صفحاتی از تاریخ
آیا ارتش شوروی میتوانست جزو ناتو باشد؟
در پی یک احساس شکست خورده
والری بورت (VALERY BURT)
ا. م. شیری: همین روزها، آژانس خبری اسپوتنیک (فارسی) مطلبی دایر بر تقاضای اتحاد شوروی برای عضویت در پیمان «ناتو» منتشر کرده بود. در پی آن، سعی کردم واقعیت مسله را از زبان پژهشگران روسیه روشن کنم. مقالۀ پژوهشی حاضر، یکی از جامعترین آنهاست.
***
نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت ملی روسیه در مصاحبۀ اخیر خود با «Arguments and Facts» خاطرنشان کرد: واشنگتن و لندن به منظور تحریک هزینههای دفاعی کشورهای غربی و ثروتمند شدن از طریق فرامین نظامی، به روسهراسی دامن میزنند: «آمریکا و انگلیس از روسهراسی برای تحمیل تعهدات اقتصادی قاطعانه به سایر کشورهای عضو ناتو استفاده میکنند. آمریکا از افزایش ظرفیت مجتمع صنایع نظامی خود سود میبرد و شرایط دستیابی به انواع بسیار خاص تسلیحات را به متحدان خود دیکته میکند».
در جریان رزمایشهای متوالی، سناریوهای مختلفی از رویارویی با روسیه در حال بررسی است و حمایت از رژیم کییف نیز در چارچوب یک بنیاد ویژه در نظر گرفته شده که ایدۀ آن به پیشنهاد ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو به طرز گستردهایی مورد بحث قرار گرفت. قالبهای تعامل دوجانبه، که در سالهای نه چندان دور با معیارهای تاریخی و همچنین، بر اساس سند پایهای ١٩٩٧ مورد بحث قرار میگرفت، اکنون در گذشتۀ دور مانده است. در ضمن- اکنون باورش سخت است – اما ٧٠ سال پیش دولت اتحاد شوروی ابتکار عمل برای پیوستن به ناتو را به دست گرفت. در بیانیۀ مربوطه آمده است: «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی دیگر نباید یک گروه بستۀ نظامی چند کشور باشد. بلکه، باید برای پیوسن سایر کشورهای اروپایی که بموازات ایجاد نظام مؤثر امنیت جمعی در اروپا، برای تقویت صلح جهانی از اهمیت بالایی برخوردار هستند، باز باشد.
مخاطبان بیانیه گیج شده بودند. و در مقر ناتو، که آن زمان در پاریس واقع بود، سردرگم بودند. چه جوابی به مسکو بدهند؟ دادن اجازه به اتحاد شوروی برای پیوستن به ناتو به معنای تغییر اساسی سیاست کل غرب در قبال شرق و حرکت به سمت نزدیکی بود. امتناع از آن، در واقع ماهیت تهاجمی غرب، بیمیلی آن برای پایان دادن به جنگ سرد را نشان میداد…
فکر قرار دادن غرب در موقعیتی ناخوشایند متعلق به آندری گرومیکو، معاون اول وزیر امور خارجه بود که پیش نویس یادداشتی را برای رئیس خود، ویاچسلاو مولوتوف فرستاد و در نهایت بیانیۀ تاریخی از آن زاده شد. . علاوه بر اتحاد شوروی، اوکراین و بلاروس به عنوان سه کشور مستقل، درخواستهایی را به ناتو ارسال کردند.
در سال ١٩۵۴، ناتو پنج ساله شد. هنوز وزنهای در مقابل آن – پیمان ورشو – وجود نداشت. و اگر غرب با تمام عواقب ناشی از آن حسن نیت نشان میداد، ممکن بود اصلاً ظاهر نشود. پیوستن به این اتحادیۀ نظامی مستلزم تغییرات جهانی بود: نرم شدن اوضاع بینالمللی، بهبودی روابط با غرب و آغاز همکاریهای چندجانبه. با این حال، هیچ جایی برای حدس و گمان در مورد آنچه اتفاق نیفتاد، وجود ندارد. بهتر است آنچه را اتفاق افتاد، به خاطر بسپاریم.
…چندی قبل از تشکیل ناتو، دولت اتحاد شوروی یک ابتکار صلح برای انعقاد پیمان صلح ارائه کرد. این ابتکار از قدرتهای بزرگ میخواست که به استفاده از زور علیه کشورهای دیگر متوسل نشوند و از همه دولتها بخواهند که منازعات و اختلافات خود را فقط از راههای مسالمتآمیز حل و فصل کنند. در آن بیانیه، مصاحبۀ استالین با کینگزبری اسمیت، مدیر کل آژانس آمریکایی «اینترنشنال نیوز سرویس» در اروپا در ژانویۀ ١٩۴٩، که در پراودا منتشر شد، یادآوری شده بود. به گفتۀ وی، «دولت اتحاد شوروی میتواند با دولت آمریکا در انجام فعالیتهایی که با هدف اجرای پیمان صلح و منجر به خلع سلاح تدریجی بشود، همکاری کند». استالین نیز آمادگی خود را برای دیدار با هری ترومن، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد.
او نیز برای مذاکره اعلام آمادگی کرد و پیشنهاد کرد در آمریکا دیدار کنند. استالین به دعوت او سریعاً پاسخ داد. وی ضمن تشکر از این دعوت، افزود که این آرزوی دیرینهاش بوده که از آمریکا دیدن کند. با این حال، استالین به دلایل بسیار مشخص نپذیرفت و پاسخ داد: «متأسفانه، در حال حاضر از فرصت تحقق این آرزو محروم هستم. زیرا، پزشکان با سفرهای طولانی مدت من به ویژه، از طریق دریا یا هوا به شدت مخالف هستند. بنابراین، من به رئیس جمهور آمریکا، مسکو، لنینگراد، کالینینگراد، اودسا، یالتا در اتحاد شوروی و همچنین، لهستان یا چکسلواکی را به عنوان محل ملاقات پیشنهاد میکنم».
منتظر پاسخ ترومن بودن منطقی بود. اما داده نشد. اولا مؤدبانه نبود و ثانیا… ظاهرا رئیس جمهور آمریکا حتی به دیدار با استالین فکر هم نمیکرد، بلکه، صرفاً برای طولانی کردن زمان بود. و هیچ نیازی هم به این وجود نداشت – طراحی بلوک آتلانتیک شمالی پیشتر شکل مشخص گرفته بود و زمان بسیار کمی تا تشکیل آن باقی مانده بود. تمرکز اصلی آن رویارویی با روسیه کمونیستی و متحدانش بود.
ایدۀ انعقاد پیمان صلح بین پنج قدرت بزرگ: اتحاد شوروی، آمریکا، چین، انگلستان و فرانسه از سوی نمایندۀ اتحاد شوروی در سازمان ملل متحد در سپتامبر همان سال ١٩۴٩ مطرح شد. اما این پیشنهاد باز هم از سوی کشورهای غربی رد شد. علاوه بر این، قابل پیشبینی بود – در آن زمان بلوک آتلانتیک شمالی دیگر تشکیل یافته بود. این بلوک شامل ١٢ کشور بود: آمریکا، کانادا، انگلستان، فرانسه، بلژیک، دانمارک، ایسلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند، نروژ و پرتغال.
برای مقایسه: اکنون ٣٢ کشور عضو ناتو هستند. یعنی، در عرض ٧۵ سال تعداد اعضای این بلوک تقریباً سه برابر شده است! فقط کشورهای اروپایی اتریش، سوئیس و ایرلند عضو آن نیستند. علاوه بر این، گسترش ناتو پس از انحلال پیمان ورشو فعالانه آغاز شد – کشورهای سوسیالیستی سابق از بلوک شرق به غرب پیوستند.
اما در سال ١٩٩۴، بیل کلینتون، رئیس جمهور آمریکا همتای روس خود، باریس یلتسین را متقاعد کرد: «گسترش ناتو علیه روسیه نیست… من نمیخواهم به این فکر کنید که من هر روز صبح از خواب بیدار میشوم، فقط به این فکر میکنم که چگونه کشورهای پیمان ورشو را وارد ناتو کنم – من دیدگاه کاملاً متفاوتی در این باره دارم».
کلینتون طبق عادت، بی شرمانه دروغ گفت. اما یلتسین به او باور کرد، یا بهتر است بگوییم، او مجبور شد به او باور کند. زیرا، یلتسین به آمریکا وابسته بود. اما اکنون نیروهای اتحاد آتلانتیک شمالی به مرزهای روسیه بسیار نزدیک شدهاند …
استالین زمانی گفت: «ما با ایجاد بلوک خود به تشکیل ناتو پاسخ نخواهیم داد. زیرا، باعث تقسیم بدتر اروپا خواهد شد. یعنی به همان چیزی خواهد انجامید که چرچیل به دروغ ما را به آن را متهم میکند». آیا او حتی میخواست یک پیمان ضد ناتو تشکیل دهد؟ در این باره اطلاعی در دست نیست. اما مشخص است که استالین میخواست اتحاد شوروی به پیمان آتلانتیک شمالی ملحق شود. درست است، این علاقهمندی را او به شیوۀ منحصر به فرد بیان کرد.
استالیندر اوت ١٩۵٢، لوئی ژوکه، سفیر جدید فرانسه در اتحاد شوروی را در کرملین به حضور پذیرفت. هنگام گفتگو، این دیپلمات خاطرنشان کرد که به گفتۀ شارل دوگل، رئیس جمهور، ناتو یک اتحاد منحصرا صلحآمیز است. استالین با شنیدن این کلمات خندید. و با لبخند از آندری ویشینسکی، وزیر امور خارجه که در جلسه حضور داشت پرسید: «در این صورت، آیا اتحاد شوروی نباید به ناتو ملحق شود؟»
با این حال، برخی از مورخان معتقدند که استالین شوخی نکرده است. او نقش خود را بسیار عالی بازی کرد، همانطور که بیش از یک بار کرده بود. او میدانست که غرب از واکنش او آگاه خواهد شد. و فکر میکرد، اگر «ماهی» «طعمه» را ببلعد چه؟
اما نبلعید و دو سال بعد، در سال ١٩۵۴، همانطور که انتظار میرفت، ناتو پیشنهاد اتحاد شوروی برای پیوستن به کشورهای این اتحادیۀ را رد کرد. در بیانیۀ ناتو آمده است: «این پیشنهاد با اصولی که ساختار دفاعی و امنیتی کشورهای غربی بر اساس آن بنا شده، در تضاد است». علاوه بر این، خواستههای کاملا غیرواقعی در مقابل اتحاد شوروی مطرح شد: خروج نیروهای شوروی از اتریش و جمهوری دموکراتیک آلمان، تخلیۀ پایگاههای نظامی در شرق دور. بدیهی بود که غرب، در درجۀ اول، آمریکا نمیخواست از رویارویی با شرق دست بردارد.
با این حال، مسکو از ایدۀ خود دست نکشید. در سال ١٩۵۵، در نشست سران دولتهای چهارگانه، پیشنهاد اتحاد شوروی برای پیوستن به ناتو دوباره مطرح شد. اما درها به روی اتحاد شوروی هنوز به شدت بسته بود اما برای دیگران، چارتاق باز. در آن سال پنجاه و پنج، آلمان به عضویت ناتو پذیرفته شد. پیش از آن، یونان و ترکیه به عضویت این بلوک درآمده بودند.
برای رهبران اتحاد شوروی روشن شد که امکان توافق با غرب وجود ندارد. و آنها به تشکیل سازمان نظامی پیمان ورشو مشغول شدند و در ماه مه ١٩۵۵- شش سال پس از تشکیل ناتو پدید آمد! پیمان کشورهای سوسیالیستی شامل اتحاد شوروی، مجارستان، آلمان دموکراتیک، لهستان، آلبانی (در سال ١٩۶٨ خارج شد)، بلغارستان، رومانی و چکسلواکی بود.
دو بلوک نظامی قدرتمند در مدت سی و پنج سال رو در رو قرار گرفته بودند. فعالیتهای پیمان ورشو در فوریه ١٩٩١، پس از سقوط دولتهای کمونیستی در اروپای مرکزی و شرقی متوقف شد. اما ناتو به گسترش خود ادامه داد و هنوز هم ادامه میدهد. اخیراً سوئد بیطرفی خود را کنار گذاشت و به ناتو پیوست. چندین کشور دیگر، از جمله اوکراین، هنوز در نوبت هستند…
این تنها اتحاد جماهیر شوروی نبود که به درهای ناتو «دقالباب کرد». در دورۀ گرمایش روابط روسیه و آمریکا، مسکو زمینۀ پیوستن به این پیمان را جستوجو کرد. اما به آن فقط اجازۀ ورود به «راهرو» داده شد – در ژوئن ١٩٩۴، روسیه و ناتو سند چارچوب برنامۀ مشارکت برای صلح را امضا کردند. این پایان کار بود.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در مصاحبه با الیور استون، کارگردان گفت که در سال ٢٠٠٠، در مذاکرات مسکو، به رئیسجمهور آمریکا پیشنهاد کرد که احتمال پیوستن روسیه به ائتلاف آتلانتیک شمالی را بررسی کند. و او پاسخ داد که با چنین اقدامی مخالف نیست. اما کلینتون باز هم دروغ گفت. برای اینکه هیچ کس به چنین پیشنهادی فکر نمیکرد. او افکار کاملا متفاوتی در سر داشت…
اگر امروز، در بحبوحۀ بحران اوکراین، پیشنهاد پیوستن روسیه به ناتو دوباره مطرح شود چه؟ نمیدانم پاسخ رهبری ناتو به این پیشنهاد چه خواهد بود؟
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
١٩ فروردین- حمل ١۴٠٣