سازمان کشورهای تُرک
«اعلامیۀ قرهباغ» اظهارات پُرشور و اعمال واقعی
یوری کوزنتسوف (YURI KUZNETSOV)
ا. م. شیری- «آنکه عمری هوس سوختن ما میکرد، کاش میآمد و این سوز تماشا میکرد». داستانی بدون شرح برای تلاشگران تجزیۀ اتحاد شوروی!
صحبت در مورد پیوستن احتمالی روسیه به سازمان کشورهای تُرک واقعیت را منعکس نمیکند
اخیراً در شهر شوشا که از سال ٢٠٢٠ در کنترل آذربایجان است، به ابتکار الهام علییف رئیس جمهور، نشست غیررسمی سازمان کشورهای تُرک برگزار شد. این نشست برای اولین بار در شهری برگزار شد که در باکو تقریباً مهد فرهنگ آذربایجان محسوب میشود. البته خود این امر لحن خاصی برای توسعۀ حال و آیندۀ سازمان ایجاد میکند.
در این زمینه، انکار بدیهیات دشوار است: علیرغم انتقاد موجه، سازمان کشورهای ترُک از آزمون زمان با موفقیت گذشته است. پایداری سازمان، هرچند غیرمستقیم، با این واقعیت تأئید میشود که اغلب نمایندگان برجستۀ جامعۀ تخصصی و علمی روسیه به طور جدی در مورد امکان عضویت روسیه در سازمان کشورهای ترُک بحث میکنند (شایان توجه است که بحثهای مشابه در ایران حتی قبل از انتخاب مسعود پزشکیان نیز در جریان بود. پزشکیان یکی از حامیان تحکیم روابط با ترکیه و آذربایجان به شمار میرود).
به ویژه، گریگوری لوکیانوف، محقق مرکز مطالعات عربی و اسلامی در دانشکدۀ خاورشناسی آکادمی علوم روسیه، خواستار بحث در مورد این موضوع در قسمت بعدی برنامۀ شنیداری ایزوستیا تحت عنوان «دستور سفیر» شد. به گفتۀ وی، زمینه برای عضویت کامل روسیه در سازمان جیبی ترکیه، ارتباط مستقیم کشورمان با میراث مشترک ترکی به دلیل ویژگیهای بارز تاریخی توسعه است. و نظر لوکیانف به هیچوجه یک «جزیره» در میان «اقیانوس» دیدگاههای کاملاً متفاوت نیست. در هر صورت، به نظر میرسد که سازمان کشورهای تُرک در مسکو «به طور جدی و از مدتها قبل» پذیرفته شده است.
نکتۀ جالب توجه این است که رجب اردوغان، محرک اصلی «دنیای ترک»، مسابقۀ فوتبال را که شور و شوق جدی در آن موج میزد، به اجلاس «تُرک» ترجیح داد. رهبر ترکیه در برلین، از تیم ملی ترکیه در زمینۀ تحقیقات اتحادیۀ فوتبال اروپا (یوفا) علیه بازیکن مریح دمیرال به دلیل نشان دادن علامت سازمان ملیگرای افراطی «گرگهای خاکستری» (Bozkurt) که در بسیاری از کشورها ممنوع است، مجدانه حمایت کرد. جودت یلماز، معاون رئیس جمهور به شوشا رفت. اما، غیبت رئیس او باعث نشد معنای این اجلاس کم شود.
نکتۀ قابل تأمل این واقعیت است که موضوع نشست، «ساختن آیندۀ پایدار از طریق حمل و نقل، روابط متقابل و اقدام اقلیمی» به خوبی نشاندهندۀ نقطۀ عطف در سرنوشت نه تنها کشورهای تُرک، بلکه همۀ بازیگران در قفقاز جنوبی یا ماوراءقفقاز است. توجه خاصی به برنامۀ همپیوندی سیستمهای انرژی آذربایجان، قزاقستان و ازبکستان («راهرو سبز») مبذول گردید. سرمایهگذاری اصلی در حوزۀ انرژی و حمل و نقل، و همچنین تمرکز بر روی جوانان شاید مهمترین مسئلۀ آینده باشد. اما همۀ اینها به سود چه کسی و تحت چه شرایطی مفید خواهد بود؟ از این گذشته، هنگامی که بند اول اعلامیه به طور آشکار بر «اهمیت معنوی شوشا» تأکید میکند، در این صورت است که باید در بارۀ سازنده بودن روحیۀ شرکتکنندگان در آن تردید کنیم.
«اعلامیۀ قرهباغ» که رسماً به زبانهای آذری، قزاقی، قرقیزی، ترکی و ازبکی امضا شد، نشان میدهد که سازمان کشورهای تُرک به زودی یک استراتژی جمعی و همچنین به اصطلاح یک «منشور صلح تُرک» تدوین خواهد کرد. البته، همۀ این اسناد برای جامعۀ متخصص بسیاری از کشورهای دارای جمعیت قابل توجه تُرک (روسیه، ایران، چین و غیره) و همچنین برای محافل سیاسی و سازمانهای اطلاعاتی دارای اهمیت تحقیقاتی خاصی میباشد. ظاهراً در اجلاس بعدی که قرار است در ٢۴ اکتبر در بیشکک [قرقیزستان] برگزار شود، جامعۀ جهانی و روسیه به عنوان بخشی از آن، نکات جدیدی را در مورد سازمان کشورهای تُرک تحت رهبری غیررسمی ترکیه و نقش فعال آذربایجان خواهند آموخت. الهام علییف گفت: «گسترش گذرگاه حمل و نقل شرق-غرب یکی از حوزههای اولویت ما است. اخیراً آذربایجان مبلغی بالغ بر ٢ میلیون دلار به حساب دبیرخانه واریز کرده است. با توجه به سرمایهگذاریهای اضافی آذربایجان، ظرفیت راهآهن باکو – تفلیس – قارص که بخشی جداییناپذیر از کریدور میانه است، از یک میلیون تن به ۵ میلیون تن افزایش یافته است».
در عین حال، پروژههای منطقهای دارای اهمیت راهبردی، طبق بند سوم اعلامیه، و همچنین توسعۀ زیرساختهای حملونقل گذرگاههای فرامنطقهای، بیتردید، مورد توجه دوجانبۀ سازمان کشورهای تُرک و روسیه است. البته، این موضوع به توضیح و تدقیق زیادی نیاز دارد. از این گذشته، توسعۀ گذرگاه بینالمللی فراخزری «شرق-غرب» («دالان میانی») که اعضای سازمان کشورهای تُرک در بیانیههای عمومی به آن تأکید میکنند، در واقعیت با مخالفت ترکیه مواجه میشود. واقعیت این است که جامعۀ کسبوکار این کشورها اخیراً در مورد عملی بودن و ضرورت ابتکار «جادۀ ابریشم جدید» چین که از سال ٢٠١٣ اجرایی شده، ابراز تردید کرده است. علاوه بر این، نائیل اولپاک، رئیس جامعۀ کسبوکار اظهار داشت: «ترکیه باید علیه طرح یک کمربند و یک جاده چین اقدام کند. در غیر این صورت، اجرای این طرح آنکارا را از بازار اروپا محروم خواهد کرد». تُرکها چنین استدلال میکنند: «امروزه چین کالاهای خود را ظرف ۴۵ روز به بازار اروپا میرساند، در حالی که ترکیه تنها ۴٨ ساعت طول میکشد تا کالاهای خود را به هر شهری در اروپا تحویل دهد. بنابراین، اگر چین به دلیل مشارکت ترکیه در این پروژه، ۴۵ روز را به یک هفته کاهش دهد، ترکها مزیت خود را از دست خواهند داد.
از آنجایی که همۀ اینها چنین است، معلوم میشود که اعلامیۀ سازمان کشورهای تُرک ممکن است به طور کامل نیت واقعی سازمان را منعکس نکند. آنچه که به برنامههای واقعی مربوط میشود، این است: تا زمانی که متولیان سیاست خارجی ترکیه در لندن تصمیم بگیرند، ممکن است روسیه جایی در میان آنها نداشته باشد. این اجلاس به کسانی انگیزه داد که سرسختانه میکوشند از ابتکار راهبردی روسیه جلوگیری کنند و طرح بیرون راندن آن از منطقه را اجرا نمایند. به طور اتفاقی است (یا نه؟)، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان نیز همین هدف را دنبال میکند. شایان توجه است که چگونه گسست از روسیه و سازمان پیمان امنیت جمعی به طرز حیرتانگیزی «هماهنگ» با برقراری روابط بین ایروان و آنکارا تلفیق میشود و کارشناسان ارمنی طرفدار دولت چشم اندازهای «درخشان» آن را به طور فزاینده مورد بحث قرار میدهند.
اما نکتۀ آخر. لازم به ذکر است که در بند ٢۶ این اعلامیه از شبهکشور «جمهوری ترک قبرس شمالی» که فقط از سوی ترکیه به رسمیت شناخته شده است، به عنوان ناظر نام برده شده است. این یک «تقاضا برای موفقیت» سیاسی و دیپلماتیک است که میتواند به عواقب جدی منجر شود. اما احتمالاً این از سوی طرفهایی محاسبه میشود که تا همین اواخر، جمهوری ترک قبرس شمالی را در فعالیتهای سازمان مشارکت میدادند، اما همۀ اعضای آن در ابتدا از پیوستن ترکهای قبرس به کارگروه سازمان کشورهای تُرک به گرمی استقبال نکردند. ظاهراً تصادفی نبود که متصدیان انگلیسی تصمیم گرفتند جداییطلبان قبرسی را که اصول دیپلماسی قومی را راهنمای عمل قرار دادهاند، تحت عنوان «دنیای ترک» در اجلاس مشارکت دهند.
رئیسجمهور ازبکستان و ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان نیز که وارد شوشا شدهاند، در مورد چشمانداز برگزاری مجمع مشترک مناطق سازمان کشورهای تُرک و ایجاد یک مجمع ارتباطی دائمی که برای گسترش نفوذ سازمان کشورهای تُرک در مناطق اقامت ترکها در کشورهای ثالث – از اتحادیۀ اروپا تا روسیه و ترویج وظایف تدوین شده در سند راهبردی با عنوان «نگاهی به جهان ترک – ٢٠۴٠» گفتگو کردند.
با این حال، کارشناسان باکو اطمینان میدهند که اسناد دبیرخانۀ سازمان کشورهای تُرک به هیچوجه حاکمیت ملی تک تک امضاءکنندگان آن را تضعیف نمیکند. یکی از سایتهای آذربایجانی مینویسد: «هر یک از اعضای سازمان کشورهای تُرک یا شریک یا متحد فدراسیون روسیه هستند و این یکی از دلایل اساسی ثبات سیاسی آنها و همچنین راهی برای کسب سود اقتصادی است». به نظر میرسد پاسخ شایسته این است که باید واقعیت خودمان را شکل دهیم و بهتر است به قالبهایی که در بهترین حالت به عنوان ابزاری برای کسب ترجیحات یکجانبه ابداع شدهاند، نپیوندیم.
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
٢۴ تیر- سرطان ١۴٠٣