شبکههای اجتماعی بهمثابه تسلیحات اطلاعاتی غرب
سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در حال دستکاری پلتفرمهای تحت کنترل خود برای اهداف فعلی براندازی هستند
ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)
ا. م. شیری
شبکههای اجتماعی به ویژگی ضروری زندگی معاصر تبدیل شدهاند و محبوبترین پلتفرمهای اینترنتی ایجاد شده توسط شرکتهای فناوری اطلاعات غربی توسط میلیاردها نفر در سراسر جهان استفاده میشوند که خطر جدی برای روانشناسی کاربران عادی منابعی مانند فیس بوک، توییتر (مسدود در فدراسیون روسیه)، پینترست و حتی موتور جستجوی گوگل ممنوعه در روسیه به همراه دارد.
خطر اصلی این شبکههای اجتماعی این است که به توسعه الگوهای تفکر منفی کمک میکنند.
گروهی از دانشمندان مرکز تحقیقات شبکهها و ساختارهای پیچیده در دانشگاه ایندیانا (آمریکا) تحریفهای روانشناختی ناشی از سیستم اطلاعات فنی-اجتماعی اینترنت را مورد مطالعه قرار دادند. طی این مطالعه، ٢ میلیارد و ۴٠٠ میلیون بازدید توسط ١٠ میلیون و ۵٠٠ هزار کاربر منحصر به فرد در ٣٣ میلیون ٧٠٠ هزار صفحه وب منحصر به فرد مورد بررسی قرار گرفت.
مؤلفان این مطالعه سطح دو نوع تحریف روانی القایی را در پنج کلاس از سیستم عاملهای آنلاین مقایسه کردند.
«سوگیری همگنی» تحریفی است که به جستجو و درک اطلاعات از تعداد محدودی از منابع منجر میشود.
«سوگیری محبوبیت» تحریفی است که به تمرکز توجه فقط روی محبوبترین اطلاعات منجر میشود.
پلتفرمهای آنلاین زیر مورد بررسی قرار گرفت:
ــ ایمیل (Yahoo Mail، GMail، AOL Mail)؛
ــ شبکههای اجتماعی (فیسبوک، توییتر، ردیت، یوتیوب، تامبلر، پینترست)؛
ــ جستجوی وب (Yahoo Search، Google، Bing، Ask)؛
ــ توصیۀ خبری (Google News)؛
ــ ویکی (ویکی پدیا).
همانطور که معلوم شد، همۀ پلتفرمهای مورد مطالعه هر دو نوع اعوجاج را القاء میکنند، برخی بیشتر و برخی دیگر کمتر.
«کور بینی» توسط یوتیوب و تمام پلتفرمهای ایمیل به شدت القا میشود. در موتور جستجوی گوگل و پینترست تا حدودی ضعیفتر است.
«سوگیری محبوبیت» به شدت تحت تاثیر پلتفرمهای ایمیل و شبکههای اجتماعی یعنی فیسبوک، توییتر، ردیت، یوتیوب، تامبلر و پینترست است.
و بر اساس مجموع هر دو نوع تحریف در روان کاربران، یوتیوب و یاهو میل در زامبی کردن نقش اول را بازی میکنند.
به گفتۀ مبتکران این مطالعه، فیسبوک برای هر دو نوع تحریف ذهنی «متوسط مضر» است.
اما آیا میتوان به دانشمندان آمریکایی اعتماد کرد؟ فقط به این معنی که چون آنها بیان کردند که روح و روان کاربران شبکههای اجتماعی ایجاد شده توسط شرکتهای فناوری اطلاعات غربی بواسطۀ این همه منابع آنلاین مخدوش میشود.
در مورد ارزیابی کمّی از مضر بودن این پلتفرمها، تحلیلگران آمریکایی این واقعیت غیرقابل انکار را پنهان کردند که در پشت همۀ این منابع، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا قرار دارند و میزان مضر بودن پلتفرم خاص تحت کنترل خود را بسته به شرایط سیاسی خارجی و داخلی تنظیم میکنند.
بلی، فیسبوک ارتباط نزدیک با سازمان سیا دارد و حتی برای تولد خود به جامعه اطلاعاتی آمریکا مدیون است. کمپانی Accel Partners، وابسته به صندوق سرمایهگذاری سیا «In-Q-Tel»، یکی از سرمایهگذاران اصلی فیسبوک بود. همکاری فیسبوک با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا برای اولین بار، پس از افشاگریهای ادوارد اسنودن مشخص شد. او اسنادی را منتشر کرد که نشان میداد فیسبوک همراه با مایکروسافت، گوگل، یاهو، یوتیوب، اسکایپ و اپل به سیا و آژانس امنیت ملی وابسته هستند و اطلاعات کاربران را در اختیار سرورهای خود قرار میدهند.
رسوایی بزرگی رخ داد و پس از آن غولهای فناوری اطلاعاتی غرب و جیمز کلاپر، مدیر وقت اطلاعات ملی آمریکا رسماً قول دادند که این اتفاق دیگر تکرار نشود. اما در واقع، فیسبوک بمنظور جذب کاربران برای همکاری داوطلبانه و رایگان با نهادهای اطلاعاتی، به همکاری آشکار با سیا شروع کرد.
شبکههای اجتماعی ایجاد شده توسط شرکتهای غربی به دستیاران ارگانهای اطلاعاتی در اجرای به اصطلاح «هوش پیشبینی»، یعنی پیشبینی تهدیدات احتمالی و پیشبینی رویدادهایی که به وقوع آنها کمک میکنند، تبدیل شدهاند.
هوش پیشبینیکننده به یکی از بالاترین اولویتهای آژانس «فعالیت پروژههای تحقیقاتی پیشرفتۀ اطلاعاتی» تبدیل شده است. این آژانس، یک آژانس دولتی آمریکا است که در سال ٢٠٠۶ برای تأمین مالی توسعه فناوریهای پیشبینیکننده برای جلوگیری از بحرانها و درگیریهای جهانی آینده، و همچنین شناسایی فرصتهای بالقوه ایجاد شد، که از طریق آن آمریکا میتواند در برابر رقبا برتری کسب کند. این آژانس به مدیر اطلاعات ملی آمریکا گزارش میدهد و در راستای منافع سازمان سیا و شورای امنیت ملی انجام وظیفه میکند.
عملیات دادههای کلان ابزار اصلی هوش فعال است. از سال ٢٠١٠، بیش از دوازده پروژه، از جمله، پروژههای آیندۀ ثبت شده با مشارکت گوگل، پلتفرم پیشبینی (هوش پیشبینی دقیق) – ایجاد جریانهای اطلاعات جدید در توییتر. «دونامی» – کنترلکنندۀ انجمنها و مراکز نفوذ در فیسبوک، توییتر و اینستاگرام؛ ژئوفیدیا – نظارت بر حرکت تودههای جمعیت اجرا شده است.
در سال ٢٠١٨، پروژۀ «Swarm» بمنظور آزمایش تواناییهای هوش ازدحام یا «خرد ازدحام» راهاندازی شد. در تابستان ٢٠٢٠ مرحلۀ بعدی پروژۀ «Swarm» با نام «جستجوی چالش ٢٠٢٠» اجرا شد. هدف این مرحله عبارت از ارزیابی این بود که «عقل جمعیت» داوطلبان استخدام شده از طریق فیسبوک در مقایسه با کار تحلیلگران اطلاعاتی حرفهای کشورهای «پنج چشم» (آمریکا، انگلیس، استرالیا، نیوزیلند) چقدر قوی است.
برای شرکتکنندگان مسابقه در چهار زمینه وظیفه تعیین شد: شناسایی موقعیت جغرافیایی، انعطافپذیری تفکر، توانایی شناسایی نقاط ضعف در گزارشات اطلاعاتی و پیشبینیفعالیت دزدان دریایی. داوطلبان استخدام شده از طریق فیسبوک به خوبی از عهدۀ انجام این وظایف برآمدند و از نتایج افسران اطلاعاتی حرفهای پیشی گرفتند.
پس از آزمایش موفقیتآمیز تواناییهای داوطلبان، فیسبوک تصمیم گرفت با به عهده گرفتن خود و پلتفرم پیشبینی خود فیسبوک، اطلاعات آمریکا را از هزینه برای پیشبینی آینده آزاد کند. و حالا سازمان سیا و شورای امنیت ملی این فرصت را یافتند که بدون جلب توجه، اطلاعات محرمانه را تحت پوشش فیسبوک جمع آوری کنند.
شبکۀ توییتر، سگ زنجیری ادارۀ تحقیقات فدرال (FBI) بود. در توییتر سیاست «لیستهای سیاه مخفی» (ممنوعیت در سایه) که در آن پستهای کاربر برای کسی جز او یا مشترکان او دیده نمیشود، بطور گسترده به اجرا گذاشته شد. این شبکۀ اجتماعی با تیم بایدن و سازمانهای اطلاعاتی همکاری میکرد.
توییتر دهها مأمور و مدیر سابق ادارۀ تحقیقات فدرال را به کار گرفته است. علاوه بر ادارۀ تحقیقات فدرال، سیا و شورای امنیت ملی با توئیتر همکاری نزدیک دارند. آنها حجم عظیمی از دادهها را از شبکههای اجتماعی دریافت نموده، تجزیه و تحلیل میکنند و به طور مرتب دستورالعملهای خود را برای حذف «محتوای اعتراضآمیز» به توییتر ارسال مینمایند.
توییتر به هر درخواست ادارۀ تحقیقات فدرال به سرعت پاسخ داد و ناظران با جزئیات پاسخ دادند که مدیران با هر حساب کاربری چه باید بکنند. مدیران شبکههای اجتماعی اغلب نمیدانستند که چرا ادارۀ تحقیقات فدرال فهرستهایی را برای مسدود کردن حسابهای کاربری نه چندان محبوب برای آنها ارسال میکند. کارمندان با یکدیگر مکاتبه میکنند، اما تمام دستورالعملهای ادارۀ تحقیقات فدرال را نیز انجام میدهند. «خدای من، حساب آمیبی هم رسید. آنها چه چیزهای دیگری را زیر نظر میگیرند؟ نمیتوانم باور کنم که ادارۀ تحقیقات فدرال لطیفهها را در توییتر دنبال میکند. این دیوانگی است».
از سایر منابع آنلاین تحت کنترل سازمانهای اطلاعاتی آمریکا برای زامبیسازی ذهن کاربران به همان اندازه فعال و مؤثر استفاده میشود.
جنگ اطلاعاتی از بسیاری جهات شبیه جنگ واقعی است، همانطور که هواپیماهای بدون سرنشین کنترل از راه دور اخیراً در جنگها تسلط یافتهاند. البته، پهپادهای کاملاً خودمختار که هدف خود را انتخاب میکنند، در راه هستند.
در اینترنت، در جنگ روانی، نه هواپیماهای بدون سرنشین، بلکه رباتها حکمرانی میکنند. ربات برنامهای است که کارهای تکراری از پیش پیکربندی شده را به طور خودکار انجام میدهد. رباتها رفتار کاربران را تقلید میکنند و بسیار سریعتر از کاربران واقعی عمل میکنند.
تیمی از دانشمندان مؤسسۀ علوم شبکه در دانشگاه ایندیانا مطالعهای را زیر عنوان «انتشار محتوای کم اعتماد با استفاده از رباتهای اجتماعی» در مجلۀ علمی معتبر طبیعت (Nature) منتشر کردند.
محققان مینویسند: «ما شواهدی پیدا کردیم که نشان میدهد رباتهای اجتماعی نقش نامتناسبی در انتشار مقالات از منابع کماعتماد داشتند. رباتها چنین محتواها را در مراحل اولیۀ انتشار آنها، حتی قبل از اینکه مقاله به ویروس آلوده شود، منتشر میکنند. آنها همچنین کاربرانی را که دنبالکنندههای زیادی دارند، از طریق پاسخها و یادآوریها هدف قرار میدهند. مردم با انتشار محتوای منتشر شده توسط رباتها در برابر این دستکاریها آسیبپذیر هستند. منابع کماعتماد موفق به طور فعال توسط رباتهای اجتماعی پشتیبانی میشوند. این نتایج نشان میدهد که محدود کردن رباتهای اجتماعی ممکن است یک استراتژی مؤثر برای کاهش انتشار اطلاعات نادرست آنلاین باشد».
در نگاه اول، چیزی برای اعتراض وجود ندارد. در بارۀ کلیدیترین نکتۀ مطالعه: معیار تشخیص منابع دارای سطح پایین اعتماد سکوت شده است.
غرب در وهلۀ اول منابع روسیه را چنین میپندارد. بنابراین، نظرات بسیار واقعی کاربران بسیار واقعی از منابع روسی بلافاصله به عنوان رباتها طبقهبندی میشوند و بر اساس آن، به نتیجهگیری «بسیار علمی» در مورد لزوم مبارزه با اطلاعات نادرست روسی میرسند.
به نظر میرسد مجلۀ معتبر نیچر باشد. اما فرض اصلی مقاله نادرست است. در دفاتر سازمانهای جاسوسی غربی مشخص میشود که کدام منبع از اعتماد کم و کدام از اعتماد بالا رخوردار است.
با این اوصاف، بنظر میرسد علم غربی نه تنها عموم مردم، بلکه، خود محققین را نیز فریب میدهد.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
١٣ فروردین- حمل ١۴٠٣