیمه ی ذلت برپا کرده اند. اما در این میان رنج های مهاجرانی که به قصد رسیدن به آمریکا و کانادا از جنگل های پاناما عبور می کنند، خیلی دردناک و ذلت بار است و نه تنها توهین و تحقیر و تاراج و غارت پول و جنس های قیمتی آنان در مسیر این راه بی پیشینه است؛ بلکه در سراسر مسیر راه ی برازیل تا مکسیکو و پشت دیوار ترامپ فاجعه بار است. در واقع این مسیر زمینه های باجگیری از مهاجران افغانستان را فراهم کرده تا با اذیت و آزار پولیس، اخذ کرایه های بلند سرویس و مکان های شب باش هر روز نه تنها تحقیر که جیب های شان نیز خالی می شود. با تاسف که این بیانگر این حقیقت تلخ است که جهانیان بجای دست گیری مردم افغانستان به گونه ی صادقانه؛ برعکس همه دست به دست داده اند تا مردم افغانستان را در مرز های گوناگون جهان مورد توهین و تحقیر قرار بدهند و پول و دارایی های آنان را به غارت می برند. پایان