ترامپ به نود و نُه درصد اهدافش نخواهد رسید

والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصاد، مدیر مرکز پژوهشهای اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه
ا. م. شیری- هر قدر فکر میکنم نمیتوانم از این موضوع سردربیاورم که چرا مقامات جمهوری دموکراتیک خلق کره، فدراسیون روسیه و دیگر کشورهای تحت تحریم، بر خلاف مقامات ایران در اعتراض به تحریمهای آمریکا از این عبارات وحشتآفرین مانند «تحریمهای ظالمانه»، «تحریمهای کمرشکن»، «تحریمهای ویرانگر» و غیره استفاده نمیکنند. چه راز سر به مُهری در پشت این عبارات پنهان است؟
– چه هدفی در پشت تعرفههای ترامپ نهفته است؟
– پس از تجزیۀ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، مرحلۀ فعال جهانیسازی آغاز شد. پیش از آن، دو ابرقدرت وجود داشت – اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحدۀ آمریکا، اما اکنون تنها یک ابرقدرت وجود دارد – ایالات متحدۀ آمریکا. مشخص نبود که ترکیب جهان چگونه خواهد بود – جهان تک قطبی یا چند قطبی.
دونالد ترامپ از نخستین روزهای ریاست جمهوری خود مجموعۀ کاملی از بیانیهها و فرامین را امضا کرده است. او معتقد است که آمریکا در موقعیت بسیار ناعادلانه قرار دارد و تراز تجاری آن با کسری بسیار مواجه است. ارزش آن به صدها میلیارد دلار میرسد و حتی به سطح یک تریلیون دلار نیز نزدیک شده است. ناترازی اصلی بین آمریکا و چین است. به همین دلیل، ترامپ حتی در دورۀ اول ریاست جمهوری خود در کاخ سفید، تعرفههای زیادی بر کالاهای چینی وضع کرد. اما او نتوانست تراز تجاری را اصلاح کند.
زمانی که ترامپ برای دومین بار وارد کاخ سفید شد، بلافاصله اولویتهای اصلی سیاست تجارت خارجی خود را مشخص کرد. این، ظاهراً یک اقدام متعادلکننده با چین است.
او از وضع عوارض واردات نه به عنوان ابزار سیاست تجاری، بلکه به عنوان ابزار فشار بر سایر کشورها استفاده میکند. نمونۀ این فشارها بسیار زیاد است. به عنوان مثال، ترامپ دو بار اعلام کرده است که به کسی اجازه نمیدهد به جایگاه دلار آمریکا به عنوان یک ارز جهانی تعرض کند.
اگر کسی قصد انجام چنین کاری را داشته باشد، صد در صد تعرفه واردات وضع خواهد کرد. چنین کاری هرگز در تاریخ روی نداده است.
من بعنوان یک اقتصاددان، متخصص تجارت خارجی هستم و تا حدودی میدانم که قبلا چگونه بود. عوارض بر واردات در قرون ١٧، ١٨ و ١٩ وضع میشد. همۀ اینها از اواسط قرن ١۶ تا اوایل قرن ١٧ شروع میشود. حتی مکتب مرکانتیلیسم شکل گرفت که معتقد بود دولت باید در اقتصاد دخالت کند، اما فقط در حوزۀ تجارت خارجی، تا کشور را با مازاد تجاری تأمین کند و از این طریق، طلا و سایر فلزات گرانبها انباشته کند.
در طول چندین قرن، عوارض بر واردات به عنوان ابزار سیاست تجارت خارجی مورد استفاده قرار میگرفت. و اکنون ترامپ تلاش میکند هر مشکلی را با استفاده از تعرفهها بعنوان چماق حل کند.
چه کسی او را به این کار وادار کرده است؟
– هنوز اوضاع در هیچ موردی برای ترامپ خوب نیست. او بر همسایگانش تعرفههای وارداتی اعمال میکند و چندی پیش گفت که اگر مکزیک و کانادا به بخشی از آمریکا تبدیل شوند، بسیار راحتتر خواهند بود. مکزیک بلافاصله با یک نه قاطع پاسخ داد. کانادا نیز حاضر نشد پنجاه و یکمین ایالت آمریکا باشد. ترامپ سعی میکند با اعمال تعرفه واردات به نوعی کانادا را تحت فشار قرارد دهد. او اگر چه در حال حاضر از مکزیک دست برداشته است، اما به همکاری با کانادا ادامه میدهد. اما در این زمینه نیز موفقیتی کسب نکرد. نخست وزیر جدید کانادا نیز قاطعانه مخالف آن است.
ــ در مورد گرینلند نیز ترامپ ابتدا با اطمینان گفت که گرینلند مال ماست.
و از قضا او یک بار آن را پنجاه و یکمین ایالت نامید. او میگوید پول خوبی به دانمارک خواهد داد. دو سه روز پیش، معاون رئیس جمهور آمریکا، جیمز دیوید ونس، از گرینلند بازدید کرد و با مقامات و نمایندگان جمعیت کم آن صحبت کرد. اگرچه اظهارات ونس در گرینلند جالب بود، اما آنها شکلک سه انگشتی [بیلاخ] به وی نشان دادند. او گفت که «روسیه و چین گرینلند را تهدید میکنند و تنها شانس آن برای حفظ حاکمیتش این است که زیر چتر آمریکا قرار گیرد. ما تنها دوستان شما هستیم».اما در آنجا نیز یک مشکل وجود دارد.
چنین تصور میشود که کسانی ترامپ را به اتخاذ تصمیمات و صدور فرامین غیرقابل اجرا وادار کردهاند. در نتیجه، این نوسانات در جهت معکوس عمل خواهند کرد و محبوبیت ترامپ به پایینترین سطح خود کاهش خواهد یافت. در مجموع واضح است که ٩٩ درصد اهدافی که رئیس جمهور آمریکا تعریف کرده است، محقق نخواهد شد. او در حرف یک چیز میگوید، در عمل کار دیگری میکند که هرگز اعلام نکرده است. او آمریکا را بیثبات خواهد کرد.
موازیها: درسهای یالتا
نگاهی به گذشته برای درک واقعیت.
– در بارۀ چگونگی مذاکره با غرب، از کنفرانس یالتا میتوان الگو گرفت.
– در آن کنفرانس همه چیز کاملاً واضح بود. موضع اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان بقدری تعیینکننده بود که هم فرانکلین روزولت و هم وینستون چرچیل به دهان استالین نگاه میکردند. البته، چرچیل دندانهایش را به هم میفشرد، اما درک میکرد که نمیتواند چیزی را تغییر دهد. اما روزولت بطور جدی تکامل یافته بود. در سال ١٩٣٣، در ارتباط با مصادرۀ طلا، یک رئیس جمهور بود، اما در سال ١٩۴۵ یک رئیس جمهور کاملاً دیگر. روزولت تنها رئیس جمهور آمریکاست که چهار بار کلید کاخ سفید را بدست گرفت. او برنامههای دولت پنهان را درک کرده بود و سعی میکرد در برابر آن کاملاً شجاعانه عمل کند. او میدانست که چگونه این کار را انجام دهد و این کار را میتوان در اتحاد با استالین به ثمر رساند.
اما روزولت در اوایل آوریل ١٩۴۵ درگذشت. دنیای پشت صحنه میدید که جهان آنطور که آن میخواهد، ساخته نخواهد شد. اعتقاد بر این است که جنگ سرد بدنبال بیانیۀ چرچیل در فولتون در سال ١٩۴۶ آغاز شد. اما نه! جنگ سرد پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی شروع شد. در واقع، این اولین اعلام جنگ سرد از سوی آمریکا، از جانب ترومن بود.
پیشبینی: دل زمین فرامیخواند
– آیا یانکیها به مواد معدنی اوکراین دست خواهند یافت؟
– در مورد قرارداد فلزات خاکی کمیاب چه میتوانید بگویید؟
– گمان نمیکنم اوکراین و آمریکا به توافق برسند. حتی اگر قراردادی امضا شود، بعداً به ترتیبی لغو خواهد شد، اما نه الزاما توسط اوکراین یا آمریکا. بلکه ممکن است توسط طرف ثالث، به احتمال زیاد روسیه ملغا شود. حداقل، این درک من است از نحوۀ رفتار روسیه در رابطه با اوکراین. اغلب از من میپرسند که چگونه باید با آمریکا مذاکره کنیم. ولی من یک پرسش متقابل مطرح میکنم: آیا در این دههها درسی نیاموختهایم؟ ما هر بار به محض اینکه با آنگلوساکسونها سر میز مذاکره مینشینیم، به دلایلی همیشه به همین شکل- شکست ما ختم میشود. بنابراین، پیشنهاد میکنم از کرۀ شمالی بیاموزیم. کشور کوچک کره برغم دو بار تلاش واشنگتن برای ترغیب پیونگ یانگ به مذاکره، حاضر نشد با آمریکاییها بنشیند و مذاکره کند. کرهایها نپذیرفتند، آنها به درستی امتناع کردند. رقبایم میگویند: انزواطلبی کرهایها به پائین بودن سطح زندگی آنها منجر میشود. اما پاسخ من این است: شما کرۀ شمالی را با فدراسیون روسیه مقایسه میکنید. روسیه ثروتمندترین کشور جهان است. ما بدلیل رأفت قلبمان میتوانیم نیمی از جمعیت جهان را سیر کنیم. بنابراین، ما باید موضع سخت کرۀ شمالی را الگو قرار دهیم. طرفه اینکه ما بلحاظ اقتصادی از امکانات کاملا متفاوت برخورداریم.
– بندر اودسا برای صادرات فلزات خاکی کمیاب لازم است.
– البته، ما نمیتوانیم از بندر اودسا صرفنظر کنیم. زیرا، اودسا حتی از برخی مناطق بزرگ اوکراین برای ما مهمتر است. اودسا و شاید هم نیکولایف و این، قطعا درست است. در اظهارات پوتین، لاوروف، زاخارووا مبنی بر اینکه ما حتی در مورد موضوع اودسا هم بحث نمیکنیم، وجود داشت.
– اگر عملیات نظامی برای تصرف اودسا آغاز شود، توسعه بیشتر وقایع را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر نوعی عملیات نظامی برای تصرف اودسا آغاز شود، امیدوارم که رهبری ما را به انجام بسیج نظامی-اقتصادی وادار کند. این یک موضوع بسیار جدی است. من به استراتژی کلی روسیه علاقه دارم. بسیج اقتصادی اولین کاری است که باید در حوزۀ اقتصادی انجام شود. بدین سبب، اکنون نمیخواهم به مسائل مربوط به موضوعات جداگانه، حتی راهبردی بپردازم. همه چیز به وجود یا عدم وجود یک استراتژی کلی بستگی دارد.
ساوتسکایا راسیا (روسیۀ شوروی)
چهار مطلب مرتبط از میان چند ده مطلب مرتبط با موضوع:
مذاکره بین لات محله و ساکن محل
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا یا پادشاه یهودیان
٢٧ فروردین- حمل ١۴٠۴