بزرگداشت از روز جهانی زبان مادری
فاتح سامع
21/02/2023
روز جهانی زبان مادری برای ترویج تنوع زبانی و فرهنگی و چندزبانگی هر سال در ۲۱فبروری منظور آگاهی رسانی به مردم است تااز رسوم و عنعنات مروج و معمول در برگزار می شود. کشور های مختلف اطلاع داشته باشند و بتوانند در زنده نگهداشتن ، غنامندی ، گسترش و انکشاف زبان مادری خود تلاش کرده و توجه لازم بخرچ دهند. روز جهانی زبان مادری با حادثه قتل چهار دانش آموز دانشگاه بنگله دیش پیوند دارد که در ۲۱ فبروری سال ۱۹۵۲ اتفاق افتاد. در آن هنگام نیم قاره ای هند تازه به دوبخش ، هندوستان کنونی و پاکستان غربی ( پاکستان امروز ) و پاکستان شرقی ( بنگله دیش ) منقسم شده بود. اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بنگله دیش دچار بحران و نابسامانی بود. زبان اردو مانند قبل از جداسازی پاکستان زبان رسمی بود. محصلین دانشگاه داکه تظاهرات وسیع را براه انداختند که باید زبان بنگالی که اکثریت جمعیت در بنگال به آن تکلم می کردند باید به عوض زبان اردو رسمیت داشته باشد . تظاهرات شکل خشونت بار به خود گرفت. راهپیمایی از وضعیت آرام و مسالمت آمیز برآمد وبه شکل خشونتو قهر آمیز گرایید. چهار تن در شلیک پولیس جان باختند.
زبان بنگالی از دیرینه تاریخی ، غنای ادبی برخوردار است. نخبگان بی شماری در توسعه و رشد آن سهیم بوده اند. به عنوان مثال پختگی ، قدامت ، پرمایگی و شکوفایی زبان بنگالی را در آثار رابیندرانات تاگور می توان قیاس کرد . ضمیمه 1
یونسکو « سازمان فرهنگی علمی و تعلیمی سازمان ملل » به تاریخ ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ ایجاد شد، تا بتواند زبان مادری را ترویج ، انکشاف و گسترش بدهد و برنامه های را برای ترویج ، تقویه و بالندگی آن پیریزی و عملی سازد ومردم را در زنده نگهداشتن زبان مادری شان آگاه و ترغیب نماید.
روز جهانی زبان مادری توسط کنفرانس عمومی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در نوامبر 1999 اعلام شد. اندیشه ای تحلیل از روز جهانی زبان مادری به ابتکار کشور بنگله دیش بود. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه سال 2002 ازاعلام این روز استقبال کرد. در 16 ماه می ۲۰۰۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره 61/666* از کشورهای عضو خواست “، تا حفاظت از تمام زبان های مورد استفاده مردم جهان را ترویج دهند .”. با همان قطعنامه، مجمع عمومی ، سال2008 را بهعنوان سال بینالمللی زبانها به منظور ارتقای وحدت در تنوع و تفاهم بینالمللی، از طریق چندزبانگی و چند فرهنگگرایی اعلام نموده و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد را به عنوان آژانس اصلی سال معرفی کرد.
امروز آگاهی فزاینده ای وجوددارد که زبان ها نه تنها نقشی حیاتی در توسعه، و تضمین تنوع فرهنگی و گفتگوی میان فرهنگی، بلکه در تقویت همکاری و دستیابی به آموزش با کیفیت برای همه، نقش سازنده را در ایجاد جوامع، دانش فراگیر و حفظ میراث فرهنگی و در بسیج سیاسی بازی می کند. اراده برای استفاده از مزایای علم و فناوری در توسعه پایدار اطلاعات و دانش عوامل کلیدی در ایجاد ثروت، تحول اجتماعی و توسعه انسانی به حساب میآید. زبان امکان ارائه اطلاعات و دانش رمزگذاری شده در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را فراهم میکند. هر کس حق آزادی بیان به زبان مورد علاقه خود را در اینترنت و در حوزه عمومی داردروز جهانی زبان مادری ضرورتی برای تغییر آموزش در سطح جهان است ، 40 درصد از جمعیت به آموزش زبانی که صحبت می کنند یا می فهمند، دسترسی ندارند. اما پیشرفت در آموزش چند زبانه با درک روزافزون اهمیت آن، به ویژه در ابتدای تحصیل و تعهد بیشتر به توسعه آن در زندگی عمومی، در حال انجام است ، تا زمینه تفاهم ، تحمل پذیری ، مفاهمه و مکالمه در میان مردمان دارایفرهنگ های گوناگون و زبان های متفاوت استحکام ، تقویت و بارور گردد، به ویژه ، در جای های که به اثر سلطه و چیرکی زبان حاکم ورسمی مورد تهدید قرار داشته باشد و امکان رشد و بالندگی آن بنابر دلایل مختلف محدود شده باشد.به همین لحاظ، در روز جهانی زبان مادری تأکید بر رسمیت شناسایی زبانها و چندزبانگی می شود که انکشاف زبان مادری اهمیت زیاد دارد. تمرکز بر اهداف توسعه پایدار بر این شعار استوار است که « هیچکس را پشت سر نگذارند. “ بنابران ، یونسکو آموزش چند زبانه مبتنی بر زبان مادری یا زبان اول را تشویق و ترویج می کند. در برنامه یونسکو ، آموزش از زبان مادری آغاز می شود. زبانی که زبان آموز بیشتر به آن تسلط دارد و سپس به تدریج زبان های دیگر را می آموزد. این رویکرد به زبان آموزانی که زبان مادری آنها با زبان آموزشی متفاوت است، این امکان را می دهد که شکاف و خلا بین خانه و مدرسه را پر کنند، محیط مدرسه را به زبانی آشنا کشف کنند و در نتیجه بهتر یاد بگیرند.
مناسبت های رخداد اصلی 21 فوریه 2023 : این رویداد به میزبانی یونسکو موضوعات اصلی زیر را بررسی می کند:
تقویت آموزش چند زبانه به عنوان یک ضرورت برای تبدیل آموزش در زمینه های چندزبانه از دوران کودکی و فراتر از آن.
حمایت از یادگیری از طریق آموزش چند زبانه و چندزبانگی ، در زمینه های جهانی معاصر در حال تغییر سریع و در شرایط بحرانی از جمله زمینه های اضطراری وانمود می شود.
احیای زبان هایی که در حال ناپدید شدن یا در معرض انقراض هستند. یادداشت مفهومی رویداد در مقر سازمان ملل متحد سه شنبه، 21 فوریه 2023، از ساعت 3 تا 5 بعد از ظهر برگزار می شود. . هیئت دائمی بنگلادش در سازمان ملل در حال سازماندهی گفتگو با مقامات ارشد نمایندگی های دائمی (از جمله بنگلادش، دانمارک، گواتمالا، مجارستان، هند، مراکش وتیمور شرقی) و سازمان ملل (شامل دبیرخانه سازمان ملل متحد و نمایندگان یونسکو) در مورد موضوع “آموزش چند زبانه – ضرورتی برای تحول آموزش” حضور دارند.
بخش بحث ها در مورد با اجرای چندفرهنگی دنبال خواهد شد. این فرصتی برای همکاری در زمینههای توسعه سیاست وتحریک گفتوگوی جهانی و اتخاذ تدابیر لازم برای استفاده، حفظ، احیا و ترویج زبانهای بومی در سراسر جهان است.
مفاد آموزش چند زبان:
چندزبانگی به توسعه جوامع فراگیر کمک میکند که به فرهنگها، جهانبینیها و سیستمهای دانش متعدد اجازه همزیستی و بارور شدنرا میدهد. موضوع روز جهانی زبان مادری در سال 2023، «آموزش چندزبانه – ضرورتی برای تغییر آموزش» تعیین شده است و باتوصیههای ارائه شده در اجلاس آموزش تحولآفرین، که در آن تأکید بر آموزش و زبان مردم بومی نیز شده بود، همسو است. آموزش چند زبانه مبتنی بر زبان مادری، دسترسی و گنجاندن در یادگیری را برای گروههای جمعیتی که به زبانهای غیر غالب، زبانهای گروههای اقلیت و زبانهای بومی صحبت میکنند، تسهیل میکند.
حفاظت از تنوع زبانی با مفاهیم پیچیده ای که برای هویت، ارتباطات، ادغام اجتماعی، آموزش و توسعه دارند، برای مردم و سیاره زمین از اهمیت استراتژیک برخوردار است . با این حال، به دلیل فرآیندهای جهانی شدن، آنها به طور فزاینده ای در معرض تهدید هستند یا به طور کلی ناپدید می شوند. هنگامی که زبان ها محو می شوند، ملت های پیشرفته نیز از تنوع فرهنگی جهان محروم می شوند. فرصتها، سنتها، حافظه، شیوههای منحصربهفرد تفکر و بیان – منابع ارزشمند برای تضمین آیندهای بهتر – نیز از دست میروند. امحای زبان مادری میراث فرهنگی و فکری را نیز با خود می برد. حداقل 43 درصد از بیشتر از ۷۰۰۰ زبانی که در جهان صحبت می شود در خطر انقراض قرار دارند. تنها چند صد زبان واقعاً در سیستمهای آموزشی و حوزه عمومی جای گرفتهاند و کمتر از صد زبان در دنیای دیجیتال استفاده میشوند. جوامع چندزبانه و چندفرهنگی از طریق زبان های خود وجود دارند که دانش و فرهنگ های سنتی رابه شیوه ای پایدار منتقل و حفظ می کنند.
وضعیت زبان مادری در سطح جهانی و نگرانی پیرامون تهدید ها در آینده:
در حال حاضر بنا بر سرعت فزاینده ای روند جهانی شدن مسایل اقتصادی ، بازرگانی، فناوری و زود بند های سیاسی ، رقابت ها یقدرت های بزرگ نظامی و اقتصادی زبان مادری و سیر انکشاف آن دستخوش تهدید جدی قرار دارد. و در برخی از نقاط جهان حتما درپرتگاه نابودی کامل دست و پا می زند، از جمله۷۰۰۰ زبان مروج محاروی و گفتاری در جهان۵۰ در صد آن در معرض مرگ و نابودی قرار دارند که امکان وقوع آن در چند نسل آینده پیش بینی می شود و تقریبا ۹۶ در صد از این زبان ها را ۴ در صد جمعیت جهان بکارمی برند و به آن صحبت می کنند. از جمله مجموع زبان مروج در جهان تنها شمار کمی از زبان ها در تکنالوجی و فناوری کاربردارند.
اکثر زبان شناس ها از امحا و نابودی زبان خیلی نگران اند و آنرا مشکل اخلاقی می پندارند. بسیاری از جوامع علاقمند هستند تازبان بومی خود را در صورتی که فرصت برای شان میسر باشد حفظ بکنند. همچنان خطر نابودی زبان مادری را یک مشکل علمی نیز میدانند. با سرعت و پیمانه اینکه اکنون زبان ها نابود و محو می شوند تعداد محدود زبان های گوناگون در آینده در جهان وجود خواهدداشت که زبان شناسان به آن دسترسی داشته باشند و تنها تصویر کوچک و موربی از زبان های بشر وجود خواهد داشت. برخی اززبان شناسان گوناگونی زبان را با تنوع زیست شناسی مشابه می دانند و خطر نابودی زبان را با خطر زندگی وحوش اعم از نباتات وحیوانات هم سان می پندارند.
پیامد تهدید های فزاینده سر انجام به نابودی زبان منجر می شود و نقش زبان مادری کمرنگ ، زایل و ناپدید می شود، پیامد و عواقب ناگوار آن این است که غنای گوناگونی چند زبانی محو می شود و فرصت ها ضایع می گردد. عنعنات و رسوم ، تاریخ و افتخارت جوامع و میراث ارزشمند نیاکان به فراموشی سپرده می شود. پیوند های فرهنگی ، خاطرات گذشتگان ، شیوه اندیشه و روش رفتار و بیان شان، سلیقه هنری و خلاقیت و نوآوری شان که در موسیقی ، شعر و خطابه ، ادبیات ، آهنگ و ترانه در زبان بومی و مادری پیوند محکم داردبا انقطاع این رشته سست می شود ، از هم می پاشید و برای ابد می گسلد .
سر انجام ، انسان به موجودبدون هویت، فاقد میراث فرهنگی اسلاف و نیاکان خود می شود.زبان مادری سر چشمه اصلی رشد وانکشاف اندیشه ، پندار پسندیده و باروری می شود که با قطع این وسیله پیوند می خشکد . انسان در ماحول زندگی آواره و گم شده از زبان و فرهنگ در تلاطم امواج می هویتی به هر سمت و سو سرگردان می شود، بدون تردید زبان مادری به مثابه وسیله موثر باتاثیرات پیچیده ای آن در جهت شناخت ، همبستگی ، همآهنگی ، تلفیق و آمیزش اجتماعی ، تعلیم و تربیه، که حایزاهمیت استرتیژیکبزای مردم است خنثی می شود و تاثیرات اسفناک آن غیر قابل تصور است،
چرا زبان مادری در معرض امحا و تابودی قرار می گیرد:
دلایل مختلف دارد. پیشرفت اقتصادی و جهانی شدن روند معاملات بازرگانی ، سلطه و قدرت کشور های بزرگ و عقب مانی کشور های عقب نگهداشته شده یا کشور های جهان سوم است ، اکثریت زبان های که مردم به آن مکالمه و محاوره می کند در معرض خطر نابودی قرار می گیرد .با افزایش چشمگیر مجتمع سازی ( انتیگریشن ) به مقاس ملی و منطقوی مردم به سهولت می توانند با زبان های مروج ومعمول قدرت های اقتصادی برای انجام فعالیت های دادوستد و بازرگانی خود حل مطلب نمایند . در حال حاضر ، زبان کشور های پیشاز در تجارت جهانی زبان های انگلیسی ، جینایی، هسپانوی و فرانسوی است که روز تا روز به تعداد گویندگان آن افزوده می شود. در نهایت، گویندگان زبان بومی را به خود جذب کرده و در حاشیه می راند.
در شرایطی که فشار های فرهنگی و زبانی بر جمعیت کوچک حاکم باشد، سه پیامد را بر زبان مادری در قبال دارد.
1- نخست از همه و بطور کل جمعیت تابع ومأدون به سمت وسوی زبان مسلط به سرعت میلان پیدامی کند، و زبان مادری خود را درمعرض هلاکت و نابودی قرار می دهد.
2-روند هلاکت زبان بطور تدریجی در چند نسل به وقوع می پیوندد.
3- پیامد سوم آنست که گروه تحت فشار مقاومت به خرج داده و تا جاییکه ممکن باشد زبان مادری
خود را حفظ می کند، ناگفته نماند که یگانه وسیله ای موثر حفظ و رشد زبان مادری از طریق انتقال آن بطور پیگیر ، حدی و فعال به نسل های آینده امکان پذیر است و بس.
همجنان موسسات تعلیمی ، اشکال جهانی رسانه ای ازقبیل اینترنت ( شبکه تار نمای برقی ) ، تلویزون ( رایانه ) ، روز نامه و جرایدچاپی نقش قابل ملاحظه در روند امحا و نابودی زبان دارد.
4- در قدیم استعمار کهن با تسلط بر کشور ها و جمعیت آن ها نخستین ضربه را بر نابودی زبان مادری و مروج آن کشور ها وارد میکردند.
مثال نابودی زبان ها توسط توطیه استعماری : ضمیمه 2 ( ۲)
زبان فارسی در آسیای مرکزی یا فرارورد به عنوان بخشی از حوزه تمدنی فرهنگ خراسان / افغانستان و ایران پیشینه ای قدرتمندداشته است. در این میان در یک سده گذشته هر چند جایگاه زبان فارسی در این منطقه با تحولاتی روبرو شده است اما همچنان دارای اهمیت است. ضمیمه3
مهاجرت ها : مهاجرین که بر دلایل امنیتی ، سیاسی ، اقلیمی و اقتصادی و فرصت بابی از کشور اصلی خود هجرت می کنند و پناهنده می شوند زبان مادری و اصلی شان به مرور زمان در نسل دوم و سوم در صورتیکه توجه نشودتضعیف ، کمرنگ و نابود می شود.کودکان و جوانان در مکاتب و موسسات آموزشی و تربیوی به زبان مسلط مروج ورسمی همان کشور درس می خوانند نه به زبان مادری خود که به مرور زمان در یکی دو نسل منجر به نابودی و امحای زبان مادری می گردد.
کدام زبان ها مرده اند . فرق بین زبان محو شده و مرده چیست ؟
زبانی که به شکل گفتاری و محاروی و به شکل نوشتاری و تحریری و خطی وجود ندارد به نام زبان محو نابود شده و یااکستنکت یاد می شود. اما زبان مرده زبانیست که به شکل گفتاری و محاربوی وجود ندارد و در مفاهمه ومحاره ای روزمره معمول ومتداول نیست. اما زبان مرده در مسایل و متون علمی ، حقوقی ، پزشکی، دینی و عرفان وتصوف مورد استفاده قرارمی گیرد.
سلاوی ، سقلایی ، قبطی ( کوپتیک ) ، زبان عبری مربوط به کتاب مقدس ، کتاب تورات به زبان یونانی عهد حدید مسیحیان ، پالی یا کتاب مقدس بودائیان ، سانسکریت و لاتین از جمله زبان های
مرده حساب می شوند.
اما زبان هیچوقت کلیف مصری و متن مایا ( متن خواب و خیال ) از زبان های محو شده حساب می شوند. همچنان انگلیسی کهنه و عتیقه که به زبان انگلیسی معاصر مبدل شد ه است
————————————————————————————————————————-
ماخذ و منابع:
گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
ضمیمه (۱)
« تاگور (متولد ۷ می ۱۸۶۱ در کلکته، هند – مرگ در ۷ اوت ۱۹۴۱ کلکته)، شاعر بنگالی، نویسنده داستان کوتاه، ترانهسرا،نمایشنامهنویس، مقالهنویس و نقاش چیره دست بود که در سال ۱۹۱۳ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. تاگور از های جدید نظم و نثرو استفاده از زبان محاورهای در ادبیات بنگالی رونمایی کرد و بدینوسیله این ادبیات را از مدلهای سنتی که بر اساس سانسکریت کلاسیک بودند، رها نمود. وی به شدت در معرفی فرهنگ ناب هندی به غرب و برعکس تأثیرگذار بوده است و بهطورکلی به عنوان هنرمند خلاق و برجسته در دوره معاصر هند در نظر گرفته میشود. اشعارش، شامل بسیاری از شکل های جدید شعر به زبان بنگالی است. هجونامه های اجتماعی و سیاسی او انتقاد از اشخاص بنگالی را انعکاس می دهد . این روز در بنگله دیش به نام روز شهید هر سالتحلیل می شود و تعطیل عمومی است.
در سال ۱۸۹۱،تاگور به مدت ۱۰ سال به شرق بنگال رفت (اکنون در بنگلادش قرار دارد). در آنجا او اغلب بر روی یک خانه قایقی درارتباطی نزدیک با مردم روستایی در رودخانه پادما میماند (همان رودخانه گانگس) و ارتباط او با مردم روستا و حس دلسوزی اونسبت به فقر و عقبافتادگی آنها تبدیل به عنصر کلیدی بسیاری از آثار بعدی او گشت. بسیاری از بهترین داستانهای کوتاه او که بهبررسی “زندگی آوارهها و بدبختیهای کوچک آنها” میپردازد، مربوط به ۱۸۹۰ به بعد است و لحنی تند اما با رنگ و لعاب طنزملایم دارد که آثاری منحصربهفرد هستند،
از سال ۱۹۱۲تاگور مدتهای طولانی در خارج از هند به سخنرانی و روخوانی از کارهایش در اروپا، آمریکا و شرق آسیا مشغول بود وتبدیل به سخنگویی توانا در جریان استقلال هند گشت. رمانهای تاگور، اگرچه از اشعار و داستانهای کوتاهش با اقبال کمتری روبروشدند، اما باز هم درخور توجه هستند؛ شناختهشدهترین آنها، گورا در سال ۱۹۱۰ و قاره بایره (خانه و جهان) در سال ۱۹۱۶ هستند. در اواخر دهه ۱۹۲۰، تقریباً در ۷۰ سالگی،تاگور به نقاشی روی آورد و کارهایی را ارائه کرد که برایش جایگاهی در میان بهترینهنرمندان معاصر هند به ارمغان آورد. » .
: ضمیمه (۲ )
پس از حاکمیت استعماری بریتانیا در نیم قاره ای زبان پارسی دری را با توطیه محوکردند.
زبان و ادب فارسی در هند سابقهٔ دیرینهای دارد. دربارهٔ پیشینهٔ رواج زبان و ادب پارسی در شبهقاره، از مدارک تاریخی چنینبرمیآید که در سدهٔ سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسیزبانان آشناییِ مؤثر پیدا کنند. در آن زمان بنا بهقول ابن حوقل در صورهالارض و اصطخری در المسالک و الممالک، مردمِ «مُلتان» و «منصوره» به زبان عربی و سِندی، و مردم«مُکران»، به زبان پارسی سخن میگفتند. در اوایل سده چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به رابعه بنت کعب اشعار فصیح دلکشی از او در قدیمیترین تذکرهها نقل شدهاست و میرسانَد که در زمان او، زبان فارسی در سند در رواج داشتهاست.[۱] در حدود یک میلیون نسخه خطی به زبان فارسی در هند وجود دارد که این میزان یک دهم کل نسخ خطی موجود در این کشور است و خط فارسی در منابع علمی کشور هند بسیار رایج است. [۲]
در هند زبان فارسی تقریباً هزار سال، زبان علمی، ادبی و زبان رسمی بودهاست. تا حدود دویست سال قبل و پیش از آن که هندوستانمستعمره انگلستان شود، زبان فارسی نخستین زبان رسمی و زبان فرهنگی و علمی این کشور بهشمار میرفت. زبان فارسی که در دورهغزنویان به هند راه یافت؛ با تأسیس امپراطوری گورکانیان در هندوستان به اوج پیشرفت خود رسید و زبان رسمی هند شد؛ شاعرانبزرگی همچون بیدل دهلوی، امیرخسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند و بخشهای زیادی از تاریخ و ادبیات هندبه این زبان نگاشته شدهاست؛ اما پس از استعمار، انگلیسیها در سال ۱۸۳۲ میلادی، با اجبار زبان انگلیسی را جایگزین زبان فارسیکردند. انگلیسیها متوجه شدند که زبان فارسی، قرنها در هند بوده و مباحث علمی و فرهنگ و تاریخ به زبان فارسی و در ادبیاتفارسی حفظ شده بود. آنها میخواستند که این ارتباط با نسلهای بعد قطع شود و مردم و تمدن هند، از این میراث دور بشود. این یک توطئه بزرگ بود که در آن زمان مردم، یا خیلی متوجه نشدند، یا اینکه مجبور بودند به آن تن دهند. بعدها هم اینها زبانها را باشناختهای مختلف، یعنی با گروههای مردم مختلف وابسته کردند و از طریق این سیاست، بعد مردم فکر کردند که زبان فارسی به عنوان یک زبان خارجی است؛ یا اینکه زبان یک گروه خاص است و به این دلایل زبان فارسی را نادیده گرفتند. باز هم چون تقریباً تمام زبانهای جدید هند، تحت تأثیر زبان فارسی بوده و شعر، ادب، وزنها و اصطلاحات فراوان فارسی، در تمام این زبانها در سراسر هند حضوردارد؛ بنابراین زبان فارسی در هند ادامه پیدا کرده و خیلی از کتابهای مذهبی از هزاران نویسنده از ادیان و گروههای مختلف در هند،به زبان فارسی است. خیلی چیزها، چه در تمدن و فرهنگ و تاریخ هند چه در رشتههای مختلف علمی و اسناد و حتی اسناد زمین واملاک به زبان فارسی است. اصطلاحات و تقریباً تمام کتابهای ادیان هند در زبان فارسی ترجمه شده و از طریق این ترجمه ادیان وفلسفه هند، نه تنها در غرب، بلکه در کل دنیا معرفی شدهاست. [۳]
شواهد نشان میدهد که قبل از غزنویان عده ای در بخش مرکزی هند به زبان فارسی صحبت میکردهاند. در طی آن زمان کلیه مراودات،مکاتبات، نامه نگاریها و اسناد دولتی که توسط شاهان و درباریان انجام و به سراسر جهان ارسال میشد به زبان فارسی/ پارسی بودکه موجب گسترش این زبان شد. این زبان در مدارس و مکتب خانهها و بین دانشمندان رواج داشت و لذا در زبان وادب محلی هند و بین قشرها مختلف جامعه نیز نفوذ پیدا کرده و ماندگار شد. یکی از سه سبک عمده شعر پارسی به نام سبک هندی مشهور است، اگرچه دردوره افراط ناسیونالیسم، بعضیها به جای هندی، این سبک را ‘اصفهانی’ مینامند و همین ناسیونالیسم تلخ باعث فراموشی آن همه میراث شگفت معرفتی و ادبی شد. هندیها معتقدند که هند را شمشیر سلطان محمود، فارسیزبان نکرد. سخنان میر سید علی همدانیکه امروزه زیارت مثالی تاجیکستان است فارسیگو ساخت. از ۱۱۰ جلد آثار این عارف بزرگ که همه به فارسی است، هیچکدام در ایران منتشر نشدهاست نه شعرهایش و نه ذخیر الملوک نه که نقشه راه مدارا در هند بودهاست. خیلی پیشتر از ایران و افغانستان،شرقشناسانی که در کمپانی هند شرقی کار میکردند، سیاستشان حمایت از زبان فارسی به عنوان مظهر تمدن بومی بود. برای اینگلچینی از آثار مهم فارسی تألیف، تصحیح و به زیور چاپ آراسته شدند. این دوران طلایی اما در هفتم مارس ۱۸۳۵ با روی کار آمدن حکمران جدید سر چارلز ترولیان به پایان رسید، با این دستور که بهتر است هندیان سرگرم ادبیات و هنر اروپایی شوند. با این حال چاپ کتابهای فارسی در هند ادامه یافت. روزنامهنگاری فارسی در هند نیز قدمتی بیش از روزنامهنگاری فارسی در ایران و افغانستان دارد. از سال ۱۸۲۱ تا آغاز جنگ جهانی اول ۱۹ روزنامه فارسی در هند منتشر میشدهاند. برنامه فارسی در رادیوی دولتی پاکستان، همین اواخر جایش را به عربی داد و بدین ترتیب، رقابتهای سیاسی منطقهای که سایه شومش را بر سر هر چیزی میتوان دید، دشمن جدید زبان فارسی در شبه قاره شد. [۴]
• انواری، سید محمود. میر سید علی همدانی و تحلیل آثار او معرفی و نقد 1-
• ۲-خاوری، اسدالله، ذهبیه تصوف علمی و آثار ادبی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
• ۳- پرویزی، شمس الدین، مجلل الانوار یا کشکول سلسله الذهب.
• 4-غلامرضا گلی زواره. «سید علی همدانی، مبلغ اسلام در کشمیر». سایت حوزه به نقل از مجله مبلغان. ص. مهر و شهریور۱۳۸۵، شماره ۸۲. پارامتر |پیوند ناموجود یا خالی (کمک)
ضمیمه (۳)
در یک سده گذشته، یعنی دقیقا از انقلاب اکتبر روسیه در سال 1917 میلادی تاکنون، رویدادهای مختلفی اتفاق افتاده است که برفرهنگ، زبان و سرنوشت ملت های منطقه اثرگذار بوده است. حتی قبل از انقلاب اکتبر روسیه بازار، اقتصاد و تجارت روسی بخش هاییاز آسیای مرکزی را در بر گرفته بود و به همین دلیل زبان روسی به تدریج گسترش پیدا کرده بود. در دوره ای که کمونیسم و شکل گیریشوروری در تمام این سرزمین ها گسترش پیدا می کند، فرهنگ حزبی روسی هم به زبان روسی اضافه شد و نهایتا زبان روسی به شکلیحاکمیتی در این کشورها توسعه پیدا کرد .در طول دهه های بعد با توجه به وابستگی حکومت هایی که در اتحادیه جماهیر شوروی شکلگرفته بودند، سیطره زبان روسی ادامه پیدا کرد و زبان پارسی را در آن مناطق به حاشیه راند و در برخی جای ها حتی نابود ساخت .
نکته ای دیگر که باید به آن توجه کرد این است که تنها اقوام مسلمان نیستند که با زبان فارسی پیوند دارند، بلکه پیروان سایر ادیان نیز با زبان فارسی ارتباط برقرار کرده اند. چنانچه اورانسکی آسیای مرکزی و یهودیان بخارا از این جمله هستند. همچنین کولیان آسیای میانه نیز (که گروه های خوش نشین ، دوره گرد و گروه هایی که از لحاظ شیوه زندگی با اینان مشابه می باشند که در دره فرغانه ، ناحیه سمرقند و.. بسیاری از نواحی دیگر کشورهای چون ازبکستان و ترکمنستان نیز از این جمله هستند. همچنین اعراب آسیای مرکزییعنی به لحاظ نژادی اقوام غیر فارس مانند اعراب، و از لحاظ دینی افرادی مانند یهودی ها به زبان فارسی در آسیای میانه صحبت میکنند. در واقع کاربرد زبان فارسی در سده گذشته بسیار گسترده بوده است و علی رغم مخالفت های گسترده، هنوز به حیات خود ادامه داده است و جزئی از هویت این کشورها که یا همه پارسی زبان بوده و یا درصدی از جمعیت پارسی زبان است را شامل می شود.
A/RES/61/266*.